
الکترونیکی در محیط اقتصاد سنتی با ارتباطات اندک، عدم شفافیت، عدم استفاده یا استفاده نامناسب از تکنولوژی روز، عدم آشنایی با قوانین تجاری و اقتصادی روز دنیا و عدم اعتقاد به رقابتی کردن امور و توجه به انحصار و استفاده از مزایای مربوطه و … قابلیت اجرا نخواهد داشت، بلکه تجارت الکترونیکی در اقتصاد نوین و مدرن به منصهی ظهور رسیده و کارایی و بهرهوری خود را در این محیط نشان میدهد و به همین دلیل که تجارت الکترونیکی را در فضای اقتصاد جدید مورد توجه قرار میدهند (توربان، 1385، ص 12).
2-11 پیادهسازی تجارت الکترونیک در ایران
برای پیادهسازی تجارت الکترونیک در ایران به طور گسترده یکسری زیرساختها و بسترسازیهایی مورد نیاز است. بازار ایران با دارا بودن پتانسیل بالا هم از لحاظ حجم معاملات، چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ تعداد معاملات زمینهی کافی و انگیزهی بالا برای اجرا و پیادهسازی تجارت الکترونیکی ایجاد میکند ولی به دلیل برخی مشکلات متأسفانه تاکنون حجم بسیار ناچیزی از مبادلات تجاری در ایران از طریق اینترنت صورت میگیرد و نیاز به شرکتهای تخصصی تجارت الکترونیکی احساس نشده است و تعداد این شرکتها در کشور بسیار کم است. ولی با روند رو به رشد دامنهی شبکه جهانی اینترنت در ایران، مزایا و فرصتهای مناسبی برای گسترش تجارت الکترونیکی در ایران ایجاد شده است که باید از آن در رشد و تعالی کشور استفاده نمود (شمسافر، شعرباف آذری، 1386، ص 4).
2-12 محدودیتها و موانع تجارت الکترونیکی
محدودیتهای تجارت الکترونیکی را میتوان به دو دستهی فنی و غیرفنی طبقهبندی کرد. براساس مطالعهی سازمان کامرسنت32 در سال 2000، ده مانع عمده تجارت الکترونیکی در آمریکا به ترتیب امنیت، اطمینان و ریسک، فقدان کارکنان آموزشدیده، فقدان مدلهای کسب و کاری، موارد فرهنگی، فقدان زیرساختهای عمومی، سازمانها، کلاهبرداری، سرعت پایین اینترنت و موارد حقوقی و قانونی بودند. در سطح جهانی موارد فرهنگی، سازمانها، واسطههای B2B، موانع تجارت بینالملل و فقدان استانداردها از جمله موانع پراهمیت بودند (حنفیزاده، 1385، ص 36).
2-12-1 محدودیتهای فنی تجارت الکترونیک
این محدودیتها به شرح ذیل میباشند:
فقدان امنیت سیستم، قابلیت اعتماد، استانداردها و بعضی پروتکلهای مخابراتی همچنان دیده میشوند.
پهنای باند کافی مخابرات بهخصوص برای موبایل الکترونیکی وجود ندارد.
ابزارهای توسعه نرمافزار در حال رشد بوده و به سرعت تغییر میکنند.
یکپارچهسازی اینترنت و نرمافزارهای مربوط به تجارت الکترونیکی با بعضی پایگاههای دادهای و برنامههای کاربردی مشکل میباشد (حنفیزاده، 1385، ص 36).
ایجاد تجارت الکترونیک علاوه بر سرورهای شبکه، نیاز به سرورهای وب مخصوصی دارد که باعث هزینهی اضافی میشود. همچنین مطابق نبودن برخی نرمافزارهای تجارت الکترونیک با برخی سختافزارها یا برخی از سیستمهای عملیاتی یا سایر اجزا باعث بروز مشکلاتی میشود. هنوز دسترسی به اینترنت پرهزینه بوده و برای بسیاری از مشتریان در دسترس نمیباشد (صنایعی، 1390، ص 27).
نیاز خادمین وب سایتها برای توسعه فعالیت به گسترش خادمین شبکه که در این صورت هزینهها افزایش مییابد. در معاملات B2C باتوجه به حجم بالای سفارشات نیاز به مخازن و انبارهای خودکار افزایش مییابد که در حال حاضر کمتر وجود دارد (توربان و همکاران، 1385، ص 55).
2-12-2 محدودیتهای غیرفنی تجارت الکترونیکی
بسیاری از محدودیتهای غیرفنی که مانع گسترش تجارت الکترونیکی میشوند، طبق تحقیق انجامشده به وسیله اینترنت ویک33، در سال 1998 به شرح زیر میباشند:
هزینه توسعه تجارت الکترونیکی خیلی بالا بوده و به خاطر فقدان مهارت و تجربه ممکن است به تأخیرهایی نیز منجر شود. فرصتهای زیادی برای برونسپاری وجود دارد، موضوع سادهای نیست. علاوه براین توجیه سرمایهگذاری سیستم به خاطر وجود منافع غیرمشهود (مانند بهبود خدمات مشتری و ارزش تبلیغات) سخت میباشد.
صنعت تجارت الکترونیکی وظیفهای بسیارسخت و زمانبر برای متقاعد کردن مشتریان در خصوص امنیت و خصوصی بودن تبادلات آنی برعهده دارد.
مشتریان اعتمادی به فروشنده نامرئی و ناشناخته (حتی در بعضی مواقع فروشنده شناختهشده)، تبادلات غیرکاغذی و پول الکترونیکی ندارند. به همین دلیل همیشه گذر از فروشگاههای فیزیکی به فروشگاههای مجازی مشکل است. بسیاری از مشتریان علاقهمند هستند تا اقلام مورد نیاز خود را لمس کرده و یا احساس کنند.
بسیاری از مقررات دولتی ملی و بینالمللی همچنان به محدودیت تجارت الکترونیکی دامن میزنند.
بسیاری از موضوعات قانونی همچنان حل نشده، باقیمانده و مقررات دولتی و استانداردها برای خیلی از شرایط تعریف نشدهاند (حنفیزاده، 1385، ص 37).
عدم وجود متدولوژی مشخص برای اندازهگیری تجارت الکترونیکی و شناسایی منافع و مزایای آن (توربان و همکاران، 1385، ص 55). و همچنین به دلیل این دیدگاه که تجارت الکترونیک پرهزینه بوده و فاقد مسائل امنیتی میباشد، بسیاری از افراد نمیخواهند از آن استفاده کنند.
تکنولوژی جدید پرداخت هزینه برای کالا و خدمات را از طریق اینترنت مهیا ساخته است. روشهایی نیز برای اتصال بانکداری الکترونیکی به سیستمهای پرداخت مثل شبکه کارتهای اعتباری وجود دارد. با وجود این محدودیتها، توسعه تجارت الکترونیک به سرعت در حال پیشرفت بوده و با فراهم آمدن تجربه و گسترش تکنولوژی نسبت به مزایای آن به هزینههای آن بالاتر رفته و در نتیجه منجر به کاربرد بیشتر آن خواهد شد (صنایعی، 1390، ص 28). و نیز در بسیاری از موارد تعداد فروشندگان و خریدارانی که برای یک معاملهی سودآور تجارت الکترونیکی نیاز است کافی نمیباشند؛ کلاهبرداری آنلاین نیز رو به افزایش است. همچنین به دلیل شکستهای متعدد نمیتوان اعتماد مشتریان را جلب کرد (فتحیان و مولاناپور، 1392، ص 55).
2-13 بازاریابی ورزشی
ورزش در حال حاضر به تجارتی بزرگ در سطح جهان تبدیل شده است و به طور قطع میتوان گفت که ورزش یک صنعت بسیار مهم به شمار میآید (شمسبیگی، 1387). در کشورهای پیشرفته ورزش و تفریحات سالم به عنوان یک صنعت بسیار مهم، عاملی در رشد و توسعهی اقتصاد ملی بوده و از بزرگترین صنایع پردرآمد قرن 21 به شمار میآید. این صنعت ریشههای خود را به سرعت در تمام گسترهی دنیا دوانده و بارور نموده تا میلیاردها انسان به طریقی از آن بهرهمند گردند (محرمزاده، 1385، ص 111). ورزش به دلیل تولید محصولات ورزشی نقش مهمی به عنوان یک جز کلیدی در توسعهی اقتصادی دارد و با اثرات مستقیم و غیرمستقیم خود، عامل مؤثری در پیشرفت اقتصاد جامعه و بخش پولساز قرن 21 به شمار میآید (رجائی و حسینی، 2011).
بدیهی است که در عصر کنونی، یکی از عناصر کلیدی مدیریت به منظور دستیابی به توفیق در اداره سازمانها و مؤسسات، بالاخص از نوع تجاری، تولیدی و خدماتی در کنار موضوعات مهمی مانند تصمیمگیری، برنامهریزی، سازماندهی، رهبری و نظارت بحث بازاریابی میباشد (شکرریز،1383، ص10). در ابتدای هزاره سوم که جهان ورزش دوره جدید و تازهای را تجربه میکند، تحولات سریع و گسترده در تمام ابعاد ورزشی، استفاده از شیوهها و فنون بازاریابی را در ورزش موردتوجه قرار داده است. هر روزه میلیونها دلار در کشورهای مختلف هزینهی ورزش میشود و احساس نیاز به ورزش به منظور مرتفع کردن معضلات روحی و جسمی مردم روز به روز محسوستر و مشهودتر میگردد. تمامی این موارد موجب گردیده که تلاشهای بیشتری در زمینه بازاریابی ورزشی مورد نیاز باشد (پارکز، 1382، ص9).
از طرف دیگر، دانش بازاریابی در سالهای گذشته اهمیت بسزایی برای سازمانها و مؤسسات پیدا کرده است. این مهارت و دانش به حدی اهمیت یافته است که آن را به عنوان یکی از اجزای مهم سازمانها و مؤسسات ورزشی میتوان به شمار آورد و این اهمیت به صورت فزایندهای در حال افزایش است (یوسفی و همکاران، 1386، ص 83).
شیلبوری، کوییک و ستروبیک (1998) بیان میدارند که واژه بازاریابی ورزشی برای اولین بار در آمریکا و در سال 1987 مورد استفاده قرار گرفته است. محققین تعاریف مختلفی از بازاریابی ورزشی ارائه کردهاند که به چند نمونه از آنها اشاره میشود.
نخستین تعریف از بازاریابی ورزشی به کسلر (1979) برمیگردد که عنوان میدارد: بازاریابی ورزشی فعالیتهای مصرفکنندگان، محصولات صنعتی و بازاریابان خدمات را به طور فزایندهای از ورزش به عنوان یک محرک برای ترویج محصولات و یا خدمات خود از طریق حمایتهای ورزشی استفاده میکنند، توصیف مینماید (محمدکاظمی و همکاران، 1387، ص 109).
به عقیده لویس و اپنزلر (1985) بازاریابی ورزشی عبارت است از استفاده از متغیرهای آمیخته بازاریابی در جهت ارتباط میان منافع مصرفکنندگان محصولات و خدمات ورزشی و حمایتکنندگان سازمانهای ورزشی. پارخوس (2001)، بازاریابی ورزشی را پیشبینی مدیریت و تأمین نیازها و خواستههای مشتریان از طریق به کارگیری و اجرای اصول بازاریابی میداند. به عقیده پیتس و استاتلر (2002) بازاریابی ورزشی فرآیند طراحی و اجرای فعالیتهایی برای محصولات، قیمت، ترویج، بهبود،مکان و توزیع خدمات و یا محصولات ورزشی برای برآورده کردن نیازهای موردنظر مشتریان و دستیابی به اهداف سازمانهای ورزشی است (ترابینهاد، 1391، ص 15).
بازاریابی ورزشی شامل سه قسمت میگردد، هر یک از بخشها ویژگیهای خاص خود را دارند:
1) بخش عملیات ورزشی که شامل فعالیتهای ورزشی است که به عنوان یک محصول طراحی و ایجاد شده برای شراکت یا تماشا به مشتریان ورزشی ارائه میگردد
2) بخش کالاهای ورزشی، شامل کالاهایی است که تولید آنها در موفقیت ردههای مختلف ورزشی نقش دارد و شامل دو دسته از کالاها میباشد.
الف) کالاهای کیفی شامل تجهیزات و لوازم مورد نیاز در عملیات ورزشی از جمله توپ، راکت، پوشاک ورزشی، وسایل، امکانات و تجهیزات میباشد.
ب) کالاهای کمکی که برای پاسخ به نیازها و خواستههای بخش عملیات ورزشی تولید میگردد مانند پرچمها، نشانهها مدالها و … .
3) بخش تبلیغات ورزشی، شامل تبلیغات بهکارگرفته شده در کالاهای ورزشی است (معصومی، 1387).
2-14 صنعت کالاهای ورزشی
درحال حاضر، صنعت 152 ميليارد دلاري ورزش در آمريكا با رشدي 50 درصدي در طي يك دهه و اشتغال24 هزار نفر به طور مستقيم و 5/4 میلیون شغل به طور غیرمستقیم يكي از ده صنعت برتر در ايالات متحده امريكا است (مولین و همکاران، 2006). امروزه ورزش به صنعت بين المللي و درآمدزا تبديل شدهاست (هاروارد و همکاران، 1995). چان و همکارانش34 صنعت ورزش را مجموعهای از زیرساختهای اولیه و ثانویه معرفی میکنند، که زیرساخت اولیهی آن را مدیران ورزشی و ورزشکاران و زیر ساخت ثانویه را تولیدکنندگان تجهیزات، ناشران و رسانههای ورزشی تشکیل میدهند. در حالی که الفی میک35 اجزای صنعت ورزش آمریکا را به سه بخش ورزشهای تفریحی، محصولات ورزشی و سازمانهای حمایتکنندهی ورزش تقسیم میکند (عسکریان، 1383). همچنین اجزای اصلی صنعت ورزش در کره جنوبی شامل کالاها، خدمات و تسهیلات ورزشی میباشد (چانج کیو، 1997). صنعت ورزش به دو زیر گروه مهم تقسیم میشود: کالاهای ورزشی و خدمات ورزشی. کالاهای ورزشی خود دامنهی گستردهای از قبیل؛ اسباببازیها، پوشاک ورزشی، کفش ورزشی ، قایقهای تفریحی- ورزشی و سایر کالاها را شامل میشود (غلامزاده فاسندوز، 2001).
کالاهای ورزشی زیر مجموعهای از صنعت ورزش است که ساختار ویژهای در هر کشور دارند. صنعت کالاهای ورزشی، متشکل از یک آرایه وسیعی از محصولات نرمافزاری، تولیدکنندگان کالاهای سخت، نام تجاری شرکتها و شرکتهای خدماتی میباشد. بازار ورزشهای فضای باز شامل تجهیزات کمپینگ، لوازم شکار، تجهیزات اسکی و فعالیتهای ورزشی سبک میباشد. بسیاری از کشورهای توسعه یافته، در حال تجربه فرهنگ جدید ورزش و جهش اقتصادی در فعالیتهای فیزیکی هستند. با توسعهی فرهنگ جدید ورزش در بین ملتها، مصرفکنندگان کالاهای ورزشی افزایش خواهند یافت که این نیز به نوبه خود موجب استفاده چندگانه از تجهیزات و کالاهای ورزشی خواهد شد (غلامزاده فاسندوز،
