
مهم شود. بالا رفتن موقوفات از جمله کشتزار ها نیز راهکاری است که پرداختن به آن می تواند به ایجاد فرصت های شغلی بیشتر بیانجامد (بختیاری1381: 8).
ب- تأمین بهداشت و سلامتی: رابطه ی رونق اقتصادی و تندرستی افراد یک جامعه، رابطه ای قطعی و اساسی است؛ زیرا کسالت، رخوت و سستی نیروی کار، خود عاملی است که علاوه بر ایجاد تبعات سوء بسیار، افت سطح تولید و به تبع آن بیکاری و فقر را نیز موجب می شود. توسعه ی صنعتی اگر چه خود از یک سو با ایجاد آلودگی های زیست محیطی، صوتی و … بهداشت جسمی و روانی افراد را به خطر می اندازد، اما از دیگر سو خود به سلامت نیروی کار نیازمند است؛ زیرا درآمدی که از قِبَل آن نصیب جوامع می شود، نقش عمده ای در تأمین سلامت شهروندان ایفا کند. از این روی ضرورت بهره گیری از راهکار حسنه ی وقف دیگر بار رخ می نماید. این امر می تواند شامل احیای حوزه های سنتی و گسترده ای باشد که شاهد حضور سنت حسنه ی وقف اند، از قبیل: احداث، توسعه و تجهیز بیمارستان ها، درمانگاه ها، خانه های بهداشت و مانند آن (همان، ص 8).
ج – گسترش عدالت به سود نیازمندان جامعه: وقف اگرچه به نوعی در قبل از اسلام وجود داشته است، ولی عنایت و توجه به این سنت حسنه به تولد اسلام باز می گردد که توسط اهل بیت مطرح شده است؛ به گونه ای که از چنان توجهی برخوردار شده که در برهه هایی از تاریخ، تأمین مهم ترین نیاز های مستمندان را بر عهده داشته است. زیرا در گذشته، بر خلاف امروز، حکومت ها بیشتر به دفاع از مرز ها و نظم عمومی می پرداختند نه توجه به نیازمندان. این امر امروزه نیز می تواند مورد توجه قرار گیرد، بدین صورت که با تشویق افراد خیر که املاک و اموال خود را وقف نیازمدان کرده و بدان ها رسیدگی کنند، می توان تا حد بسیاری به بهبود اوضاع معیشتی آنان رسیدگی کرد (گنجی1381: 60).
د – فقر زدایی: تنگدستی که بنا به فرموده ی مولای متقیان علی (ع)، بزرگتر از مرگ است، آفتی سترگ برای جوامع انسانی به شمار می آید که از رهگذر آن گاه ایمان و اعتقاد مذهبی افراد نیز دچار تزلزل و زوال می گردد. بدین ترتیب راهکار حسنه ی وقف می تواند با فراهم آوردن فرصت های شغلی، دستگیری از نیازمندان و کمک به خود اتکایی ایشان، رواج اندیشه ی خیرخواهی، تقویت مؤسسات حمایتی، بسیج امکانات اندک و مانند آن، راه را بر فقر و تنگدستی تنگ کند و رفاه و غنای ممدوح جامعه انسانی را موجب شود.
هـ – عمران و آبادانی دار السلام: دین مبین اسلام که تحصیل سعادت آدمی در هر دو جهان را در امتداد نگاه دارد، علاوه بر آنکه بندگان خدا را به ساختن سرایی مجلل و فاخر در دنیای پسین فرا خوانده، آنان را به عمران و آبادانی دنیایی که مزرعه ی آخرت است، نیز دعوت فرموده. سنت حسنه ی وقف که با عمران و آبادانی ظاهری و باطنی دار السلام، ارتباطی دیر پا داشته و دارد و احداث مدارس، مساجد و … مؤید آن است و بسیاری از عوامل دیگر (شهرامی1382: 35 – 37(.
2-7 وقف در ایران و جهان
از دیر باز سنت وقف به اشکال مختلف بین اقوام وملل گوناگون وجود داشته است . با ورود و ظهور اسلام این سنت حسنه جایگاه رفیعی یافت . ماده 55 قانون مدنی کشور میگوید : وقف عبارتا ست از اینکه عین مال ، حبس و منافع آن در راه عموم تسبیل شود. سازمانی که به امور اوقاف رسیدگی میکند از دوره سامانیان ، زندیان و صفویان در ایران وجود داشتهاند. پس از انقلاب مشروطه ، امور موقوفات زیر نظر وزارت متعارف ائقاف و صنایع مسطرفه اداره میگردید. در سال 1313 قانون جدید اوقاف مشتمل بر 10 ماده به تصویب مجلس رسید. در 15 آذر ماه 1343 ، با تصویب قانون تفکیک اوقاف از وزارت فرهنگ ، تشکیلات سازمان اوقاف ، مستقل و به نخست وزیری ملحق شد. پس از پیروزی انقلاب در سال 1363 سازمان اوقاف با عنوان سازمان حج و اوقاف و امور خیریه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وابسته گردید موقوفات در ساختار اقتصادی و فرهنگی جامعه سایر کشورها نیز نقش مهمی را برعهده دارند (اقتصاد ایران ،1386) .
2-8 وقف در سایر مذاهب و کشورهای مختلف
سنت وقف ویژ هی کشورهای اسلامی و شرقی نیست، در کشورهای غربی و حتی نقاط دور افتادهی جزایر استرالیا و آفریقا و در میان سرخپوستان آمریکای جنوبی نیز این سنت وجود داشته است و این اقوام برای معابد، پرستشگاهها ،کلیساها، صومعهها و دیرهایشان موقوفههایی را اختصاص داده بودند، بویژه، درمصر باستان و یونان و چین وژاپن و روم و بابل و فلسطین قبل از اسلام نیز موقوفاتی وجود داشته که برای جریان کار معابد و صومعهها و بازسازی آنها و گذران زندگی اسقفها، برهمنها وکاهنان از درآمد آن بهره میگرفتهاند و خود نیز آن را سرپرستی میکردند و به دانش آموزان مدارس وابسته به معابد خدمات لازم را میدادند. آن هنگام که مسیحیت به عنوان دین رسمی مطرح شد، وقف نیز در این آیین موجودیت یافت، در انجیل مقدس و رسالهی حواریون عیسی مسیح (ع) همچون رسالهی پولس حواری نیز مطالبی راجع به وقف وجوددارد: مبدا و منشا انگیزهی اصلی امور خیریه در اروپای فعلی، جنگ دوم جهانی بوده است، در اروپای بعد از جنگ، این عمل را روحانیان انجام دادهاند. مغرب زمین که دنیای متمدن عصر ماست، تقریبا از سی سال قبل، عطف توجهی به مسایل اجتماعی مانند نگهداری از پیران و سالمندان نموده است، به جز مملکت آلمان که از سال ١٨٧۵مالیاتی برای کلیسا از مردم و دولت با کمک کلیساها و روحانیون به این منظور تهیه کرده اند (سلیمیفر، 1380: 65).
تأثیر مستقیم شرق و آیین اسلام را بر جوامع اروپایی در پیدایش تفکرات و نهادهای خیر خواهانه نمیتوان دست کم گرفت و نادیده انگاشت تا جایی که بسیاری از متفکران غربی، ناگزیر از اعتراف و اذعان به این تأثیر شگرف بودهاند، به طوری که خود ویل دورانت در آغاز عصر خود، این گونه مینویسد: شاید بتوانیم به شرق کمک کنیم تا به فقر و خرافات فایق آید وشرق بتواند ما را به فروتنی در فلسفه و به ظرافت در هنر برساند،شرق،غرب و غرب، شرق است و این دو با یکدیگر تلاقی خواهند کرد. کارکردهای وقف در جامعه اوقاف اگر طبق احکام اسلامی درجامعه عمل شود، میتواند تأثیر بسزایی درحل مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی داشته باشد ( تبیان، ش 87: 84) .
2-8-1 وقف در ایران
دسترسی به جزئیات دقیق و گسترده اوقاف در ایران و ارزش آنها در دورههای مختلف و نقاط متفاوت امکان پذیر نیست و تأثیر دامنه وقف بر اقتصاد این کشور تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته ست، به علاوه آنچه خاص یک ناحیه درزمان مشخص بوده است نمیتواند نمونه نواحی دیگر در تمام زمانها باشد. بدون شک سوابق اوقاف در ادارات دولتی وجود دارد. اما کلا دسترسی به آن غیر ممکن است. ارامگاهها احتمالا اسناد املاکی را که بر آنها وقف شده است در اختیار دارند. بسیاری از وقف نامههای بازمانده در دست اشخاص و تعدادی دیگر به چاپ رسیده است. بعضی از آنها به صورت کتابهای اهدایی به مسجدها و دیگر مکانهای خیریه نیز به جای مانده است . اسناد تاریخی مخصوصا تاریخهای محلی آثار زندگینامهای و مجموعه اسناد دولتی نیز دارای اطلاعاتی درباره وقف میباشند. آنچه در این جا آمده است بر اساس اسناددولتی و وقفنامههاست. و الزاما شامل عمل در برابر نظر نمیباشد( دریایی 1383، 83). اطلاعات موجود در مورد اوقاف در بعضی نقاط مخصوصا یزد، قم، کرمان و برای دوره صفوی در اصفهان غنی تر از جاهای دیگر است.
قوانین حاکم بر وقف از نظر شیعه و سنی متفاوت است و اختلاف اندکی نیز بین مذاهب متفاوت وجود دارد. در زمان حاکمان سنی و شیعه در ایران بنیادهای وقفی از نظر حاکمان و دولتیان و نیز از نظر غنی و فقیر یکسان بود اما بنیادهای ساخته شده به وسیله حاکمان و افرادصاحب نام است که سخنی از آن بر جای مانده است. نظریه اصیل رسمی چه در زمان حاکمان سنی تا سده دهم – شانزدهم و چه در دوران فرمانروایی شیعیان از سده دهم – شانزدهم به بعد به صورت یک اصل باقی ماندهاما در عمل مخصوصا در مورد زمینی که باید وقف شود جرح و تعدیلها و اظهارنظرهایی وجود داشته است. غالبا تصریح میشده ملکی که وقف میشود باید در تصرف کامل شرعی مالک باشد اما گاه مخصوصا در اسناد ذکر میشد که این ملک را واقف شرعا خریده است. هنوز جای تردید است که املاکی را که حاکمان وقف در اصل املاک خالصه بوده یا شرعا آن را خریده و غب نکرده بودند.
اطلاعات در مورد وقف در دوره طاهریان ، صفاریان ، سامانیان و غزنویان پراکنده است و املاکی که وقف میشد حالتی عادی داشت. در دورهی سامانیان وقف دیوان جداگانهای داشت ( رضوی، 1389، 31) .
احتمالا در زمان سلجوقیان دامنه زمینهای وقفی گسترش یافت و زیر نظر دولت اداره میشد. افزایش مدرسهها جدای هرچیز دیگری، و بنای مسجدها و مکانهای خیریه ظاهرا سبب گسترش وقف بوده است.
در این دوره در فارس زاهده خاتون ( همسر حاکم فارس) در امر وقف املاک جدیتی تام داشت. وی تمامی وجوه نقدی ، گنجینه و جواهراتی را که که از شوهر و اجدادش به ارث رسیده بود صرف خرید روستایی برای وقف در مدرسه کردکه آن را در شیراز ساخته بود. اتابکان نیزاین شیوه را ادامه دادند( لمتون، 1375: 150).
در دوره خوارزمشاهیان شرایط حاکم بر اوقاف احتمالا شرایط بسیاری با شرایط حاکم درزمان سلجوقیان داشت به هنگام حمله مغولان بسیاری از زمینهای وقفی که بر سر راه مهاجمان قرار داشت در معرض ویرانی قرار گرفت و آنچه از آسیب رهایی یافت ظاهرا دستخوش تغیرات اندکی شد. از نخستین روزها سازمان اوقافی در حکومت ایلخانیان وجود داشت . بر خلاف این حقیقت که در زمان حمله مغول اوقاف زیادی حیف و میل شد و ایلخانان ملاک بسیاری را غضب کردند، ظاهرا دامنه وقف در این دوران گسترش یافت. شاید یکی از دلایل آن افزایش نا امنی مالکیت بودکه سبب شد مردم برای جلوگیری از مصادره اموالشان و ادامه بهره برداری از آن یا قسمتی از آن به وسیله خود یا فرزندانشان آن را به صورت وقف درآورند.
تیموریان در بخارا ، هرات و جاهای دیگر و صفویان در ساختن بناهای باشکوه در پایتختهایشان و وقف اموال بسیاری بر آنها از روش غزان و الجایتو پیروی کردند. شاهان صفوی اموال بسیاری وقف بر ارامگاهها کردندو برای آن متولیانی برگزیدند اما بعد از فروپاشی دولت صفوی و حمله افغانها به اصفهان، بسیاری از املاک وقفی به تصرف انان درامد و انان را تبدیل به خالصه کردند و اسناد وقف را نیز از بین بردند. نادر شاه دردوران حکومت خود بسیاری از املاک اصفهان ار بازگرداندو ثبت دفتر نادری کرد ( شیخ جابر انصاری، ص51). دردوره قاجار کار مورد ذکری در مورد وقف انجام نشد. یکی از مهم ترین موقوفات مدرسه سپه سالار تهران بود.
بخش اعظم موقوفات شهر تهران در دوره قاجاریه به ویژه پس از سلطنت اقا محمد خان قاجار تعلق دارد. تنها موقوفه زمان سلطنت این پادشاه موقوفه حاج رجبعلی اصفهانی است. در مجموع بر اساس یافتههای به دست آمده 415 فقره در دوره قاجاریه و 292 فقره در دوره پهلوی وقف در شهر تهران صورت گرفته است( همان ، ص 62).
2-8-2 آسیب شناسی وقف در ایران
با توجه به اسلامی بودن ایران و تأثیر عمده این مذهب بر ساختار اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی و … با قاطعیت میتوان گفت که مهمترین مشکل در حوزه وقف در کشورمان عدم وجد اطلاع رسانی شفاف به مردم و عدم وجود بانکهای اطلاعاتی و نبود گزارشهای مالی از ارزش و عواید یکایک موقوفات کشور است. سازمان اوقف و امور خیریه کشور به عموان نهادی عمومی و متولی موقوفات کشور باید مواظب باشد تا به طور شفاف هر ساله ، گزارش مالی موقوفات متصرفی و غیر متصرفی را در اختیار عموم مردم بگذارد. این سازمان در زمینه اطلاع رسانی به جای فراهم آوردن بانک داده و اطلاعات، بیشتر بر ارایه اخبار در حوزه اوقاف متمرکز است، در حالی که با تهیه و تولید دادههایی نظیر ارزش بروز شده موقوفات، عواید سالانه موقوفات، اطلاعات دقیقgis و gps املاک موقوفی و موارد مشابه میتوان بر شفافیت سازمان و اعتماد عمومی در راستای ترغیب مردم به وقف
