
میکند. جمعیت قابل توجهی از دانشآموزان نسبت به مشکلاتشان نگاه مبالغه آمیز و آشفته کننده دارند و خودشان را به عنوان فردیکه هیچ کنترلی بر محیط و یا بر رفتارهای مخرب خود ندارند میپندارند. لذا برای اینکه دانشآموزان از روحیه مثبت نگرانه درباره خود و دیگران و دنیا برخوردار شوند و خود را مفید و اثربخش دانسته و بتوانند زندگی خود را با اندیشهای روشن، دیدی واقع بینانه تر و با اطمینان سپری کند، نیاز به مداخله و آموزش برای آنان بیش از هر زمان دیگر احساس میشود تا آنها به امید و انگیزه بیشتری به تحصیل بپردازند.
تأثیر پیشرفت تحصیلی بر انگیزش و یادگیری
بلوم45 (2011) در مدل یادگیری آموزشگاهی خود گزارش میکند که ویژگیهای عاطفی دانشآموزان (یعنی علاقه و انگیزش آنها نسبت به درس) در جریان یادگیری آموزشگاهی هم نقش علت را بازی میکند و هم نقش معلول. معینی این سخن آن است که یادگیرندگان علاقمند به یک موضوع، در قیاس با یادگیرندگان کم علاقه، موفقیت بیشتری کسب میکنند و این موفقیت بیشتر سطح علاقه و انگیزش آنها را نسبت به آن موضوع و موضوعهای مشابه آن را افزایش میدهد. تجارب یادگیری دانشآموزان در درسهای مختلف وقتی که به صورت موفقیت ها یا شکستهای پی در پی اندوخته میشوند به ایجاد تصوراتی در آنها نسبت به توانایی شان در رابطه با یادگیری موضوعهای مختلف میانجامد و انگیزش آنها در رابطه با یادگیری موضوعهای مشابه جدید تحت تأثیر قرار میدهند.
بلوم (2011) گزارش میکند که اگر روند کسب تجربه مثبت یا منفی ادامه میابد، چنین نتیجه خواهد داد که دانش آموز به طور کلی نسبت به تواناییهای خود در رابطه با پیشرفت آموزشگاهی و فعالیتهای خارج از آموزشگاه به مفهوم ثابتی از توانییهای خود دست مییابد، که سبک زندگی آینده و حتی سلامت روانی او را تحت تأثیر قرار میدهد.
-خسارتهای مستقیم پیشرفت تحصیلی ضعیف
اگر بپذیریم هر دانشآموزی که یک سال تکرار پایه داشته است دولت و خانواده ناچار است، مجددا هزینههای تکراری را صرف آموزش هایوی کند با جمع و ضرب کردن هزینه متوسط سرانه دانشآموزی خانواده و دولت، در تعداد مردودین میتوان میزان خسارت را محاسبه نمود. به این هزینه، تلفن شدن هزینه آموزش کسانی که بدون پایان دوره، ترک تحصیل کرده اند را باید افزود. به هر حال در یک برآورد در سال 65 رقم 208 میلیارد ریال را اعلام کرده است. به دلیل این که هر فرد مردود میبایست یک سال را در یک پایه تکرار کند، فرصتی نیز از دست میدهد یعنی یک سال دیرتر به بازار کار وارد میشود و درآمدی را که ممکن است داشته باشد از دست میدهد رقم خسارت ناشی از فرصتهای از دست رفته مردودین هم به 411 ریال بالغ شده است (مرتضوی زاده، 1391).
-خسارتهای غیرمستقیم پیشرفت تحصیلی ضعیف
مهم تر از تکرار هزینه و هزینه فرصتهای از دست رفته، آسیبهای اجتماعی ناشی از اخراج کودکان و نوجوانان از مدرسه و راندن آنها به کوچه و بازار است. از آنجا که داشتن سیاستهای گریزناک مدرسه از جمله امتحانات شدید وغلیط و شرایط سخت ارتقاء و مردودی، اندک اندک منجر به تشکیل رفتار گریز از مدرسه میشود و کودک علی رغم میل درونی اش به سوئی رانده میشود که نبایستی رانده شود! لذا ما با کودکانی روبرو هستیم که مدرسه به لحاظ مقررات و شاید تمایل کارگزاران مدرسه، دیگر نمی توانند در مدرسه بمانند. با اخراج هر کودک از مدرسه و ورود او به اجتماع با توجه به مسایل و آسیبهای اجتماعی امکان این هزینههای پنهان یا غیرمستقیم را افزایش داده ایم. بررسی ها نشان میدهد که افزایش سطح آموزش جامعه، هزینههای عمومی دولت را در ارتباط با بهداشت عمومی، فقر، جرایم، ترافیک، تصادف ها، آلودگی، مرگ و میر و … کاهش میدهد (غیاثوند، 1391).
عکس قضیه فوق نیز صادق است یعنی با کاهش میزان آموزش به شهروندان هزینههای دولت در زمینههای مذکور افزایش مییابد. گر چه این افزایش هزینه و یا خسارت ها دقیقا قابل برآورد نیست اما با اخراج هر کودک امکان بزهکار شدن و احتمال معتاد شدن او را افزایش دادهایم. اگر چه آمار دقیقی از آسیبهای بزهکاری کودکان صحبت میشود که وقتی درست اندیشه شود میتوان احتمال آن را در نظر گرفت. به غیر از آن، یک فرد کم سواد در دنیای امروز قادر نیست به درستی خود را با شرایط جامعه سازگار نماید و همین کم آگاهی، هم برای خود فرد و هم برای جامعه عواقبی به همراه خواهد داشت، مسأله بهداشت، مسأله تصادفات، آلودگی ها و افزایش بی رویه جمعیت و تربیت نادرست فرزندان مسایل مهمی است که افراد کم سواد قاعدتا بیشتر درگیر آن هستند. البته بازتولید این آسیب ها خود مسأله جدیتری است. بر رفتار چه این که یک فرد بزهکار آیا فرزندان سالمی تربیت خواهد کرد؟ یک معتاد چه طور؟ او جدای از این کار بر رفتار دیگران اثر میگذارد و موجب گسترش رفتار ناهنجار میشود. بر شخصیت کودکان خود نیز اثر مخربی بر جای مینهد. در عین حال خسارتهای روحی و روانی ناشی از مردودی و تکرار پایه قابل احصاء نیست. لذا اگر در کنار خسارتهای فوق در نظر گرفته شود، رقم خسارت بسیار عظیم خواهد بود و اصولا این خسارت در کیفیت سرمایه انسانی یک کشور است که شاید با آمار و ارقام به راحتی قابل برآورد نباشد. بعید است تا به حال مدل ریاضی برای برآورد این خسارت ها تدوین شده باشد! اما با یک حساب سرانگشتی جمع خسارتهای مستقیم و غیرمستقیم افت تحصیلی، بسیار هشداردهنده خواهد شد، لذا چاره جویی سیاست گذاران جامع را طلب مینماید تا تمامی افراد واجب التعلیم از حق خود یعنی آموزش دوره عمومی بهره مند گردند و نظام آموزشی باید قادر باشد در طول این دوره نسبتا بلند شهروندانی با صلاحیت تحویل جامعه دهد (غیاثوند، 1391).
نحوه برخورد با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان
1- موفقیت تحصیلی او را بهانهای برای محبت کردن قرار ندهید و همین طور عدم موفقیت و قصور در امر تحصیل را بهانهای برای کاهش محبت خود نسبت به او قرار ندهید. دانشآموز باید جدای از رفتارش مورد محبت و عشق شما قرار بگیرد. بنابراین در مقابل شکستهای تحصیلی او فقط عوامل موثر را شناسایی کنید.
2-عملکرد تحصیلی دانشآموزان را با هیچ کس مقایسه نکنید.
3-احساس خود را نسبت به موفقیتهای او هر چند که اندک باشد بسیار واضح و شفاف اعلام کنید.
4-انتظارات خود را خیلی دقیق و شفاف با توجه به توانایی و استعداد و علاقههای دانشآموزان بیان کنید. به عبارتی اول برای خود معلوم کنید، سپس با دانشآموزان در میان بگذارید و در هر مورد که دانشآموزان اعلام آمادگی و توانمندی کرد، آن را جمع بندی کرده و در یک دفترچه یادداشت کنید و سپس هر نوع امکاناتی که لازم است برای کمک کردن به دانشآموزان که بتواند آن انتظارات را برآورده کند، فراهم نمایید و سپس دانشآموزان خود را تشویق کنید که همه توان خود را به کار ببرند و به شوق و تلاش او پاداش بدهید، اما نتیجه عملکردش را بگذارید خودش ارزیابی کند، اگر در ارزیابی اش خود را ناموفق ارزیابی کرد، او را همراهی کنید تا بار دیگر شروع کردن را تجربه کند (خیر، 1391).
عوامل روحی و روانی افت تحصیلی
افت تحصیلی یک کودک موجب بهبود وضعیت پیشرفت تحصیلی وی نمی شود و از این نظر تا حدود زیادی بی فایده است اما در عوض عوارضی برای کودک به دنبال دارد که قابل توجه است. یکی از عوارض جبران ناپذیر مردودی بر روی شخصیت کودکان، کاهش عزت نفس و خودپنداره مثبت است. امروزه نقش خودپنداری مثبت در موفقیت انسان ها مورد تأکید صاحبنظران و پژوهشگران تربیتی است آنان بعد از خانه، مدرسه را مهمترین نیروی شکل دهنده خودپنداری میدانند موستکاس46 معتقد است که ما همه اشتباه میکنیم. مرتبک خطا شدن و پایین آوردن اعتبار و حیثیت یک کودک و در عین حال آگاه بودن از این که شخصیت کودک بیمار میشود بسیار جدی تر از آن است که کودک کلمات را به هنگام قرائت جا بیندازد (بهرام زاده، 1391).
کاهش اعتماد به نفس کودک که حاصل از شکست هاست، بزرگترین عامل تعیین کننده روند آتی زندگی وی، خاصه زندگی تحصیلی اوست. این شکست ها نگرش ها و اعتقادات وی را نسبت به مدرسه، معلم و دانش منفی میسازد. به گونهای که به مرور از علم و مدرسه روی گردان میشود تا جایی که به انتهای خط میرسد و بالاخره ترک تحصیل میکند شکستهای متوالی و در انجام خواستهای مدرسه ظاهرا هسته مرکزی بسیاری از مشکلات روانی را تشکیل میدهد (بهرام زاده، 1391).
چه مهارتهایی منجر به پیشرفت تحصیلی میشود؟
از ديدگاه صاحبنظران و كارشناسان آموزشي، مهمترين مهارتهايي كه ميتواند منجر به موفقيت تحصيلي دانشآموزان شود، عبارت است از: هدفگذاري، برنامهريزي درسي، روش صحيح مطالعه، تقويت حافظه، تمركز و دقت.
-انتخاب هدف و برنامهريزي
هدف، موضوع يا جايگاهي است كه براي رسيدن به آن فكر و تلاش ميكنيم.اگر ندانيم به كجا ميرويم، رسيدن به مقصد، دشوار و به تعبيري ناممكن است.پس اولين گام براي موفقيت «انتخاب هدف» است.برنامهريزي حركتي هوشمندانه، منطقي و مرحلهبنديشده براي رسيدن به اهداف از پيش تعيينشده است. صاحبنظران علم آموزش معتقدند اگر 20 درصد از زمان مطالعه و تحصيل هر دانشآموز صرف برنامهريزي شود ميتواند در 80 درصد بقيه با اطمينان بيشتري قدم بردارد.
-مطالعه همراه با شناخت
نتيجهی تحقيقات بيانگر آن است كه بيشترين اطلاعات از طريق مطالعه به دست ميآيد؛ بنابراين مطالعه مهمترين شيوهی يادگيري است كه با خواندن، يادداشتبرداري، مرور كردن و تمركز همراه است.مطالعه بدون شناخت و بهكارگيري روش صحيح، نهتنها موفقيت تحصيلي به همراه ندارد، بلكه زمينههاي بيعلاقگي دانشآموز از درس و تحصيل را فراهم ميسازد.براي كسب موفقيت تحصيلي علاوه بر داشتن علاقه به مطالعه، آشنايي با روش صحيح مطالعه نيز ضروري است.
روش صحيح مطالعه نيازمند آگاهي از تكنيكها، شرايط، موقعيت، خطاها و عوامل محيطي است كه به نسبت نوع درس متفاوت است.به كار بردن فنون ماهرانهی مطالعه، آن را آسانتر و لذتبخشتر ميسازد و در نتيجه علاقهی دانشآموز به مطالعه را افزايش ميدهد.
-استفادهی صحيح از حافظه
مغز انسان ميلياردها سلول زنده دارد و دانشآموزي كه روش صحيح استفاده از اين توانايي نامحدود را بياموزد، از موفقيت برخوردار خواهد شد.آشنايي با انواع حافظه و رعايت فواصل زماني مرور درسها به دانشآموز كمك ميكند تا در مطالعه و يادگيري درسها احساس موفقيت بيشتري داشته باشد.
-تغذيه، استراحت و آرامش
كسب موفقيت تحصيلي مستلزم توجه به تمام نيازها از جمله نياز جسمي، عاطفي، اجتماعي و… است. آگاهي خانوادهها از روش صحيح تغذيه و استراحت صحيح دانشآموز ميتواند در موفقيت تحصيلي وي مؤثر باشد.پاسخ دادن به درس، امتحان، كسب رتبهی برتر در كلاس و…براي دانشآموز اضطرابآور است و از آنجا كه داشتن آرامش موجب ميشود تا بتواند از تمام تواناييها به صورت كامل استفاده كند آگاهي از تكنيكهاي كسب آرامش در مواقع بروز اضطراب نقش مؤثري در موفقيت تحصيلي دارد.خانوادهها بايد بر روي اين موضوع به اندازهی كافي كار كنند و شيوههاي برخورداري از آرامش را به فرزندان خود بياموزند.
-مديريت زمان
موفقيت تحصيلي در گرو توجه به «عامل» زمان است؛ زمان صحيح براي برنامهريزي، مطالعه، استراحت، مرور درسها و از همه مهمتر مديريت زمان در جلسات آزمونها.
دانشآموزاني هستند كه با داشتن اطلاعات علمي بسيار بالا به دليل ناآشنايي با مديريت زمان در جلسهی امتحان فرصت نميكنند به تمام سؤالات پاسخ دهند.معلمان بايد به خاطر داشته باشند كه دانشآموز فقط با داشتن اطلاعات علمي نميتواند در امتحانات موفق شود و بايد چگونگي مديريت زمان را به اشكال مختلف به وي آموزش داد.
اختلالی که پیشرفت تحصیلی را کند میکند!
یکی از ضرورتهای نظام آموزش موفقیت آمیز، گسترش مهارتهای تحصیلی لازم در دانشآموزان است.تفاوت در استعدادها و
