
سال 1993، داراي يك چهار چوب آموزش رسمي براي تعليم مهارت هاي اطلاعاتي در حوزه آموزش هاي اجباري وهمگاني بوده است .با اين حال مدرسان احساس مي كردند كه توسعه منابع انساني نيازمند فراگيري مهارتهاي اطلاعاتي توسط همگان است. در سال 1998،مطالعه اي به منظور تعيين نيازهاي خاص مدرسان دررابطه باآماده سازي دانشجويان جهت استفاده موثر از اطلاعات و ايفاي نقش به مثابه تسهيل كنندگان يادگيري مبتني بر منابع اطلاعاتي انجام گرفت. نتايج نشان داد كه گرچه آموزش مهارت هاي اطلاعاتي در مدارس يك ضرورت است ، اما به درستي در محتواي درسي گنجانده نشده است و نيز هر چند مربيان براي مهارت هاي اطلاعاتي ارزش قائلند ، اما آگاهي آنان در مورد آموزش اين مهارت ها اندك است . همچنين به اين نتيجه رسيدند که در مدارس از سواد اطلاعاتي به طور جدي حمايت نمي شود. مطالعات نشان داده كه گر چه با سياستهاي موجود، آموزش سواد اطلاعاتي به طور اساسي حمايت نميشود، آموزش سواد اطلاعاتي در مدارس الزامي است ، اما اجراي آن در عمل در نبود برنامه هاي مناسب براي توسعه حرفه اي معلمان و استادان بدون همكاري با افراد ديگر نظير كتابداران مدارس ابتدايي ، بسيار دشوار خواهد بود.
اتحاديه اروپا
از سال 1994 تا 1997، اتحاديه اروپا بودجه لازم براي برگزاري دورههاي آموزش براي كاربران نهايي جهت دسترسي به اطلاعات از طريق فناوري ارتباطات را تامين كرد و دانشگاههاي ايرلند، سوئد، فرانسه، اسپانيا و انگلستان با رهبري «دانشگاه چالمرز »53 در اين دورهها شركت كردند. همكاريهاي ميان كشورهاي اروپايي منجر به برگزاري دو برنامه آموزشي Info Into مبتني بر وب براي تدريس سواد اطلاعاتي در هفت حوزه موضوعي (معماري، شيمي، انرژي، مهندسي برق و الكترونيك، علوم زيست محيطي، پزشكي و فيزيك) شد. اين برنامهها براي آموزش حرفهاي طراحي شدهاند و در برگيرنده ابزرهاي راهنما و مواد متن كامل بودند. براي آينده ، مدلهاي بيشتري براي موضوعهاي ديگر در دست طراحي است. طي سال هاي 1998 تا 1999 پروژه «دوره هاي آموزشي اطلاعات از راه دور با دسترسي از طريق شبكه»54 با حمايت مالي اتحاديه اروپا به اجرا در آمد. در طي آن دورههايي با صرفه و موثر با شركت 9 كشور اروپايي برگزار شد. (نظري،1384،75)
انگلستان
كتابداران آموزشگاهي و دانشگاهي انگلستان در تدوين نظريهها و برنامههاي مرتبط با آموزش كاربران و سواد اطلاعاتي فعالانه مشغول هستند. در اين رابطه ميتوان خصوصاً به دانشكدهها و دانشگاههاي پليتكنيك اشاره كرد كه تاكنون چندين برنامه آموزشي در خصوص مهارتهاي اطلاعاتي برگزار نمودهاند. از روشهاي مختلف مورد استفاده در اين دورهها ميتوان به واحدهاي آموزش مبتني بر رايانه و بستههاي آموزشي مبتني بر رسانهها اشاره نمود. برنامههاي آموزش مهارتهاي اطلاعاتي نيز بر برنامههاي يادگيري آزاد و تحصيلات بزرگسالان متمركز بودهاند. در سال 1998«كنفرانس دائمي كتابخانههاي ملي و دانشگاهي» با ايجاد يك گروه كاري فوري، بيانيهاي درباره مهارتهاي اطلاعاتي در آموزش عالي صادر كرد. اين كنفرانس كه در سال 1980 تأسيس شده داراي 157 عضو است و سعي دارد كيفيت و دامنه تأثير كتابخانهها را در آموزش مقاطع عالي در ايرلند و انگلستان توسعه دهد و بهبود بخشد. اين كنفرانس اخيراً بينش و مأموريت خود براي خدمات اطلاعرساني دانشگاهي در سال 2005 را منتشر نموده است.
«كنفرانس دائمي كتابخانههاي ملي و دانشگاهي» به هفت مجموعه از مهارتها كه دربرگيرنده سطح پايه در مهارتهاي فناوري اطلاعات هستند اشاره دارد. بخش اعظم كتابداران دانشگاهي به نوعي مشغول آموزش مهارتهاي اطلاعاتي هستند. بينش «كنفرانس دائمي كتابخانههاي ملي و دانشگاهي» براي سال 2005 بر توسعه درگاههاي وب55، محيطهاي اطلاعاتي مديريت شده، و مشاركت رسمي تأكيد دارد و يادگيري و پژوهش را به مثابه نوعي مدل در يك نظام پيوسته و در عين حال توزيع شده از منابع محلي، منطقهاي، ملي و جهاني تعريف ميكند. سرانجام اين كه نقش كاركنان كتابخانهها را نقش يك مشاور و مربي پيشبيني ميكند. كنفرانسها و نشستهايي برگزار ميكند، براي توسعه نيروي انساني فعاليت ميكند، خدمات مشاورهاي و اطلاعات ارائه ميدهد، رهنمودهايي در باب يادگيري و تدريس عرضه ميكند، و مقالات تحقيقي، مقالات ترويجي، آمار، رهنمود، و خبرنامههايي منتشر مينمايد. تعدادي از دانشگاههاي بريتانيا از قبيل «كرانفيلد»56 «شفيلد»57 و « نورث همپتون»58 در حال حاضر طبق دستورالعملهاي «كنفرانس دائمي كتابخانههاي ملي و دانشگاهي» عمل ميكنند. ديگر دانشگاههاي انگلستان از سايتهاي آموزش مجازي، واحدهاي آموزشي درونخطي، تكآموزها، واحدهاي آموزش از راه دور، و طيف وسيعي از ديگر روشهاي آموزشي براي آموزش مهارتهاي اطلاعاتي مناسب به دانشجويان استفاده مينمايند. علاوه بر فعاليتهاي ياد شده، اقدامات قابل ذكر مفيد و منفرد ديگري در اين رابطه توسط دانشگاههاي «نورث آمبريا»59 و «كارديف»60 صورت پذيرفته است. در حال حاضر، يك پروژه تحقيقاتي بسيار جالب در «دانشگاه نورث آمبريا» در دست اجرا است كه پروژه “”JUBILLI61 نام دارد. اين پروژه به بررسي رفتار اطلاعيابي كاربران اينترنت ميپردازد تا اين رفتار را در مؤسسههاي آموزش عالي انگلستان مورد پيشبيني و نظارت قرار دهد و ويژگيهاي آن را دريابد.در سال 2001 «دانشگاه كارديف» خط مشي خود را در امر سواد اطلاعاتي تدوين نمود كه براي تحقق آن، همكاري بخشهاي بسياري پيشبيني شده بود. كتابداران جهت گيري راهبردي را هماهنگ با وظيفه سازماني خود و به منظور كمك به تلفيق مهارتهاي اطلاعاتي در برنامههاي آموزشي و تدوين خطمشي سواد اطلاعاتي در كل دانشگاه تعيين كردند. كتابداران شاغل در «دانشگاه كارديف» برنامۀ آموزشي بسيار گستردهاي را براي آموزش مهارتهاي اطلاعاتي به مرحله اجرا گذاشتهاند.62 پروژه قابل ذكر ديگر در اين رابطه پروژه «Big blue» ميباشد كه «JISC» (كميته سامانههاي مشترك اطلاعاتي) تأمينكننده بودجه آن است. در اين پروژه، مهارتهاي اطلاعاتي به دانشجويان آموزش داده ميشوند و اين امر توسط كتابداران «دانشگاه منچستر متروپوليتن» و «دانشگاه ليدز»63 صورت ميپذيرد. اين پروژه، مدلي از يك فرد داراي سواد اطلاعاتي، يك مجموعه ابزار كمكي و خروجيهاي آموزشي را ارائه ميدهد.«پروژه توسعه آموزشي كاركنان كتابخانهها در بخش آموزش عالي» (اجوليب)64 بر نقش مهمي تأكيد دارد كه كتابداران و ديگر كاركنان پشتيباني در وارد كردن منابع اطلاعات شبكهاي به تدريس، يادگيري و تحقيق روزمره برعهده دارند. كتابداران عوامل كليدي در ارائه خدمات آموزشي براي استفاده از اين منابع هستند. اين پروژه برنامهاي ملي براي توسعه آموزشي كاركنان شاغل در كتابخانهها و مراكز اطلاعاتي است و شركت كنندگان در اين پروژه، از مهارتهاي اطلاعاتي شبكهاي، و مهارتهاي آموزشي مورد نياز براي كار به عنوان كارمند آموزشي و پشتيباني در كتابخانههاي الكترونيكي برخوردار ميشوند. اين پروژه، كنسرسيومهاي منطقهاي در سراسر انگلستان ايجاد كرده و از آنها حمايت ميكند تا جامعهاي متنوع را در سطوح و شاخههاي گوناگون آموزش عالي پديد آورد. تيمي از مسئولان توسعه، اين كنسرسيوم را با هماهنگي «تيم هسته» تشكيل خواهند داد(بروس65، 2000)
اسكاتلند
از سال 1999 «دانشگاه گلاسگو»66 روي «پروژه سيت اسكيپس»67 مشغول كار بودهتا آموزش دانشجويان آموزش عالي در زمينه فناوري رايانه و اطلاعات در تمامي انگلستان را بررسي كند. در دانشگاه گلاسگو، سواد اطلاعاتي از نظر توسعه منابع انساني و آموزش از طريق شبكه در دانشگاه گلاسگو، مورد بحث قرار گرفته است. «كميته سامانههاي مشترك اطلاعاتي» (JISC)، (كه قبلاً در ارتباط با پروژه «بيگ بلو» ذكر آن رفت) بودجه مورد نياز براي پروژههاي مرتبط با آموزش سواد اطلاعاتي به دانشجويان آموزش عالي را فراهم ساخته است. براي كمك به اين تلاش و براي كمك به دانشجويان در كسب مهارتهاي پژوهشي، مطالب آموزشي متعددي تدوين شدهاند.68 علاوه بر اين، چندين دانشگاه اسكاتلندي نيز برنامههاي گستردهاي در زمينه سواد اطلاعاتي تهيه نمودهاند. مثلاً «دانشگاه گلاسگو» از سال 1994 تاكنون يك برنامه آموزشي «فناوري اطلاعات» داشته و بيش از 5200 دانشجو در اين دوره شركت نمودهاند.ديگر دانشگاهها نيز به آموزش مهارتهاي فناوري اطلاعات در ابعاد مختلف آن پرداختهاند. «دانشگاه رابرت جردن»69 در «آبردين»70 در مطالعهاي مشاركت داشته كه طي آن قرار است مهارتهاي اصلي مربوط به فناوري اطلاعات براي برنامه درسي پايههاي تحصيلي 14- 5 در اسكاتلند، مورد بررسي قرار گيرد.
ايرلند
امروزه نياز به انجام اقداماتي در راستاي توسعه سواد اطلاعاتي در ايرلند احساس ميشود و در حال حاضر چندين مركز دانشگاهي اين كشور، اقداماتي را در اين رابطه آغاز كردهاند. مصاحبههايي عميقي كه با 20 تن از اساتيد دانشكدههاي علوم اجتماعي در پنج دانشگاه ايرلند صورت گرفته بود، مورد تحليل قرار گرفت تا نقش سواد اطلاعاتي در دانشگاهها سنجيده شود. نتايج نشان داد كه سواد اطلاعاتي از جايگاه نسبتاً مهمي در محيطهاي دانشگاهي برخوردار ميباشد و لازم است در اين رابطه تحقيقات بيشتري در جوامع دانشگاهي صورت پذيرد تا نهايتاً برنامههاي آموزشي سواد اطلاعاتي در برنامههاي آموزشي رسمي دانشگاهها گنجانده شوند.بر اساس نياز به آموزش فناوري اطلاعات و ارتباطات براي كاركنان و نيز دانشجويان، «دانشگاه كوئينز»71 در «بلفاست»72 يك «برنامه آموزش و صدور تأييديه» در سال 2000- به صورت سه ساله- برگزار كرد و بودجه مالي آن نيز توسط «وزارت اشتغال و آموزش ايرلند شمالي» تأمين گرديد. تاكنون، يافتهها نشان ميدهند كه اين برنامه براي كاركنان مؤثر است و آنان به اين ترتيب براي تدريس مهارتهاي اطلاعاتي و فناوري به دانشجويان، آمادگيهاي لازم را كسب ميكنند. اما براي دانشجوياني كه از مدرسان براي كسب مهارتهاي اطلاعاتي برخوردارند و اين مهارتها با دورههاي تحصيلي كنوني آنان تلفيق شده، شيوه مناسبتري كشف خواهد شد. «دانشگاه كوئينز» اميدوار است كه كليه فارغالتحصيلان از مهارتهاي فناوري ارتباطات و اطلاعات مناسب براي كار در يك محيط تجاري مدرن برخوردار گردند(نظري، 1384).
آلمان
در جمهوري دموكراتيك آلمان سابق، آموزش كاربران در خصوص بهرهگيري از اطلاعات، بخش عمده برنامههاي آموزشي را در كليه سطوح از سطح مقدماتي تا متوسطه و پس از آن تشكيل ميداد. آموزش كاربران كتابخانهها يكي از لوازم و بخشهاي برنامه عمومي درسي در طي اين دوره بود. اين امر تا حدودي به نوع [و محدوده] اطلاعاتي كه شهروندان ميتوانستند بدانها دسترسي داشته باشند نيز مربوط ميشد، چرا كه آزادي اطلاعات وجود نداشت و دولت سعي ميكرد نوع اطلاعات قابل دسترسي براي دانشجويان و شهروندان را محدود كند. پس از فروپاشي ديوار برلين و اتحاد آلمان شرقي و غربي، اين نوع آموزش به كاربران، حذف گرديد.در اين دوران، مشخصه كتابخانههاي آكادميك غربي، مجموعههاي بسته منابع بود و كاربران ميبايست هر يك از اقلام مورد نظر خود را درخواست ميكردند. دسترسي به كتابخانهها بسيار محدود بود و خدمات كاربران به خوبي توسعه نيافته بود. اما در دهه 1990 كتابداران دانشگاهي آلمان، بتدريج درهاي كتابخانهرا به روي مراجعان گشودند و دريافتند كه لازم است به كاربران، برحسب نيازهايي كه در محيط ديجيتالي، و محيط آموزش و يادگيري درونخطي بيان ميدارند، آموزشهاي لازم را ارائه كنند. هم «دانشگاه هايدلبرگ»73و هم «دانشگاه هامبورگ»74، برنامههاي آموزش سواد اطلاعاتي و تكآموزهاي درونخطي را عملي كردهاند. علاوه بر اين كنسرسيومي با كمك آنان براي فعاليت در امر قابليتهاي اطلاعاتي تأسيس شده تا به مبادله اطلاعات در ميان كتابداران مرتبط با سواد اطلاعاتي كمك كند.كنفرانس سالانه «انجمن كتابخانههاي آلمان»75 در سال 2001 براي اولين بار به طرح يك برنامه منسجم براي آموزش
