
ا لحاظ سابقهي حضور در نسل اول اين شبكهها همچون اوركات يا شبكههاي اجتماعي محلي ايران چون كلوب و پرديس من ) در ابتدا صرف برقراري ارتباط دوستي، عاطفي و احساسي با دوستان، همكاران و آشنايان آغاز شد. با نفوذ بيشتر اين شبكه در بين ايرانيان هر چند در ابتدا با تقويت ابعاد عاطفي و احساسي بيان شده بود، اما از طريق و نوع رويهي خود شبكهي فيسبوك ميتوان حدس زد كه تغييراتي در اين رويه انجامگرفته و خواهدگرفت. شركت فيسبوك با ورود كاربران ايراني، افغاني و تاجيكي تصميم به اضافه كردن زبان فارسي به جمع زبانهاي اين سايت گرفت، هر چند كه هنوز در جمع كاربران فارسيزبان كمتر استفاده ميگردد.
يكي از مهمترين ابعاد زندگي انسان كه از اين پديده تأثيرات عميقي را پذيرا خواهد شد، بعد هويتي است. هويت7 يكي از مهمترين مسائل جوامع ميباشد. بيگمان ميتوان گفت كه هويت از نيازهاي رواني انسان و پيشنياز هر گونه زندگي جمعي است.
از سوي ديگر امروزه جنبههاي گوناگون مسألهي هويت از سوي متفكران و نظريهپردازان اجتماعي مورد توجه قرار گرفته است. شرايط كنوني ارتباطات جهاني، توسعه و رشد تكنولوژيهاي مختلف، رويارويي مداوم فرهنگي و … سبب شده است كه مسألهي هويت در ابعاد مختلف به موضوعي كانوني در بررسيهاي اجتماعي تبديل شود.
از جمله مسائل اساسی شکل دهنده هويت هر انسانی، داشتن تعريفی از خود، از معنای زندگی، هدف در زندگی و… است و با نگاهی اجمالی به معارف دينی میبينيم که يكي از کارکردهای اصلی دين در زندگی اين است که با دادن جهانبيني الهی، معنا و هدف نهايی زندگی را برای انسان تبيين میکند و غايت مسير حرکت او را نشان میدهد. حال اگر معنا و غايت زندگی فرد بر اساس جهانبيني دينی شکل گرفت، ديگر ابعاد هويتي فرد ( هويت شغلی، جنسيتی و … ) به عنوان واسطههای دستيابی به آن هدف و در راستای آن معنا و غايت نهايی، جهتدهی خواهدشد. وقتی فرد، جهانبيني الهی پیدا میکند و مبداء و مقصد خود را میداند و پی میبرد که برای چه آفريده شدهاست و غايت آفرينش او چيست؛ میتواند در مورد ساير مسائل زندگی بهتر تصميم بگيرد. بنابراين، بهنظر میرسد هويت دينی در مرتبهای بالاتر از ساير ابعاد هويت قرار دارد و میتواند در شکلگيری ساير ابعاد هويتي فرد، نقش اساسی ايفا کند.
شايد بتوان گفت، هويت دينی از مهمترين عناصر ايجادكنندهي همگنی و همبستگی اجتماعی در سطح جوامع است که طی فرايندی با ايجاد تعلق خاطر به دين و مذهب در بين افراد جامعه، نقش بسيار مهمی در ايجاد و شكلگيري هويت جمعی دارد و به عبارتی عمليات تشابهسازی و تمايزبخشی را انجام میدهد. به طور مثال دين اسلام و مذهب شيعه، به طور همزمان ضمن ايجاد تشابه دينی در بين افراد جامعهي ايران، آنها را از ساير اديان جدا میسازد. در جامعهي ايران برخلاف ساير جوامع ( که به دنبال حاشيهای کردن دين و برانداختن دينداران از اريکه قدرت و منزوی کردن آنان هستند )، با استفاده از نيروی مذهب در پنج قرن گذشته، حداقل سه انقلاب تمام عيار را سامان دادهاند. نخستين حرکتها در سال 880 شمسی با انقلاب صفويان برپايهي مذهب تشيع، دومين حرکت در سال 1285 شمسی با رهبری علمای طراز اول شيعه در انقلاب مشروطه و آخرين هم در انقلاب اسلامی سال 1357 شمسی با رهبری و هدايت مرجعيت شيعی شکل گرفت. (گودرزی، 1387: 50 )
در جامعة ما با توجه به آمار ارائه شده از سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 از سوی مرکز آمار ایران به دليل آنكه جوانان ( عليالخصوص دانشجويان ) درصد بالايي از جمعيت كشور را تشكيل ميدهند؛ اين مسأله در رابطه با اين قشر فرهيخته و آيندهساز كشور اهميتي دو چندان مييابد؛ چرا كه چنين قشري در هر جامعهاي به لحاظ برخورداري از توان و انرژي فراوان قادر است تأثير تعيينكنندهاي بر آيندة جامعه بگذارد8.
مجتبی عباسی قادی در كتاب “تأثير اينترنت بر هويت ملي”، ديدگاه صاحبنظران و انديشمندان را در خصوص اثرات و تبعات ناشي از اينترنت به طور عام و تأثيرات هويتي آن به طور خاص، به سه دسته کلي تقسيم کردهاست: دستهي اول که ديدگاه آنها به جبرگرايي معروف است، اينترنت را ساختاري عيني و بيروني و متصلب فرض ميکنند که در چارچوب آن ذهنيت افراد شکل ميگيرد و کاربران آن را در سيطرهي خود قرار ميدهند و جبري را بر آنها تحميل ميکنند. دستهي دوم که ديدگاه آنها به ارادهگرايي معروف است، اينترنت را صرفاً به عنوان يک رشته امکانات محض در جهت تواناسازي فرد براي گردآوري انبوه اطلاعات و رشد کثرتگرايي ميدانند. و بالاخره دستهي سوم که ديدگاه آنها به تکنورئاليسم معروف است، رويکرد بينابيني دارند؛ يعني آنها در عين اينکه ابعاد هستي شناختي فناوري اينترنت را ناديده نميگيرند، اما معتقدند که اين فناوري تعيين کنندهي نهايي نخواهد بود. به بيان ديگر، آنها در عين اينکه ظرفيتها و تواناييهاي اينترنت را در نظر دارند، به آزادي عمل کاربران نيز توجه دارند.
در اين پژوهش نيز با توجه بيشتر به ديدگاه سوم ( تكنورئاليسم ) سعي ميشود تا تأثير شبكههاي اجتماعي – با تأكيد بر شبكة اجتماعي فيس بوك – را بر هويت ديني كاربران، مورد بررسي قراردهم.
1-1) بيان مسأله
بيل گيتس9 رئیس و مؤسس آمریکایی شرکت مایکروسافت، معتقد است تحت تأثير فضاهاي مجازي جديد که در آن تلويزيونها و كامپيوترها به يک شبکهي هوشمند جهانی مرتبط هستند، عناصر رفتاري انسانها شکل خواهندگرفت و اين شبکهها ستون فقرات ساختار اجتماعی ما را تشکيل میدهند ( کاريزي؛ 1381: 329 ). فرهنگ مجاز واقعی تا حد واقعيت مجازي مورد قبول واقع میشود که استفادهي مناسب از آن براي بالا بردن سطح دانشمان نيروي نهفتهي زيادي دارد. استفادهي نادرست ممکن است زيانهاي زيادي به همراه داشته باشد ( همان: 9) خصوصاً براي نسلی که درمقايسه با نسل قبل، با محرکهاي فراوانی مواجه است ( عطاران؛ 1383: 198 ).
اينترنت، اين فنآوري جديد ، جايی بين دو سوي ( قطب ) جبرگرايی فنی و سازهي اجتماعی قرار دارد و در انواع فعاليتهاي آدمی رخنه کرده است ( پاترشيا؛ 1382: 403 ). اينترنت شکل و شرايط کنش اجتماعی و تجربه انسانی را در سرتاسر جهان تعيين میکند ( کاستلز؛1380: 13 ).
ايران بر اساس آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار (سرشماري نفوس و مسكن سال 1385)، ایران با 25 میلیون جوان بین 14 تا 29 سال به عنوان یکی از کشورهاي جوان دنيا مطرح شدهاست . شناخت مقولة جوانی بيش از پيش با تأثيرات تکنولوژيكي عصرجديد به ويژه با راهاندازي شبکة جهانی اينترنت آميخته است، جوانان خود عاملان فعال و دخالتگر در محيط پيرامون خود هستند. آنان از شرايط پيرامون خود تفسيري دارند و برمبناي دريافت و تفسير خود کنشهايشان را شکل میدهند. هيچکس بيش از خود آنها از معناي کنش و رمز و رموز آنها آگاه نيست.
جوانان ممکن است اين سؤال را بپرسند که تکنولوژيهاي ارتباطاتی چه نقشی را در زندگی آنان بازي میکند؟ به ويژه اينترنت و شبكههاي اجتماعي مجازي که جوانان را قادر به اتصال محلی، ملی و همينطور جهانی بطريق راههاي ناموازي میسازد. امروز تحول و اثرات اين تكنولوژيها برکنش جوانان به ويژه جوانان دانشگاهی مسألهي مهمی است که بايد کارشناسانه بررسی و فوايد و تبعات منفی آن در آيندهي دور و نزديک مورد توجه قرار گيرد.
شبكههاي اجتماعي اينترنتي يا مجازي، نسل جديد از پايگاههايي هستند كه مورد توجه كاربران شبكههاي اينترنت قرار گرفتهاند. اين شبكهها در سالهاي اخير به يكي از تأثيرگذارترين سرويسهاي ارائه شده در اينترنت و وب تبديل شدهاند و تحول شگرفي در نظامهاي اجتماعي ملل مختلف ايجاد كردهاند. اين شبكهها به گونهاي متفاوت مناسبات اجتماعي و فردي را دچار دگرگوني كردهاند به طوريكه نه تنها نهادهاي اجتماعي – هم از حيث كاركرد و هم از حيث ماهيت – دستخوش تغييرات شدهاند، بلكه اين شبكهها بخشي از هويت ديني كاربران و كل عالم ارتباطات را نيز دستخوش تغيير و تحول كردهاند. به طوريكه گروهي از نويسندگان اين تحول در عالم ارتباطات را مبدأ عصر جديدي ميدانند، عصري که از آن تحت عناوين مختلفي نظير: ” دهکده جهاني ” (مک لوهان)، ” جامعه مدني جهاني “(ديويد هلد)، ” مدرنيته دوم ” (اولريش بک)، ” جامعه شبکهاي ” (مانوئل کاستلز)، ” جهان رها شده ” (آنتوني گيدنز)، ” جامعه ارتباطي ” (جياني واتيمو) و” مدرنيته سيال ” (زيگمون بومن) ياد ميکنند.
از جمله اهداف ايجاد و توسعهي شبكههای اجتماعی مجازی میتوان به ساماندهی و پيوند گروههای اجتماعی مجازی بر محور مشتركات اعتقادی، اقتصادی، سياسی و اجتماعی، به اشتراك گذاردن علاقهمندیها توسط اعضاء و گروهها و ايجاد محتوا توسط آنها و نيز توسعهي مشاركتهای اجتماعی و تعاملات انسانها، اشاره كرد.
هر شبکهي اجتماعی فرهنگ ارتباطاتی خاص خود را دارد. يعنی منش و گفتار مخصوص و منحصربهفرد برای خود برگزيدهاست . البته میتوان شبکههايی را يافت که فرهنگ ارتباطاتی تقليدی برای خود برگزيدهاند. فرد با عضويت در هر شبکهي اجتماعی درگير نوع خاصی از فرهنگ ارتباطاتی میشود که شامل برخورد، تکه کلام، اصطلاحات مخصوص، رفتار، تيپ شخصيتی و ظاهری و … است. بدون ترديد ميزان تأثيرپذيری فرد از اين محيط، صفر مطلق نخواهد بود. پس هر شبکهي اجتماعی هويت مطلوب خود را ترويج میکند. مثلاً در سايتهايی مثل فيس بوک و فرند فيد و توئيتر، کاربر در کنار اينکه عضو جامعهی بزرگ سايت مورد نظر هست، در گروه و شبکههای اجتماعی کوچکتری نيز عضو میشود. هر کدام از اين گروهها وابستگی خاص خود را دارند و به طبع فرهنگ ارتباطاتی مخصوص. پس فرد در تأثير پذيری از فرهنگ ارتباطاتی اين گروهها بر خود لازم میبيند که هويت ارتباطاتی ( سبک و هويت کنشهای کلی فرد در ارتباط با ديگران ) خود را تغيير دهد. هرچند اين تغيير هويت موقت و محدود به زمان و مکان خاصی باشد. ولی بدون ترديد در هويت واقعی فرد بیتأثير نخواهدبود. بهطور کلی همهی اجزای يک شبکهی اجتماعی که فرد با آن در تعامل است در ضمير ناخودآگاه فرد تأثير میگذارد. هويت ارتباطي فرد نيز چيزی نيست که به ضمير ناخودآگاه مرتبط نباشد. نگرشهاي متفاوت از سوي مخاطبان، سياستگزاران و دولتمردان به مقولهي شبكههاي اجتماعي و سعي در مسدود و محدود كردن ميزان دسترسي به برخي از اين شبكهها در برخي از جوامع از يك سو و همچنين بروز و شكلگيري تحولات و جنبشهاي سياسي و اجتماعي با چاشني شبكههاي اجتماعي از سوي ديگر؛ اين سؤال اصلی را مطرح ميكند كه :
شبكههاي اجتماعي چه آثار و پيامدهايي بر هويت كاربران دارند؟
انتخاب شبكهي اجتماعي فيسبوك نيز در اين پژوهش، به علت تعداد بسيار بالاي كاربران آن و يكي از تأثيرگذارترين شبكههاي اجتماعي مجازي در اينترنت بودهاست.
2-1) اهميت و ضرورت انجام تحقيق
شبكههای مجازی از سويي با درنورديدن مرزهای جغرافيايی، در ميان جوامع و فرهنگهای مختلف رواج يافته و زمينهي رشد و انتشار سريع اخبار و اطلاعات، ارتقای تحقيقات علمی و آكادميك، تسهيل تبادلنظر بين دانشجويان و اساتيد و نيز تبليغ برخی ارزشها و فضايل اخلاقی و انسانی را در فضای سايبر، در جایجای جهان مهيا كرده است. اما از سوي ديگر در كنار جذابيتها و اثرات شگرف اين جوامع مجازی، نبايد از پيامدهای منفی و آسيبهای آن غافل بود.
بروز و ظهور شبكههاي اجتماعي مجازي با امكانات و فناوريهاي اطلاعاتي كه به همراه آوردهاند، هرچند كه روز به روز محبوبيت بيشتري پيدا ميكنند، اما همواره اميدها، آرزوها و كابوسهايي را به دنبال داشتهاند و دارند. از آنجا كه شبكههاي اجتماعي – به ويژه فيس بوك- به مثابه يك امكان ارتباطي در دوران جهاني شدن است، ميتواند فضايي باشد كه كاربران در آن به نمايش هويت خود بپردازند.
در شرايطي كه يكي از بحرانهاي
