
شاخصهای به دست آمده در آن، شاخصهایی از نقشه عمل جامعه اطلاعاتی استخراج گشته است.
در مرحله بعد، شاخصهایی که در دو مرحله قبل استخراج شدند، با یکدیگر ادغام شدهاند و در پرسشنامهای مورد نظرسنجی خبرگان قرار گرفتند. در گام بعد پرسشنامهها با استفاده از روشهای آماری تحلیل و آنالیز شدهاند که در نتیجه آن وزن شاخصهای مدل به دست آمده است و با استفاده از آن مدل نهایی تدوین شده است. در نهایت نیز بر اساس این مدل پیشنهادهایی به سیاستگذاران داخلی ارایه شده است. مراحل این پژوهش در شکل 1-1 نشان داده شده است.
فصل دوم: جامعه اطلاعاتی
2-1 مقدمه
جامعهاي را كه در آن كيفيت زندگي، گستره دگرگوني اجتماعي، و توسعه اقتصادي بهگونهاي روزافزون به اطلاعات و بهرهوري از آن متكي است جامعه اطلاعاتي ميگويند10.
در اين جامعه، استانداردهاي زندگي و الگوهاي كار و فراغت، نظام آموزشي، و فعاليتهاي اقتصادي و بازرگاني از پيشرفت اطلاعات و دانش فني تأثير ميپذيرد. نشانه اين امر، توليد رو به گسترش كالاها و خدمات مرتبط با اطلاعات و اشاعه آنها از طريق حلقه گستردهاي از رسانهها، بهويژه فنآوريهاي چندرسانهاي الكترونيكي، و بهطور كلي غلبه فنآوري اطلاعات در امر ذخيره، پردازش، و انتقال اطلاعات است.
جامعه اطلاعاتي جامعهاي وابسته به خدمات اطلاعاتي رسانههاي همگاني است و با آهنگي سريعتر از ديگر جوامع و با سلطه بيشتر بر اندوختههاي علمي و تجربي پيش ميرود. در چنين جامعهاي، ارتباطات عامل واقعي انتقال براي ايجاد تحول در افراد به منظور دستيابي به اطلاعات است و ارزشهاي اطلاعاتي عامل تعيينكننده در توسعه جامعه محسوب ميشود.11
2-2 تاريخچه
از دهه 1970 در غرب، به ويژه در كشورهاي پيشرفته، تحول عظيمي در حوزه اطلاعرساني صورت گرفته است. در دهه 1980 رايانه وارد كارخانهها و ادارات شد، تشكيلات اقتصادي داراي بخش اطلاعرساني گرديد، و داد و ستدهاي جهاني به صورت شبانهروزي از طريق شبكههاي ارتباطي سرعت بيشتري يافت. در دهه 1990، افراد با ساعات كار كمتر، بازدهي بيشتري را ارایه دادند و كارهاي اداري به سمت بينيازي از كاغذ پيش رفت.12 آلوين تافلر13 در كتاب موج سوم، تمدن بشر را متأثر از سه موج عمده دانسته است كه با هر موج تاريخ تمدن وارد فصل نويني ميشود. اكنون، با شكوفايي صنعت الكترونيك و رايانه، بشر وارد عصر اطلاعات شده است.
در دوران حاضر، عامل رشد اقتصادي، سرمايه، نيروي انساني، يا مواد خام نيست بلكه دانش و انديشههاي جديد است. به همين سبب، بسياري از صاحب نظران بر اين باورند كه جامعه جديد با جامعه صنعتي تفاوتهاي آشكار دارد و برخي آن را جامعه فراصنعتي نام نهادهاند.14
2-3 ويژگيهاي جامعه اطلاعاتي
صاحبنظران علم اطلاعرساني ويژگيهاي متعددي از جامعه اطلاعاتي و ظواهر آن ارایه دادهاند كه مهمترين آنها
ويژگي تکنولوژیک؛
ويژگي اقتصادي؛
ويژگي شغلی؛
ويژگي مكاني؛ و
ويژگي فرهنگي
هستند.15
2-3-1 ويژگي تکنولوژیک
نخستين خصيصه در اين گروه، تشكيل رسانههاست كه نظامي فراگير، جامع، و گسترده را به همراه آورده و كاملاً مسلط بر حيات انسان است؛ و اين خود تركيبي از فنآوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي، رايانه، دورنگار، چاپگر، ويدیو، ماهواره، تلويزيون، و جز آن است. ويژگي ديگر اين نظام دو سويه بودن آن است كه مخاطب را از وضعيتي منفعل خارج ميكند و بهطور مؤثر در فرايند ارتباط شركت ميدهد. رشد انديشه، پيدايش حق اظهار نظر، و حق رأي در نتيجه تمرين برخورد فعّال و مسئولانه در زمينههاي اجتماعي از آثار ارتباط دوسويه است كه نتايج سياسي و فرهنگي بهدنبال دارد.
خصيصه ديگر اين فنآوري پويايي است. يعني ارتباط از هرجا، يا هركس، و در هرحال امكانپذير است،كه نمونه آن تلفن همراه است. تبديل پذيري، خاصيت ديگر اين نوع رسانههاي ارتباطي است. امروزه، به راحتي ميتوان پيامها را از صورتي به صورتي ديگر تبديل كرد. اتصالپذيري نيز خاصيت ديگري است؛ يعني هر وسيله ارتباطي را ميتوان به وسيله ارتباطي ديگر متصل كرد و ارتباط ميان مسافتهاي دور را برقرار ساخت. سرانجام، جهان شمول بودن از مهمترين خصوصيات وسايل ارتباطي نوين است؛ به اين معني كه شبكهها به تدريج سراسر سياره زمين را پوشش ميدهند و مرزهاي سياسي را در مينوردند. فنآوريهاي اطلاعاتي امكان ميدهند كه طراحي و ساخت كالا با بهترين كيفيت و كمترين زمان به طور خودكار انجام پذيرد و خط توليد چنان انعطافپذير گردد كه به راحتي بتوان، با خط توليد واحدي، چند نوع كالا توليد كرد.16
2-3-2 ويژگي اقتصادي
رويكرد اقتصادي به نقش روزافزون اطلاعات در فرايند توليد، توزيع، و مصرف، به ويژه در زمينه نوآوري و رقابت اشاره دارد. جامعه اطلاعاتي نوع جديدي از تقسيم كار را مطرح ميكند و در نتيجه مشاغلي از ميان ميرود و مشاغل جديدي پديد ميآيد، و البته ساختار اقتصادي، ناگزير، خود را با حوزههاي تازه هماهنگ ميكند. در اين جوامع، اطلاعات منبعي اقتصادي تلقي ميگردد. سازمانها براي افزايش كارآيي خود بر استفاده بيشتر از اطلاعات تأكيد ميورزند تا نوآوريها تقويت گردد، موقعيت اقتصادي و رقابتطلبانه آنها بهبود يابد، و سبب ارتقاي كيفيت ابزارها و خدمات شود.
در دهه 1960، انتقال تدريجي اقتصاد كالايي به اقتصاد اطلاعات آغاز گرديد و اطلاعات و تشكيلات آن، تبديل به مهمترين منبع توليد ثروت جوامع شد، بهگونهاي كه برخي اقتصاددانان، اقتصاد را به بخشهاي اطلاعات اوليه، اطلاعات ثانويه، و غير اطلاعاتي تقسيم كردند.17 در بخش اطلاعات اوليه، همه كالاها و خدماتي كه اطلاعات را فراهم كرده يا مربوط به جمعآوري، پردازش، و توزيع اطلاعات و بازارهاي مربوط است جاي ميگيرد. اين بخش، نه تنها صنايع ميكروالكترونيك، ارتباط، و فرهنگ را در بر ميگيرد، بلكه انواع گستردهاي از كالاها و خدمات را نيز شامل ميشود. بخش اطلاعات ثانويه شامل فعاليتهاي اطلاعاتي محدودتر، مانند فعاليتهاي تحقيق و توسعه، برنامهريزي، كنترل، بازاريابي، و بايگاني اطلاعات توليدشده توسط بخش دولتي براي مصارف داخلي و خارجي و كليه فعاليتهاي اطلاعاتي صنايع خصوصي و مؤسسات آموزشي است كه با بازار داد و ستد ندارند.
اقتصاد اطلاعات نشان ميدهد كه توليد اطلاعات و فنآوريهاي اطلاعاتي سهم مهمي از توليد ناخالص ملي كشورهاي پيشرفته را به خود اختصاص ميدهد. به اين اعتبار، اگر سهمي از توليد ناخالص ملي يك جامعه كه صرف فعاليتهاي اطلاعاتي ميشود، نسبت به ساير فعاليتهاي اقتصادي بيشتر باشد آن جامعه را ميتوان “جامعه اطلاعاتي” ناميد.18
2-3-3 ويژگي شغلی
يكي از خصيصههاي مهم جوامع اطلاعاتي تغيير حرفهها و مشاغل است. هرگاه حرفهها در فعاليتهاي اطلاعاتي تمركز يابند به جامعه اطلاعاتي واردشدهايم. به بيان ديگر، در جامعه اطلاعاتي از كارهايي كه قدرت جسمي و مهارتهاي يدي را ميطلبد، مانند تراشيدن سنگ و يا زراعت بر روي زمين كاسته و به كارهايي با مهارت بالا مانند تعليم و تربيت، امور اداري، و كليه كارهايي كه اطلاعات را جهت انجام بهتر فعاليتها درخواست ميكنند، تبديل ميشود. امروزه، تنها اقليتي رو به كاهش از نيروي كار، در كارخانه كار ميكنند و بازار كار به وسيله شاغلان بخش اطلاعات تسخير شده است. تغيير مشاغل و توزيع آنها مركز ثقل بيشتر نظريههاي معتبر در مورد جامعه اطلاعاتي است. دانيل بل در دهه 1960 ظهور جامعه “يقه سفيدها” (مديران و طالبان اطلاعات) و كاهش نيروي كار صنعتي و كارگران “يقه آبي” را عنوان كرد و پايان تضاد سياسي ـ طبقاتي، آگاهي گروهي بيشتر، و توسعه برابري جنسي را مطرح ساخت.19
چهارصد نوع حرفه را به عنوان نيروي كار اطلاعاتي بر شمردهاند، كه نخستين نوع شامل كاركناني است كه فعاليت اصلي آنان توليد و عرضه دانش و اطلاعات است، مانند دانشمندان، مخترعان، كتابداران، روزنامهنگاران، و نويسندگان. نوع دوم كاركناني را در بر ميگيرد كه اطلاعات را گردآوري، هماهنگ، و پردازش كرده و سپس به توزيع آن در ميان شركتها و متقاضيان اطلاعات ميپردازند؛ مانند مديران، منشيان، كارمندان، و كليه كارگران. نوع ديگر شامل كاركناني است كه با استفاده از دستگاهها و فنآوريهاي اطلاعاتي، فعاليت انواع ديگر را حمايت ميكنند؛ مانند كساني كه اطلاعات را وارد رايانه ميكنند، يا به نصب و تعمير تلفن، راديو، و تلويزيون ميپردازند. بدين ترتيب، تقسيمبندي نيروي كار اطلاعاتي و غيراطلاعاتي، بر اساس تخمين درجهاي از درگيري مشاغل با اطلاعات، تميز داده ميشود. گرچه تعيين اين كه دقيقاً چه كسي كارگر اطلاعاتي است و چه كسي نيست، خود، موضوع بحث انگيزي است، زيرا هر شغلي تا حد زيادي با شناخت و پردازش اطلاعات سر و كار دارد. اما پيدايش جامعه اطلاعاتي متّكي بر جنبه محوري دانش نظري، در مقابل دانش عملي است، و ميبايد آنهايي را كه داراي دانش نظري هستند از كارگران اطلاعاتي، يعني كساني كه تنها مجري انديشههاي نظريهپردازان محسوب ميشوند، متمايز ساخت.
دنياي امروز، هماهنگي ساخت و توليد در سطح جهان، برنامهريزي درون دولتها و ميان دولتهاي مستقل، و بازاريابي در همه قارهها را ميطلبد. اطلاعات براي اينگونه فعاليتها جنبه محوري دارد و، در نتيجه، مديريت اطلاعات نيز تبديل به ضرورتي اجتنابناپذير ميگردد.20
از ديگر مشخصههاي جوامع اطلاعاتي تأكيد بر آموزش است. گزارش يونسكو از كميسيون بين المللي آموزش براي قرن بيستويكم با نام “يادگيري: گنج درون” تأثير جامعه اطلاعاتي بر آموزش و پژوهش و برخي نتايج آن را مورد تأكيد قرار ميدهد.21 فنآوريها، بيترديد، اين امكان را فراهم آورده است كه آموزش از طريقي كه قبلاً امكانپذير نبود ارایه گردد. طيف وسيعي از رشتههاي تحصيلي به صورت صفحات فشرده و چندرسانهای در دسترس قرار دارند و مدارس و دانشگاهها، با استفاده از امكانات الكترونيكي، آموزش از راه دور را تجربه ميكنند.
2-3-4 ويژگي مكاني
در جامعه اطلاعاتي، شبكههاي اطلاعاتي نقاط دور دست را با يكديگر مرتبط ميكنند. اين شبكهها گروههاي مختلف سراسر جهان را در كمترين زمان ممكن و به بهترين شكل به يكديگر پيوند ميدهند و افراد ميتوانند دانش و تخصص خود را با يكديگر مبادله كنند، به مشاوره بپردازند، و خلاقيتهاي خود را شكوفا سازند. رشد سريع رسانههاي جديد اين امكان را فراهم آورده است كه اطلاعات مربوط به مبادلات بازرگاني، قيمت كالاها، فهرست پروانههاي ثبت اختراع، نوسانات ارز، و حتي چكيده مقالات مجلات علمي و فني تهيه و به صورت پيوسته به سراسر جهان ارسال گردد. شبكهها حتي سبب تجديد سازمان نظام مالي در دنيا شده و فروپاشي محدوديتهاي سنتي در زمينه بانكداري، خدمات مالي، و واسطهگري را به دنبال داشته است. مبادلات اقتصادي به شكل الكترونيكي و در حجم بسيار بالا حاصل رشد اين بخش بوده است.22
اهميت راهبردي اطلاعات، تأمين زيرساختهاي اطلاعاتي، رشد اطلاعات قابل مبادله و يكي شدن سراسري اقتصاد، همگي بر مركزيت شبكههاي اطلاعاتي – ارتباطي، و اتصال شهرها، مناطق، ملتها، قارهها، و سراسر جهان تأكيد دارد و اين تأكيد بيشتر بر گردش اطلاعات در مسير بزرگراههاي اطلاعاتي و الكترونيكي است.23 در حالي كه نخستين حركتهاي اقتصادي بازارها بر مبناي دوري و نزديكي در ساختار شهرها بهوجود آمد، امروزه اقتصاد بازار بر منطق ارتباطات الكترونيكي استوار شده و جغرافياي جديدي از مراكز پردازش و كنترل بهوجود آمده است. گرچه محدوديت فاصلهها كاملاً حذف نشده، ليكن كوتاه شدن زمان در ارتباطات، در واقع، براي شركتها، دولتها، و افراد حق انتخاب بيشتري فراهم ساخته است.
2-3-5 ويژگي فرهنگي
از لحاظ فرهنگي، دانش مبتني بر سرمايه ب
