
Von, Gerhard ” Law among Nations” New York Macmillan pub , 5ed , 1986,
F. Hammarskjold, “Les immunités des personnes investies de fonctions internationales”. RCADI, 1939, II,
G. Perrenoud, Régime des privilèges et immunités des missions diplomatiques étrangères et des
H. organismes internationaux en Suisse, Lausanne, 1949.
I. Wood R, John, and Serres, Jean, “Diplomatic ceremonial and protocol” London, MacMillan, press, 1974,.
اسناد:
A. Vienna Convention on Diplomatic Relations, 1961
B. Vienna Convention on Consular Relations, 1963
C. Vienna Convention on Diplomatic Relations and Optional Protocol on Disputes 1969
D. YLIC: 1958-vol2
E. YILC:1971, Vol2
F. United nations: The work of I.L.C.
G. I.C.J.ReP.1980.
H. Dictionary Ibid
I. Yearbook, I.L.C, 1958, Vol,II
ضمائم
متن رسمي كنوانسيون وين درباره روابط ديپلماتيک
متن رسمي كنوانسيون وين درباره روابط كنسولي
متن رسمي كنوانسيون وين مزايا و مصونيت هاي ماموريت هاي مخصوص
ضميمه 1
متن رسمي كنوانسيون وين
درباره روابط ديپلماتيک
18 آوريل 1961 (فروردين 1340)
دول طرف کنوانسيون حاضر
با تذکر اين معني که همه مردم کشورها از دير باز قائل به نظامات خاصي در مورد نمايندگان سياسي ميباشند با معرفت به مقاصد و اصول منشور مللمتحد درباره تساوي مطلق دولتها و حفظ صلح و امنيت بينالمللي و توسعه روابط دوستانه بين ملتها. با اعتقاد به اين که يک قرارداد بينالمللي درباره روابط و مزايا و مصونيتهاي نمايندگان سياسي در بهبود مناسبات دوستانه بين کشورها هر چند طرز واساس حکومت و اصول اجتماعي آنها تفاوتهايي با يکديگر داشته باشند مؤثر خواهد بود. با اذعان به اين که منظور از مزايا و مصونيتهاي مذکور در فوق منتفع ساختن افرادنيست و بلکه مراد تأمين حسن اجراء وظائف هيئتهاي سياسي بهعنوان نمايندگان دولتها ميباشد. با تأکيد اين نکته که در مورد مسائلي که ضمن مقررات اين قرارداد صريحاً تعيين تکليف نشده است قواعد عرف و عادت حقوق بينالملل همچنان حاکمخواهد بود نسبت به موارد زير توافق نمودند:
ماده اول – در اين قرارداد معاني اصطلاحات زير به شرحي خواهد بود که در پايين تصريح شده است:
الف – اصطلاح (رييس مأموريت) يعني شخصي که از طرف کشور فرستنده مأمور انجام وظيفه در اين سمت ميشود.
ب – اصطلاح (اعضاء مأموريت) يعني رييس مأموريت و کارمندان مأموريت.
ج – اصطلاح (کارمندان مأموريت) يعني (کارمندان سياسي)(کارمندان اداري و فني) (خدمه مأموريت).
د – اصطلاح (مأمور سياسي) يعني آن دسته از کارمندان مأموريت که داراي سمت سياسي (ديپلمات) ميباشند.
ه – اصطلاح (کارمندان سياسي) يعني رييس مأموريت يا يکي از کارمندان سياسي مأموريت.
و – اصطلاح (مأمور اداري و فني) يعني آن دسته از کارمندان مأموريت که به امور اداري و فني مأموريت اشتغال دارند.
ز – اصطلاح (خدمه) يعني آن دسته از کارکنان مأموريت که به امور خانگي مأموريت اشتغال دارند.
ح – اصطلاح (خدمتکار شخصي) يعني کساني که خادم يکي از اعضاء مأموريت بوده و مستخدم کشور فرستنده نميباشند.
ط – اصطلاح (اماکن مأموريت) يعني ابنيه و يا قسمتهايي از ابنيه و زمين متصل به آن که مالک آن هر که باشد براي انجام مقاصد مأموريت از جمله برايمحل اقامت رييس مأموريت مورد استفاده قرار ميگيرد.
ماده دوم – استقرار روابط سياسي بين کشورها و اعزام هيأتهاي سياسي دائم با رضايت متقابل انجام ميگيرد.
ماده سوم – 1 – وظايف يک مأموريت سياسي بالاخص عبارت است از:
الف – نمايندگي کشور فرستنده نزد کشور پذيرنده.
ب – حفظ منافع کشور فرستنده و اتباع آن در کشور پذيرنده تا حدودي که در حقوق بينالملل مورد قبول است.
ج – مذاکره با حکومت کشور پذيرنده.
د – استحضار از اوضاع و سير وقايع در کشور پذيرنده با استفاده از تمام وسائل مشروع و گزارش آن به حکومت کشور فرستنده.
ه – بسط روابط دوستانه و توسعه روابط اقتصادي و فرهنگي و علمي بين کشور فرستنده و کشور پذيرنده.
2 – هيچيک از مقررات اين قرارداد نبايد طوري تفسير شود که مانع از انجام وظايفکنوني به وسيله يک مأموريت سياسي گردد.
ماده چهارم – 1 – کشور فرستنده بايد اطمينان حاصل کند که براي شخص نامزد شده به عنوان رييس مأموريت از طرف کشور پذيرنده پذيرش داده شدهاست.
2 – کشور پذيرنده ملزم نيست دلائل امتناع خود را از صدور پذيرش به اطلاع کشور فرستنده برساند.
ماده پنجم – 1 – کشور فرستنده ميتواند پس از اعلام رسمي به کشورهاي ذينفع يک رييس مأموريت را براي نمايندگي خود نزد چند کشور و همچنينيکي از کارمندان سياسي خود را جهت انجام وظايف مربوطه نزد کشورهاي متعدد بگمارد مگر آنکه يکي از آن کشورها صريحاً با اين امر مخالفت ورزد.
2 – کشور فرستنده در صورتي که نمايندگي خود را نزد يک يا چند کشور به يک رييس مأموريت محول کند ميتواند در هر يک از کشورهايي که رييسمأموريت در آنجا اقامت دائم ندارد يک مأموريت سياسي زير نظر يک کاردار موقت تأسيس نمايد.
3 – يک رييس مأموريت با يک کارمند سياسي مأموريت ميتواند عهدهدار نمايندگي کشور فرستنده نزد هر سازمان بينالمللي باشد.
ماده ششم – چند کشور ميتوانند در آن واحد يک نفر را به عنوان رييس مأموريت نزد کشور ديگري تعيين نمايند مگر آنکه کشور پذيرنده مخالف اينامر باشد.
ماده هفتم – 1 – کشور فرستنده با توجه به مقررات مواد 5 و 8 و 9 و 11 در انتخابکارمندان مأموريت آزاد است. کشور پذيرنده ميتواند ناموابستههاي نظامي و دريايي يا هوايي را قبلاً براي تصويب بخواهد.
ماده هشتم – 1 – کارمندان سياسي مأموريت عليالاصول تابعيت کشور فرستنده را خواهند داشت.
2 – کارمندان سياسي مأموريت را نميتوان جز با رضايت کشور پذيرنده از ميان اتباع آن کشور انتخاب کرد. کشور پذيرنده ميتواند در هر موقع رضايتخود را پس بگيرد.
3 – کشور پذيرنده ميتواند همين حق را در مورد اتباع دولت ثالثي که تابعيت دولت فرستنده را ندارند براي خود حفظ کند.
ماده نهم – 1 – کشور پذيرنده ميتواند هر آن و بيآنکه الزامي به توجيه تصميم خود داشته باشد به کشور فرستنده اطلاع دهد که رييس يا هر يک ازاعضاء سياسي مأموريت (شخص نامطلوب) است و يا آنکه هر کارمند ديگر مأموريت قابل قبول نيست در اين صورت کشور فرستنده آن شخص را برحسب مورد فرا خواهد خواند و يا به خدمت وي در مأموريت پايان خواهد داد شخصي را ميتوان قبل از ورود به خاک کشور پذيرنده (نامطلوب)يا(غيرقابل قبول) اعلام نمود.
2 – اگر کشور فرستنده از انجام تعهدات ناشي از بند اول اين ماده امتناع ورزد و يا اين تعهدات را در ظرف مهلتي معقول انجام ندهد کشور پذيرندهميتواند از شناختن شخص مورد بحث به سمت عضو مأموريت خودداري کند.
ماده دهم – مراتب زير به وزارت امور خارجه کشور پذيرنده يا به وزارتخانه ديگري که مقرر شده باشد اعلام خواهد گشت:
الف – انتصاب اعضاء مأموريت و ورود يا عزيمت قطعي و يا خاتمه مأموريت آنان.
ب – ورود و عزيمت قطعي شخصي که از افراد خانواده يکي از اعضاء مأموريت است و در صورت لزوم اعلام اين که شخصي در شمار افراد خانوادهيکي از اعضاء مأموريت در آمده و يا از آن خارج شده است.
ج – ورود و عزيمت قطعي خدمتکاران شخصي که در خدمت اشخاص مورد نظر بند الف اين ماده ميباشند و در صورت لزوم اعلام اين که اينخدمتکاران خدمت اشخاص فوقالذکر را ترک مينمايند.
د – استخدام اشخاص مقيم کشور پذيرنده به عنوان اعضاء مأموريت يا خدمتکاران شخصي که از مزايا و مصونيتها برخوردارند و بر کناري آنان.
2 – هر بار که ممکن باشد ورود و عزيمت قطعي اشخاص نيز بايد قبلاً اعلام گردد.
ماده يازدهم – 1 – در صورت عدم توافق صريح نسبت به تعداد افراد مأموريت کشور پذيرنده ميتواند خواستار شود که تعداد اين افراد با توجه بهمقتضيات و اوضاع کشور و با توجه به نيازمنديهاي مأموريت از حدودي که خود معقول و متعارف تلقي ميکند تجاوز ننمايد.
2 – کشور پذيرنده همچنين ميتواند در همان حدود و بودن تبعيض از پذيرفتن نوع معيني از کارمندان خودداري نمايد.
ماده دوازدهم – کشور فرستنده نبايد قبل از تحصيل موافقت صريح و قبلي کشور پذيرنده در محلي غير از محل استقرار مأموريت دفتر ديگري متعلق بهمأموريت برقرار نمايد.
ماده سيزدهم – 1 – تاريخ شروع و عهدهدار شدن وظايف رييس مأموريت در کشور پذيرنده از زماني تلقي ميگردد که استوارنامه خود را تقديم ميکند ياورود خود را ضمنا ارسال رونوشت استوارنامه به وزارت امور خارجه کشور پذيرنده يا هر وزارتخانه ديگري که مقرر است با در نظر گرفتن رويه موجوددر کشور پذيرنده که بايد به نحو يکنواختي اعمال شود اعلام مينمايد.
2 – تقديم ترتيب استوارنامه يا تسليم رونوشت آن با توجه به تاريخ روز و ساعت ورود رييس مأموريت تعيين ميگردد.
ماده چهاردهم – 1 – رؤساي مأموريت به سه طبقه به شرح زير تقسيم ميشود:
الف – سفيران کشورها و نمايندگان پاپ (نونس) که نزد رؤساي کشورها مأموريت مييابند و ساير رؤساي مأموريت که هم مقام آنان ميباشند.
ب – فرستادگان و وزيران مختار کشورها و نمايندگان پاپ (انترنونس) که نزد رؤساي کشورها مأموريت مييابند.
ج – کاردارها که نزد وزراي امور خارجه مأموريت مييابند.
2 – جز از نظر تقدم در حضور و تشريفات هيچگونه فرقي بين رؤساي مأموريتها از لحاظ طبقه وجود نخواهد داشت.
ماده پانزدهم – کشورها درباره طبقه رؤساي مأموريت خود با يکديگر توافق خواهند کرد.
ماده شانزدهم – 1 – حق تقدم رؤساي مأموريت در هر طبقه بر حسب روز و ساعتي که وظايف خود را به موجب ماده 13 آغاز ميکنند خواهد بود.
2 – تغييرات منظور شده در استوارنامه يک رييس مأموريت تا آنجا که طبقه او را عوض نکند تأثيري در ترتيب تقدم او نخواهد داشت.
3 – مفاد اين ماده مخل رسومي که نسبت به حق تقدم نماينده پاپ مورد قبول کشور پذيرنده واقع شده يا در آينده خواهد شد نخواهد بود.
ماده هفدهم – رييس مأموريت ترتيب تقدم کارمندان سياسي مأموريت را به وزارت امور خارجه يا هر وزارتخانه ديگر که مقرر است اطلاع خواهد داد.
ماده هيجدهم – در هر کشوري تشريفات مربوط به پذيرفتن رؤساي مأموريت بايد در مورد هر طبقه يکسان باشد.
ماده نوزدهم – 1 – هر گاه پست رياست مأموريت بدون تصدي بوده يا رييس مأموريت قادر به انجام وظايف خود نباشد يک کاردار موقت به عنوانرييس مأموريت موقتاً انجام وظيفه خواهد کرد. نام کاردار موقت به وسيله رييس مأموريت و در صورتي که رييس مأموريت معذور باشد از طرف وزارتامور خارجه کشور فرستنده به وزارت امور خارجه کشور پذيرنده يا به هر وزارتخانه ديگري که مقرر است اعلام خواهد گشت.
2 – در صورتي که هيچيک از کارمندان سياسي مأموريت در کشور پذيرنده حضور نداشته باشد يکي از کارمندان اداري و فني ميتواند از طرف کشورفرستنده با رضايت کشور پذيرنده امور جاري اداري مأموريت را عهدهدار گردد.
ماده بيستم – مأموريت و رييس آن حق دارد پرچم و علامت کشور فرستنده را در امکنه از جمله در محل اقامت رييس مأموريت و بر روي وسائط نقليهخود برافرازند.
ماده بيست و يکم – 1 – کشور پذيرنده بايد در حدود قوانين خود موجبات تسهيل تمليک کشور فرستنده را در اماکن مورد احتياج مأموريت در خاککشور خود فراهم کند و يا در تحصيل اين اماکن از طريق ديگر به کشور فرستنده ياري نمايد.
2 – کشور پذيرنده همچنين در صورت لزوم بايد مأموريت را در تهيه مسکن مناسب براي کارمندان خودياري نمايد.
ماده بيست دوم – 1 – اماکن مأموريت مصونيت دارند و مأمورين کشور پذيرنده جز با رضايت رييس مأموريت حق ورود به اين اماکن را نخواهندداشت.
2 – کشور پذيرنده وظيفه خاص دارد کليه تدابير لازم را به منظور اين که اماکن مأموريت مورد تجاوز و خسارت قرار نگرفته و آرامش و شئون آن متزلزلنگردد اتخاذ نمايد.
3 – اماکن مأموريت و
