
میباشد. برآیند این عوامل، کاهش تولید برنج و نیاز به واردات بیشتر است که وابستگی کشور را در پی خواهد داشت. تولید برنج در کشور محصول رنج و مشقّت است و به گفتهی کشاورزان دارای هزینهی بالایی است، رنجی که سبب شده قشر جوان دیگر تمایلی به ادامه شغل آبا و اجدادی خود نداشته باشند. درسالهاي گذشته اراضي کشاورزي اين استان و به خصوص شاليزارها با خطر جدي تغيير کاربري رو به رو شدهاند و در نتيجه اين تغيير کاربري، سطح زير کشت برنج در اين استان بسيار کاهش يافته است. به تبع کاهش سطح زير کشت برنج، توليد اين محصول نيز کاهش يافته است[فاضل ساعتچی، 1389]. باید ریشههای این نارضایتی بررسی شود چرا که به گفته کشاورزان هزینهها سهم عمدهای از درآمدها را به خود اختصاص میدهند و میزان رفاه کشاورزان نسبت به سالهای دورتر به نحو چشمگیری کاهش یافته است. این شرایط به گونهای در حال رغم خوردن است که استان مازندران با دارا بودن شرایط آب و هوایی مناسب، میتواند با تولید هرچه بیشتر این محصول در جهت شکوفایی و خودکفایی بخش کشاورزی قدم بردارد و نقش بسزای در بالا بردن صادارت غیر نفتی و کاهش خروج ارز از کشور بازی کند. دراینجا پرسشی که سالیانی است در ذهن محقق وجود داشته این است که چرا نارضایتی کشاورزان هرساله بیشتر میشود؟، دآرمد حاصل از کشاورزی برای یک کشاورز سودآور میباشد یا خیر؟ .بررسی تحقیقات پیشین نشان داد که اکثر مطالعات انجام شده از جمله مقاله پیشگار و همکاران( Rafiee ,2011) در زمینه انرژی و تحلیل اقتصادی سطوح مختلف محصولات برنج در استان گیلان و مقالهی دکتر مرتضی نصیری و مقاله خانم کبری تجددی طلب در زمینهی بهبود میزان برداشت (بازده بیشتر در تولید)، کاهش میزان ضایعات در مراحل مختلف تولید و تبدیل، بررسی سیستم دستگاهها و ماشینآلات کشاورزی میباشد. در این پایاننامه ابتدا میزان اقتصادی بودن کشاورزی برنج بررسی و پس از مشخص شدن جایگاه برنج در اقتصاد مازندران و کشاورزان برنجکار، راهکارهایی در جهت سودآورتر کردن این فعالیت مهم ارائه میشود. در این راستا، معضلات و هزینههای غیرضروری حذف و راهکارهایی در جهت دستیابی به حداکثر میزان سودآوری ارائه شده است، تا در ابتدا رضایت کشاورزان را به همراه داشته باشد و سپس با افزایش تولید باعث افزایش اشتغال شود و در ادامه جایگاه مازندران را به عنوان یک قطب مهم تولید برنج در ایران و حتی در خاورمیانه بالا برده و در نهایت خودكفايي در توليد برنج و قطع واردات اين كالا حاصل شود و حتی گامی در جهت صادرات برداشته شود.
فصل 1
کلیات پژوهش
1-1- مقدمه
شاید بتوان گفت اولین امنیتی که باید به صورت زیربنایی برای هر کشوری توسط دولتمردان آن بوجود آید یا حفظ شود امنیت غذایی است که همین موضوع بر اهمّیت و جایگاه کشاورزی و تولیدکنندگان این بخش در سایر کشورها و از جمله کشور ما تاکید میکند. به عبارت دیگر، از قدیمالایام به علت اقلیم متنوع، بخش کشاورزی بخش پایهای و اساسی در کشورمان بوده، چرا که علاوه بر تولید پاک، ضرورت تأمین امنیت غذایی نیز در این بخش وجود داشته است. استان مازندران با توجه به موقعیت خاص اقلیمی تنوع آب و هوایی و برخورداری از باران سالانه و پراکندگی مناسب در محصولات مختلف و دشتهای وسیع از مناطق حاصلخیز و کشاورزی مرغوب برخوردار بوده و از دیرباز به عنوان یکی از پایههای اصلی کشاورزی و تأمین مواد غذایی در ایران مطرح میباشد و همواره یکی از قطبهای مهم در تولید برنج ایران بوده است، ولی در سالهای اخیر این فعالیت در استان مازندران به صورت مطلوبی رضایت کشاورزان را در پی نداشته است. عوامل مختلفي طي سالهاي اخير باعث شده که بخش کشاورزي مازندران رونق خود را از دست داده و سرمايهها غالبا از اين بخش خارج شده و به سمت بخشهای خدمات و واسطهگری انتقال يابد. در حدود 250 هزار هکتار از سطح کل مساحت استان مازندران به کشت برنج اختصاص داشته[3] و شاغلان بسیاری در استان، در بخش کشاورزي مشغول به کار هستند. به طور کلی اقتصاد مازندران قطع نظر از برخي فعاليتهاي محدود صنعتي و اقتصادي متّکي بر کشاورزي است و هنوز درصد زيادي از جمعيت اين استان زرخيز را کشاورزان ساکن در مناطق روستايي تشکيل میدهند که به امر زراعت و توليد فرآوردههاي کشاورزي اشتغال دارند. هنوز مازندران در توليد برنج رتبه اول کشور را دارا است و با اين وجود کشاورزي مازندران از توليد گرفته تا فروش آنها سيري پيچيده و پر نوسان دارد. به اعتقاد کارشناسان، با توجه به زيرساخت اقتصاد مازندران که متّکی به کشاورزی است و با توجه به جمعيت کثيری که در اين عرصه فعاليت دارند به نظر میرسد کمتر به ظرفيتها و نارسايیهای اين بخش و همچنين ضرورت تحول آن در يک نگرش سيستمي توجه شده است. بررسیها نشان میدهد عوامل مختلفی طی سالهای اخير باعث شده که بخش کشاورزی مازندران رونق خود را از دست داده و سرمايهها غالبا از اين بخش خارج شوند و به سمت ساير بخشها از جمله بخش خدمات و واسطهگری انتقال يابند. دلیل عمدهای که کشاورزان از فعالیت خود رضایت کامل ندارند این است که، درآمد حاصل از کشاورزی برنج در سالهای اخیر رو به کاهش نهاد و این روند هر ساله بیشتر نمود پیدا میکند، به طوری که اکثر کشاورزان از آینده شغلی خود نا امید هستند و به دنبال تغییر کاربری اراضی بخصوص در اراضی نزدیک به دریا میباشند. توسعه کشاورزی فرآیندی است که عوامل تغییرپذیری مانند شرایط محیطی و عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … بر آن تأثیر میگذارند. با توجه به این موضوع اگر به این مشکل به طور جدی رسیدگی نشود کشاورزی برنج در استان مازندران با خطری جدی رو برو میشود، چرا که با کاهش زمینهای کشاورزی میزان بیکاری نیز در این استان افزایش مییابد. متأسفانه در حاليکه همه مسئولان شعار زيبا و فريباي “کشاورزي محور استقلال” را زمزمه میکنند و علیرغم برنامههای موجود و کوششهايي که براي توسعه کشاورزی مازندران انجام ميگيرد، بايد گفت کشاورزي در اين استان محور بودن خود را از دست داده است. نمونه بارز اين مدعا اپيدمي تغيير کاربري غيرمنطقي و فروش گسترده بهترين اراضي زراعي توسط کشاورزان است. پس باید به دنبال راهکارهایی در جهت افزایش سودآوری بود. در این فصل پس از بیان مسأله پژوهش، به اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق پرداخته شده است. با مشخص کردن هدف پایاننامه و با ارائه سؤالها و فرضیهها، تلاش شده تا با پاسخهای قانع کننده، اولاً جایگاه کشاورزی برنج در اقتصاد مازندران تعیین شود و دوماًً روند سودآوری حاصل از کشاورزی برنج در یک دورهی 10 ساله (1382 الی 1391) بررسی شود. سپس با شناسایی عوامل هزینهزا در کشت برنج، به دنبال کاهش هزینهها بوده تا میزان سود کل حاصل از کشاورزی برنج افزایش یابد، و این امید برای یک کشاورز برنجکار به وجود آید که نسبت به آینده شغلی خود امیدوار باشد و احساس امنیت کند.
1-2- بیان مسأله
نقش کشاورزی در رشد و شکوفایی کشور بر کسی پوشیده نیست. بخش کشاورزی با تأمین غذای جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. برنج یکی از محصولات غذایی پیشرو در جهان است و بعد از گندم بعنوان مهمترين ماده غذايي محسوب ميشود(Bangura, 2011). سطح زیر کشت برنج کشور حدود ۵۶۴ هزار هکتار با متوسط تولید ۲۴۰۰ کیلوگرم(برنج سفید) درهکتارمی باشد(آمارنامههای محصولات كشاورزی و دامی، 182 الی 1391). با توجه به مصرف سرانه سالانه برنج، کمبود برنج موردنیاز مصرفی وجود دارد که از خارج کشور تأمین میشود. در این میان استان مازندران به عنوان بزرگترین تولید کننده برنج کشور شناخته میشود. جهت تولید برنج برای جمعیت بالای هفتاد میلیون ایران، نیاز به حجم گسترده ای از فعالیتها و صرف هزینههای زیادی است. اما ماحصل این همه تلاش و صرف هزینههای زیاد، نارضایتی کشاورزان، ضایعات فراوان، بیکاری بیش از پیش شالیکاران و مهاجرت آنها به شهر و تبدیل شدن زمینهای آنها به ویلاها و شهرکهای صنعتی است که دلایل این مشکلات ریشه در اقتصاد و مسائل اجتماعی و نبود اطلاعات کافی در مورد کشت اقتصادی این محصول میباشد. برآیند این عوامل کاهش تولید برنج و نیاز به واردات بیشتر است که وابستگی کشور را در پی خواهد داشت. تولید برنج در کشور محصول رنج و مشقّت است و به گفتهی کشاورزان دارای هزینهی بالایی است. رنجی که سبب شده قشر جوان دیگر تمایلی به ادامه شغل آبا و اجدادی خود نداشته باشند. درسالهاي گذشته اراضي کشاورزي اين استان و به خصوص شاليزارها با خطر جدي تغيير کاربري رو بهرو شدهاند و در نتيجه اين تغيير کاربري، سطح زير کشت برنج در اين استان بسيار کاهش يافته است، به تبع کاهش سطح زير کشت برنج، توليد اين محصول نيز کاهش يافته است(فاضل ساعتچی، 1389). باید ریشههای این نارضایتی بررسی شود، چرا که به گفته کشاورزان هزینهها سهم عمدهای از درآمدها را به خود اختصاص میدهند و میزان رفاه کشاورزان نسبت به سالهای دورتر به نحو چشمگیری کاهش یافته است. این شرایط به گونهای در حال رغم خوردن است که استان مازندران با دارا بودن شرایط آب و هوایی مناسب میتواند با تولید هرچه بیشتر این محصول در جهت شکوفایی و خودکفایی بخش کشاورزی قدم بردارد و نقش بسزای در بالا بردن صادارت غیر نفتی و کاهش خروج ارز از کشور بازی کند. به علل مختلف مثل فقدان روشهای گزارشدهی مناسب و مسائل خاص مربوط به فعالیتهای کشاورزی بخصوص محصول برنج، وجود یک سیستم مناسب بهاء تمام شده جهت پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی مدیران این بخش لازم و ضروری است. در اینجا پرسشی که سالیانی است در ذهن محقق وجود داشته این است که چرا نارضایتی کشاورزان هرساله بیشتر میشود؟. دآرمد حاصل از کشاورزی برای یک کشاورز سودآور میباشد یا خیر؟. پس باید ابتدا به تعیین میزان اقتصادی بودن کشاورزی برنج پرداخته شود و پس از مشخص شدن جایگاه برنج در اقتصاد مازندران و کشاورزان برنجکار به دنبال راهکارهایی در جهت سودآورتر کردن این فعالیت مهم بود. معضلات و هزینههای غیرضروری حذف شده و راهکارهایی در جهت دستیابی به حداکثر میزان سودآوری ارائه شود تا در ابتدا رضایت کشاورزان را به همراه داشته باشد و سپس با افزایش تولید، باعث افزایش اشتغال شود و در ادامه جایگاه مازندران را به عنوان یک قطب مهم در تولید برنج در ایران و حتی در خاورمیانه بالا برده و در نهایت خود كفايي در توليد برنج و قطع واردات اين كالا حاصل شود و حتی گامی در جهت صادرات برداشته شود(فاضل ساعتچی، 1389)..
1-3- اهمّیت و ضرورت تحقیق
امنیت غذایی بعنوان حساسترین مقوله و مهمترین موضوع بحثهاست. با توجه به اهمّیت امنیت غذایی، برای اولین بار سال 2007 در سازمان ملل روزی به نام روز برنج نامگذاری شده است(پایگاه خبری بولتن نیوز، 1387). برنج دومين غذاي اصلي اكثريت مردم جهان بوده و بيش از 90 درصد آن در آسيا توليد و مصرف ميشود. جمعیت جهان رو به افزایش است به طوری که پیشبینی شده است جمعیت جهان درسال 1995 تا سال 2020 ، از 6000 میلیون نفر به 7500 میلیون نفر افزایش یابد(Kelemu & Mahuku & Etc, 2003). افزايش جمعيت، ضرورت توليد هرچه بيشتر محصولات كشاورزي از جمله برنج را در صدر برنامهها و فعاليت دولتها و متخصصين قرار داده است. منابع تولید در جهان روز به روز در حال کاهش ولی جمعیت رو به افزایش است که این یک چالش جدّی و از مهترین مباحث جوامع امروزی است. کشاورزی مهمترین فعالیت اقتصادی در جهان است، زیرا این بخش توانسته است یک سوم کل خشکیهای روی زمین و 45% جمعیت شاغل را به خود اختصاص دهد(Bienvenido,O.Juliano). همچنین کشاورزی بخش اصلی فعالیت در اقتصاد اکثر کشورهای درحال توسعه میباشد و توسعه اقتصادی در این کشورها ارتباط نزدیکی با توسعه کشاورزی آنها دارد(انجمن علمی حسابداری دانشگاه پیام نور ری، 1393). بخش کشاورزی یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی و به اعتبار ارزش افزوده تولیدی، اولین بخش اقتصادی کشور به شمار میرود(شاکری و موسوی،1382)
