
مناسب، دارای قابلیت مدارا، قابلیت زیستی بالا، قابلیت حمایتی و پشتیبانی زیاد، قابلیت پذیرش بالا، قدرت توجیهپذیری و اقناعسازی مناسب، توان مذاکرهای قابل ملاحظه برخوردار است که البته متناسب با شدت و قدرت پایداری مزیت رقابتی همه یا بعضی از ویژگیهای فوق در ان وجود خواهد داشت. به عنوان مثال، اگر سازمان در مقابل رقبا مجبور به حفاظت از ارزشهای خود باشد در این صورت واژه پایداری بیشتر با تحملپذیری و قابلیت پدافندی سازگارتر است یا چنانچه مزیت رقابتی سازمان به گونهای باشد که او را قادر به طراحی و اجرای استراتژیهای تهاجمی در عرصههای مختلف بازار کند واژه پایداری مزیت رقابتی بیشتر در گرو قابلیت تهاجمی آن خواهد بود. یکی از صاحبنظرات گرنت83 (1995) قابلیت پایداری مزیت رقابتی را با ابعاد طولانی بودن، تحرک و انعکاسیبودن در نظر میگیرد (مهری، 1383).
طولانیبودن برحسب توانایی رقبا در تقلید یا به دستآوردن منابع ایجادکننده مزیت رقابتی بیان میشود و گویای این مطلب است که مزیت رقابتی پایدار اساساً با تعداد زیادی مجموعه فرعی مرتبط بوده و دارای ماهیت پویا است. هر کدام از ابعاد پایداری مزیت رقابتی به ماهیت وظیفه استراتژیک در سطوح مختلف سازمان بستگی دارد و به همین دلیل قابلیت پایداری به جای مفهوم ایستا به عنوان یک فرآیند پویا در نظر گرفته میشود و لذا میتوان گفت که مزیت رقابتی پایدار یک مقصد با فلصه معین نیست بلکه یک سفر بیانتها است که بستگی به توانایی مسافر و اهداف وی ادامه مییابد. با این مفهوم باید گفت که مزیت رقابتی پایدار مثل فردا است که نزدیک است اما هرگز نمیآید و این به خاطر ماهیت پویای محیط و تغییرات سریع در خواستهها و انتظارات بازار و نیز تغییر الگوی رفتاری رقبا و همچنین ماهیت پیچیده خود مزیت رقابتی است.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه بین مزیت رقابتی موقتی و مزیت رقابتی پایدار رابطه وجود دارد به نحوی که بعضی مواقع مزیت رقابتی پایدار از مجموع یکسری از مزیتهای رقابتی موقتی حاصل میشود. به عنوان مثال در صنعت رایانه تسلط شرکت اینتل در بازار رایانه ارزان به وسیله خلق مجموعهای از مزیتهای موقتی حاصل شده است که در ادامه نیز مزیت جدید را خلق و براساس آن محصول جدیدی را به بازار عرضه میکند و در نتیجه آن رقبایی که درصدد تقلید و کپیبرداری هستند مجبورند برای دستیابی به مزیت جدید فعالیت جدیدی را شروع کنند و این راز تداوم مزیت رقابتی اینتل در صنعت فرارقابتی رایانه طی دو دهه اخیر بوده است. فرسایش و تحلیل مزیت رقابتی با پایداری آن متعارض است. یک مزیت رقابتی به طرق مختلف از جمله تهدیدات تقلید رقابتی، غفلت یا عملکرد غلط شرکت، جایگزینی، تغییرات پیشبینی نشده محیطی، قوانین و مقررات دولتی و … از بین میرود (مهری، 1383).
بنابراین تعداد معدودی از مزیتهای رقابتی پایدار باقی میمانند و بیشتر آنها به دلایل فوق و دلایل دیگر دچار فرسایش شده و از بین میروند. لذا با توجه به این حقیقت لازم است شرکتها ضمن تلاش برای حفظ و صیانت از مزیت پایدار و بهرهبرداری مناسب از آن جهت تحکیم و توسعه موقعیت رقابتی همواره به صورت نظامیافته سعی کنند پتانسیل مناسبی از مزایای بالقوه را ایجاد کرده و برای عملکرد عالی طولانی مدت آمادگی کسب کنند و این همان چیزی است که شرکت نایک84 با انجام آن در طول سه دهه توانسته است در سطح بالای صنعت مزیت پایدار خود را نسبت به رقبا حفظ کند. مهمترین مزیت این شرکت مزیت در هزینه و اسم تجاری آن است. علاوه بر تقسیمبندی پنجگانه فوق میتوان مزیت نسبی در مقابل مطلق و مزیت مستقیم در مقابل غیرمستقیم را نیز به تقسیمبندی مذکور اضافه کرد. در یک مقیاس مقایسهای چنانچه مزیت سازمان نسبت به رقبا در تفاوتهای کوچک باشد مزیت از نوع نسبی است. ولی در صورتی که مزیت سازمان نسبت به رقبا مسلط و تعیینکننده موقعیت بازار باشد مزیت از نوع مطلق است. در این راستا مزیت مستقیم به آن مزیتی اطلاق میشود که به صورت مستقیم در ایجاد ارزشهای رقابتی سازمان تأثیر میگذارد. در حالی که مزیت غیرمستقیم با استفاده از عوامل واسطهای نقش خود را ایفا میکند.
2-29-قلمرو علی مزیت رقابتی
در این رابطه میتوان منابع را به چهار طبقه کلی منابع اساسی، منابع پیرامونی، منابع رقابتی و منابع استراتژیک تقسیم کرد (مهری، 1383).
منابع اساسی: این منابع برای سازمان ضروری بوده و سازمان بدون آن نمیتواند عملیاتی داشته باشد. به بیان دیگر، هر سازمانی فلسفه وجودی دارد که بدون وجود منابع مناسب و ضروری برای آن، امکان تحقق فلسفه وجودی و تحقق اهداف سازمانی میسر نخواهد بود. به عنوان مثال، فلسفه وجودی نهادها و مؤسسات آموزشی، ارائه خدمات آموزشی و تعمیق و توسعه آموزش است. طبیعی است که این موضوع بدون معلم و استاد امکانپذیر نخواهد بود و وجود معلم در کنار سایر منابع ضروری به عنوان بلیت ورودی یا حداقل الزام جهت فعالیت در محیط آموزشی است ولو اینکه سازمان فاقد مزیست رقابتی باشد.
منابع پیرامونی: این منابع اساسی و ضروری نیستند و به راحتی نیز قابل استخدام، خرید یا اکتساب هستند. از این نوع منابع در اکثر سازمانها که فاقد مدیریت کارآمد است میتوان در قالب نیروی انسانی مازاد، تجهیزات غیرضروری، فرآیندهای زائد، سیستمهای عریض؛ طویل و پاگیر، سطوح زیاد مدیریتی و … مشاهده کرد. این نوع منابع به جای کمک به مزیت رقابتی سازمان موجبات ناکارآمدی آن را فراهم میآورند.
منابع رقابتی: منابع رقابتی منابعی هستند که سازمان را قادر به تولید و عرضه فرآوردههای باارزش رقابتی در محیط بازار میکند. تقاضا، کمیابی، ارتباط و تناسب را میتوان از جمله عواملی دانست که باعث رقابتیشدن این منابع میشوند. از مثالهای منابع رقابتی میتوان به فناوریهای ویژه و منحصر به فرد، یادگیری و منابع دانشی سازمان، حقالامتیاز و حقالثبت، شهرت و نام تجاری اشاره کرد.
الف) یادگیری سازمانی
یکی دیگر از منابع رقابتی پایدار در سازمانها، یادگیری سازمانی است. سازمانهایی که اساسشان بر مبنای یادگیری است سعی دارند کارشان را بهتر انجام دهند. از دید آنها یادگیری بهترین راه بهبود عملکرد در درازمدت است. کالهن ویک85 از شرکت «ویک و دیوید» از دانشکده مدیریت میشیگان تحقیقی پیرامون یادگیری سازمانی انجام دادند که طی آن 48 سازمان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه معنیدرای بین سرعت یادگیری و رقابتپذیری و نیز بین سرعت یادگیری و سرعت نوآوری سازمانها وجود دارد. به عنوان مثال اجرای فرآیند یادگیری مشارکتی در شرکت (KAO) باعث ایجاد مزیت رقابتی بر مبنای نوآوری و انعطافپذیری برای شرکت شد (هااو، 1999). البته در این بخش ما درصدد بیان متغیرهای سازمانی مؤثر بر مزیت رقابتی نیستیم بلکه هدف سطحبندی مزیت رقابتی است. با این حال به طور کلی میتوان گفت که در سطح سازمانی مزیتهای نامشهود و نامتجانس مخصوصاً آنهایی که بر مبنای دانش بازاریابی، توانایی فنی و قابلیتهای استراتژیک استوار باشند میتوانند مبنای مزیتهای رقابتی پایدار باشند (مهری، 1383).
ب) مزیتهای رقابتی قلمرو مجازی
مزیتهای رقابتی مجازی آن دسته از مزیتها است که خارج از مرزهای شرکت ولی در شبکههای مشخص، روابط و سایر موجودیتهایی که شرکت با آنها ارتباط دارد، قرار میگیرد. از آن جمله میتوان به رابطه با مشتریان، رابطه با تأمینکنندگان، رابطه با تولیدکنندگان، رابطه با رقبا، رابطه با نهادهای اجتماعی و اقتصادی، رابطه با سیستمهای پولی و مالی و نیز رابطه با تصمیمگیران اقتصادی و سیاسی اشاره کرد که میتواند منبع مزیتی رقابتی برای شرکت باشند. به عنوان مثال، در بیشتر بازارهای صنعتی فعالیتهای ایجاد اعتماد با شبکههای تأمین (مانند تأمین شرایط حمل و کیفیت مورد انتظار) و نیز ایجاد معاهدات و میثاقهای پرسنلی و اجتماعی با مشتریان بسیار حائز اهمیت بوده و برای حفظ موقعیت رقابتی شرکت در صنعت ضروری است. به علاوه، ممکن است روابط کسب و کار با بازیگران مؤثر صنعت، زمینه دستیابی سازمان به منابع و قابلیتهای موجود در فراسوی مرزهای سازمان را برای شرکت فراهم آورد که گاهی اوقات مهمتر از منابع درون سازمانی هستند ضمن اینکه برقراری تعاملات مناسب در هماهنگی و تخصیص کارآمد منابع و پیشبرد فعالیتهای ضروری و در نتیجه عملکرد رقابتی شرکت مؤثر است. این بدان معناست که نه فقط بخش اعظمی از قابلیتهای مورد نیاز شرکت از روابط با افراد و موجودیتهای خارج از شرکت ناشی میشود بلکه ایجاد قابلیتهای ضروری در سطح وسیع در متن این روابط صورت میگیرد. در برخی موارد شرکت میتواند از طریق بهرهبرداری از منابع تأمینکنندگان اصلی و مشتریان و بالعکس به قابلیتهای کلیدی دست یابد و در برخی موارد فعالیتهای هماهنگی بین شرکا کسب و کار به این معناست که وابستگیهای متقابل بین منابع اداری، بازاریابی، تولید و … بازسازی شده و سازگاری بهتر و بیشتری بین سازمان و همکاران مجازی آن ایجاد میشود که نتیجه آن تغییرات محتوایی عمیق در محصولات، سیستمهای تولید و نیز فرآیندهاست که به نوبه خود زمینههای رقابتپذیری شرکت را بیش از گذشته فراهم میآورد.
ج) مزیتهای رقابتی قلمرو محیطی
سازمانها در محیط فعالیت میکنند و عوامی محیطی آنها را احاطه کرده است و مستقیماً بر عملکرد آنها تأثیر میگذارد. به بیان دیگر، سازمانها عوامل مورد نیاز را از محیط تأمین کرده و در مقابل محصولات و خدمات خود را در محیط عرضه میکنند، ضمن اینکه سازمان به مشابه موجود زنده برای ادامه حیات نیازمند شریانهای حیاتی محیطی است. به علاوه محیط به عنوان منبع فرصتها و تهدیدات نقش عمدهای در موفقیت یا شکست سازمانها ایفا میکند مخصوصاً در شرایط جهانیشدن و شدت رقابتهای جهانی ویژگیهای محیطهای ملی شرکتها میتوانند نقش بسیار مؤثری در کسب مزیت رقابتی یا از بین رفتن مزیت رقابتی سازمانهای ملی ایفا کند. به طور کلی میتوان عوامل محیطی را در پنج طبقه کلی زیر قرارداد (مهری، 1383):
• عوامل قانونی و سیاسی: که اشاره به قوانین و مقررات دولتی، کارایی و پاسخگویی دولت، میزان مداخله دولت در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، … دارد.
• عوامل اقتصادی: که اشاره به نهادهای اقتصادی، کارایی نهادهای اقتصادی مانند: سیستمهای پولی و سرمایهای، ساختار اقتصادی، سیاستهای پولی و ارزی، نرخهای بهره، تورم، سیاستهای سرمایهگذاری و … دارد.
• عوامل فرهنگی و اجتماعی: که اشاره به ساختار اجتماعی، طبقات اجتماعی، نرمهای فرهنگی، سبکهای زندگی، الگوهای رفتاری و … دارد.
• عوامل تکنولوژیکی: که اشاره به دانش فنی در کشور، تکنولوژیهای موجود، قابلیت انعطاف و تغییرات تکنولوژیکی … دارد.
• ساختار صنعت: هدف از رقابت در هر صنعتی کسب سودآوری مناسب از سرمایهگذاریها است. سودآوری صنعت از یکسو به عوامل ساختاری صنعت و از سوی دیگر به میزان رقابت درون صنعت بستگی دارد. طبق نظر مایکل پورتر نیروهای مؤثر بر رقابت و سودآوری صنعت عبارت از قدرت چانهزنی خریداران، قدرت چانهزنی تولیدکنندگان، تهدید کالاهای جانشین، تهدید شرکتهای جدید، شدت رقابت بین شرکتهای موجود است. عوامل ساختاری صنعت ضمن تأثیرگذاری روی قدرت نسبی بازار و سودآوری سازمان، نوع مزیت رقابتی لازم برای رقابت کارآمد را تعیین میکند. هر چه صنعت رقابتیتر باشد نیاز شرکتها به یادگیری، باز مهندسی فرآیندها، سیستمها و ساختارها و … نوآوری در ارائه محصولات و خدمات بیشتر خواهد بود. از آنجا که طبق تحقیقات به عمل آمده، نوآوری یکی از شاخصهای مهم مزیت رقابتی است، لذا شرایط رقابتی صنعت یکی از منابع مهم نوآوری در سازمانها بوده و از این طریق مزیت رقابتی برای سازمانهای ملی ایجاد میکند.
به همین ترتیب سایر عوامل ساختاری صنعت میتوانند در شرایطی منبع مزیت رقابتی باشد. شاخصهای کلان محیطی نیز میتوانند منبع مزیت رقابتی باشد. به عنوان مثال، شرکتهای آلمانی به خاطر برخورداری این کشور از نیروی انسانی ماهر در
