
(http://khublink.ir).
2-7-2 بوم گردی روستایی
گرچه تامین زیرساختهای لازم نظیر هتلهایی با امکاناتی در مقیاس استاندارد جهانی برای توسعه گردشگری امری ضروری است، اما به نظر می رسد نتیجه فراهم کردن این امکانات نیز نمی تواند حتما به جذب گردشگر بیشتر منجر شود. انجام مطالعات دقیق و کارشناسانه در خصوص مزیتهای موجود در استانهای مختلف و شناسایی و استفاده بجا از آنها راه درست در شکوفا کردن صنعت گردشگری در کشور است و بر این اساس زیرساختهایی مناسب با آداب و سنن و اقلیم هر منطقه از دیگر ضروریات محسوب می شود. پیش از هر اقدام، به دست آوردن آگاهی و درک صحیح از اینکه چه کار می خواهیم بکنیم و شرایط منطقه ای که می خواهیم گردشگری را در آن فعال کنیم، چیست؟ ضروری است و به همین منظور تدوین طرح جامع گردشگری متناسب با مزیتها، شرایط، آداب و سنن و اقلیم هر استان نخستین گام خواهد بود. در بسیاری از کشورها که پیشرفت قابل ملاحظه ای در زمینه جذب گردشگر داشته اند، روستاها محور اصلی برای توسعه صنعت گردشگری بوده است. تجربیات این کشورها نشان داده که گردشگران تنها به دنبال هتلها و اماکن اقامتی لوکس در شهرها نبوده و روستاها را به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری خود در نظر می گیرند. بهره مندی از طبیعت، وجود آداب و رسوم و سنن تمدنی، استفاده از مواد غذایی سالم و هوای پاک از مزیتهای روستاها است که در روستاهای استان مازندران این مزیتها به طور ویژه دیده می شود. گسترش بوم گردی در روستاهای سرسبز و زیبای استان مازندران در صورت تدوین طرح جامع و چشم انداز مناسب برای آنها می تواند به عنوان یکی از ظرفیتهای اصلی و جذاب برای جذب گردشگر از داخل و خارج کشور محسوب شود. علاوه بر این با شناسایی روستاهایی که از آب و هوای کوهستانی و بسیار مطبوع بهره مند هستند و ایجاد زیرساختهای مناسب می توان با تبدیل آنها به دهکدههای سلامت، بخش قابل توجهی از گردشگران سلامت را نیز جذب کرد. (http://seeiran.ir).
سازمان جهانی جهانگردی UNWTO همه ساله با یک شعار ویژه به استقبال روز جهانی جهانگردی میرود و تمام کشورهای عضو این سازمان تمرکز خود برای اجرای مراسم ویژه چنین روزی را با محوریت این شعار همراه میکنند. از سوی دیگر در طول یکسالی که پیش روی سازمانها و وزارتخانههای گردشگری در کشورهای مختلف قرار میگیرد، موضوع طرح شده محور اصلی فعالیت آنها خواهد شد مدیریت بومگردی با مردم محلی، معمولا دو نمونه سیستم گردشگری بر اساس بومگردی وجود دارد. در مدل اول سرمایهگذاران خصوصی، دولت، سازمانهای مردم نهاد و… وارد این حوزه میشوند و در مدل دوم جامعه بومی، مدیریت گردشگری منطقه خود را به دست میگیرد. در ایران ما فکر میکنیم جامعه بومی آگاهی لازم را ندارد و باید از بیرون مدیریت شوند؛ این در حالی است که جامعه بومی میتواند گردشگری منطقه خود را سامان دهد و صاحب کار خود باشد. فرور می گوید: ما در برخی مواقع شاهدیم بخش خصوصی وارد جامعه بومی میشود و تلاش میکند اقدامات ارزشمندی را در حوزه گردشگری انجام دهد و از جامعه بومینیز در کار خود بهرهگیرد، اما عموما آنچه مشاهده میشود این است که جامعه محلی بیشتر بهعنوان خدمه استفاده میشود و نه بهعنوان صاحب کار. در واقع در این حالت صاحب کار فرد بیرونی است که سود بیشتری را نیز کسب میکند.این حالت تنها چند نفر در جامعه محلی بهعنوان راهنمای توریست یا تهیهکننده غذا یا ایابوذهاب گردشگر منتفع میشوند، اما کنترل و مدیریت گردشگری دست آنها نیست و به نوعی تابع عوامل و افراد بیرونی هستند.اگر شما هر امکانی را به افراد بیرونی یا حتی به بخشی از جامعه بومیبدهید بقیه جامعه بومی را از این مزیت بیبهره گذاشتهاید و آنها به ناچار نقش درجه دو را ایفا خواهند کرد. این در حالی است که جامعه محلی در سالهای اخیر نشان داده است قادر به مدیریت گردشگری منطقه خود خواهد بود.زمانی که جامعه بومیتوان اداره یک بخش را ندارد، به عنوان مثال نمیتواند توریست بینالمللی را جذب کند این کار را به یک تورگردان یا آژانسهای داخلی و خارجی میسپارد، اما در یک چشمانداز 5 یا 10 ساله جامعه بومی باید بتواند بخشهایی را شکل دهد که متخصص در ورود توریست بوده و مهارتهایی نظیر تسلط به زبان انگلیسی و مدیریت سایتهای گردشگری را فراگرفته باشد. شعار اصلی که در جوامع بومی در دنیای امروز وجود دارد، این است که منافع شخصی و خصوصی در چارچوب منافع جمعی بوده و مدیریت آن به دست مردم محلی باشد. بهعنوان مثال در کشوری نظیر نامیبیا که در آن طبیعتگردی و حفاظت مشارکتی توسط جامعه بومی راه افتاده است در برخی موارد که جامعه بومینتوانسته آن فعالیت را به انجام برساند با بخش خصوصی شریک شده است و هر کدام بخشی از فعالیتهای صنعت توریسم را به انجام میرسانند، اما این به معنای فروکاستن نقش مردم محلی بهمعنای خدماتدهنده نیست (http://www.nkchto.ir).
بوم گردی و تجربه زندگی سنتی و محلی به سبک ایرانی روح و روان کالبد صنعت گردشگری ایران بوده و در کنار دیگر اشکال توریسم یکی از عوامل مهم و شاخص برای فرآیند برنامه ریزی و استراتژی بسیار قوی برای ارائه خدمات به گردشگران است. این اقامتگاهها در محافظت از نواحی و تنوع زیستی منطقه خود نقش بسزایی دارند. تجربهای بسیار نادر و دست نیافتنی که در هیچ فضای اقامتی و رستوران سنتی بدست نخواهد آمد. ویژگی منحصر بفرد این اقامتگاهها مدیریت خانوادگی مبتنی بر دانش و تجربیات کهن یک منطقه است. در این محیطها دغدغه کسب درآمد و اقتصاد فردی رنگ باخته، تبادل فرهنگی و تجربیات سفر و حس ایرانی زیستن و میهمانوازی در نخستین اهداف متبلور میشود. اگر بوم گردی را سفری مسئولانه به منظور برخورداری و احترام به طبیعت با هر گونه ویژگی تاریخی و یا فرهنگی که کمترین تأثیر منفی را بر طبیعت و از لحاظ اجتماعی- اقتصادی، برای ساکنین منطقه سودآور باشد بدانیم، حفاظت از محیط زیست، بوم گردی را به یک نوع از گردشگری تبدیل کرده که از مشارکت کنندگان میخواهد تا حد امکان با در نظر داشتن اهداف حفاظتی، به مدیریت مناطق طبیعی توجه کنند. بوم گردی بهترین روشی است که میتواند برای منطقه و ساکنین آن مفید بوده و منجر به حفاظت از طبیعت شود. استفاده از منابع طبیعی به عنوان جاذبههای گردشگری بدون آسیب رساندن به آن، مقولهای ایده آل در راستای توسعه پایدار است . رشد و تحول بوم گردی مفهومی است که همزمان با رشد سریع گردشگری درطی ۱۰ سال گذشته در میان مجامع محلی و مردم ساکن در اطراف مناطق طبیعی و تاریخی، تکامل یافته است؛ به همین دلیل مسئولین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور و مسئولان محیط زیست و مردم محلی، منافع مشترک خود را در رشد آن یافتهاند. بوم گردی باعث شده که به اهداف حفاظت از محیط، درآمدزایی جوامع محلی وایجاد یک تجارت جدید، توجه شود. طی دهه گذشته با رونق گردشگری بومی در نزد اعضای خوشه سار و افزایش مقبولیتهای اجتماعی ملی و جهانی این مجموعه جمعیت کثیری از جوامع محلی و افراد فرصت طلب را بر آن داشته تا با الگو برداری از این مجموعه به خدمات بوم گردی بپردازند. چنین فعالیتی بدون آگاهی و عدم قوانین نظارتی منجر به رقابت و درگیری افراد زیادی در بهره برداری از این نوع گردشگری و سوئ استفاده از منابع طبیعی، شده است. لذا کسانی کسب درآمد بیشتر و سود جوئی و مقبولیت اجتماعی را دستاویز خود قرار داده تحت عنوان اقامتگاه بوم گردی با ارائه خدمات و سرویسهای سنتی به گردشگران همراه با تبلیغات پر طمطراق در فضاهای مجازی بدون دانش و آگاهی از استانداردهای جهانی گردشگری ارزشهای سنتی و بومی را لگد مال کرده و با تخریب طبیعت پیرامون خود گردشگری بومی را قربانی هوسهای زود گذر کردهاند. اهداف برنامههای بوم گردی محدود کردن و به حداقل رساندن تأثیرات منفی گردشگری بر طبیعت و فرهنگ جامعه محلیست. در بوم گردی معیارهای طبیعی با رعایت بالاترین سطح ممکن ضوابط زیست محیطی و به شکلی سازگار با معماری بومی و سیمای طبیعی منطقه با حداکثر تعامل با جامعه محلی، زمینه حضور و اقامت گردشگران را با کیفیتی قابل قبول و تعریف شده در محیطهای فرهنگی و طبیعی فراهم کرده خط مشی مدیران و اهالی اقامتگاههای بومگردی را مشخص میکند(http://www.honarnews.com).
2-7-3 اقامتگاههای بوم گردی
یکی از مهمترین خطمشیهای گردشگری که در دو دهه گذشته بهصورت جهانی مورد توجه قرار گرفته، رشد فزاینده گرایش به کسبوکارهای کوچک گردشگری است. راهاندازی اکولوژها یا اقامتگاههای بومگردی از موفقترین و پایدارترین این کسب و کارهاست که فرصت مناسبی برای کسب و کارهای کوچک خانوادگی (خانوادهمحور) ایجاد میکند. در اقامتگاههای بومگردی روابط مستقیم و متقابل میزبان و مهمان در خانه و املاک خانواده گردشگرپذیر انجام میشود و این حضور و مشارکت از سوی خانواده برای تجربه و رضایت گردشگر و توسعه پایدار مقصد گردشگری و جامعه محلی، امری حیاتی است. اقامتگاههای بومگردی از سال۱۹۹۴ میلادی به جهان معرفی شدند و در چند سال گذشته نیز در ایران بهشدت رشد کردهاند. هدف اصلی در ایجاد و توسعه این اقامتگاهها که دارای هویت و ساختار بومی هستند نیز رسیدن به توسعه پایدار است. بسیاری از اقامتگاههای بومگردی توسط یک خانواده محلی اداره میشوند و کارکرد آنها تنها جنبه اقامتی ندارد، بلکه در آنها فعالیتهای مختلفی مانند ارائه غذا و نوشیدنی بومی، ساخت، آموزش و فروش صنایعدستی محلی، اجرای نمایش و موسیقی سنتی، برگزاری رویدادهای بومی و تورها و فعالیتهای بومگردی فراهم شده است. مکان فیزیکی اقامتگاه، بهدلیل سبک معماری، مصالح ارگانیک بهکار رفته، طراحی داخلی و مبلمان بومی آن نیز بهعنوان اکوموزه بومی، بخشی از یک جاذبه گردشگری است. مهمترین اصلی که در اقامتگاههای بومگردی باید رعایت شود نیز مشارکت اعضای خانواده میزبان (صاحب اقامتگاه) و جامعه محلی مقصد در تمامی فعالیتهای گردشگری یک اقامتگاه بومگردی است. الگوی توسعه گردشگری در اقامتگاههای بومگردی، براساس گردشگری جامعهمحور است که میتواند نقش عمدهای را در توانمندسازی مردم محلی، توسعه منابع انسانی، تنوع و رشد اقتصادی و همچنین خلق فرصتهای شغلی جدید ایفا کند و لازم به یادآوری است که رویکرد مبتنی بر جامعه محلی، از الزامات توسعه گردشگری پایدار است. اقامتگاههای بومگردی معمولا در مناطق روستایی، مناطق بکر طبیعی یا بافتها و اماکن تاریخی شکل گرفته و به همراه فعالیتهایی که برای شناخت و معرفی بوم، توسط خانوادههای کارآفرین و جامعه محلی علاقهمند به گردشگری انجام میشود، میتواند بهعنوان راهکاری عملی برای رسیدن به توسعه پایدار گردشگری در این مناطق باشد. برجستهترین نمونههای اکولوژ در جهان، اقامتگاههای بومی در کشورهای اندونزی، تایلند، کامبوج، کنیا، افریقای جنوبی، بولیوی، کاستاریکا، مکزیک، فرانسه، اسپانیا و استرالیاست. هویت و اصالت بومی بهکار گرفته شده در اداره اقامتگاههای بومگردی نیز آنها را از دیگر اقامتگاهها متمایز ساخته و مشارکت جامعه محلی بهعنوان قلب تپنده این جریان، حیات تازهای به مقاصد گردشگری بخشیده است.اکولوژها بر این باورند که با معرفی و آشنایی گردشگران با محیط انسانی(فرهنگ و اجتماع) مقصد خود، میتوانند فرهنگ بومی را صادر کنند و همچنین با آشنایی گردشگران با طبیعت منطقه خود، در حفاظت و نگهداری آن محیط نیز موثر واقع شوند. همه این کارها با یک انگیزه اصلی و نهایی با نام انگیزه اقتصادی و رشد سطح زندگی جامعه محلی انجام میشود. از سوی دیگر تجربه ناب و بکر گردشگر و رضایت او از این محصول بومی، چرخه توسعه پایدار گردشگری را کامل میکند. نتایج آخرین پژوهش علمی بر اقامتگاههای بومگردی مناطق کویری ایران نشان میدهد که اقامتگاههای بومگردی این منطقه، ارائهکننده بسته کاملی از محصولات، فعالیتها و خدمات گردشگری بومی هستند که ضمن برخورداری از ساختارهای مناسب زیربنایی گردشگری، بهدلیل برخورداری از ساختار محیطی
