
محصولات، نيروي انساني سيستمها و روشها و مقايسه آن با عملکرد سازمان
– مقايسه اطلاعات حاصل از سهم بازار و فروش رقبا با اطلاعات مشابه به درون سازمان
– ارتباط مستمر با سازمانها و مراجع قانوني مسئول تهيه و تدوين قوانين و مقررات
– پاپيش شاخصهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي، جمعيتي موثر بر محيط و کار سازمان
– توجه به ذينفعان سازمان از جمله سهامداران و تلاش براي خشنود سازي آنها
– شناسايي و تدوين الگوي مناسب عملکرد در سازمان و معرفي گسترده آن به کارکنان
– ارزيابي فعاليتهاي سازمان بر اساس مقايسه عملکرد واقعي با عملکرد برنامه ريزي شده
– ارزيابي عملکرد داخلي و شناسايي شاخصهاي کليدي موفقيت (شاخصهايي که بيشترين رشد را در افزايش ارزش افزوده سازمان ايجاد ميکنند)
– طراحي و اجراي سيستم اندازه گيري عملکرد
– شناسايي و تبيين موضوعات و قوانين حقوقي و زيست محيطي حاکم بر فعاليتهاي سازمان و تلاش براي تطابق با اين قوانين
– تلاش براي رعايت تمام ملاحظات قانوني و مقرراتي حاکم بر فعاليتهاي سازمان در کليه ابعاد و جنبهها
– تجزيه و تحليل خطر (ريسک) پروژهها
– پاپيش روند تحولات و پيشرفتهاي حاصله در زمينه تکنولوژيهاي جديد مرتبط با زمينه فعاليتهاي سازمان
– شناسايي فرصتهاي آينده و تعيين تکنولوژيهايي که براي بهره برداري و استفاده از اين فرصتها ضروري است
– طراحي و اجراي الگوي يادگيري و تبديل سازمان به يک سازمان ياد گيرنده بزرگ
عنوان معيار: c2- خط مشي و استراتژي تدوين شده مورد بازنگري قرار گرفته و به روز ميشوند
اين معيار شامل نکات زير ميباشد: .(نجمی ،منوچهروحسینی،سیروس،1382)
– تدوين، بازنگري و به روز کردن خط مشيها و استراتژيهاي سازمان به نحوي که با چشم انداز، ماموريت و مفاهيم بنيادين سرآمدي سازگار باشند
– ايجاد توازن بين نيازها و انتظارات کوتاه مدت و بلند مدت ذي نفعان
– ارزيابي ريسکها و تعيين روشهايي براي پاسخ گويي به اين ريسکها
– شناسايي مزيتهاي رقابتي حال و آينده
– شناسايي قابليتهاي محوري و ضرورت برقراري شراکتها يا اتحاديهها براي تحقق خط مشي و استراتژي
– تأکيد مجدد بر حضور در بازارهاي که سازمان در حال حاضر در آنها حضور دارد يا تعيين نياز به تغيير در بازار و ورود به بازارهاي ديگر
– همسو کردن استراتژي سازمان با استراتژي شرکا و متحدان
– شناسايي عوامل بحراني (حياتي) موفقيت
– هم راستا کردن استانداردهاي زيست محيطي و اجتماعي با شرکا و توسعه مداوم آنها به
همراه يکديگر
– ارزيابي مرتبط بوده و اثر بخشي خط مشي و استراتژي (قوی دل،86)
توضيحات تشريحي
– براي تأمين خواستههاي اين معيار انجام اقدامات زير ضروري است.
– جمع آور ي، تجزيه و تحليل و استفاده از اطلاعات مربوط به محيط داخلي و خارجي سازمان با هدف بازنگري در استراتژيها و خط مشيهاي تهيه شده در سازمان و اعمال اين تغييرات در مأموريت و چشم انداز سازمان
– پيش بيني، ارزيابي و شناسايي پيامدهاي حاصل از اجراي برنامههاي استراتژيک و تدوين استراتژيهاي سازمان بر اين پايه
– شناسايي و تعيين ارتباط تنگاتنگ موجود بين استراتژيها و ارزشهاي مورد قبول سازمان
– شناسايي و تعيين سخت افزارها و نرم افزارهاي مورد نياز براي اجراي استراتژيهاي تدوين شده توسط سازمان
– پايش و نظارت بر تغيير روندهاي انساني و اجتماعي، فني، علمي، اقتصادي و سياسي و ارزيابي تأثير آنها بر روي خط مشيها و راهبردهاي سازمان و طراحي سازوکار مناسب براي اعمال تغييرات حاصل از اين روندها بر خط مشي و راهبردهاي سازمان
– شناسايي و تعيين ارزشهاي/اهداف کوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت
– اعمال اصلاحات و بازنگريهاي لازم در فرآيندها و آموختهها و تجارب و اولويتهاي سازمان با هدف اصلاح سمت و سو و هدفگيريهاي کسب و کار سازمان
– اعتلاي عملکرد سازمان بر اساس اهداف ميان مدت و تدوين و تصريح سناريوهاي آينده سازمان بر مبناي پيش بينيها پيش گوييها و آينده پژوهيهاي دقيق
– طراحي و ترسيم عملکرد، وضعيت و ساختار سازمان براي بهره گيري هر چه بيشتر از فرصتهاي آينده
– تعيين و مشخص کردن کامل اين موضع که آيا راهبردها و خط مشيهاي سازمان براي کسب و کار آن کارآمد است يا خير؟
– تجزيه و تحليل محيط داخلي و خارجي (رقابتي) سازمان و يادگيري از عملکرد درقبا
– مقايسه و ارزيابي عملکرد موجود سازمان با عملکرد آن در دورههاي مبنا
– استفاده از نگرشهاي سازنده و پويا و موثر در اين زمينه مثل نگرش PDCA (برنامه ريزي، اجراء، 2-12 کنترل و بازنگري
– يکپارچه سازي بينش و ارزشهاي سازمان
– ارزيابي ميزان حصول سازمان به اهداف تعيين شده و انتشار نتايج آن در کل سازمان
– چاپ و توزيع خط مشيها و راهبردهاي سازمان به نحو مناسب و کارآمد
– تجربه نظر مستمر و منظم خطي مشيها و راهبردهاي سازمان از نظر محتوي و ظاهر و ارايه آنها با کيفيت بسيار بالا
– تشريح و توجيه اولويتها و ارزشهاي سازمان به نحو مقتضي و کارآمد براي کارکنان
– استفاده از انواع وسايل اطلاع رساني مثل فيلم ويديويي، سخنراني، انتشار اخبار هفتگي، مقالات و …
– ارزيابي روشهاي اطلاع رساني و بهبود مستمر آنها
– برگزاري انواع همايشها و گردهماييها براي تشريح و تبيين خط مشي و راهبردهاي سازمان
– اجراي برنامه اطلاع رسانه مثل اجراهاي بسيار نمايشي براي تبين و تشريح هر چه بهتر راهبردها و خط مشيها
– توزيع راهبردها و خط مشيها از طرق مختلف مثل انتشارات الکترونيکي و کاغذي، انتشار از طريق شبکه داخلي سازماني و غيره
عنوان معيار: d2- خط مشي و استراتژي از طريق چارچوبي از فرآيندهاي کليدي در سازمان اشاعه داده شده و جاري ميشوند. .(نجمی ،منوچهروحسینی،سیروس،1382)
اين معيار شامل نکات زير ميباشد:
– شناسايي، طرح و اشاعه چارچوبي از فرآيندهاي کليدي در سازمان که براي پياده سازي خط مشي و استراتژي لازم است
– اطلاع رساني خط مشي و استراتژي به ذي نفعان سازمان و ارزيابي ميزان آگاهي آنها از خط مشي و استراتژي همسو کردن اولويت بندي، تصويب و اشاعه برنامهها، اهداف بلند مدت و کوتاه مدت در سازمان و نيز پيگيري دستيابي به اين موارد
– ايجاد يک ساز و کار (مکانيسم) گزارش دهي گسترده در سازمان براي پي گيري ميزان پيشرفت
(قوی دل،86)
(توضيحات تشريحي
– براي تأمين خواستههاي اين معيار ميبايست حداقل اقدامات زير را انجام بدهيد:
– صولا خط مشيها و راهبردهاي سازمان از جنس ادعا و شعار هستند، لذا براي اجراي اين ادعاها ميبايست ساز و کارهاي مناسبي پيش بيني و اجرا شود. در اين مدل تعالي EFQM ساز و کار مناسب براي اجراي خط مشيها و راهبردها را فرآيندها ميداند
مراحل پيشنهادي براي تهيه فرآيندها عبارتست از:
نکته بعدي تشريح اين موضوع است که در شناسايي فرآيندهاي کليدي براي اجراي خط مشيها و راهبردهاي سازمان توجه به جريان فعاليتها و توالي آنها در ايجاد ارزش افزوده بسيار مهم و تعيين کننده است. توجه داشته باشيد که در فرآيندهاي کليدي موضوع مهم تعيين توالي و تقدم و تأخر انجام فعاليتها در تأمين خط مشيها و راهبردهاي تعيين شده براي سازمان است. براي شناسايي فرآيندهاي کليدي معمولا به سه طريق عمل ميشود:
الف ـ شناسايي فرآيندها از طريق ساختار سازماني موجود
ب ـ شناسايي و تعيين فرآيندها از طريق تهيه فهرست فعاليتهاي اصلي در يک سازمان
ج ـ شناسايي و تعيين فرآيندها بر اساس خط مشيها و راهبردهاي تعيين شده
– نکته بعدي تمايز قايل شدن بين فرآيندهاي اصلي 34و فرآيندهاي مناسب 35 است. موضوع به اينجا بر ميگردد که هنگاميکه يک شرکت در مراحل شناسايي فرآيندهاي خود به دنبال حفظ وضع موجود به خصوص ساختار سازماني تهيه شده است، فرآيندهايي را که شناسايي ميکند فرآيندهاي اصلي است. بالعکس اگر سازمان ساختار سازماني خود را لايتغير نداند و آمادگي تغيير آن را داشته باشد فرآيندهاي خود را مستقل از ساختار سازماني موجود تهيه ميکند که در اين صورت فرآيند شناسايي شده را فرآيند ناب مينامند. در واقع در اين حالت سازمان به دنبال شناسايي و تعيين صلاحيتهاي ناب است.(همان منبع)
شماره حوزه: 3
عنوان حوزه: منابع انساني (کارکنان)
امتياز تعيين شده براي اين حوزه 9%
تعريف: سازمانهاي سرآمد، دانش و تماميتوان بالقوه کارکنان شان را در تماميسطوح فردي، تيميو سازماني مديريت کرده، توسعه داده و از آن بهره ميبرند. اين سازمان عدالت و برابري را ترويج داده، کارکنان شان را توانمند کرده و در کارها مشارکت ميدهند. آنها به نحوي از کارکنان مراقبت کرده، با آنها ارتباط برقرار کرده از آنها قدرداني نموده و به آنها پاداش ميدهند که در آنها رغبت و تعهد ايجاد ميکند تا از مهارتها و دانش خود به نفع سازمان استفاده نمايند. .(نجمی ،منوچهروحسینی،سیروس،1382)
اين معيار شامل نکات زير ميباشد:
– زير معيارهاي معيار منابع انساني (کارکنان) موارد زير هستند که در اين قسمت به معرفي آنها ميپردازيم
– منابع انساني، برنامه ريزي و مديريت شده و بهبود مييابند
– داشتن و شايستگي کارکنان شناسايي شده، توسعه يافته و حفظ ميشود
– کارکنان در مسايل سازمان مشارکت داده شده و توانمند ميشوند
– بين کارکنان و سازمان، گفتمان دو سويه برقرار است
– کارکنان مورد تشويق، تقدير و توجه قرار ميگيرند
عنوان معيار: a3- منابع انساني، برنامه ريزي و مديريت شده و بهبود مييابند
(همان منبع)
تدوين خط مشي، استراتژي و برنامه توسعه منابع انساني
مشارکت دادن کارکنان و نمايندگان آنها در تدوين خط مشيها، استراتژيها و برنامههاي منابع انساني
همسو کردن برنامههاي منابع انساني با خط مشي، استراتژي، ساختار سازماني و چارچوب فرآيندهاي کليدي
مديريت فرآيند استخدام، توسعه راه کار شغلي و برنامه ريزي تعيين جانشين
ترويج و اطمينان يافتن از وجود عدالت در تماميشرايط استخدامياز جمله تعيين خط مشيها و استراتژيها و برنامههايي براي ايجاد فرصتهاي مساوي
استفاده از نظر سنجي و ساير روشهاي اخذ بار خود را از کارکنان جهت بهبود خط مشيها، استراتژيها و برنامههاي منابع انساني
استفاده از متدولوژيهاي نوآورانه سازماني جهت بهبود روش انجام کار مانند سازماندهي مجدد زنجيره تأمين و کار تيميانعطاف پذير (قوی دل،86)
توضيحات تشريحي
– براي تأمين خواستههاي اين معيار انجام اقدامات زير ضروري است:
– تشکيل پروندهها، گزارشها و نظامهاي اطلاعاتي کارکنان
– شناسايي، رعايت و اجراي مقررات و قوانين استخدامي
– اداره امور حقوق و دستمزد سازمان و بيکاري کارکنان
– اداره امور مزاياي بيمه ايي
– اداره امور پاداش خدمات کارکنان
– پژوهشهاي امور کارکنان
– تعيين ارزش هر يک از مشاغل
– آزمونهاي پيش از استخدام
– برنامه آشنايي و توجيهي کارکنان جديد الاستخدام
– اداره امور ترفيعات، انتقالات و برکناريها
– اداره امور تعطيلات و مرخصيها
– کارمند يابي، مصاحبه، استخدام
– ارزشيابي عملکرد کارکنان
– برنامه ريزي و مسير پيشرفت شغلي کارکنان
– عملکرد خود را در ارتباط با کارکنان بر پايه عواملي مثل بهره وري (افزايش عملکرد کارکنان، کاهش غيبت آنها کاهش ترک خدمت و کاهش شکايتها) کيفيت زندگي کارکنان (افزايش مشارکت در کارها، افزايش خشنودي از کار، کاهش فشار عصبي و کاهش سوانح و بيماريها) و رعايت قانون (کاهش يا از ميان رفتن جرايم قانوني، کاهش يا از ميان رفتن هزينه فرصتهاي از دست رفته و افزايش خوش بيني اجتماعي و آوازه/شهرت عموميسازمان) مورد سنجش و ارزيابي قرار بدهيد.(همان منبع)
عنوان معيار: b3- دانش و شايستگي کارکنان شناسايي شده، توسعه يافته و نگهداري ميشود.
اين معيار شامل نکات زير ميباشد: .(نجمی ،منوچهروحسینی،سیروس،1382)
– شناسايي، دسته بندي و منطبق کردن دانش و شايستگيهاي کارکنان با نيازهاي سازمان
– تدوين و به کارگيري برنامههاي آموزش و توسعه (منابع انساني) جهت اطمينان از
