
مرهونه…………………………………………………………147
ب) حق مرتهن نسبت به نظارت بر مورد رهن و حفظ ارزش آن……………………………………….147
ج) حق تقدم و رجحان طلب مرتهن بر سایر طلبکاران……………………………………………………..150
د) حق تعقیب نسبت به مال مرهونه……………………………………………………………………………….153
گفتار دوم: تکالیف مرتهن……………………………………………………………………………………………..154
فصل دوم: نحوه اجرای رهن دریایی………………………………………………………………………..156
مبحث اول: نحوه اجرا و کیفیت استیفای حقوق ناشی از رهن دریایی…………………………….157
مبحث دوم: صلاحیت محاکم و نحوه طرح دعوی………………………………………………………..160
نتیجهگیری……………………………………………………………………………………………………………..167
فهرست منابع و مراجع………………………………………………………………………………………….170
فهرست علايم اختصاری
عنوان علامت اختصاري
رجوع کنید……………………………………………………………………………………………………………….ر.ک
قانون اصلاح قانون دریایی……………………………………………………………………………………..ق.ا.ق.د
قانون آیین دادرسی مدنی………………………………………………………………………………………..ق.آ.د.م
قانون تجارت…………………………………………………………………………………………………………..ق.ت
قانون ثبت……………………………………………………………………………………………………………….ق.ث
قانون دریایی ایران……………………………………………………………………………………………………ق.د.ا
قانون مدنی……………………………………………………………………………………………………………….ق.م
مقدمه
الف) بیان مساله
حمل ونقل دریایی همواره از حیث سرعت و سهولت در جابجایی و صرفه اقتصادی بر شیوههای حمل و نقل زمینی و هوایی برتری داشته است. در عصر حاضر رواج بیش از پیش مبادلات بین المللی و تجارت جهانی بر اهمیت صنعت کشتیرانی افزوده است، به نحویکه به جرأت میتوان حمل و نقل دریایی را زیر بنای تجارت جهانی دانست؛ بنابراین رونق حمل و نقل دریایی تأثیر بسزایی در پیشرفت فعالیتهای تجاری کشورها خواهد داشت. صنعت کشتیرانی برای پیشرفت، نیازمند حمایتهای مالی و سرمایهگذاریهای کلانی است که هم تولید و تجهیز کشتیهای مدرن و دارای امکانات ویژه را میسر کند و هم هزینهها و مخارج سفرهای دریایی را فراهم نماید. تأمین این سرمایه غالباً از عهده یک شخص خارج است و نیازمند سرمایهگذاری و استقراض از افراد و مؤسسات مالی است. نکته قابل توجه این است که سرمایهگذاری در این بخش با خطرات بیشماری همراه است و تشویق و ترغیب سرمایهگذاران برای ورود به این بازار پر مخاطره نیازمند وجود مکانیزمها و ابزارهای مناسب جهت امنیت بخشی به سرمایهگذاری در صنایع کشتیرانی و تضمین بازپرداخت اصل و سود وام به سرمایهگذاران است.(Zheng,2005:p3) نهاد حقوقی رهن یکی از مهمترین شیوههایی است که در حوزه امور مالی حمل و نقل دریایی میتواند تا حدی امنیت و تضمین سرمایهگذاری را تأمین کند.
مفهوم عقد رهن در حقوق مدنی تمامی کشورها شناخته شده است؛ در حقوق ایران طبق قواعد عام حقوق مدنی (ماده772) رهن عقدی است که به موجب آن مال مدیون وثیقه طلب دائن قرار میگیرد و سبب میشود که طلبکار برای طلب خود وثیقه عینی بیابد(کاتوزیان، 1388: ص234) و در صورت عدم پرداخت دین در سررسید طلبکار میتواند از محل فروش مرهونه طلب خود را وصول نماید؛ در حقوق دریایی نیز مالک کشتی جهت تحصیل اعتبار برای ساخت کشتی و یا برای تأمین اعتبار لازم برای مخارج یومیه، کشتی را نزد شخصی به وثیقه میگذارد (ماده42) و در شرایط خاصی هم فرمانده کشتی مجاز است کشتی،کرایه حمل و یا بار کشتی را به رهن بگذارد و وجوه مورد نیاز خود را دریافت نماید. در واقع رهن در حقوق مدنی و دریایی اثر یکسانی دارد اما نکته قابل تأمل این است که رهن دریایی متضمن شرایط و ویژگیهای کاملاً متفاوت و متعارض با رهن مدنی است که گاه در بادی امر مبنای این تفاوتها روشن نیست، از جمله اینکه در رهن مدنی قبض عین مرهونه از شرایط صحت عقد است ولی در رهن دریایی تأکید بر عدم شرطیت قبض است؛ در قانون مدنی رهن دین و منفعت باطل است ولی در حقوق دریایی صحبت از رهن کرایه حمل میشود و بالاخره اینکه در حقوق مدنی تصرفات ناقل ملکیت و تصرفاتی نظیررهن مازاد و مکرر در بسیاری از موارد با تردیدهایی مواجه شده است و غالبا منوط به اذن مرتهن اول است ولی در حقوق دریایی رهن مکرر تنها با ذکر شرایط و جزئیات رهن سابق به هنگام ثبت رهن مجدد امکانپذیر است. گذشته از اختلافات، نارسایی و ابهام قانون دریایی در مواد راجع به رهن و ممکن نبودن مراجعه به مواد قانون مدنی در موارد ابهام به دلیل خروج صریح رهن دریایی از شمول مقررات قانون مدنی بموجب حکم ماده 42 قانون دریایی و عدم پاسخگویی و تطابق مقررات قانون دریایی با شرایط و تحولات کنونی حمل و نقل دریایی، این شائبه را در ذهن ایجاد مینماید که وضع مقررات خاص برای رهن دریایی نه تنها کمکی به امور و داد و ستدهای دریایی نکرده بلکه فقط بر ابهامات افزوده است(فرمانفریان، 1349:ص79) و راه را برای مراجعه به مقررات عام قانون مدنی هم مسدود کرده است.
اکنون این سؤال مطرح میشود که آیا واقعاً عملکرد مقنن در خصوص وضع مقررات خاص برای رهن دریایی را باید بیهوده تلقی نمود و رهن دریایی را نهادی زیر مجموعه رهن مدنی باید دانست؟ یا اینکه باید گفت قانون دریایی سعی داشته تا تأسیس حقوقی جدیدی را معرفی نماید که با اقتضائات و شرایط خاص حمل و نقل دریایی تناسب داشته باشد و نیازهای این بخش را رفع نماید؟ در واقع آیا میتوان ادعا کرد که وضعیت عقد رهن در قانون مدنی و دریایی مشابه وضعیتی است که عقد حواله در حقوق مدنی و برات در حقوق تجارت دارند؟ به این معنی که همانگونه که عقد حواله و برات از بسیاری جنبهها شبیه به هم هستند اما چون حواله پاسخگوی اقتضائات امور و معاملات تجاری نیست، وجود برات با ماهیتی خاص که پاسخگو و مطابق با اقتضائات روابط تجاری باشد، انکارناپذیر است و بنابراین رهن دریایی هم یک عقد مستقل است و باید به عنوان یک نهاد حقوقی خاص با ماهیت و ویژگی متفاوتی از رهن مدنی و مطابق با اقتضائات خود تفسیر شود و به جای اینکه به نفی ماهیت خاص آن پرداخته شود باید به اصلاح و تکمیل قوانین در خصوص آن پرداخت تا قوانین راجع به آن بتواند پاسخگوی نیازهای و تحولات کنونی حمل و نقل دریایی باشد و روند مبادلات و حل اختلافات راجع به آن را آسانتر نماید.
در پژوهش حاضر تلاش ما بر آن است که با بهرهگیری از منابع فقهی وحقوقی، قوانین و کنوانسیونهای بین المللی راجع به رهن دریایی و دکترین حقوقی به بررسی این مسائل پرداخته و یک تحلیل جامع از رهن دریایی ارائه نماییم.
ب) اهمیت و ضرورت تحقیق: نظر به اهمیت نهاد رهن برای جذب سرمایه لازم جهت توسعه و تجهیز ناوگان حمل و نقل دریایی ضرورت بررسی و تبیین ماهیت رهن دریایی در دو بعد نظری و عملی قابل طرح است:
– ضرورت نظری: از لحاظ نظری جهت شناسایی نهاد رهن دریایی بعنوان نهادی مستقل از یک سو و آگاهی یافتن از نارسایی ها، ابهامات، و خلأهای قانونی موجود درخصوص رهن دریایی از سوی دیگر و جلب نظر مقنن برای اصلاحات و بازنگری کلی در مواد قانون دریایی و تنظیم مقرراتی که جوابگوی اقتضائات کنونی حقوق دریایی به ویژه در زمینه استقراض و رهن دریایی باشد؛ انجام پژوهشی جامع ضروری است.
– ضرورت عملی: از بعد عملی نیز با توجه به اینکه امروزه انگیزه اصلی سرمایهگذاران از اعطای وام حتی در حوزه حقوق دریایی صرفاً رفع نیاز طرف مقابل نیست بلکه نوعی سرمایهگذاری و مشارکت در فعالیتهای تجاری و با هدف کسب سود است بنابراین تنظیم و ارائه قواعدی که روند انجام وثیقه گذاری و استقراض را تسهیل نماید و باعث افزیش سرمایهگذاریها و پیشرفت تجارت دریایی شود، ضروری و غیر قابل انکار است.
ج) اهداف تحقیق:
هدف اصلی این پژوهش” شناسایی ماهیت حقوقی رهن دریایی به عنوان یک نهاد حقوقی خاص” میباشد و اهداف دیگر ما مواردی از قبیل شناخت موارد اختلاف عقد رهن در حقوق مدنی و دریایی، تعیین شرایط انعقاد و آثار آن و نیز کیفیت اجرای قرارداد رهن دریایی است.
د) سوالات تحقیق:
با توجه به مسائل و توضیحات بیان شده پرسش اصلی این پژوهش این است که ماهیت حقوقی رهن دریایی به عنوان یک نهاد حقوقی خاص، مستقل و نشأت گرفته از مقتضیات روابط تجاری دریایی چگونه است؟ و سوالات فرعی آن نیز عبارتند از اینکه رهن دریایی چه تفاوتهایی بارهن مدنی دارد؟ با وجود تفاوتهای رهن دریایی و مدنی، در موارد سکوت قانون دریایی نحوهی مراجعه به قواعد عام قانون مدنی در خصوص رهن چگونه خواهد بود؟ شرایط انعقاد و آثار حقوقی رهن دریایی کدام است؟
ه) مبانی نظری تحقیق:
قانون مدنی در ماده 771 به تعریف عقد رهن پرداخته است و سپس در مواد بعدی شرایط و آثار آن را بیان نموده است، در فقه امامیه یکی از شروط لازم برای انعقاد رهن قبض عین مرهونه است و راجع به شرطیت قبض سه نظر وجود دارد که دامنه این نظرات شامل عدم شرطیت قبض، شرط لزوم بودن قبض و در نهایت شرط صحت بودن قبض میشود. قانون مدنی قبض را شرط صحت میداند اما در طرف مقابل قانون دریایی در ماده 42 ابتدا رهن دریایی را از شمول مقررات عام قانون مدنی خارج نموده و آن را تابع مقررات خاص خود قرار میدهد و در ادامه صراحتاً قبض را در رهن دریایی شرط نمیداند و رهن دریایی را یک عقد رضایی معرفی مینماید.
درماده 774 ق.م گفته شده مال مرهون باید عین معین باشد و رهن دین و منفعت باطل است؛ در واقع اموال غیر مادی مانند حق تألیف، سر قفلی، مطالبات و نظایر این را نمیتوان به رهن داد(کاتوزیان، پیشین: ص259) ولی بر اساس مادهی 89 قانون دریایی کرایهی باربری که طلب متصدی حمل از طرف مقابل در قرارداد باربری است را نیز میتوان به رهن داد؛ بنابراین برخلاف قانون مدنی در قانون دریایی رهن دین و منفعت پذیرفته شده است.
بحث دیگری که در تبیین ماهیت ویژه عقد رهن دریایی میتواند مطرح شود در خصوص تلف مورد وثیقه در حقوق دریایی و مدنی است؛ قانون دريائي در اين رابطه در ماده 107 مقرر داشته است که: «اگر كالاي موردوثيقه در زمان ومحل وقوع حادثه بر اثر حوادث غیر مترقبه و یا فعل یا تقصیر فرمانده یا کارکنان کشتی کلا تلف شود وامدهنده حق استيفاي طلب نخواهدداشت…»از طرف ديگر قانون مدني در ماده 791 مقرر داشته است «اگر عين مرهونه به واسطه عمل خود راهن يا شخص ديگري تلف شودبايد تلف كننده بدل آنرا بدهد و بدل مزبور رهن خواهد بود.»
کنار هم قرار دادن این ادله و شواهد ذهن را به این سمت سوق میدهد که رهن دریایی نهادی متفاوت از رهن دریایی است، اما برخی از حقوقدانان اعتقاد دارند که عقد رهن مفهومی است که طی سالیان متمادی در حقوق مدنی مطرح بوده و صحیح نیست که قانون دریایی آن را صراحتاً از شمو
