
نظر دارند. مطالعات نشان میدهد دانشآموزانی که والدین پذیرنده دارند از دانشآموزانی که والدین مستبد یا آسان گیر دارند عملکرد تحصیلی بهتری دارند (به نقل از کیامنش و درخشنده، 1384).
در جوامع مختلف نیز گروههای تخصصی و روان شناسان همواره به بررسی جوانب مختلف تحصیل و شناسایی عوامل موثر بر آن تاکید کرده اند. زیرا نه تنها دانشآموزان و خانوادههای آنها، بلکه جامعه نیز هزینههای زیادی را جهت تحصیل صرف میکنند، بنابراین دست یافتن به نتایج مثبت در زمینه تحصیل
(با شناسایی و کنترل عوامل موثر تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی) میتواند منجر به پیشرفت همه جانبهی جامعه گردد. بررسیها نشان میدهند که هر فرد جهت ورود به اجتماع و در نتیجه رویارویی با موقعیتهای گوناگون و افراد مختلف (از نظر فرهنگی، اقتصادی، طبقه اجتماعی و …) به پارهای از ابزار مجهز شده است.
این ابزارهای فردی را میتوان ساختارهای روانی او دانست که میتواند فرد را به مقابله با رویدادهای زندگی یاری رساند (کیمیلمیر35 و همکاران، 2011) این ساختار روانی به طور متقابل تحت تاثیر عوامل مختلفی همانند خانواده، اجتماعی، گروه همسالان و غیره قرار دارد و از سویی آنان را تحت تاثیر قرار میدهد (باری36 و همکاران، 2011) به همین دلیل محققان همواره به تأثیرات این مولفههای روانی و عاطفی بر جنبههای گوناگون زندگی افراد توجه بسیاری کرده اند که از این میان میتوان به تاثیر این مولفهها بر عملکرد شغلی، تحصیلی، اجتماعی و… اشاره کرد.
بخشی و زارع (1384) اعتقاد دارند که مطالعه عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی طی سه دهه اخیر بیش از پیش مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. یافتههای پژوهشی متعددی نشان دادهاند که پیشرفت تحصیلی هم از ساختارهای دانش و فرایندهای پردازش اطلاعات تاثیر میپذیرد هم از عوامل محیطی تاثیر میپذیرند.
پیشرفت تحصیلی همچون بسیاری از پدیده ها، از ترکیب عواملی چون خانه، مدرسه، دانشگاه و جامعه به وجود میآید. بررسی این عوامل به عنان عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی بخش مهمی از تحقیقات آموزشی را به خود اختصاص داده است.
نظامهای آموزشی از طریق مطالعه و شناسایی عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی و ابعاد مختلف این عوامل، در جهت بهبود وضعیت تحصیلی دانشآموزان و رفع کاستیهای موجود آموزشی تلاش میکنند (کیامنش، سیف درخشنده، 1384).
با توجه به این که میزان پیشرفت و افت تحصیلی یکی از ملاکهای کارآیی نظام آموزشی است. کشف و مطالعه متغیرهای تأثیرگذار بر عملکرد تحصلیی به شناخت بهتر و پیش بینی متغیرهای موثر در مدرسه میانجامد. بنابراین رسمی متغیرهایی که با پیشرفت تحصیلی در دروس مختلف رابطه دارد یکی از موضوعات اساسی پژوهش در نظام آموزش و پرورش است. مطالعه عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی طی سه دهه اخیر بیش از پیش مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. یافتههای پژوهشی متعددی نشان داده اند که پیشرفت تحصیلی هم از ساختارهای دانش و فرآیندهای پردازش اطلاعات تأثیر میپذیرد هم از عوامل محیطی (بخشی و زارع، 1384).
پیشرفت تحصیلی یکی از شاخصهای مهمی در ارزیابی آموزش و پرورش است و تمام کوششها و کششهای این نظام، در واقع برای جامه عمل پوشاندن به این امر است. به عبارتی، جامعه و به طور ویژه آموزش و پرورش نسبت به سرنوشت، رشد و تکامل موفقیت آمیز و جایگاه فرد در جامعه، علاقه مند است و انتظار دارد فرد در جوانب گوناگون اعم از ابعاد شناختی و کسب مهارت و توانایی در ابعاد شخصیتی، عامل و رفتاری، آنچنان که باید پیشرفت کند و تعالی یابد.
عوامل موثر بر انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان
محققان در بررسی همه جانبه پیشرفت تحصیلی به عوامل درون فردی (روان شناختی) و محیطی که پیشرفت تحصیلی را پیش بینی میکنند، پراخته اند. یکی از عوامل درون فردی انگیزش تحصیلی است. انگیزش تحصیلی یک درگیری تحصیلی یا به عبارت دیگر سرمایه گذاری شناختی، عاطفی و رفتاری برای پیشرفت در تعلیم و تربیت بر اساس اهداف آموزشگاهی است (تاکر37، رایکو38 و هرمان39، 2011، به نقل از حجازی، 1386).
ارزشیابی مداوم و مستمر وضعیت تحصیلی دانشآموزان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن یک از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی به ویژه در دانشگاهها میباشد این امر در تدوین برنامه آموزشی بهتر، ارتقای کیفیتی آموزش و نهایتا در اصلاح و بهبود کارایی مسئولین مربوطه تاثیر به سزایی دارد (همائی، 1387).
توجه به این امر چیزی است که در تمام دنیا در رأس برنامههای توسعه آموزش مد قرار میگیرد به منظور پیش بینی وضعیت تحصیلی دانشآموزان، تعیین ملاکها و متغیرهای مناسب از جمله عمدهترین حوزههای پژوهشی است که محققان علوم تربیتی و روان شناسی در آن فعال میباشد. تحقیقات بسیاری در زمینه پیش بینی عملکرد تحصیلی انجام پذیرفته است و وضعیت اقتصادی اجتماعی سطح تحصیلات، آموزش و نمرات آزمونهای پیشرفت تحصیلی و هوش از جمله شاخصهایی است که محققان از آن جهت پیش بینی وضعیت فرد در آینده استفاده مینمایند (همائی، 1387).
چرا بعضی از دانشآموزان مشتاقانه به دانشگاه روی میآورند و در مطالعه کردن از خود سخت کوشی نشان میدهند حال آنکه بعضی دیگر از مطالعه اجتناب میورزند؟
چرا بعضی از دانشآموزان از تحصیل در دانشگاه و خارج از آن لذت میبرند و به پیشرفتشان افتخار میکنند، حال آنکه بعضی دیگر نسبت به یادگیری دلواپس و ناشادند؟
اینها پرسشهای انگیزشی هستند و با یادگیری تحصیلی دانشآموزان ارتباط مهمی دارند. انگیزش با یادگیری ارتباط دارد زیرا یادگیری فرایندی متعالی است که مستلزم کوشش عمدی و آگاهانه است، حتی اگر دانشآموزانی که از توانایی بالا برخوردارند، هنگام یادگیری توجه کافی نداشته باشند و کوشش از خود نشان ندهند قادر به یادگیری نخواهند بود برای اینکه دانشآموزان بتوانند از برنامههای درسی دانشگاه حداکثر بهره را ببرند باید اساتید زمینهای فراهم آورند که در آن دانشآموزان به درگیری در فعالیت یادگیری برانگیخته شوند (محمدپور، 1390).
انگیزه پیشرفت مهمترین انگیزه در روان شناسی تربیتی است و تحقیقاتی هم پیرامون این سازه صورت میگیرد تلاشی است در جهت بهبود پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و مهمترین کاربردها را در امر آموزش و پرورش دارد (موسوی راد، 1391). البته گاهی افراد امر جستجوی فعالیت مثبت و پیشرفت در کار موفق شده و زمانی نیز شکست میخورند زمانی که دانشآموزان تصور میکنند در یک تلاش موفق تر بوده اند آنها تشویق به یادگیری در آینده میشوند و برعکس زمانی که دانشآموزان در یک دوران با شکست مواجه شده انگیزه آنها برای ادامه تلاش با مشکل روبرو میشود.
بحث انگیزه پیشرفت برای اولین بار و به صورت علمی تحت عنوان نیاز توسط موری مطرح شد (بهرامی، 1391) او برای انسان چندین نیاز مطرح کرد که برخی زیستی و برخی روانی هستند. انگزش پیشرفت یک نیاز اجتماعی است و عبارت است از غلبه کردن بر موانع، رسیدن به استانداردهای عالی، رقابت با دیگران و پیشی گرفتن از آنها (دارابی، 1391).
پژوهشهای انجام شده در زمینه انگیزه نشان داده اند که افراد از لحاظ این نیاز تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند. بعضی از افراد دارای انگیزش سطح بالایی هستند و در رقابت با دیگران در کارهای خود برای کسب موفقیت به سختی میکوشند. بعضی دیگر انگیزش چندانی به پیشرفت و موفقیت ندارند و از ترس شکست آماده خطر کردن برای موفقیت نیستند (سلگی، 1391).
داشتن هوش و استعداد را عامل پیشرفت در تحصیل علم و کسب دانش میدانند ولی این تعریف کامل و جامع نیست، زیرا گذشته از این واقعیت که عدم موفقیت تحصیلی و علمی افراد پرهوش بی شماری، این مدعی را باطل میکند، علاوه بر هوش که اصل لازم برای پیشرفت تحصیلی است عوامل دیگری نیز در تحصیل علم و دانش دخالت دارند مانند عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی-فرهنگی و وضع بدنی و جسمی و … (اسودی، 1391).
روان شناسان انگیزه پیشرفت و موفقیت را جزء انگیزههای اکتسابی آدمی دانسته اند (مک کللند40 و همکاران، 2011، به نقل از امیرافشاری، 1380) بیش از سایرین مفهوم انگیزه پیشرفت را مورد بررسی قرار داده اند. از نظر آنها انگیزش پیشرفت زمانی مطرح میشود که شخص در فعالیت خود معیار ممتازی را الگو قرار دهد و در پی موفقیت باشد.
تحقیقات نشان میدهد که هر شدت انگیزش پیشرفت بیشتر باشد به همان اندازه موفقیت فرد افزایش خواهد یافت. همچنین انگیزه پیشرفت به عنوان یکی از پیش نیازهای اساسی یادگیری در نظر گرفته میشود انگیزش پیشرفت تاثیر فراوانی بر عملکرد افراد دارد.
به اعتقاد بسیاری از روان شناسان و مربیان همانند (بلوم41 و واینر42، 2011، به نقل از امیرافشاری، 1380) یکی از عوامل پیشرفت در کلاس درس عامل انگیزش است و اغلب مربیان به احتمال قوی با نظر بیوگلسکی موافقند که انگیزش عامل اساسی پیشرفت تحصیلی میباشد.
انگیزش پیشرفت بر پایه دستیابی به موفقیت و برآورده ساختن آرزوهایمان در زندگی استوار میباشد و انگیزش پیشرفت باعث تأثیرگذاری بر شیوه اجرای یک تکلیف و نشان دادن تمایلات شایستگی میشود (هاراکیویز، رون؟، کارترز، اتوووالیوت43، 2011). سائقهای فیزیولوژیکی پایه، رفتار طبیعی ما را در محیطهای گوناگون تحت تاثیر قرار میدهند. بسیاری از اهداف ما بر پایه مشوق ها44 استوار است و دامنه آن میتواند از گرسنگی تا نیاز به عشق و روابط جنسی پخته در نوسان باشد. دامنه انگیزش پیشرفت میتواند از نیازهای بیولوژیکی تا ارضای تمایلات خلاق و دستیابی به موفقیت در رقابتهای مخاطره آمیز تغییر یابد. به طور کلی افراد دارای انگیزه پیشرفت احساس میکنند که بر زندگی شان تسلط دارند و از آن لذت میبرند آنها سعی میکنند عملکرد خود را بهبود بخشند و ترجیح میدهند کارهایی را انجام دهند که چالش برانگیز باشد و به کارهایی دست زنند که ارزیابی پیشرفت آنها امکان پذیر باشد (اریکسون، 2011، نقل از یارمحمدیان و همکاران، 1388).
یکی از مواردی که همیشه توجه متخصصان را به خود جلب نموده است اختلاف بین دانشآموزانی است که با هوش و استعداد یکسان برای یادگیری از پیشرفت تحصیلی متفاوتی برخوردارند و این خود زمینه توجه به انگیزهی پیشرفت را قوت میبخشد. کارآمد بودن یک فرد و بالا بودن سلامت جسمانی و روانی او از اهم اهداف یک جامعه میباشد.
مطالعات حاکی از این است که انگیزهی پیشرفت به عنوان یک انگیزه اجتماعی تأثیر به سزایی در رشد اجتماعی دارد و به عبارت دیگر افزایش رشد اقتصادی نتیجه افزایش نیاز به پیشرفت است (محمدپور، 1391).
توجه به نقش حیاتی انگیزش پیشرفت در فرایند یادگیری و پیشرفت دانشآموزان لازم است تا حد امکان شرایط بهینه اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و روانی جهت افزایش این انگیزه، تقلیل عوامل کاهنده آن و هدایت این انگیزه فراهم گردد تا بتوان جامعهای پویا و شاد را پرورش داد و از رقابتها و استعدادهای افراد به نحو شایسته در خدمت هدفهای جامعه مسئولیت پذیر و مدنی بهره جست. مک کللند معتقد است جوامعی که افراد آن فاقد انگیزه باشند حتی با وجود امکانات عالی و شرایط مساعد طبیعی کمتر شانس توسعه و ترقی خواهند یافت.
همچنین مک کللند با بررسیهای بسیار دقیق متوجه شد که وضع اقلیمی یک منطقه نمی تواند عامل مهمی در توسعه اقتصادی باشد و سرانجام به این نتیجه رسید که رشد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یک جامعه به انگیزه پیشرفت افراد بستگی دارد او معتقد است که در کشورهایی که والدین انگیزه پیشرفت را در دانشآموزان خود پرورش داده اند در بزرگسالی این دانشآموزان افراد توسعه جویی میشوند و به رشد اقتصادی خود کمک کرده اند (اسودی، 1391).
به نظر میرسد که بسیاری از دانشآموزان به دلیل داشتن افکار بدبینانه و منفی نسبت به مسائل اقتصادی و اجتماعی، نسبت به آینده خودشان ناامید هستند و خطر ابتلا به مسائل روانی مانند افسردگی بیش از پیش سلامت آنها را تهدید
