
رابطه علت و معلولي بين شرايط اوليه و نهايي رابطهاي پيچيده است و بر اساس مفهوم همپايايي ممكن است نتايج نهايي با شرايط اوليه متفاوت بوده و از راههاي مختلف حاصل شود. بر اساس ديدگاه همپايايي سازمان اجتماعي ميتواند اهدافش را با وروديهاي متفاوت و با فعاليتهاي دروني متفاوت كسب كند.
2-2-3 معنی و مفهوم سیستم
واژه سیستم امروزه در بسیاری از گفتارها و نوشتهها به کار میرود. «نگرش سیستمی طرز فکری است مجموعه نگر و کلگرا که مسایل را از زوایای متفاوت و ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار میدهد و تاثیر و تاثر و تعامل عناصر تشکیلدهنده یک سیستم را نسبت به یکدیگر و نظامهای بزرگتر محیطی ميسنجد.
سیستم مجموعهای از اجزای بههم پیوسته است که برای کسب هدف مشترک فعالیت میکنند معمولا سیستم های بزرگ از تعدادی خرده سیستم یا اجزای کوچکتر تشکیل میشوند»(ایراننژاد و ساسانگهر، 1379، ص، 86).
بنابراین هر سازمان به منزله یک سیستم باز در نظر گرفته میشود که از تعدادی خرده سیستم تشکیل شده و ضمن فعالیت در یک فراگرد مستمر در تبدیل منابع ورودی به محصولات خروجی با محیط خود در تعامل است.
واژهی«سیستم»(نظام) به زبان ساده یعنی یک کل سازمانیافته یا پیچیده، ترکیبی از چند چیز یا چند جز که یک کل واحد یا واحد یا پیچیدهای را تشکیل میدهند. واژهی سیستم دامنه وسیعی از مفاهیم را دربر میگیرد. بهعنوان مثال، ما در دنیای اطراف خود سیستم کوه، رودخانه و منظومه شمسی را داریم. بدن انسان نیز خود یک«ارگانیسم»پیچیده است که سیستم استخوانبندی(اسکلت، سیستم جریان خون، سلسله اعصاب، جهاز هاضمه، دستگاه تنفس و غیره را شامل میشود. ما روزانه با سیستمهای مختلفی از قبیل سیستمهای حمل و نقل، سیستمهای مخابراتی و ارتباطی تلفن، تلگراف، تلکس و نظایر آن و همچنین سیستمهای اقتصادی سر و کار داریم. یک رشته علمی نیز اغلب به عنوان پیکر واحدی از یافتههای دانش«سیستماتیک» یا یک آرایش کامل از اصول و حقایق دارای ارتباط منطقی، یا یک مجموعه پیچیده از«ایدهها» اصول و قوانین مرتبط و بههم پیوسته، شناخته شده است . از سیستم تعاریف متعددی ارایه شدهاست که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میشود(همان، ص 88).
به اعتقاد «جانسون» و همکارانش، سیستم عبارت است از آرایش منظم اجزاء و عناصر که بهمنظور تعمین یک هدف مبتنی بر برنامه،طراحی شدهاست.
– «مکلر»سیستم را یک گروهبندی منظم از عناصر مجزا و در عینحال مرتبط با یکدیگر، به منظور تعمین هدفهای از پیش تعیین شده میداند.
– از نظر«کونتز»45 و همکارانش، سیستم عبارت است از یک مجموعه یا اجتماعی از عناصر مرتبط و وابسته به یکدیگر که کل واحدی را تشکیل میدهند.این عناصر ممکن است فیزیکی(مادی)باشند مانند قطعات موتور یک اتومبیل، یا«ارگانیک»باشند مانند اعضاء و جوارح بدن انسان و یا ممکن است نظری باشند مانند مجموعهای از مفاهیم، اصول و عقاید كه نظامیافته و یکپارچه شدهاند.
«کونتز و ادنل بر این باورند که نظام به ضرورت مجموعه یا گردآمدهای از چیزهای بههم پیوسته است که کل پیچیدهای را پدید ميآورد که میتواند مادی،زیستی یا فکری باشد و یا آنکه نظامها مرزبندی میشوند تا بتوان به بازشکافی آنها پرداخت ولی باید به یادداشت که هیچ نظامی نیست که بسته باشد یعنی بگونهای کامل از دیگران آزاد و جدا باشد»(خوشدل،1382،ص30).
تئوری سیستمها چارجوبی را برای بررسی عوامل داخلی یک کل بههمپیوسته و نیز عوامل محیطی خارج آن فراهم ميكند. در این چارچوب میتوان به خوبی به جایگاه و نقش هر یک از«نظامهای فرعی» و درجه ارتباط و وابستگی بین آنها پی برد و کل نظام را با مجموعه عوامل تشکیلدهنده آن در ارتباط و تعامل مداوم با محیط و نظامهای بزرگتر فراگیرنده آن مورد بررسی قرارداد.
«با توجه به تعاریف فوق،میتوان خصوصیات یک سیستم را به شرح زیر توصیف کرد:
– سیستم از تعدادی اجزاء، عناصر و یا سیستمهای فرعی مجزا، تشکیل شده است.
– بین اجزاء و عناصر و یا سیستمهای فرعی تشکیل دهنده یک نظام، همبستگی و ارتباط متقابل و تعامل وجود دارد.
– هر سیستم دارای هدف یا هدفهای معینی است که برای تامین آنها تمامی اجزاء و عناصر یا نظامهای فرعی تشکیلدهندهی آن، دست به دست هم داده و فعالیت میکنند.
– وست چرچمن»46کتاب خود تحت عنوان«نگرش سیستمی»پنج نکته را در ارتباط با مفهوم سیستم ذکر میکند که به عقیده وی برای درک معنی و مفهوم سیستم باید در نظر گرفته شوند این نکات عبارتند از:
– هدفها و مقاصد کل سیستم بهویژه معیارهای سنجش عملکرد مجموع سیستم
– سیستم و محدودیتهای آن
– منابع سیستم
– اجزاء و عناصر تشکیلدهندهی سیستم، فعالیتهای آنها و هدفها و معیارهای سنجش عملکرد هر یک مدیریت های سیستم
بهطور کلی، اجزایی که سیستم را بهوجود میآورند، زیرسیستمها یا سیستمهای فرعی نامیده میشوند و هر سیستم بهنوبه خود، ممکن است یک سیستم فرعی از مجموعهای بزرگتر را تشکیل دهد. بهعنوان مثال، دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران یک سیستم فرعی از دانشگاه تهران و دانشگاه تهران یک سیستم فرعی از نظام آموزش عالی و نظام آموزش عالی یک سیستم فرعی از کل نظام آموزشی را تشکیل میدهد»(ایران نژاد و ساسان گهر،1379،ص89-87).
2-2-4بولدینگ47 و طبقات نه گانه سطح پیچیدگی سیستمها
بولدینگ«سیستمها را از نظر پیچیدگی در نه سطح طبقهبندی کرده است. این طبقهبندی از سلسلهمراتبی تبعیت میکند که درآن قوانین و ویژگیهای سطوح یا مراتب ماقبل، در سطوح یا مراتب مابعد نیز مصداق دارد و در عینحال هریک از سطوح بالاتر دارای قانون و ویژگی خاصی است که در سطوح پایینتر وجود ندارد. بهعبارت دیگر، قوانین سطوح پایینتر همواره در سطوح بالاتر نیز حاکم است ضمن آنکه هر سطح، قانون و ویژگی خاص خودش را دارد»(ایراننژاد به نقل از بولدینگ،1959، ص205-202) .به اعتقاد«بولدینگ»سطوح سیستمها به ترتیب پیچیدگی عبارتند از:
1- سطح اول سطح ساختار ایستا48 است که آن را«سطح چارچوبها»نیز مینامند. در این سطح سازه و بافت موجودیتها و جغرافی و آناتومی جهان هستی مطرح است و قوانین ایستا بر آن حاکم است. این سطح همچنین، توصیفی است از چارچوب تئوریک دانش در هر یک از رشته های علمی. بدون در دست داشتن یک چنین چارچوب دقیقی از روابط ایستا در هر رشته علمی، امکان دستیابی به تئوریهای پویا و علمی میسر نیست.
سطح دوم سطح سیستم پویای ساده49 است که آن را «سطح چرخش ساعت»نیز مینامند. سیستمهای
این سطح عموما دارای نوعی حرکت ساده و ازقبل تعیین شده هستند. منظومهی شمسی نیز به نوبهی خود، ساعت بزرگی است در جهان هستی که دقت پیشبینی اخترشناسان، از دقت ساعت گونهی این منظومه ناشی میشود. قسمت اعظم ساختار«تئوریک»دانشهايی مانند فیزیک،شیمی و حتی اقتصاد، تحت حاکمیت قوانین این سطح قرار دارد.
3- سطح سوم سطح سیستمهای«سایبرنتیک»یا«مکانیزم»کنترل است که آن را «سطح ترموستات»نیز مینامند ویژگی خاص این سطح، توانایی انتقال اطلاعات و تعبیر و تفسیر اطلاعات ایجاد نوعی کنترل خودکار است. «مدل هموستاسیس»50(تمایل به حفظ ثبات و سکون داخلی)که در فیزیولوژی از اهمیت ویژهای برخوردار است، مثال بارزی از یک«مکانیزم سایبرنتیکس»است. چنین مکانیزمهایی، درسراسر قلمرو علوم تجربی، از زیست شناسی گرفته تا جامعه شناسی وجود دارد.
4- سطح چهارم سطح سیستمهای باز یا ساختار خودنگاهدارنده است که آن را«سطح سلول»نیز مینامند. در این سطح حیات آغاز می شود و این ویژگی(حیات)درسیستم های سطوح قبلی وجود ندارد.
5- سطح پنجم سطح رستنی یا نبات است که بر قلمرو تجربی گیاهشناسان حاکمیت دارد. در سیستمهای این سطح، نوعی تقسیم کار بین اجزاء و عناصر تشکیل دهندهی سیستم موجود است. همچنین سیستمهای این سطح از گیرندههای ضعیف حسی برخوردارند. به عنوان مثال، ریشه، ساقه، برگ و گل در گیاهان هر یک وظیفه ونقش معینی را به عهده دارند. علاوه بر این گیاهان عموما نسبت به نور، درجه حرارت و رطوبت حساس هستند.
6- سطح ششم سطح حیوان است که قلمرو علم جانورشناسی است. افزایش تحرک، قابلیت پیشبینی رفتار، و وقوف بر خود51 ازجمله خصوصیات سیستمهای این سطح است. همچنین، موجودات این سطح از گیرندههای اطلاعاتی تخصصی(مانند چشم و گوش)وسیستمهای اعصاب و مغز برخوردارند.
7- سطح هفتم سطح انسان است، به این معنی که هر یک از افراد بشر بهمنزلهی یک سیستم تلقی می شود. ویژگی اصلی سیستمهای این سطح«خودآگاهی»52 است. انسان تنها موجودی است که تنها می داند، بلکه میداند که میداند. این ویژگی به گونهای شایسته با پدیدهی«زبان»و«علائم و نشانهها»جفت شدهاست و به انسان قابلیتی میدهد که میتواند صحبت کند و با همنوع خود ارتباط برقرار نماید(توان تولید و جذب و تفسیر علائم و نشانه ها)
8- سطح هشتم سطح سازمانهای اجتماعی است. در این سطح محتوا و معنی پیامها، ماهیت و ابعاد نظامهای ارزشی، سوابق تاریخی و ساختن ماهرانهی علایم و نشانهها در هنر(موسیقی و شعر)مطرح است. جالب آن که واحد سازندهی نظام اجتماعی را فرد تشکیل نمیدهد، بلکه نقشهای مختلفی تشکیل میدهد که فرد در صحنه اجتماع ایفاء میکند.
ویژگيهای مذکور در فوق، یعنی وجود ارتباطات و تبادل افکار بین افراد و واحد ها تاثیر عوامل فرهنگی و تاریخی و نقشهای مختلفی که هر یک از افراد ایفاء میکنند؛ همگی حاکی از این است که سازمانهای اجتماعی سیستم هایی هستند به مراتب پیچیدهتر و تکاملیافتهتر از سایر سطوح ماقبل نظامهایی که در این سطح قرار دارند ؛ موضوع اصلی علم مدیریت را تشکیل میدهند. ادارهی امور سازمانهای اجتماعی با ویژگیها و پیچیدگیهایی که اشاره شده کار سادهای نیست و نیازمند اتکاء به نظریههای علمی و فنون و تکنیکهای پیشرفته در زمینههای برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، رهبری، انگیزش، نوآوری و کنترل است.
9- سطح نهم سطح سیستمهای ناشناخته است که آن را سطح«سیستمهای استعلایی»53 نیز مینامند. قوانین حاکم بر نظامهای این سطح عموما مجرد، مطلق، و نمادین هستند. منطق و ریاضیات نمونههایی از اینگونه قوانین یا قواعد را تشکیل میدهند(نجفبیگی، 1385، ص، 66-65).
2-2-5سایبرنتیکس و نظریه عمومی سیستمها
«نوربرت وینر»54 بنیانگذار اصلی این علم، سایبرنتیکس را علم ارتباط و کنترل در موجودات زنده و ماشینها نامیده است. دانش سایبرنتیکس با سیسستمهای مختلف اعم از مکانیکی و موجودات زنده و سازمانهای اجتماعی سروکار دارد. تعریف بسیار فشردهای که میتوان از سایبرنتیکس ارایه کرد عبارت است از: مطالعه پدیده ارتباط و کنترل در هر نوع سیستم»(ایراننژاد، 1371، ص، 94)
2-2-6طبقهبندی سیستمها
بهنظر«ارنست دیل»یک سازمان از بسیاری از جهات به یک ارگانیسم زنده شباهت دارد.
سازمان هم مانند سایر موجودات زنده پا به هستی میگذارد، رشد میکند، به اوج بلوغ میرسد و سپس رو به زوال میرود و بالاخره میمیرد. سازمان همچنین مانند یک زنده از اجزاء و قسمتهایی تشکیل یافتهاست که با یکدیگر به طرق مختلف ارتباط متقابل دارند.(همان، ص، 97-96). براساس این نظریه، نگرش سیستمی مبتنی بر این طرز تفکر است که کلیه موجودات زنده، از جمله سازمانهای انسانی سیستمهایی هستند که کم و بیش از قواعد مشابهی تبعیت میکنند. به این سبب نباید یک سازمان را صرفا به عنوان یک نظام رسمی رئیس و مرئوسی یا به صورت یک سیستم اجتماعی که در آن افراد بر یکدیگر اثر میگذارند مورد مطالعه قرار داد بلکه باید به عنوان یک سیستم کلی که در آن عوامل محیطی و تمامي عوامل مربوط به تشکیلات رسمی،سیستم اجتماعی و سیستمهای فنی دائما در ارتباط متقابل هستند بررسي كرد. «سنگه معتقد است تفکر سیستمیک زبان گویا و توانایی برای بیان روابط درونی بین پدیده ها است که زندگی ما را در جهان پیچیده کنونی از طریق اکتشاف الگوهای تغییر در پدیدهها و نگرش عمیقتر به روابط آنها آسانتر ميکند. اگر ما قصد دیدن روابط درونی و
