
قانونهای سختگیرانه و مجازاتهای سنگین شهرت جهانی پیدا کرد(.http://fa.wikipedia.org)
4-2-تحليل ژئوكالچر جمهوري اسلامي ايران
امروزه ايران تنها بخش كوچكي از سرزمين تاريخي ايران است. وسعت آن خيلي وسيع تر از كشور كنوني ايران و شامل سرزمين هايي بود كه يا داخل فلات و سيع ايران يا درحاشيه هاي آن قرار داشتند فرهنگ ايراني به همان اندازه كه از ساختارهاي مكاني مانند كوهها، دشت ها، جلگه ها، رودها و بيابان ها الهام پذيرفته از ديگر فرهنگ هاي مهاجر يا مهاجم متاثر گرديده است (موسوی، 1388، 7)
كشور كنوني ايران در نيمكره شمالي كره زمين در فاصله مدارهاي 25 درجه و 39 درجه و 47دقيقه عرض شمالي ونصف النهارهاي 44 درجه و 2 دقيقه تا 63 درجه و 20 دقيقه طول غربي قرارگرفته است، و فضاي آن براساس آخرين مطالعات يك ميليون و ششصدو بيست و سه هزارو هفتصدو هفتادونه كيلومتر مربع ودر بعضي منابع، يك ميليون و ششصدو چهل وهشت هزار كيلومتر برآورد مي شود. ( طاهري موسوي، 1387، 5)كشور ايران دراين مختصات كه به نوار تمدن معروف است واقع شده است « اين نوار، كه معتدل ترين وبارورترين جغرافياي جهان را شامل مي شود، هم از آغاز محل اصلي تجمع انسان بوده، تمامي تمدن هاي شناخته شده جهان، ازاين نوار برآمده است. در روزگار كهن هيچ نقطه جغرافيايي ديگر، استعداد پرورش عددي انسان را نداشته است تا جمعيت انباشته آن به داخل اين نوار مهاجرت كند تمامي رخدادهاي تاريخي، انتقال هاي فرهنگي وپيشرفت هاي مادي در اين نوار، قائم به خصوصيات اقليمي درون آن است. جهت گسترش اقليمي وتحرك اقتصادي و فرهنگي دراين نوار، شرقي – غربي وتمدن ساز بوده است(حسینیان،33:1390)فرهنگ ايراني نوعي شيزوفرني را نمايش مي گذارد كه از يك طرف محصول احساس ذاتي ناشي از فرهنگ غني و امپراطوري باشكوه گذشته، و از طرف ديگر احساس خرده گيري ناشي از زيردستي وحتي فقدان امنيت ناشي از شكست هاي خفت آور و سلطه بيگانگاني از قبيل يوناني ها، عرب ها، انواع ترك ها، افغان ها، روس ها و دول غربي است. (فولر، 1387، 10)
اين كشور از بسياري جهات موزائيكي از پراكندگي واختلالات تحميل شده تاريخي است كه به دشواري به ايجاد نوعي وحدت ملي گردن مي نهند متجاوز از 40 درصد جمعيت ايران را غيرفارس ها تشكيل مي دهند كه غالبا به لحاظ قومي وزباني كاملاً متمايزند. آذربايجاني ها، كردها، تركمن ها، بلوچ ها، عرب ها، قبايل مختلف ترك، ارمني ها وساير گروهها، مواد خام لازم براي نيروهاي گريز از مركز را فراهم مي آورند؛ نيروهايي كه مي توانند اين كشور را به تجزيه تهديد كنند.ایران به دلیل همگونی های فرهنگی اعم از زبانی ودینی ( مذهبی)با کشورهای همجوار مستقر در چهار سوی خود از جایگاه ویژه ای برخوردار است که نقش به سزائی در تاثیر گذاری متقابل ایران و این کشورها بر هم دارد . بسیاری از کشورهای مستقل امروزی مانند عراق ، افغانستان ، بخشی از قفقاز جنوبی و آسیای میانه جزئی از ایران بزرگ بوده اند ، شهرت نام ها یی مانند سمرقند ، بخارا ، خوارزم ،خجندو … درادبیات کهن فارسی نشان دهنده عمق ارتباط ایران فعلی با مناطقی است که روزی به نام ایران از آنها یاد می شده است ، اگر چه این مناطق امروز ایران نامیده نمی شوند ولی این تغییر نام ها چیزی را عوض نمی کند ، چرا که تاریخ مشترک نقطه اتصال نسل های بشری است وتاریخ،تمدنوفرهنگ مشترک ما با کشورهای همجواز نیز نقطه اتصالی است که می تواند در همگرائی های نوین ما تاثیر عمیق داشته باشد . شایان ذکر است شرايط جغرافيايي ايران زمينه ساز تمدن هاي متعددی بوده واين خصيصه به طورمشابه در تمامي ادوار عمر ملت ايران مجال ظهور و بروز پيدا كرده است. درضمن غناي معدني و گياهي ايران و تنوع شرايط مختلف اقليمي آن واسطه ای بوده تا تمدن هاي متفاوت از هر كجا كه منشا مي گرفتند، بتوانند با حال و هواي مردم و مملكت سازگار شوند و مجال ماندگاری ، تحول، تغيير و حتي تكامل بيشتري بيابند. علاوه بر تاریخ مشترک ، ادبیات مشترک ، زبان مشترک وتمدن مشترک ، دین مشترک کشورهای منطقه ، مهمترین پارامتری است که می تواند مسیر همگرائی کشورها را هموار نماید ، امروزه ايران یکی از مهمترين كشورهاي مسلمان جهان به شمار می آید که با همین پشتوانه ایدئولوژی طی سه دهه گذشته به مقابله با ژئوپوليتيك كمونيستي و سرمايهداري شرق و غرب بر آمده و تاثیری قوی بر کشورهای منطقه و مسلمان داشته استwww.vanak49.blogfa.com))
4-2-1-جايگاه ژئوكالچر در استراتژي جمهوري اسلامي ايران
بر اساس سند چشم انداز افق 1404 جمهوری اسلامی ایران بايستي الهام بخش، فعال و موثر در جهان اسلام با تحكيم الگوي مردم سالاري ديني، توسعه كارآمد، جامعه اخلاقي، نوانديشي و پويايي فكري و اجتماعي، تاثيرگذار بر همگرايي اسلامي ومنطقه اي براساس تعاليم و انديشه هاي امام خميني باشد.(www.farsnews.com) نظر به اهميت جايگاه ژئوپلتيك و ژئواستراتژيك ايران در منطقه آسياي جنوب غربي به ويژه خاورميانه و خزر، چالش هاي جدي كه ايران در اين منطقه با آن مواجه است چگونگي تحقق اهداف سند چشم انداز در حفظ و ارتقاي جايگاه ايران در منطقه آسياي جنوب غربي بررسي گرديده است. حضور بيش از بيست كشور در چندين حوزه ژئوپلتيك به هم پيوسته منطقه آسياي جنوب غربي، زمينه مساعدي براي همگرايي و همكاري بين كشورهاي هرزير سيستم وهمكاري مشترك هريك از زيرسيستمها با يكديگر است. تحولات ژئوكالچر چندسال اخير در منطقه، بويژه ظهور كشورهايي با پيشينه اشتراك فرهنگي با ايران مي تواند زمينه ساز مناسبي براي همكاري گسترده در چارچوب نظام هاي منطقه اي و يا اتحاديه هاي سياسي و اقتصادي گردد. داشتن تاريخ وتمدن كهن با غناي فرهنگ اسلامي و ديني ووجود آثار تاريخي مناسب فرهنگي و ديني در كشور و قابليت صدور كالاهاي فرهنگي وديني به فراسوي مرزها در جهان اسلام، به جمهوري اسلامي ايران جايگاه ويژه اي جهت نفوذ فرهنگي ـ تمدني و ايراني ـ اسلامي درجهان اسلام مي بخشد بخش قابل توجهي از موقعيت كنوني ايران در جامعه بين المللي متاثر از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 است.(www.farsnews.com)
4-3-ظهور اسلامگرایی و تحولات ژئوکالچر در ساختار نظام بینالملل
هنجارگرایی غربی عام تداوم تضادهای سیاسی و استراتژیک آنان علیه جهان اسلام است. بنابراین ميتوان در هر نوع از جدالهای بینالمللی جلوههایی از تفاوت و تضاد هنجاری را ملاحظه کرد. در دهه ۱۹۹۰ و نخستین دهه قرن ۲۱ پنج کشور از هفت کشوری که ایالات متحده و انگلستان را در فهرست حامیان تروریسم قرار دادهاند، کشورهای مسلمان شدند. این امر نشان میدهد که جدالگرایی موجود جهان غرب علیه واحدهای اسلامی سازماندهی شده است. در این روند میتوان عاملی دیگر از اینگونه تضادها را مورد ملاحظه قرار داد. جنگ نشانهها مبنای اصلی تضاد دوران موجود محسوب شده، در چهارچوب تحلیل گفتمانی نیز مورد توجه قرار گیرد. آمریکا و انگلیس بر ضرورت نمادسازی برای مقابله با تهدید تأکید داشته، آن را عاملی برای ائتلاف کشورهای غربی علیه اسلامگرایی به عنوان نشانه جدید ژئوکالچر در نظام بینالملل میدانند. (متقی، ۱۳۸۷: ۷ ـ ۵۶)
نشانههای ژئوکالچر در سیاست بینالملل از سوی والرشتاین و همچنین رابرتسون ارائه شده است. آنان بر این اعتقاد هستند که در سالهای بعد از جنگ سرد مؤلفههای فرهنگی نقش محوری در سیاست قدرت ایفا کردند. از جمله این مؤلفهها میتوان به رشد جنبش مقاومت و همچنین گسترش نیروهای ضدساختاری در سیاست بینالملل اشاره کرد. آنچه را که جیمز روزنا از آن به عنوان سیاست آشوبزده نام میبرد. در نگرش والرشتاین یکی از شاخصهای ضدنظام محسوب میشود.. بنابر این ژئوکالچر نمادی از سیاست فرهنگی مقاومت محسوب میشود که چرخههای نظام جهانی را دچار اختلال میسازد. (والرشتاین، ۱۳84 : 57)
با توجه به چنین تعریفی از ژئوکالچر میتوان نشانههای آن را در هویتسازی، قدرت مقاومت، چندجانبهگرایی، ائتلاف هویتی و دشمنسازی مورد توجه قرار داد. بنابراین، عنصر تأثیرگذار در معادله قدرت مربوط به نشانههایی جدید است که در قالب ژئوکالچر مورد ارزیابی قرار میگیرد. ایدئولوژی اسلامی یکی از شاخصهای ژئوکالچر سیاست بینالملل است که به موازات مؤلفههای فرهنگی از دهه ۱۹۸۰ به بعد در فرایندهای تعارض بینالمللی و سیاستهای منطقهای آمریکا ـ انگلیس تأثیری قابل توجه به جا گذاشته است. این رویکرد عامل بازتولید تضادهای سیاسی این کشورها علیه ایران محسوب شده، زمینه کنترلگرایی غرب را در برخورد با ایران به وجود آورد. اصول ایدئولوژی اسلامی ایران بیدرنگ به مثابه معیار شناسایی فعالان اسلامی در جهان طرح شد که از آن میان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ـ تأکید مجدد بر اسلام به مثابه شیوه زندگی تمامعیار؛
۲ـ اعتقاد به اینکه پذیرش الگوی غیردینی و غربی جدایی دین از دولت سرمنشاء تمام مشکلات اجتماعی، اقتصادی، نظامی و سیاسی جوامع مسلمان است؛
۳ـ اعتقاد راسخ به اینکه بازگشت قدرت و موفقیتهای مسلمانان نیازمند برگشت به اسلام و حاکمیت دین الهی به جای سرمایهداری غربی و مارکسیسم و سوسیالیسم ملهم از روسیه است؛
۴ـ معرفی دوباره شریعت (قانون اسلامی) به مثابه طرح اسلامی جامعههای مطلوب که اجتماعی عادلانه و اخلاقی از مؤمنان است؛
۵ـ تمایل به نبرد (جهاد) علیه تمام ناراستیها، حتی اگر لازمه آن تحمل سختیها و در صورت لزوم به شهادت رسیدن در راه خدا باشد. (علیدادی،1390 : 178)
شاخصهای ژئوپلتیک و ژئوکالچر را میتوان در زمره نشانههایی جدید از کنش محدودکننده7. دانست. بر اساس چنین نگرشی خطی جدید از رقابت ژئوپلتیک در دهه ۱۹۸۰ به بعد شکل گرفته است که پیامدهای فرهنگی ـ تمدنی نیز خواهد داشت. اکثر کشورهای اسلامی جهان در منطقه مهم خاورمیانه مستقر بوده، اکثر جمعیت مسلمانان جهان نیز در این منطقه ساکن هستند. مهمترین منطقه استراتژیک در خاورمیانه همانا خلیجفارس و کشورهای حوزه خلیجفارس هستند که هم از جهت مرکزیت اسلام در این منطقه و هم از نظر ثروت عظیم و ذخایر بیکران گاز و نفت و هم از نظر منطقه سوقالجیشی خلیجفارس، این منطقه را دارای شهرت و اهمیت جهانی کرده است. (شکرانی، ۱۳۷۲: ۱۲۹)
4-4-صدور انقلاب و گسترش دگرگونیهای ژئوپلیتیک ـ ژئوکالچر
در جهانبینی امام خمینی «دموکراسی اسلامی» از انواع شرقی و غربی برتر است. امام خمینی با توجه به اصول سیاست خارجی ایران اظهار داشتند: ما باید با شدت هرچه بیشتر انقلاب خود را به جهان صادر کنیم و این طرز فکر را که قادر به صدور انقلاب نیستیم کنار بگذاریم؛ زیرا اسلام بین کشورهای اسلامی تمایز قائل نیست. ما حامی تمامی محرومان میباشیم. همه ابرقدرتها و همه قدرتها برای از بین بردن ما برخاستهاند. اگر ما در محیط محدودی باقی بمانیم، قطعاً با شکست روبهرو میشویم. (صحیفه نور، جلد ۳، ۱۳۸۰: ۱۲۷)
از جالبترین و در عین حال پیچیدهترین مناقشات علوم اجتماعی در سالهای اخیر رابطه «کنشگری» و «ساختار» است. به سادهترین شکل میتوان گفت این مناقشه درباره این مسئله بوده است که آیا کنشگران از طریق ساختارها (هرچه باشند) شکل میگیرند یا برعکس. توجه به موضوع کنشگری ساختاری به این معناست که کشورها نیازمند آنند تا جلوههایی از عقلانیت را زمینهساز اقدامات استراتژیک خود قرار دهند. عقلانیت بدون مؤلفههای ایدئولوژیک در دوران بعد از جنگ سرد شکل نمیگیرد. این امر دارای عینیتهایی نیز در شکلبندیهای پژوهش در روابط بینالملل است. عصر فرارفتارگرایی در سیاست بینالملل بیانگر آن است که روندی جدیدی از کنشگری و نقشآفرینی بازیگران ظهور یافته که ماهیت اثباتی و عینی ندارد. بهطور کلی فضای گفتمانی و هچنین قالبهای تحلیلی جدید که مبنای پردازش چنین فصولی است، در قالب ذهنیت و نشانههای فرارفتارگرایی قرار دارد. این امر هرگونه کنش سیاست خارجی را در راستای روابط متقابل بینالمللی بازیگران و در چهارچوب ساختار تبیین میکند. موضوع کنشگری ـ ساختار برای تحلیل سیاست خارجی خوب بوده است. این موضوع
