
اشاره نمود که شیوه های یادگیری مشارکتی،ارتباط مطلوبی بن دانشآموزان به وجود می آوردوآن ها را برای یادگیری بهتر بر می انگیزد و غزت نفس دانشآموزان را ارتفا می بخشد
هنشاو75 (1982) در پژوهشی در مورد تاثیر یادگیری مشارکتی بر روی خود پنداره تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس شیمی دانشآموزان دبیرستانی نتیجه گرفت که: یادگیری مشارکتی تاثیر مثبتی بر روی مفهوم خود تحصیلی در درس شیمی دانشآموزان دبیرستانی دارد(به نقل میرزاخانی 1384).
جدول 3-2روشهای مدرن یادگیری مشارکتی
محقق و طراح
تاریخ
روش مشارکتی
ادوارد ودریس
اواسط دهه 1970
رقابت و مسابقه تیمی
شاران و شاران
اواسط دهه 1970
پژوهش گروهی
جانسون و جانسون
اواخر دهه 1970
مباحث سازمان یافته
آرونسون و همکاران
اواخر دهه 1970
روش جیگ ساو
اسلاوین و همکاران
اواخر دهه 1970
گروههای پیشرفته تیمی دانشآموزان
کوهن
اوایل دهه 1970
آموزش پیچیده
کاگان
اواسط دهه 1970
یادگیری مشارکتی سازمان یافته
استون اسلاوین و همکاران
اواخر دهه 1970
خواندن و نوشتن تلفیقی
جانسون و جانسون
اواسط دهه 1970
آموختن با هم و انفرادی
(جانسون و همکاران، 2000، ترجمه قلتاش، 1383)
جمع بندی
روش یادگیری مشارکتی: در بین روشهای مختلف آموزش و یادگیری که توسط متخصصین پیشنهاد گردیده روش یادگیری مشارکتی که در نیم قرن اخیر مطرح شده است. مؤثرتر از سایر روش ها به نظر میرسد و از حمایت تحقیقاتی بالایی برخوردار است. اسلاوین (1991) یادگیری مشارکتی را به عنوان وسیلهای برای تقویت مهارتهای فکری و ارتقاء سطح یادگیری، جایگزینی برای گروه بندی دانشآموزان بر اساس توانایی هایشان و وسیلهای برای بهبود روابط دانشآموزان نژادهای مختلف و آماده کردن آنها برای ایفاء نقش در فعالیت گروهی یاد میکند. منشأ یادگیری مشارکتی، تعریف از مشارکت میباشد. (کاگاه، 1990، ص65). روش موقعیت مشارکتی را موقعیتی میداند که در آن هر فرد فرد تنها در صورتی میتواند به هدف برسد که همهی افراد به هدفشان برسند و اعتقاد داشت که تعاملات مشارکتی باعث میشود مشارکت کنندگان تجربهی روشنی از علائق مشترک، کوششهای مشترک، توزیع یکسان قدرت، اعتماد و صداقت داشته باشند، در حقیقت از نظر او افراد آرنسون و همکاران (1997) با استفاده از تعریف وی در خصوص موقعیت مشارکتی، در تلاش برای ارائه یک الگوی عینی و عملی از یک موقعیت مشارکتی در یادگیری، موفق به ارائه تکنیکی به نام تقسیم موضوع به بخشهای مختلف شدند. ماهیت این تکنیک به این صورت است که دانشآموز را ملزم میکند به این که با هم کار کنند، یکدیگر را آموزش دهند و برای رسیدن به اهدافشان به همدیگر متکی باشند. مدل ارائه شده به وسیله آرنسون و دیگران به این صورت است که دانشآموزان در گروههای 5 یا 6 نفر قرار داده میشوند و هر دانشآموز مسئولیت آموزش یک بخش خاص از درس روزانه به سایر اعضاء گروه را بر عهده دارد. در این تکنیک هر دانشآموز فقط یک قسمت خاص از درس را در اختیار دارد و سایر دانشآموزان آن اطلاعات را در اختیار ندارند بنابراین در گروه وابستگی ایجاد میگردد. دانشآموزان بر مبحث مربوط به خود مسلط میشوند و در خصوص چگونگی آموزش آن مبحث به سایر اعضای گروه خود و سوالات احتمالی که ممک ناست اعضای گروه از آنها بپرسند بحث و تبادل نظر میکنند. در الگوی مشارکتی معلم به جای اینکه مطلب درسی را به دانشآموزان ارائه دهد. صرفا به عنوان یک منبع تسهیل کننده میباشد و در فرفرآیند یادگیری و آموزش با دانشآموزان همکاری میکند و هر دانشآموز به جای اینکه به صورت منفعل به معلم به عنوان یک منبع مرکزی انسانی وابسته باشد، مجبور است که یک مشارکت فعال داشته و نسبت به آنچه یاد میگیرد مسئول باشد. الگوی یادگیری مشارکتی در طول دو دههی اخیر با استفاده از یافتههای تحقیقات مختلف و در جهت بهبود و توسعه، دستخوش تغییراتی گردیده و به شعب مختلفی که هر کدام در خصوص ویژهای کاربرد دارند تقسیم شده است. البته باید توجه داشت که اجرای تکنیکهای مختلف یادگیری مشارکتی علیرغم همهی امتیازاتی که برای آنها برشمرده میشود به همان سادگی که در تئوری گفته میشود مطرح نیست و در عمل ممکن است با مشکلاتی مواجه شود.
یادگیری مشارکتی به کار کردن دانشآموزان با همدیگر برای دستیابی به یک هدف مشترک اشاره میکند. همچنین، در این روش دانشآموزان، علاوه بر اهداف معمول یادگیری، با برقراری رابطه با یکدیگر جامعه پذیر میشوند. از این جهت، این روش در مقابل روشهای فردگرایانه است. چندین پژوهش نشان میدهند هنگامی که تکالیف درسی دربرگیرندهی مهارتهای حل مسئله و یادگیری پیچیده باشند، همکاری دانشآموزان نسبت به رقابت کردن آنها پیامدهای آموزشی بیشتری دارد و این امر، به ویژه در مورد دانشآموزان ضعیف تر، بیشتر صدق میکند .
یادگیری مشارکتی منجر به بهبود مهارت در توجه به دیدگاههای دیگران میشود و روابط بین گروههای مختلف قومی را در مدرسه و کلاس درس بهتر میسازد، عزت نفس را افزایش میدهد و موجب پذیرش و محترم شمردن دانشآموزان ضعیف و ناتوان میشود (اسلاوین،1995).
یافتههای پژوهشی در زمینه یادگیری مشارکتی را میتوان این گونه خلاصه کرد: پیشرفت تحصیلی بیشتر در مقایسه با دیگر روشهای آموزشی، روابط بین فردی بهتر بین اقلیتهای قومی، افزایش عزت نفس، بهبود روابط بین دانشآموزان قوی، ضعیف و متسوط مطالعات نشان میدهد که یادگیری مشارکتی علایق متقابل و اعتماد بین فردی میان دانشآموزان را افزایش میدهد و آنها را اجتماعی میکند
(اسلاوین،1983).
بیش از 600 مطالعه، در طول 90 سال گذشته، اثربخشی شیوههای آموزش مشارکتی، رقابتی و انفرادی را مقایسه کرده اند. این پژوهش ها توسط محققان مختلف در زمانهای مختلف بر روی آزمودنیهای سنین مختلف، در حوزههای درسی و محیطهای متفاوت انجام شده است. در بیشتر این پژوهش ها اثربخشی یادگیری مشارکتی بیشتر از روشهای سخنرانی، استفاده از وسایل کمک آموزشی، روش انفرای و دیگر شکلهای آموزش است. در روش یادگیری مشارکتی گروه ها بیشتر با هم کار میکنند، بیشتر یاد میگیرند، آنچه را که یاد میگیرند بهتر میفهمند و آسان تر به یاد میسپارند و احساس بهتری نسبت به خود، کلاس و همکلاسی هایشان دارند (جانسون و همکاران،1986).
امروزه رویکردهای رقابتی و حتی انفرادی، سنتی قلمداد شده و جای خود را به رویکردهای نوین آموزشی دادهاند و این در حالی است که رویکردهای سنتی-به ویژه رقابتی-در گستره وسیعی بر مدارس سایه افکندهاند. همان طور که سوابق نظری و تجربی تحقیق نشان میدهد چنین شرایطی موجب تضعیف روابط عاطفی، تقویت حس حسادت، کینه دشمنی در بین دانشآموزان، عدم رشد طبیعی مهارتهای اجتماعی، افزایش اضطراب و نگرانی در کلاس درس، افزایش یادگیری سطحی و طوطی وار، شدت یافتن میزان تنفر از مدرسه و کاهش شو یادگیری، نومیدی، سرخوردگی و بی تفاوتی، جابجا شدن هدف (یادگیری) و وسیله (نمره و پیشی گرفتن از دیگران)، افزایش حالت انفعالی در شاگردان، تضعیف عزت نفس و وابستگی بیش از حد به دیگران و نابرابری در برخورداری از فرصتهای آموزشی در کلاس درس شده است و به همین دلیل است که صاحبنظران در دهه حاضر جوانب مختلف یادگیری مشارکتی را به عنوان یک رویکرد نوین مورد مطالعه قرار داده و بر ضرورت کاربرد آن در کلاس درس تأکید کرده اند. این روش گر چه در چند دهه گذشته مطرح گردیده، در دهه حاضر جوانب مختلف آن بررسی و ابعاد مختلف و تازهای به آن افزوده شد و این موضوع موجب گردید که اطلاق اصطلاح یادگیری مشارکتی به هر گونه کار گروهی، تشکل گروهی و بحث گروهی ممکن نگردد.
گروههای کوچک ناهمگون، مشارکت همه اعضاء در انجام تکلیف، یادگیری مهارتهای اجتماعی از یکدیگر و از معلم، وابستگی درونی مثبت، احترام متقابل، احساس مسئولیت فردی و گروهی، ارزشیابی عملکرد فردی و گروهی به طور مستمر، خشنودی اعضای گروه از کار کردن با یکدیگر، ارتباط چهره به چهره، اعتماد، عشق و علاقه اعضاء به یکدیگر مشخصههای اصلی یادگیری مشارکتی محسوب میشوند. بدیهی است در آغاز کار فقدان یک یا چند مورد از این مشخصه ها نباید معلمان را نومید کند و آنها را از ادامه کار باز دارد. معلمان با حمایت مدیران و اولیاء مدرسه و همکاری دانشآموزان و والدین میتوانند گامهای اولیه را برای شروع یک سفر طولانی بردارند و در حین عمل مشخصههای فو را گسترش دهند، یا حتی مشخصههای جدیدی را اضافه کنند.
از آنجایی که کاربرد یادگیری مشارکتی در کلاس درس تقریبا تجربه تازهای برای معلمان است، پیشنهاد میشود همان طور که گروههای مشارکتی دانشآموزان در کلاس درس ایجاد میشود، گروههای مشارکتی معلمان نیز به منظور تبادل نظرات و تجربیات در مدرسه تشکیل گردد تا اینکه از این طریق زمینه تقویت برنامه معلم پژوهنده در قالب گروههای مشارکتی فراهم شود. معلمان میتوانند با همکاری مدیران مدارس و والدین نسبت به تشکیل گروههای مشارکتی دانشآموز پژوهنده در خارج از کلاس درس اقدام و از این طریق ضمن رشد مهارتهای اجتماعی، پژوهش انگیزی را در دانشآموزان تقویت نمایند. بحث و گفتگوی شاگردان در قالب گروههای مشارکتی ممکن است تا حدودی نظم سنتی کلاس را به هم بریزد و موجب ایجاد سر و صدا شود، به معلمان توصیه میشود این شرایط را که لازمه تعامل و همفکری است بپذیرند.
تأثیر روش یادگیری مشارکتی بر ابعاد گوناگون همچون مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی میتوان عنوان داشت که با توجه به این که یک جنبه مهم از یک موقعیت کلاسی، حالتی است که دانشآموزان در آن با همدیگر ارتباط برقرار مینمایند، لذا با ایجاد این موقعیت میتوان زمینه را برای افزایش روابط بین فردی دانشآموزان فراهم ساخت، چرا که مشارکت منجر به پذیرش، توجه، اعتماد و اطمینان بیشتر بین اعضای گروه میشود. چون در روش مشارکتی دو عامل بسیار مهم که نقش تعیین کننده در اجرای مناسب را دارند یکی ساخت مشوق مشارکتی که دانشآموزان در دریافت پاداش و تقویت به نوعی به هم وابسته اند و در موفقیت و شکست هم شریک هستند و دیگری ساخت وظیفهی مشارکتی که دانشآموزان با هم روی یک وظیفه و موقعیت که در نهایت در راستای رسیدن به اهداف مشترک است، فعالیت میکنند.
بنابراین یادگیری مشارکتی برای انجام دادن انواع فعالیت ها و تکالیف تحصیلی از یادگیری دروس مختلف گرفته تا پروژههای تحقیقاتی مورد استفاده قرار میگیرد. بنا به گفته جانسون در روش یادگیری مشارکتی همهی فراگیران یا موفق میشوند شنا میکنند و به هدف میرسند یا همگی با هم غرق میشوند.
به طور کلی، تحقیقات مختلف دهه اخیر گویای آن است که این روش، تأثیر مثبتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارد (بازرگان، 1376)
گر چه یادگیری مشارکتی دارای سابقهای طولانی از نظر نظری و تجربی در کشورهای دیگر است، اما در ایران به اندازه کافی مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. در صورتی که زمزمههایی مبنی بر ضرورت کاربرد آن در دهه اخیر در مراکز آموزشی ایران از سوی مدیران و معلمان به گوش میرسد، دستاندرکاران نظام آموزش و پرورش را به فکر بهبود بخشیدن به وضعیت آموزشی و انجام دادن اصلاحاتی در نظام آموزشی انداخته است و برگزاری دورههای آموزشی در زمینه روشهای آموزشی نوین و اجرای طرحهای آزمایشی از آن جمله اند، همه چیز با وجود تلاش در زمینه معرفی و گسترش روشهای نوین آموزشی، هنوز روشهای سنتی به کار میروند و فقط شماری محدود از معلمان، بنا به علاقه خود و بر اساس برداشتهایی که از روشهای نوین دارند، آنها را در کلاسهای خود به کار میبندند.
فصل سوم
روش تحقیق
در این فصل پس از بیان روش تحقیق، به معرفی جامعه و نمونه آماری، روش نمونه گیری، روش گردآوری داده ها، ابزار تحقیق، روش تجزیه و تحلیل دادههای ملاحظات اخلاقی میپردازیم.
روش تحقیق
پژوهش حاضر به لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها پژوهشی
