
سرمایه گذاری به صورت پول نقد، اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس ، اوراق بهادر شرکتهای غیر سهامی ، املاک و مستقلات و بیمه نامه است (مجله اقتصاد ایران، 1386، ش 33).
جدول (2-2) : لیست تعدادی از دانشگاههای وقفی (مجله اقتصاد ایران، 1386، ش 33)
دانشگاه
سبد دارایی وقفی
هاروارد
18/884
ییل
10/085
تگزاس
10/013
استنفورد
8/649
پرینستون
8/398
ام. آی. تی
6/476
کالیفرنیا
5/640
امری
5/032
کلمبیا
4/262
2-10 مفهوم توسعه:
توسعه در عرف به فرآیندی گفته میشود که طی آن جوامع از شرایط اولیه و عقب ماندگی، با عبور از مراحل تکاملی و کم و بیش یکسان و دگرکونیهای کمی و کیفی به جوامع توسعه یافته تبدیل شوند و همانگونه که ولفانگ زاکس عنوان کرده است توسعه روندی نصور شده است که طی آن مردم از توسعه نیافتگی به سوی سرنوشت جهانی و محتوم رفاه افتصادی رهنمون میشوند (مجله اقتصاد و توسعه منطقهای، 1390، ش1).
توسعه در مفهوم کلی به معنی بهبودی شرایط زندگی، تامین نیازها و زمینه سازی برای نیل به آرمانها، به کهنسالی تمدن بشری است اما، مطالعه توسعه در مفهوم خاص به عبارت دیگر، مطالعه منظم مسائل و جریانات به ویژه در عرصه اقتصادی، تاریخچهای بسیار کوتاهتر دارد (همان، ص3).
2-10-1 نقش وقف در توسعه
اهمیت نقش وقف در توسعهی جوامع اسلامی در تاریخ معاصر مسایلی را به دنبال دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
١- شدت نیاز به احیای توازن فکری بین ارزشهای معنوی و مادی که امروزه در زندگی بشر مشاهده نمیشود.
٢- تشدید نیاز به فعالیت تکمیل سازی اقدامات حکومتی و خصوصی در تحقق اهداف توسعه.
٣- بهرهبرداری از نظام توسعهای وقف به دلیل این ویژگی که میتواند شامل تمام نیازهای افرادجامعه باشد .
4- مشارکت عمدهی وقف در تکامل ساختار نهادی جامعه از طریق حمایت از بخش خصوصی (رضایی، 1386: 436).
2-10-2 وقف و توسعه اجتماعی
برجسته ترین جلو ه های وقف در توسعهی اجتماعی عبارتند از:
1- حمایت لازم از تحقیقات و مطالعات مربوط به جنبههای اجتماعی در اندیشه اسلامی.
2- توجه به برخی ازطبقات اجتماعی، مثل خانواده، زنان، جوانان، اطفال، و افراد با نیازهای خاص.
3- وقف میتواند نقش مهمی در کنترول و حل برخی مشکلات در زمینهی ارزشهای غیر اسلامی ایفا کند.
4 – تهیهی چارچوب سازمانی و مالی مناسب برای توسعهی جامعهی محلی.
5- وقف، تجربهی گران سنگیدر زمینهی یکپارچگی و استحکام اجتماعی است. تجربهای که باید نوسازی شده و متناسب با زمان گردد.
6-وقف میتواند در عادی سازی نقش مهم اقلیتهای غیر مسلمان که در جوامع اسلامی زندگی میکنند موثر باشد (اقبالی، ش130، 68).
2-10-3 وقف و توسعه فکری و فرهنگی
برای ایجاد یک تعادل معقول در توسعهی فرهنگی، باید تعادل بین ابعاد دینامیکی و استاتیکی در حرکت فرهنگی حفظ شود، یعنی توازن بین متغیرات و ثوابت در فرهنگ جامعه. سنت فرهنگی در مفهوم اساتیکی سنتی، ممکن است حرکت یک شخص یا جامعه را منع کند، مگر این که این سنت از طریق بررسی و مطالعهی مشکلات غامض معاصر ایجا شد ه باشد، یعنی از طریق یک تلقی دینامیکی.
نقش وقف در ترویج حرکت توسعهی فرهنگی وفکری آن گونه که دیدیم میتواند به این شرح باشد:
١- پشتیبانی از مؤسسات فرهنگی و دینی که به مردم نزدیک هستند.
2- نوسازی و ابزارهای دعوت (تلیغ) و مهیا ساختن آنها برای مواجه با نیازهای آینده و راهنمایی راهبران فرهنگی و هنری و توسعهی سیستمهایی که داعیان( مبلغان) را تربیت میکند.
3- پشتیبانی مؤسسات تحقیقات علمی و مراکز مطالعات فکری.
4- تایبد و پذیرش فعالیتهای علمی که شیو ههای جدید آیندهشناسی (علم به آینده) را به کار میگیرد و از آنها در توسعهی شیوه های جدید اجتهاد استفاده میکند (مستوفي، 1377 ،ص4).
2-11 تعریف پایداری:
پایداری به عنوان وجه وصفی توسعه ، وضعیتی است که در آن مطلوب بودن و امکانات موجود در طول زمان کاهش پیدا نمیکند و از کلمه sustenere ) sus، یعنی از پایین و tenere، یعنی نگهداشتن ( به معنای زنده نگهداشتن گرفته شده است که بر حمایت یا دوام بلند مدت دلالت میکند.
پایداری در معنای وسیع خود به توانایی جامعه ، اکوسیستم یا هرسیستم جاری برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود اطلاق میشود. بدون اینکه به طور اجبار در نتیجه تحلیل رفتن منابعی که سیستم به آن وابسته است یا به دلیل تحمیل بار بیش از حد روی آنها ، به ضعف کشیده شود (اقتصاد و توسعه 7، ص ١ ). از طرف دیگر توانایی سیستم برای استقامت و پایایی به گونهای اجتناب ناپذیر وابسته به موفقیتی است که سیستم در ایجاد ارتباط با محیط بیرونی کسب میکند؟ به عبارت دیگر پایداری سیستم به طور کامل وابسته به قابلیت سیستم برای سازگاری و انطباق ، تغییر و تحول و پاسخگویی به محیط است و از آنجا که محیط به نوبه خود همواره در حال تغییر است، این فرایند سازگاری و انطباق سیستم باید یک فرایند پویا و حساس باشد (اقتصاد وتوسعه ٨ ، ص ١٩٨). بنابراین سیستم پایدار به کارکرد مناسب درونی و به رابطه سازگار با محیط و به عبارت بهتر به پایداری در درون و به پایداری در بیرون ( در تعامل با محیط ) نیازمند است تا در مجموع به عنوان سیستم پایدار عمل کند. از دیدی دیگر حیات در نفس خود واجد ارزش است ، مطالبات حیات حفظ و احیای محیط زیست برای آینده را الزامی میسازد و از این طریق توسعه امروز را به توسعه فردا پیوند میزند. بنابراین میتوان گفت که پایداری نوعی عدالت توزیعی است : تقسیم عادلانه فرصتهای توسعه بین نسلهای کنونی و آینده از یکسو و همه شمول بودن آن از سوی دیگر. همه شمول به معنای قدرت بخشیدن به مردم و به معنای حمایت و توجه به تمامی حقوق انسانی است اعم از حقوق سیاسی ، حقوق اقتصادی . حقوق اجتماعی و غیره (اقتصاد وتوسعه، ٩ ، ص ١٩)
یک موضوع مهم دیگر در بحث توسعه پایدار، توسعه سرانه و یک شاخص خوب در این زمینه سرمایه سرانه است. سرمایه را نیز میتوان به سه دسته تقسیم کرد: 1- سرمایه فیزیکی یا انسان ساخت، 2- سرمایه طبیعی ( منابع طبیعی) ، 3- سرمایه انسانی . بنابراین توسعه باید موجب افزایش سرمایه سرانه به طورکلی ( سرانه سرمایه فیزیکی + سرانه سرمایه طبیعی + سرانه سرمایه انسانی) شود. این امر به این معنا است که در صورت استفاده از منابع طبیعی ، سرمایه طبیعی باید به سرمایه فیزیکی یا انسانی تبدیل شود ( شاید بتوان آن را با تبدیل انرژی به یکدیگر مقایسه کرد) و پایداری نیز میتواند به معنای عدم کاهش این سرمایه سرانه در طول زمان تلقی شود. البته ثابت ماندن سرمایه سرانه مستلزم تحقق دو امر مهم است: جبران افزایش جمعیت و جبران کاهش ارزش طی زمان . همچنین پایداری در عمل موازنهای بین ضرورتهای زیست محیطی و نیازهای توسعه است و از دو طریق محقق میشود: کاهش فشارها و افزایش ظرفیتهای موجود. بنابراین شرایط اصلی پایداری عبارتند از:
1. سیستمها باید با شرایط محلی و زیست محیطی سازگار باشند؟
2. سیستمها باید با نیازهای آتی و اهداف مورد نظر قابلیت سازگاری داشته باشند؟
3. سیستمها باید نسبت به تغییرات ، انطباق پذیری کافی داشته باشند و در صورت تخریب سیستم در اثر وقوع حوادث ناخواسته با صرف کمترین هزینه ترمیم شوند
4. گسترش سیستمها نباید باعث وارد آوردن آسیب به سیستمهای حافظ زندگی انسان مانند آب و هوا، خاک و سیستمهای بیولوژیکی شود.
از منظر دیگری پایداری به پایداری سطحی ( کوتاه مدت و نمادین ) و عمیق ( بلند مدت و بنیادین ) تقسیم میشود. پایداری سطحی روی کارایی و استراتژیهای جایگزین با توجه به مصرف منابع متمرکز میشود و معمولا اهداف غالب در جامعه را بدون پرسش میپذیرد و برای حل مسائل ، راه حلهای درمانی را هدفگذاری میکند. پایداری عمیق ، اهداف را در ارتباط با ارزشهای بالاتر ارزشیابی میکند و سیستمهای لازم را با توجه به محدودیتهای اکولوژیکی برای دستیابی به این اهداف طراحی میکند(مدرس علوم انسانی، 1385: 49).
2-11-1 توسعه پایدار چیست
دهخدا پایداری را به معنای بادوام و ماندنی آورده است. معنای کنونی واژه پایداری که در این بحث نیز مدنظر میباشد عبارت است از آنچه که میتواند در آینده تداوم یابد. مفهوم پایداری در توسعه یعنی مداومت و استمرار بخشیدن به تجدید و تولید منابع و چیزهای مصرف شدنی برای نسلهای فعلی و آتی، بدون وارد آوردن خسارت به محیط زیست. همحنین از نظر جایلد، توسعه پایدار، توسعهای است که بتواند در دوره زمانی طولان بدون این که خسارتی به محیط زیست وارد کند، تداوم یابد (حمیده و پورمحمد رضا،1387).
اولین اجلاس جهانی محیط زیست در سال ١٩٧٢ در استکهلم با عنوان انسان و محیط برگزار گردید راهنماها و توصیههای این اجلاس برای شناخت بیشتر محیط، کنترل آلودگیها، آموزش و پژوهش، برای فراهم نمودن محیطی مناسب برای زندگی انسانها بود. پس از آن در اواخر سال ١٩٨٣ میلادی کمیسیونی جهانی به ریاست خانم برانت لند از نروژ جهت بررسی مسائل زیست – محیطی و توسعه جهانی تشکیل شد، این کمیسیون گزارش نهایی خود را در سال ١٩٨٧ تحت عنوان آینده مشترک ما منتشر کرد و از آن پس واژه توسعه پایدار که بحث محوری این گزارش را تشکیل میداد، مقبولیت و رواج گستردهای یافت. براساس این گزارش، توسعه پایدار، توسعهای است که نیازهای کنونی جهان را تامین کند. بدون آن که ت نسلهای آتی را در برآوردن نیازهای خود به مخاطره افکند و این که توسعه پایدار درابطه متقابل انسانها و طبیعت درسراسر جهان است.
در همان موقع (کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه) تعریف دیگری از توسعه پایدار ارائه کرد بدین مفهوم که: توسعه پایدار فرآیند تغییری در استفاده از منابع، هدایت سرمایه گذاریها، سمت گیری توسعه تکنولوژی و تغییری نهادی است که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد (همان) .
پس از کنفرانس ١٩٨٣ ، چند سال بعد دومین اجلاس در سال ١٩٩٢ در ریودوژانیرو (برزیل) با عنوان محیط زیست و توسعه برگزار گردید. در این اجلاس (اجلاس زمین) توجه داده شد که بقای توسعه، منوط به همه جانبه نگری در برنامه ریزیهای توسعه خواهد بود. در این کنفرانس تعریف جدیدی از توسعه پایدار ارائه شد، بدین مضمون که توسعه پایدار توسعهای است که پاسخ گوی نیازهای فعلی باشد، بدون آن که توان نسلهای آینده را در تامین نیازهای خود تحت تأثیر قرار دهد. در همان زمان بانک جهانی تعریفی کلی تر و ابهام برانگیزتر ارائه کرد که، توسعه پایدار توسعهای است که دوام یابد. از نظر بانک جهانی با وجود فقر نمیتوان محیط طبیعی سالم و پایداری داشت و همچنین نبودن عدالت اجتماعی تداوم توسعه را دچار مشکل مینماید. در نیمههای دهه ٩٠میلادی اندیشه توسعه پایدار بدین ترتیب بیان گردید که رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی به گونهای صورت پذیرد که سرمایههای زیست محیطی و نیازهای توسعه را برای نسلهای بعد دچار نقصان و اختلال نسازد و در اواخر دهه مشخص شد که برای شناسایی بهتر توسعه پایدار لازم است مباحث اقتصادی، سیاسی و زیست – محیطی به طور همزمان مورد توجه قرار گیرد. کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل (csd) در سال ٢٠٠٢میلادی در شهر ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی تشکیل جلسه داد، در این جلسه عنوان اجلاس به (دتوسعه پایدار تفییر یافت که عملا توسعه، بدون جامع نگری، ناپایدار خواهد بود. در سالهای ٢٠٠٣و ٢٠٠٤میلادی کمیسیون توسعه پایدار در مقر سازمان ملل تشکیل جلسه داد با هدف اجرایی کردن توافقات ژوهانسبورگ با عنوان سال بررسی که به به ارزیابی پیشرفت و تحقق دستور کار ٢١و توافقات نشست ژوهانسبورگ در سه بخش اسکان بشر، بهداشت و آب پرداخته شد (بحرینی، 1377).
2-11-2 تفهیم بنیادی توسعه پایدار
به طور کلی، مفهوم توسعه پایدار که در دهه ١٩٨٠ میلادی
