
د ویژه، به روشنی بیان میکند که یک مفهوم واحد شاید به خوبی نتواند منظور خاصی را جوابگو باشد، نمیتواند برای کلیه اهداف کافی باشد بنابراین، برای ارائه سود دو دیدگاه وجود دارد که عبارت است از:
1- مفهوم واحد سود به نحوی که در برگیرنده اکثر اهداف باشد.
2- چندین رقم سود خاص به وضوح مشخص گردد تا دو رقم بتواند منظور خاص را تأمین کند.
هر دو دیدگاه دارای مشکلات و معضلات مربوط به خود است، هدف اصلی گزارشگری سود تهیه اطلاعات مفید برای افراد نیازمند به گزارشهای مالی است، اما برای درک بهتر، باید اهداف به طور مشخص بیان شود (قرنی،1389)
حساب سود واقعی یا صوری
سود شرکتهای سهامی تحت کنترل نزدیک مدیران تجاری ، سرمایهگذاران و مقامات دولتی است. روند این سودها نقش معناداری در تخصیص منابع و سرمایهگذاری ملی، در سطح نیروی انسانی و در سیاستهای اقتصاد ملی دارد. در نتیجه فرض ثبات ارزش پول، سود شرکتهای سهامی به صورت صوری گزارش میگردد (شباهنگ،1387).
در اندازهگیری سود شرکتها، تفاوتی بین سود و بازیافت هزینهها وجود دارد. یک شرکت تجاری فقط موقعی سود تحصیل میکند که ارزش کالاهای فروش رفته و یا خدمات ارائه شده آن مازاد بر منابع مصروفه در فرآیند کسب سود آن باشد.
در بند 47 بیانیه شماره 1 هیات استانداردهای حسابداری مالی بیان شده است که از سود میتوان برای ارزیابی سودآوری، توان پرداخت سود سهام، پیشبینی سودهای آتی و ارزیابی ریسک سرمایهگذاری در شرکت استفاده کرد. بنابراین، سود حسابداری مهمترین معیار سنتی ارزیابی عملکرد است اما این معیار دارای نقایصی است. سود حسابداری با استفاده از روشهای مختلف برای ارزیابی موجودی کالا، مخارج تحقیق و توسعه، استهلاک و ذخایر قابل دستکاری است. همچنین، در محاسبه سود حسابداری، هزینه سرمایه منظور نمیشود. برای رفع این ایرادات، معیار جدیدی به نام ارزش افزوده اقتصادی توسط جول . ام استرن 2 و جی . بنت 3 . استیوارت در سال 1989 برای ارزیابی عملکرد معرفی شد(کردستانی،1386).
بطور وضوح، مطالعات تئوری نمایندگی بارها تحت طبقهبندی مدیریت سود قرار گرفته از این رو، مدبربت شرکت تلاش دارد تا سود را تحت تاثیر قرار دهد برای:
1- ماکزیمم نمودن پاداشها
2- اجتناب از نقص شروط بدهیهای اوراق قرضه که از پرداخت سود سهام جلوگیری میکند
3- حداقل نمودن گزارش درآمد برای به حداقل رساندن دخالت دولت اگر موسسه قابلیت سیاسی بالائی داشته باشد .
تعریف پیشبینی
در فرهنگ لغت دو اصطلاح4 وجود دارد که به معنای پیشبینی یا پیشگوئی است. این دو اصطلاح گاه به معنای مشابه گاه با دو معنی متفاوت بکار میرود. در فرهنگ وبستر، به معنای برآورد کردن یا محاسبه چیزی از قبل5 و یا به معنای دانستن چیزی از قبل تعریف شده است(محمدی،1388).
در فرهنگ آریانپور، Forecasting به معنای حدس زدن وقایع آینده از علل و اسباب و قرائن موجود وPrediction به معنای پیشگوئی، گفتن حوادث قبل از وقوع آنها تعریف شده است. با این حال برای هر دو اصطلاح از جایگزین فارسی پیشبینی و پیشگوئی استفاده شده است. برخی برای دو اصطلاح مذکور معنی یکسانی قائل نیستند برای مثال Forecasting را به معنای فرآیند برآورد رویدادهای آتی با استفاده از دادههای قبلی وPrediction را به معنای فرآیند برآورد رویدادهای آتی بر مبنای ملاحظات ذهنی به جای دادههای قبلی تعریف میکنند. با این تعریفPrediction زمانی انجام میشود که دادههای تاریخی دردست نیست و بر مبنای قضاوت تصمیمگیرنده وتجارب شخصی انجام میشود .
در علوم بازرگانی به مفهوم عام، این دو اصطلاح بجای یکدیگر بکار میرود. و به معنای پیشبینی اقتصادی یعنی محاسبات عینی به علاوه قضاوتهای شخصی میباشد. برای ایجاد درک متقابل از فرآیند پیشبینی لازم است به اهمیت هدف و صورتبندی پیشبینی به اختصار اشاره شود (محمدی،1388).
تعریف مسأله پیشبینی
برای تعریف مسأله پیشبینی، باید ازمسأله تصمیم شروع کرد. اطلاعاتی که از فرآیند پیشبینی حاصل میشود برای بهبود بخشیدن به فرآیند تصمیمگیری مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین ماهیت تصمیماتی که اتخاذ میشود بسیاری از ویژگیهای مورد انتظار سیستم پیشبینی را تعیین خواهد کرد. بررسی مسأله تصمیم باید کمک کند تا سؤالات زیر پاسخ داده شود :
چه چیزی پیشبینی میشود؟ عناصر زمانی پیشبینی چیست ؟ پیشبینی چگونه انجام میشود ؟ چه دقتی مورد نیاز است؟
1. هنگام تعیین « چیزی که پیشبینی میشود » متغیرهایی تعریف میشود که باید تجزیه و تحلیل و پیشبینی شوند. بدیهی است سطح جزئیات مورد نیاز، اهمیت بسزایی دارد. بسیاری از عوامل نظیر دسترسی به دادهها، دقت، هزینه تجزیه وتحلیل و ترجیحات تصمیمگیرنده، در سطح جزئیات مورد استفاده تأثیر دارند. در مواردی که انتخاب متغیرهای مناسب به روشنی امکانپذیر نیست میتوان راه کارهای مختلفی را آزمون کرد و راه کار دارای بهترین عملکرد را از میان آنها انتخاب کرد.
2. عناصر زمانی تصمیم شامل دوره پیشبینی، افق پیشبینی و فاصله پیشبینی است.
ـ دوره پیشبینی، واحد اصلی زمانی است که پیشبینی برای آن انجام میشود برای مثال پیشبینی سود هر سهم سال آینده.
ـ افق پیشبینی، تعداد دورههای آتی است که با پیشبینی پوشش داده میشود برای مثال پیشبینی سود هر سهم 5 سال آینده بصورت سالانه که دوره سالانه وافق پنج ساله است .
ـ فاصلهی پیشبینی، تواتری است که با آن پیشبینی جدید انجام میشود. اغلب فاصلهی پیشبینی و دورهی آن مساوی است. بنابراین پیشبینیها در هر دوره با استفاده از جدیدترین نیازهای دوره و اطلاعات جاری مورد تجدید نظر قرار میگیرند .
3. شکل مورد نیاز پیشبینی سومین ویژگیهای مسأله پیشبینی است معمولاً پیشبینی یکی از شکلهای زیر را به خود میگیرند.
ـ برآورد ارزش مورد انتظار متغیر به علاوه برآورد انحراف معیار خطای پیشبینی .
ـ دامنهای که با احتمال تعیین شده، شامل ارزش آتی واقعی خواهد بود .
4. دقت پیشبینی ـ که در مسأله تصمیم مورد نیاز است بر روی سیستم پیشبینی مورد استفاده اثر خواهد گذاشت. بهبود در دقت پیشبینی، عدم اطمینان را کاهش میدهد ولی بهبود اضافی ممکن است از دیدگاه اقتصادی توجیهپذیر نباشد. (محمدی،1388،23)
ویژگیهای كیفی سود
ویژگیهای کیفی سود شامل موارد زیر است:
1-پایداری سود
2-قابلیت پیشبینی سود
3-مربوط بودن سود به ارزش سهام
4-به موقع بودن سود
5-محافظه كارانه بودن سود
پایداری سود
سودی كه ناشی از فعالیتهای غیرعادی و غیرمترقبه نباشد از پایداری بیشتری برخوردار است. به عبارت دیگر قابلیت دوام و تكرارپذیری سود به عنوان پایداری سود تعریف میشود. تحلیلگران مالی و سرمایهگذاران در تعیین جریانهای نقدی آتی به رقم سود حسابداری به عنوان تنها شاخص تعیینكننده توجه نمیكنند، بلكه برای آنها پایداری وتكرارپذیر بودن سود گزارش شده بسیار مهم است. آنها پایداری بیشتر از رقم نهایی سود به اقلام تشكیل دهنده آن توجه میكنند. از دیدگاه آنها سود حاصل از اقلام غیرعادی و غیرمترقبه سود محتوای اطلاعاتی بیشتری دارد، زیرا اقلام تكرارپذیر سود معیار خوبی برای برآورد جریانهای نقدی آتی به حساب میآید. پایداری بالاتر سود مرتبط با ضریب بزرگتر متغیر سود در رگرسیون سود/ بازده است (حقیقت،1390).
قابلیت پیشبینی
قابلیت پیشبینی سود به توان پیشبینی سود از خودش گفته میشود این ویژگی كیفی سود توسط تحلیلگران مالی ارزشگذاری شده و از اجزای ضروری مدلهای ارزشیابی به حساب میآید. در چارچوب نظری هیات استانداردهای حسابداری مالی قابلیت پیشبینی به عنوان بخشی از ویژگی مربوط بودن مطرح شده و به شرح زیر تعریف شده است :
كیفیت اطلاعات كه به استفادهكنندگان كمك میكند تا احتمال پیشبینی صحیح نتایج گذشته یا حال را افزایش دهد.
انجمن حسابداری آمریكا در بیانیه تئوری حسابداری چنین مینویسد :« درتدوین استانداردها معیار جامع، مفید بودن اطلاعات است». تقریباً بدون استثناء ادبیاتی كه در این زمینه وجود دارد موضوع مفید بودن را به تسهیل در تصمیمگیری مرتبط ساخته است. در اتخاذ تصمیم یكی از مهمترین نكات مورد توجه نتیجه تصمیم است كه به دلیل ارتباط نتیجه تصمیم به آینده تعیین نتیجه و پیامد تصمیم از طریق پیشبینی صورت میگیرد. بنابراین اطلاعات حسابداری برای اینكه بتواند در راستای تسهیل تصمیمگیری به سرمایهگذاران كمك كند، باید دارای توان پیشبینی باشد (کردستانی ، 1386).
مربوط بودن سود به ارزش سهام :
سود از جمله برترین شاخصهای اندازهگیری فعالیتهای یك واحد اقتصادی است. در گزارشهای مالی نیز تاكید ویژهای بر اطلاعات مربوط به سود وجود دارد. بنابراین سود گزارش شده باید در تعیین ارزش شركت به سرمایهگذاران كمك كند. در واقع باید نحوه محاسبه و گزارش سود طوری باشد كه دارای چنین ویژگی باشد تا بتواند این هدف را برآورده سازد. اصطلاحا باید سود مربوط به ارزش سهام باشد. آزمون مربوطبودن به ارزش سهام یكی از رویكردهای تعریف عملیاتی مربوط بودن و قابلیت اتكای مورد نظر هیات تدوین استانداردهای حسابداری مالی است. چون ارقام حسابداری (سود) در صورتی مربوط به ارزش سهام خواهد بود كه توان توضیح تغییرات بازده سهام را داشته باشد. در این صورت در ارزیابی سهام برای سرمایهگذاران مفید بوده و مربوط به تصمیمگیری خواهد بود. همچنین این ارقام به اندازهای قابلیت اتكا دارد كه در قیمت سهام منعكس شود(حقیقت،1390).
به موقع بودن سود
اطلاعات سود برای اینكه به تصمیم استفاده كنندگان مربوط باشد، باید در زمانی كه موثر واقع شود، در دسترس استفادهكنندگان قرار گیرد. به عبارت دیگر اطلاعات باید به موقع باشد. اگر اطلاعات مربوط به سود به موقع باشند، بازده مورد انتظار سرمایهگذاران نیز واقعی خواهد بود. از طرف دیگر هر چه اطلاعات در فواصل زمانی كوتاهتری گزارش شوند به دلیل بالا بودن سطح اطلاعات در دسترس سرمایهگذاران ریسك اطلاعاتی شركت پایین خواهد بود. همین نكته باعث كاهش ریسك كلی سرمایهگذاری در شركت و كاهش بازده مورد انتظار سرمایهگذاران خواهد شد. به موقع بودن سود به عنوان یك ویژگی كیفی مبتنی بر این ایده است كه سود حسابداری در صدد اندازهگیری سود اقتصادی است كه به عنوان تغییر در ارزش بازار سهام تعریف میشود. قدرت توضیحی سود در رگرسیون معرف به موقع بودن سود است. به موقع بودن بین بازده مثبت و منفی تمایز قایل نمیشود(حقیقت،1390).
محافظه كارانه بودن سود
محافظه كاری در حسابداری به عنوان تفاوت در تاییدپذیری لازم برای شناخت زیان تعریف شده است. منشاء محافظه كاری عدم اطمینان نسبت به آینده است. همیشه آینده در ابهام قرار دارد و به هیچوجه نمیتوان شرایط آینده را به طور دقیق برآورد كرد. در حسابداری دو منبع باعث پیدایش عدم اطمینان میشود. نخست معمولا حسابداری مربوط به واحدهای تجاری است كه انتظار میرود در آینده ادامه حیات داشته باشند. از آنجا كه اغلب این فعالیتها بر دورههای گذشته و آینده تخصیص داده میشوند در مورد منطق این تخصیصها بر مبنای میزان انتظار به آینده باید مفروضاتی را در نظر گرفت. اگر چه در مورد این تخصیصها برخی از مفروضات و انتظارات در دورههای بعد معتبر خواهد بود، ولی امكان دارد هیچگاه نتوان فرآیند تخصیص را كاملا مورد تایید قرار داد. دوم، اغلب محاسبات واندازهگیریها در حسابداری بر مبنای «ارزش پولی ثروت »تعیین میشود كه مستلزم برآورد مبالغ نامطمئن آینده است (حقیقت،1390).
محافظه كاری توانایی سود حسابداری برای انعكاس سود اقتصادی (بازده مثبت سهام) و زیان اقتصادی (بازده منفی سهام ) را نشان میدهد. تاكید محافظه كاری بر تمایز قایل شدن بین بازده مثبت و منفی سهام (سود و زیان اقتصادی )است. محافظهكاری از نسبت ضریب متغیر توضیحی سود (در رگرسیون سود/ بازده ) در بازده منفی بر بازده مثبت سهام بدست میآید. تركیب به موقع بودن و محافظه كاری معرف شفافیت سود به عنوان یك ویژگی كیفی مورد
