
دانشجويان 120
شکل(4-41) توزيع فراواني پاسخگويان برحسب ميزان اختلال در تنظيم ساعت خواب و برنامههاي شخصي بدليل مزاحمت هماتاقيها 121
شکل(4-42) توزيع فراواني پاسخگويان بر حسب ميزان مزاحمتهاي ناشي از گوش دادن به ضبط و مواردي از اين قيبل توسط دانشجويان ديگر 122
شکل(4-43) توزيع فراواني پاسخگويان برحسب ميزان نگراني از افزايش رد و بدل شدن فيلمهاي مبتذل در خوابگاه 123
شکل(4-44) توزيع فراواني پاسخگويان بر حسب ميزان نگراني از رشد مدها و الگوهاي فرهنگ غربي در خوابگاه 124
شکل(4-45) توزيع فراواني پاسخگويان برحسب ميزان نگراني ازگسترش بي بندوباري در خوابگاه از طريق بلوتوث 125
شکل(4-46) توزيع فراواني پاسخگويان بر حسب ميزان احتمال سرقت از پول و وسايل شخصيام 126
شکل(4-47) توزيع فراواني پاسخگويان بر حسب ميزان نگراني از مزاحمت و تعرض دانشجويان ديگ مانند درگيري و نزاع و.. 127
شکل(4-48) به طور کلي در محيط خوابگاه چقدر احساس امنيت ميکنيد؟ 128
شکل(4-49) مقايسه ميانگين ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان مقطع کارشناسي با دانشجويان کارشناسي ارشدودکتري 133
شکل(4-50) مقايسه ميانگين ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان مجرد و متأهل 134
شکل(4-51) رابطه ميزان دينداري و ميزان مشکلات فرهنگي 135
شکل(4-52) رابطه ميزان سرمايه اجتماعي و ميزان مشکلات فرهنگي 137
چکيده
هدف اين پژوهش، بررسي مشکلات فرهنگي زندگي خوابگاهي دانشجويان پسر خوابگاههاي دانشگاه يزد در سال تحصيلي 90-89 بود. اين تحقيق با روش پيمايش انجام شده و براي تدوين چارچوب نظري تحقيق و مروري بر تحقيقات پيشين از روش کتابخانهاي (اسنادي) استفاده گرديده است. جامعه آماري در اين تحقيق، کليه دانشجويان ساکن در خوابگاههاي پسرانه دانشگاه يزد در سال تحصيلي 90-89 بودند که تعداد کل آنها 2460 نفر بوده که از اين تعداد، 345 نفر به شيوه تصادفي انتخاب شدهاند. ابزار مورد استفاده در اين تحقيق، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. ضريب آلفاي کرونباخ براي متغير مشکلات فرهنگي برابر 88/0 شده است. براي تجزيه و تحليل دادهها در سطح توصيفي از جداول يک بعدي، فراواني، درصد ستوني و ترسيم نمودار و در سطح استنباطي براي آزمون فرضيات از آزمون t، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل واريانس استفاده شد. نتايج نشان داد که مشکلات فرهنگي دانشجويان به طور معنيداري (000/0 = P) کمتر از متوسط بود. ميزان مشکلات فرهنگي در بين دانشجويان کارشناسي بيش از دانشجويان کارشناسي ارشد و دکتري (008/0 = P) و در بين دانشجويان مجرد بيش از دانشجويان متأهل (015/0 = P) بود.
واژگان کليدي: مشکلات فرهنگي، دانشجو، خوابگاه، کنترل اجتماعي، دينداري
فصل اول
کليات تحقيق
1 – 1 – مقدمه
مسأله ادامه تحصيل و رشد و ارتقاي علمي، يکي از نيازهاي رو به رشد جوامع امروز ميباشد که جوانان مستعد و پر تلاش را به سمت و سوي خود جذب کرده است. از آنجا که دانشگاهها در مراکز شهرهاي بزرگ قرار دارند و از طرفي تنوع رشتهها به حدي است که امکان ارائه آن در همهي دانشگاهها نيست، بلکه هر دانشگاهي تعداد معدودي رشته را ارائه مينمايد. چارهاي جزء ترک شهر و ديار نيست. در اکثر دانشگاهها، خوابگاههايي پيشبيني شده که محل استقرار دانشجويان غيربومي ميباشد و اين يعني زندگي با فرهنگهاي مختلف. آداب و رسوم و گويش و پوشش متفاوت خوابگاه را به محل تبلور و تظاهرانواع و اقسام فرهنگها و خرده فرهنگ تبديل ميکند (فروتن، 1389).
اگر دانشجوي غيربومي با فرهنگ محل تحصيل خود سازگار نباشد با محيط اجتماعي جديد ارتباط برقرار نمينمايد و در محدوده ارزشهاي شخصي خود زنداني ميشود و زمينه افسردگي روحي، افت تحصيلي و ناهنجاريهاي اجتماعي براي او فراهم ميگردد و اگر امکانات فرهنگي، تفريحي و ورزشي دانشگاه و شهر محل تحصيل کم باشد دانشجو نميتواند از اوقات فراغت خود استفاده مطلوب بنمايد در نتيجه زمينه بروز ناهنجاريهاي اجتماعي براي او فراهم ميگردد.
دانشجوي غيربومي کسي است که از منطقهاي به منطقهي ديگر براي ادامه تحصيل عزيمت مينمايد. بنابراين يک مهاجر محسوب ميگردد و هر شخص مهاجر متشکل از سه جزء نظام شخصيتي، فرهنگي و اجتماعي مرتبط است. نظام شخصيتي مهاجر با کنش فردي او ارتباط دارد و راهنماي کنشهاي فردي و رواني او است. نظام فرهنگي مهاجر متشکل از ارزشها، زبان، هنر و سبک زندگي او و راهنماي رفتارهاي او است و نظام اجتماعي مهاجر راهنماي او در زمينه حفظ الگوهاي گذشته، پذيرش الگوهاي جديد و اختصاص وسائل لازم براي رسيدن به هدفهاي مطلوب و اجتماعياش و مقابله او با جريانهاي اجتماعي مخالف است. يک دانشجوي غيربومي و مهاجر با اين سه نظام ارزشي شکل گرفته در محيط اجتماعي گذشته اش، در محيط اجتماعي جديد قرار ميگيرد و اگر ارزشهاي محيط اجتماعي قديم و جديد او با هم سنخيت نداشته باشند او نميتواند با محيط جديد به مبادله ارزشها بپردازد و با محيط محل تحصيل خود سازگار و همنوا گردد و اين عدم سازگاري باعث کشمکشهاي فکري در او ميشود و اگر شدت يابد باعث مشکلات فرهنگي و اجتماعي براي او ميگردد. دانشجوي غيربومي و مهاجر وقتي در منطقه محل تحصيل خود قرار ميگيرد ممکن است با فرهنگ وآداب و رسوم آن منطقه کاملاً آشنا نباشد و احتمال دارد که با فرهنگ آن منطقه سازگاري نداشته باشد. اين عدم سازگاري فرهنگي باعث ايجاد مشکلات فرهنگي و اجتماعي براي او ميگردد و اين مشکلات ممکن است در وضعيت تحصيلي، روحي و اجتماعي او تأثير منفي داشته باشد.
پژوهش حاضر که به منظور بررسی مشکلات فرهنگي زندگي خوابگاهي دانشجويان پسر خوابگاههاي دانشگاه يزد در سال تحصيلي 90-89 انجام شده در پنج فصل تدوین یافته است. فصل اول کلیات تحقیق است که در آن بیان مساله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، تعریف مفاهیم و … آورده شده است. در فصل دوم به بررسي مباني نظري مربوط به فرهنگ و انواع و اجزاي آن، مسائل فرهنگي، تعاريف فرهنگ، ارزشها، هنجارها، خرده فرهنگ، ارتباط فرهنگها و تبادل فرهنگي، مشکلات دانشجويان مهاجر، و نيز رهيافتهايي در اين زمينهها پرداخته میشود. فصل سوم را روششناسي تحقيق تشكيل ميدهد كه در آن مباحثي نظير تعريف نظري و عملياتي متغيرها، روش تحقيق، جامعه آماري، حجم نمونه، روش نمونهگيري و اعتبار و پایایی ارائه خواهد شد. فصل چهارم، تجزيه و تحليل دادهها است و در آن يافتههاي توصيفي و تبیینی خواهد آمد، بالاخره فصل پنجم، نتايج و پيشنهادات میباشد.
1 – 2 – بيان مسأله
ورود به دانشگاه در زندگي فرد واقعه مهمي محسوب ميشود، چرا که بر شغل، درآمد، روابط اجتماعي و احتمالاً انتخاب همسر او در آينده مؤثر واقع ميشود. اگرچه در گذشته ورود به دانشگاه در انحصار معدودي از برگزيدگان بود، در جهان معاصر، به دانشگاه نرفتن بيشتر يک قصور شخصي تلقي ميشود و ورود به دانشگاه با بهره هوشي فرد و پايگاه اجتماعي – اقتصادي خانواده او در ارتباط است. هر قدر که محصل داراي بهره هوشي بالاتري باشد و والدين او از رفاه بيشتري برخوردار باشند احتمال اين که او به دانشگاه برود بيشتر است. اعم از اين که دانشجو در يک دانشگاه بزرگ به تحصيل بپردازد، و يا در يک مؤسسه آموزش عالي کوچک، بيترديد محيط آموزش عالي افق ذهني او را گستردهتر ميکند و در نظام پيشداوريها و ارزشهاي اجتماعي مورد قبول او دگرگونيهاي به وجود ميآورد. صرف نظر از اين که علت، آموزش دانشگاهي به حساب آيد، و يا پختگي ذهن و يا صرفاً دوري بيشتر از خانواده، آن چه که قابل تعمق است تغييراتي است که در نگرشهاي اجتماعي دانشجو به وجود ميآيد (محسني، 1388).
از جمله عواملي که گسترش آموزش عالي را سبب گرديده است تبديل آن به يک معيار سنجش ارزش فرهنگي و اجتماعي است و اين هم در عرصه زندگي خانوادگي مشهود است و هم در عرصه ساختار اداري کشور. هم براي خانوادهها مهم است که فرزندانش تحصيلات عالي داشته باشند (حتي اگر از آن استفاده نکنند) و هم براي سازمانها، شرط احراز شغل براي بسياري از شاغلين، دارا بودن مدرک دانشگاهي است، گاهي بيآن که حقيقتاً ضرورتي داشته باشد. در مواردي هم دولتها از آموزش عالي به عنوان وسيلهاي جهت حفظ جوانان از آسيبهاي اجتماعي، دور نگاه داشتن آنها از بازار کار (که با مشکل مواجه است) و خلاصه ايجاد مشغوليت موقت براي آنها استفاده کردهاند (محسني، 1388).
يکي از امکانات و ويژگيهاي مهم دانشگاه، ارتباط و تعاملات افراد مختلف از فرهنگها و خانوادههاي متفاوت است. چنين فضايي بويژه در خوابگاهها باعث رشد تواناييها و مهارتهاي ارتباطي فرزندان ميشود که به اندازه درس دانشگاهي ارزش دارد. دانشجويان در بسياري از موارد، بهترين کمکها و حمايتها را چه در زمينه امور درسي و چه در زمينه مسائل و مشکلات ديگر از يکديگر دريافت ميکنند (نوري، 1389).
رفتن به دانشگاه چيزي بيشتر از رفتن به مدرسه است. سن جدايي و استقلال است. رفتن به دانشگاه، قدم مهمي در بزرگسال شدن است. پايان دبيرستان، پايان مدرسه، در واقع پايان کودکي است و شروع نمادين بزرگي است. دانشگاه فقط جايي براي يادگيري علم و دانش يا فن و حرفه نيست، بلکه راهي براي کشف زمينههاي مورد علاقه زندگي است. راهي براي يافتن خويش و ابعاد مختلف خويش است. سفري است که دانشجو در طي آن خود، مردم و جهان اطراف را کشف ميکند (نوري، 1389).
بزرگترين تغييري که در زندگي دانشجو رخ ميهد، حرکت وي به سوي استقلال است. در اين دوران، بسياري از وظايف و فعاليتهايي که توسط خانواده انجام ميشد، به تدريج توسط دانشجو انجام ميگيرد. دانشگاه و دوران دانشجويي، به فرد اين فرصت را ميدهد که به تدريج، با مديريت خود آشنا شود و مسؤليت در برابر خود را بپذيرد و به درستي آن را انجام دهد. آنچه دانشجويان به شدت به آن نياز دارنداين است که فرصت استقلال و رشد استقلال به آنها داده شود.
رشد ذهني، مذهبي و اعتقادي دومين تغيير در دانشجوست؛ آنها با عقايد، نظريات، تفکرات و ايدههاي متفاوتي آشنا ميشوند. همچنين، در دانشگاه، از آنان خواسته ميشود تا عقايد، نظرات و تفکرات مخصوص خويش را داشته باشند.
سومين تغيير رشد هويت و هويتيابي است؛ فرآيند هويت يابي، فرآيندي سرنوشتساز، تعيينکننده و دشوار است. اين فرآيند دردانشگاه به اوج ميرسد. چنان چه فرد اين فرآيند را به خوبي پشت سر بگذارد، ميداند که مسيرش در زندگي کدام است و سعي خواهد کرد که در اين مسير تلاش کند. هويت يابي، سفري اکتشافي است براي کشف خود، اهداف و آينده خويش.
و بالاخره رشد اجتماعي آخرين تغيير دانشجوست: دوستان و همسالان، ديدگاهها، عقايد و نظرات مشترکي دارند. مشکلات و مسائل مشترکي دارند. تجربيات دوستان و همسايگان بسيار مشترک است. درک و فهم دوستان و همسالان از يکديگر بيشتر از بزرگسالان است.
در فضاي دانشگاه که ساعتهاي زيادي از وقت جوانان در کنار يکديگر ميگذرد، اهميت دوستيها افزايش پيدا ميکند و در مورد دانشجويان خوابگاهي، اهميت دوستيها بيشتر ميشود. در واقع، دوستان و همسالان، به نوعي جايگزين خانواده ميگردند. زماني که يکي از دانشجويان بيمار است و دسترسي به خانواده ممکن نيست، اين دوستان و همسالان هستند که به پرستاري و مراقبت از يکديگر ميپردازند (نوري، 1389).
دانشگاه محل خردورزي، آموزش و يادگيري بسياري از مسائل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است که باعث ايجاد فرصتهايي براي پيشرفت و ترقي افراد ميشود و خوابگاه يعني محل سكونت موقت و خوابگاه دانشجويي محدودهاي از فضاي دانشگاه محسوب ميشود که براي سکونت و آرامش و تامين بهداشت رواني دانشجويان به همراه بهره مندي از ساير امکانات فرهنگي، رفاهي، فوق برنامه، تربيت بدني، مشاوره و راهنمايي، کتابخانه و تغذيه و بهداشت و درمان در حد مقدورات در نظر گرفته شده است و کليه مقررات انضباطي و اداري دانشگاه در آن حاکم است.
گسترش مراکز آموزشي و پذيرش دانشجو از مناطق مختلف باع
