
جمشید
بخش اول
3-1- هنر و صنعت
در نقاط مختلف ایران از جمله در لرستان ، کرمانشاهان ، سقز ، کلاردشت ، گرگان و تپه تاریخی حسنلو و هرسین و الشتر و خرم آباد جمعی از کشاورزان ضمن فعالیت های روزانه خود ، در قبور و گودال ها به اشیاء مختلف و متنوع مفرغی و آهنی برخورده و آنها را جمع آوری و به اشخاص فروخته اند و امروز اکثر آنها زینت بخش موزه های اروپا و آمریکاست . در میان اشیاء مختلفی که به دست آمده است شمشیرهای آهنی ، قبضه خنجر مفرغی ، کلنگ برنزی و سنجاق های برنزی و انواع ظروف سفالین ارزش هنری دارد و کارشناسان پیدایش آنها را تا دو هزار سال ق.م حدس می زنند . علاوه بر اشیاء زرین و سیمین که در سقز و مناطق جنوبی دریاچه ارومیه کشف شده در ناحیه کلاردشت در سال 1318 هـ . ش حین ساختن قصر ییلاقی تعدادی ظروف زرین و مقداری مفرغ آلات و ظروف سفالین به دست آمده است . در تپه تاریخی حسنلو واقع در 85 کیلومتری جنوب رضاییه اشیاء فلزی و سفالی گوناگونی کشف شده . همچنین در گورستان خوروین در 80 کیلومتری شمال شرقی تهران و در ناحیه گنج تپه از گور مردگان مقدار زیادی ظروف مختلف الشکل سفالین و اشیاء برنزی به دست آمده است . ظروف سفالین را با دست می ساختند و روی آن نقوش و خطوطی پدید می آوردند . این ظروف به اشکال مختلف نظیر کوزه ، قوری ، نعلبکی ، انواع کاسه ، ظروف ساغری ، ظروف کروی (دیگ) ساخته شده است . در میان اشیاء مکشوفه فلزی ، اسلحه ، اثاثه فلزی و زیور آلات جلب نظر می کند . غیر از انواع مختلف خنجر و پیکان و تبر ، تعدادی ظروف فلزی ، نظیر چراغ های فلزی سه پایه ، چنگال ها ، چمچه ها ، انبرهای برنزی و زیورآلات و اشیاء تجملی نظیر گردنبند ، سنجاق زلف ، حلقه های انگشتر ، گوشواره و دستبندهای برنزی و سوزن ها و آویزهای طلا دیده می شود که می توان آنها را از بسیاری جهات با آثار مکشوفه از تپه سیلک و تپه گیان و تپه حسنلوی سلدوز و حفاری های طالش و کلاردشت مازندران و شوش و تخت جمشید مقایسه نمود .66
3-1-1 اشیاء فلزی :
اشیاء فلزی که در ناحیه حسنلو کشف گردیده از لحاظ ساخت و اسلوب به مراتب از مصنوعات مفرغی مکشوفه در لرستان و کردستان کرمانشاهان جالب تر است . از جمله آثار فلزی این ناحیه مجسمه های کوچک مفرغی ، مجسمه شیر نشسته با دنباله آهنی و مجسمه هایی از حیوان خیالی و مجسمه اسب بالدار و سه پایه های آهنی و مفرغی و دستبند و النگوهای مفرغی و خنجر و کارد مفرغی و گوشواره و گردنبند و پیشانی بند طلایی و اشیاء دیگر جلب نظر می کند . علاوه بر این از بین اشیاء مکشوفه ، دکمه های مختلف استخوانی و مهره های سنگی ، مینایی و شیشه ای قابل توجه است .
3-1-2 آثار عهد هخامنشی در دره پازیریک :
دانشمند روسی ا . رودنکو در سال 1303 هـ.. ش ضمن مطالعاتی که در دره پازیریک ( واقع در 79 کیلومتری مرز مغولستان خارجی ) به عمل می آورد ، از تپه های سنگی مصنوعی به محل قبر شاهان و بزرگان سکایی پی برد . ضمن حفاری هایی که در سال 1308 صورت گرفت مقدار زیادی از آثار صنعتی ایران کشف گردید که در میان آنها فرش یکپارچه بسیار ظریف از نوع قالیچه به طول 2 متر و عرض 83/1 متر و کلفتی 2 میلیمتر وجود داشت و به طوری که در عکس فرش مزبور مشاهده می شود ، به جز یک قسمت مختصر ، بقیه فرش سالم مانده . پیدایش آن نه تنها مهمترین ثمر کاوش های پازیریک است بلکه در دنیای باستان شناسی و بالاخص از لحاظ تاریخ صنعت فرش بافی ایران ، در درجه اول اهمیت به شمار می رود … یکی از مهمترین مطالب قابل توجه درباره کشفیات پازیریک چگونگی حفظ آثار موجود در قبرهای آنجا بر اثر یخبندان دایم است … دانشمند روسی چنین می نگارد :
عوامل موافق یعنی آب و هوا و وضع ساختمان های گوناگون بزرگ و انباشتن سنگ بر روی آنها باعث گردید که کمی بعد از دفن اجساد ، یخبندان درون گورگان ها را فرا گیرد و در نتیجه نه فقط اشیاء فلزی یا شاخی خوب محفوظ می ماند بلکه اشیاء چوبی و چرمی و پوست و حتی پارچه هم باقی مانده است و همچنین نه تنها اسکلت اجساد به جا مانده بلکه کالبد انسانی و اسب هایی که دفن کرده بودند عیناً حفظ شده است . 67
آقای رودنکو در کتاب سابق الذکرخود از کشف اشیاء دیگری هم در قبر پازیریک صحبت می دارد ؛ از قبیل میزهای کوچک ، بالش چوبی ، چاقوی آهنی ، دو جلد چاقوی چوبی ، یک چکش از شاخ گوزن ، آیینه با جلد پوست ببر ، کیسه های کوچک چرمی ، نظیر قربانی ، ظرف گلی ، سوزنی قرمز پشمی بسیار ظریف … »
3-1-3 صنایع ملی عهد هخامنشی :
کشورگشایی های کورش و داریوش و آشنایی ایرانیان با ملل متمدن و پیشرفته شرق نزدیک موجب ترقی فنون و صنایع گردید و ظاهراً در ایران از هزاره دوم قبل از میلاد ، یعنی قبل از روی کار آمدن حکومت هخامنشی ، از طلا و نقره و مس و مفرغ استفاده می کردند و انواع سلاح ها و وسایل دیگر از قبیل سپر ، جوشن ، ساق بند ، خود ، شمشیر ، غلاف شمشیر ، نیزه ، خنجر ، زره اسب ، تبر ، مته های قلعه کوب و غیره به دست هنرمندان ساخته می شد . سپر را از آهن و مفرغ و گاهی از چوب ولی شمشیر و نیزه و تبر را بیشتر از مفرغ می ساختند . به طوری که از مفاد لوحه گلی شماره 52 تخت جمشید برمی آید ، منطقه نیریز یکی از مراکز زره سازی در دوره خشایارشا بوده و در لوحه مذکور حقوق 12 کارگر مرد ، 18 پسربچه و 14 نفر زن و 11 دختر که مشغول خدمت بوده اند ، ذکر شده است .
گیرشمن و کنتنو ضمن گزارشی که از حفاری های شوش منتشر کرده اند ، می نویسند بیشتر اشیاء مکشوفه افزار و آلاتی از قبیل کلنگ ، داس ، خیش ، تبر ، اره ، مالبند اسب ، دهنه ، نعل و غیره بوده که از مفرغ ساخته می شد . نعل اسب را از مس و گاهی از پوستین و موی اسب می ساختند . نعل اسب به صورت امروزی از قرن دوم یا قرن اول قبل از میلاد ساخته شده است .
اشیاء زینتی از قبیل دست بند ، انگشتر ، سینه ریز ، سنجاق گوشواره ، بازوبند و مجسمه های طلایی و نقره مورد استفاده مردان و زنان آن دوره قرار می گرفته . صنعت جواهر سازی و سوار کردن سنگ های گرانبها روی فلزات معمول بود . علاوه بر آنچه گفتیم از ظرف فلزی از قبیل کاسه ، بشقاب ، فنجان ، روغن دان ، جام ، گلدان و غیره استفاده می کردند . طبقات ممتاز از ظروف طلا و نقره و تهیدستان از ظروف سفالین بهره مند می شدند . طبق نظریه دکتر گیرشمن ، در املاک بزرگ رعایای کارگر مصنوعاتی نظیر کفش ، نیمتنه ، شلوار و لباس و اثاثه خانه برای خود و دیگر کشاورزان تهیه می کردند . علاوه بر فعالیت های صنعتی محدودی که در عهد هخامنشیان در دهات صورت می گرفت ، در شهر فعالیت های صنعتی وسعت گرفته بود . 68
3-1-4 معادن :
ایرانیان از دیرباز برای بهره برداری از معادن به حفر چاه و تونل و گالری می پرداختند و قسمت های کم استقامت را به کمک چوب بست آماده کار می کردند . برای روشن کردن معادن از پیه سوز و چراغ های روغنی استفاده می شد . در ایران سنگ مس قبل از سنگ های دیگر مورد استفاده قرار گرفته است . طبق نظر محققین ، استفاده از مس به وسیله چکش کاری مس ناتیف ، اوایل هزاره پنجم ق . م شروع گردید و از اوایل هزاره چهارم مس ناتیف را ذوب کرده اند . تهیه آلیاژهای مس در نیمه دوم هزاره سوم حدود 2400 ق . م شروع گردیده است . قدیمی ترین این کوه ها به نظر متخصصین ، کوره تل ابلیس در حوالی بردسیر کرمان و دومی تل آتشی نزدیک بم است . ذوب سنگ های سرب در هزاره سوم و شاید کمی قبل از آن در ایران شروع شده است . سرب در ایران زودتر از قلع شناخته شده است و قسمتی از مفرغ های به دست آمده دارای مقداری سرب و نیکل است .
ذوب سنگ های آهن در ایران در هزاره اول قبل از میلاد شروع شده و به احتمال قوی اولین بار کوره های ذوب در دلفارد نزدیک جیرفت شروع به کار نموده است . صاحبان معادن اکثراً برده داران و یا روسای قبایل بودند و بردگان و اسرا در شرایطی دشوار و طاقت فرسا برای آنها کار می کردند . کارهای سبک تر به وسیله بچه ها انجام می شد و آنها سنگ های استخراج شده را به وسیله زنبیل هایی که از الیاف و برگ خرما درست شده بود از زمین به بالا می آوردند .
3-1-5 پارچه بافی در عهد باستان :
در دوره هخامنشیان در رشته قالی بافی و پارچه بافی ایرانیان پیشرفت کردند . به قول گزنفون « پارسی ها در لباس و تجمل و شکوه از مادی ها پیروی کرده و قالی های آنها را به کار می بردند . » کاوش باستان شناسان شوروی در تپه پازیریک نشان داد که بافندگی و قالی بافی در عهد هخامنشی رو به پیشرفت بود و این فن در دوره پانصد ساله حکومت اشکانی همچنان به حیات خود ادامه میداد . پلین تاریخ نویس رومی می نویسد :« قالیچه های ایران از رنگ های مختلف به بهای گزاف فروخته می شد و زینت بخش کاخ های روم بوده است .»
لباس پارسی ها و سربازان در حجاری های تخت جمشید و شواهد فراوانی که مورخان یونانی در اختیار ما گذاشته اند ، حکایت از توجه طبقات مرفه به لباس ، در دروه هخامنشیان دارد . هرودوت در قرن پنجم ق .م از علاقه و توجه مادی ها به انواع لباس و تزیینات سخن می گوید : آریان مورخ قرن دوم می نویسد : « بستر کورش از زر ناب است ، به اضافه تابوتی زرین دارد . آرامگاه پوشیده از پارچه های گرانبهای ساخت بابل و قالی های ظریف ارغوانی است . شنل شاهنشاه و البسه دیگر رنگارنگ و ساخت ماد بوده است . »
مواد اولیه صنعت نساجی غیر از الیاف کتان و پنبه ، پشم گوسفند و شتر و موی بز بود .
از صنایع چوبی در دروه هخامنشی اطلاع زیادی در دست نیست . بنا به گفته مورخان ، علاوه بر کشتی و سورتمه و ارابه و منجنیق و قلعه کوب ، که قسمت اعظم آن از چوب بود ، سقف کاخ های هخامنشی و در و پنجره قصور و عمارات نیز از چوب بود . درها روی پاشنه های سنگی حرکت می کرد و به طوری که از ترجمه لوحه های گلی شماره 20 و 24 و 26 تخت جمشید برمی آید در آن دوره کارهای هنری روی چوب ، نظیر منبت کاری معمول بوده است .
از عاج و استخوان و شاخ حیوانات اشیایی از قبیل دگمه ، جعبه ، گیلاس مشروب خوری و غیره می ساختند . پروفسور پوپ در کتاب شاهکارهای هنر ایران مینویسد : « حکاکی روی عاج از جمله صنایع این عهد بوده و استوانه ای از عاج که روی آن حکاکی شده به دست آمده است که بسیار زیباست .»
« در مورد صنایع فلزکاری ، استخراج معادن و ذوب فلزات ، ایران در دوره هخامنشی و قبل از آن از نظر تکنولوژی کشوری پیشرفته بود و کیفیت این کالاها در ایران نسبت به کالاهای مشابه ساخت کشورهای دیگر مرغوب تر بوده است . تئودور ورتیم معتقد است ، مس را اهالی سیلک قبل از مصریان ساخته اند .» به طور کلی باید قبول کرد که هنر و صنعت دوران هخامنشی از نفوذ تمدن های مصر ، بابل ، آشور ، کلده ، اورارتو ، ماد ، عیلام ، یونان ، متاثر بوده و قسمت زیادی از کارهای هنری و صنعتی تحت نفوذ این تمدن ها قرار گرفته است ولی چیزی که همه متفق القولند این است که ایرانیان تقلید صرف نکرده اند ، بلکه بنا به ذوق و سلیقه ایرانی خود ، تغییراتی در اصل داده و اغلب زیباتر و ظریفتر ساخته اند .
درباره میزان تولیدات صنعتی و معدنی و تعداد کارگرانی که در صنعت به کار اشتغال داشتند ، اطلاعات کافی نداریم .69
3-1-6 مجسمه سازی :
ما از هویت مجسمه سازی پارسی اطلاع نداریم ، ولی محقق است که آن با مجسمه سازی یونانی نمی توانسته رقابت کند .
اگر از روی چند مجسمه کوچک زرین که از این عهد باقی مانده ، یا از سر امیری جوان که از خمیر لاجورد ساخته شده و جدیداً در خرابه های تخت جمشید کشف گردیده (تص 47) – داوری کنیم ، مجسمه سازی نمی بایست از ساختن پیکر شاهنشاه ، یا شاید چند تن از مقتدرترین افراد شاهنشاهی وی تجاوز کرده باشد .
ولی مع هذا می توانست عظمت آن دوره را به وسیله تنوع اشکال و غنای جواهر و کنده کاری تعبیر کند . دربهای کاخ و اثاثه گرانبهای آن از الواح زرین که با تصاویر موجودات واقعی یا اساطیری به وسیله چکش کاری منقوش بود ، پوشیده بود در هر یک از این اشیا هنرمندان هخامنشی خود را استاد نقاشی حیوانات بزرگ پیکر معرفی کرده اند . این ملاحظه درباره کنده
