
شرايط محيطي ياري رسانند.
بالابردن ظرفيت و تواناييهاي فناوری اطلاعات و ارتباطات تا بدين ترتيب موجب افزايش دسترسي و استفاده از شبكهها و خدمات پستي شود.
بهرهگيري از فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور افزايش دسترسي به دانش كشاورزي، مبارزه با فقر، و حمايت از محصولات بومي، و دسترسي به دانش مرتبط با كشاورزي بومي.
توسعه و اجراي كاربردهاي زمامداري اينترنت بر اساس استانداردهاي همگاني در جهت افزايش و ارتقای سيستمهاي زمامداري اينترنت و افزايش كاربردپذيري ميان آنها (در تمامي سطوح). كه اين از يك سو موجب دسترسي بيشتر به اطلاعات و خدمات در مورد زمامداري اينترنت ميشود و از سوي ديگر به ساخت شبكههاي فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه خدمات ياري ميرساند كه همه جا، در هر زمان و براي هر كس با هر امكانات مهيا باشد.
حمايت از نهادهاي آموزشي، علمي و فرهنگي كه شامل كتابخانهها، بايگانيها و موزهها است؛ آن هم با توجه به نقش اين نهادها در گسترش و فراهم كردن دسترسي برابر و آزاد به مطالب متنوع و گوناگون و نيز حفظ و نگهداري از اين مطالب (از جمله مطالب ديجيتالي) كه موجب حمايت از آموزش رسمي و غير رسمي، تحقيقات و نوآوري ميشود. به ويژه حمايت از كتابخانهها با توجه به نقش خدمات رساني همگاني آنها در فراهم كردن زمينهي دسترسي آزاد و برابر به اطلاعات و نيز با توجه به نقش آنها در ارتقا سوادآموزي فناوری اطلاعات و ارتباطات و ارتباطات ميان جوامع به ويژه جوامعي كه بهره اندكي از خدماترساني دارند.
افزايش توانمندي جوامع در تمامي كشورها به منظور پرورش زبانهاي محلي يا بومي.
تقويت كيفي و محتوايي اينترنت در سطح ملي، منطقهاي و بينالمللي.
تشويق به استفاده از رسانههاي سنتي و جديد به منظور افزايش دسترسي جهاني به اطلاعات، فرهنگ و دانش براي تمامي مردم، به ويژه اقشار آسيب پذير و مردم كشورهاي درحال توسعه؛ و از آن جمله تشويق به استفاده از راديو و تلويزيون به منزله رسانههايي آموزشي.
تاكيد مجدد بر استقلال، تنوع رسانهها و آزادي اطلاعات كه شامل تدوين و توسعه قانونگذاريهاي داخلي (بنابر مقتضيات) ميشود.
تشويق موكد از موسسات و كارآفرينان فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه و تدوين فرايندهاي توليديِ مبتني بر دوستي با محيط زيست به منظور به حداقل رساندن آثار زيانبار استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و توليدات آنها و نيز كاستن از ضايعات آنها بر انسان و محيط.
ادغام سياستها و ضوابط نظارتي، خود نظارتي و ديگر سياستها و ضوابط مفيد در حمايت از كودكان و نوجوانان در برابر سوءاستفاده و استثمار، و ادغام اين سياستها و ضوابط در برنامههاي عملي ملي و استراتژيهاي اينترنتي.
تشويق به توسعه شبكههاي پژوهشي پيشرفته در سطوح ملي، منطقهاي و بينالمللي، به منظور افزايش تشريك مساعي در علم، تكنولوژي و آموزش عالي.
تشويق به انجام خدمات داوطلبانه، در سطح يك جامعه كوچك، به منظور به حداكثر رساندن اثرات توسعهاي فناوری اطلاعات و ارتباطات.
تشويق به استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور افزايش راههاي كاركردن، از جمله كار از راه دور كه منجر به بازدهي بيشتر و اشتغالزايي ميشود.
بهبود سيستمهاي هشدارِ بهموقع بلايا از طريق همكاري فني و افزايش ظرفيت و توانمندي كشورها (به ويژه در كشورهاي در حال توسعه) در استفاده از ابزارهاي فناوری اطلاعات و ارتباطات براي هشدار بهموقع، مديريت و ارتباطات اضطراري، و از آن جمله پخش هشدارهاي قابل فهم براي افراد در معرض خط است.
در دسترس قراردادن سرويسهاي مشاوره براي كودكان، و ضرورت توجه و نياز به بسيج منابع مناسب و تدابير مقتضي. از همين رو شماره تلفنهايي بايد در نظر گرفته شود كه به آساني به خاطر سپرده ميشوند، از تمامي تلفنها قابل شمارهگيري باشند و هزينهاي دربر نداشته باشند.
ديجيتالي كردن دادههاي تاريخي و ميراث فرهنگي که به نفع نسلهاي آتي است.
2-7 جمعبندي
براي كساني كه تحت تأثيرهای برخاسته از تكنولوژيهاي عصر اطلاعات قرار گرفتهاند اين نكتهاي ترديد ناپذير است كه تكنولوژيهاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي بر كيفيت زندگي آنان نقشي انكارناپذير دارند. اين تأثيرگذاري با مخاطره و اميد همراه است و كاسته شدن از ميزان مخاطرات بر اميدها خواهد افزود
مهار نيروهاي بازار، تضمين دسترسي به اطلاعات و بهرهوري بهينه از آن، حفظ تفوق ملي، حفظ تنوع فرهنگي و زباني و بهرهوري اقتصادي از جمله مقولاتي است كه برخورد درست و توام با برنامهريزي ميتواند كفه اميدها را در اين عرصهها سنگينتر كند، و اين كفه سنگينتر نميشود مگر آنكه يك برنامه اقدام پويا در دست باشد.
به نظر ميرسد يك نگاه ملي الزاماً يك نگاه سختافزاري نميتواند باشد و به عبارت بهتر صرف تجهيز به تكنولوژيهاي عصر اطلاعات جوابگو نيست. آنچه به نام شكاف ديجيتال شهرت يافته ابداً مفهوم محض سختافزاري ندارد. هر ملتي ميتواند براي جامعه اطلاعاتي دو صورت قائل شود، صورت توليد و صورت مصرف.
سختافزارها هم قابليت توليد و هم قابليت مصرف دارند. قابليت مصرف زماني بالاتر ميرود كه بينش در عرصه نباشد. مأموريت زدگي و نشاندن مأموريت39 به جاي بينش40 بسيار دردسرساز است و تجهيز شدن بدون بينش همان غلبه مأموريت بر بينش است و در واقع مثل اين است كه همه لباس پوشيده و شال و كلاه كرده باشند، اما مشخص نشده باشد كه كجا ميخواهند بروند.
این نكتهاي بسيار مهم است كه “فرهنگ” را “اطلاعات” بدانيم و به عبارت بهتر قدر ارزش فرهنگي اطلاعات را بدانيم و اين مهمترين رويكرد در هر نقطه اتصال عرصه ملي به جامعه اطلاعاتي جهاني است. اگر برخورد با اطلاعات به عنوان محور اصلي جامعه اطلاعاتي از زاويه ارزش فرهنگي صورت گيرد، نفع ملي و مصالح ملي براي هر ملتي بيمه خواهد شد. اگر قدر و ارزش فرهنگي اطلاعات دانسته شود و در برنامههاي ملي مربوط به جامعه اطلاعاتي لحاظ شود، آن وقت نه نيروي انساني بيبرنامه خواهد بود ونه فرصتهاي تجارت الكترونيك به مخاطره تبديل خواهند شد. شايد اين عبارات مانوئل كستلز گوياترين صورت اين موضوع باشد:
“نبردهاي فرهنگي، جنگهاي قدرت در عصر اطلاعات هستند… فرهنگ به عنوان منبع قدرت و قدرت به مثابه منبع سرمايه، سلسله مراتب اجتماعي نوين عصر اطلاعات را ميسازند”41
بنابراين، نتيجهاي كه از اين بحثها ميتوان گرفت، اين است كه اصطلاح “جامعه اطلاعاتي” يا اصطلاحات مشابه آن نظير “جامعه دانش” نميتوانند از لحاظ ايدئولوژيك مفاهيمي خنثي باشند. به عنوان نمونه جامعه اطلاعاتي مورد نظر اروپاييها متمركز بر ملاحظات بخش خصوصي است و جامعه اطلاعاتي گروه هفت عمدتاً بر سياستهاي مبتني بر ليبراليسم و پاسخ دهي اقتصادي به نيازهاي گلوباليستيسرمايه است. عدهاي حتي معتقدند كه نيروي ضربت تكنولوژيهاي اطلاعاتي و ارتباطي سازمان ملل هم عاري از بار ايدئولوژيك نيست و ملاحظات اعضاي شوراي امنيت در آن لحاظ شده است. نكته ديگري كه در اين زمينه مطرح است موقعيت و نيازهاي شركتهاي فراملي در فرايند نيل به جامعه اطلاعاتي است، آنها هم اصرار دارند تا در هر برنامهاي كه در اين زمينه تدوين ميشود، منافع خود را در نظر بگيرند.42
پس بنابراين، با دقت در مسائلي مطرح شده، متحملترين نتيجه ميتواند اين باشد كه جامعه اطلاعاتي يك مفهوم واحد همگاني نيست و از هر زاويه ملي متفاوتي كه به آن نگريسته شود، مفاهيم متفاوتي را به تصوير خواهد كشيد. اگر اين برداشت يك برداشت صحيح باشد، نتيجه دوم اين است كه مفهوم جامعه اطلاعاتي فقط كاربرد و به كارگيري تكنولوژيهاي مدرن اطلاعاتي و ارتباطي نيست، بلكه هر كاربردي بايد پاسخدهنده به دو نياز مهم باشد: توسعه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي و ارتقاي وضعيت انسانها از جنبه حقوق انساني در فضاي ارتباط و توسعه شبكه.
براي تبديل اطلاعات به دانش و سپس تبديل دانش به خرد در سطوح ملي، مأموريت نمايندگان كشورها در اجلاس جهاني سران در باره جامعه اطلاعاتي مأموريت آساني نيست. آنها بايد در اين تريبون جهاني ريشههاي فقر و توسعه نيافتگي را در صورت مدرن آن يعني شكاف ديجيتال تبيين كرده و با ارائه ديدگاهها و برنامههاي عميق و عملي، مفهوم جامعه اطلاعاتي را از طريق پركردن شكافهاي عميق ديجيتال معنا كنند.
فصل سوم: آمادگی الکترونیک
3-1 مقدمه
آمادگی الکترونیک مفهوم نسبتاً جدیدی است که انگیزه ایجاد آن سرعت بالای نفوذ اینترنت در جهان و پیشرفتهای وسیع در زمینه استفاده از فناوری اطلاعات در کسب و کار و صنعت بوده است.43 مفهوم آمادگی الکترونیک به منظور ایجاد یک چارچوب یکپارچه برای اندازهگیری وسعت و عمق شکاف دیجیتالی موجود بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، در اواخر دهه 1990 ایجاد شد. در طول چند سال گذشته تعداد زیادی مدل ارزیابی آمادگی الکترونیک توسعه داده شده است. به طور سطحی هر کدام از این مدلها میزان آمادگی اقتصاد یا جامعه را برای سود بردن از جامعه اطلاعاتی و تجارت الکترونیکی نشان میدهند. اما با یک بررسی دقیقتر، مدلها تعاریف، اهداف و استراتژیهای متفاوتی از آمادگی الکترونیک دارند و از روشهای مختلفی برای ارزیابی استفاده می کنند.44 اولین تلاشها برای تعریف آمادگی الکترونیک در سال 1998در پروژهای با نام پروژه خط مشی سیستمهای کامپیوتری45 صورت پذیرفت. که در آن اولین ابزار برآورد و اندازهگیری آمادگی الکترونیک با نام راهنمای آمادگی در دنیای شبکهای46 توسعه پیدا کرد.
پس از توسعه اولین ابزار آمادگی الکترونیک، ابزارهای آمادگی الکترونیک دیگری توسط سازمانهای تحقیقاتی، آکادمیها و شرکتها و اشخاصی که در حوزه کسب و کار و تجارت فعالیت داشتند، ارایه شد. برخی از سازمانهای پیشرو در این امر عبارتند از47:
سازمان بین المللی مک کانل که یک شرکت مشاوره است با ابزاری به نام “آمادگی؟ شبکه. حرکت48”
مرکز توسعه بین الملل49 دانشگاه هاروارد با ابزاری به نام شاخص آمادگی شبکهای50
واحد هوشمداری نشریه اکونومیست51 توسط ابزار رتبهبندی آمادگی الکترونیک52
کنفرانس ملل متحد در رابطه با تجارت و توسعه53 با شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات54
برنامه توسعه سازمان ملل55 با شاخص دستیابی به تکنولوژی56
گروه موزاییک57 با چارچوبی برای اندازهگیری و تخمین گسترش اینترنت58
به طور کلی همه ابزارهای آمادگی الکترونیک، بخشهایی از پدیده آمادگی الکترونیک را در سطوح مختلف بررسی میکنند اما تفاوت اصلی آنها در تعریفی است که از آمادگی الکترونیک ارایه میدهند و شاخصهایی است که برای اندازهگیری آن به کار میبرند.
برخلاف تفاوت در تعریف آمادگی الکترونیک توسط ابزارهای مختلف، این ابزارها به طور میانگین میزان توسعه زیرساخت، ارتباطات، دسترسی به اینترنت، کاربردها و خدمات، سرعت شبکه، کیفیت دسترسی به شبکه، قوانین فناوری اطلاعات و ارتباطات، برنامههای توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، منابع انسانی، سواد کامپیوتری و سایر موارد مرتبط را اندازهگیری میکنند.59
برای بررسی مدلها و ابزارهای موجود میتوان سوالاتی مطرح کرد که با جواب دادن به این سوالات تفاوت میان این مدلها و نقاط تمرکز آنها مشخص میشود. این سوالات شامل موارد زیر میشوند:
هدف ابزار چیست؟
چه چیزی اندازهگیری شده است؟
آمادگی الکترونیک چگونه تعریف شده است؟
اندازهگیری چگونه انجام شده است؟
نتیجه به دست آمده چیست؟
آیا این ابزار به طور عملی به کار گرفته شده است؟
چه سازمان، نهاد یا شخصی ابزار را ایجاد کرده است؟
3-2 راهنمای آمادگی برای زندگی در دنیای شبکهای
این راهنما توسط CSPP در سال 1998 ایجاد شده است. این ابزار برای کمک به افراد و مجامع است تا مشخص کنند چقدر برای زندگی و سهیم شدن در دنیای شبکهای آمادگی دارند. این راهنما میزان نفوذ و یکپارچگی فناوری اطلاعات و ارتباطات در خانهها، مدارس، کسب و کارها،
