
، اختلاف نظر با مدیریت درباره اصول و روشهای حسابداری، نشانههای احتمالی از سوء استفادههای مدیریت و سایر اعمال غیرقانونی مسئولان شرکت را با کمیته حسابرسی صریحتر مطرح کنند.
تماسهای کمیته حسابرسی با حسابرسان، اطلاعات به موقعی درباره وضعیت مالی شرکت و نیز اطلاعات لازم برای ارزیابی کارایی و درستکاری مدیریت را در اختیار هیات مدیره شرکت قرار میدهد (حساسیگانه و حسینی بهشتیان، 1381). در واقع، کمیته حسابرسی مسئول نظارت بر حاکمیت شرکتی، فرایند گزارشگری مالی، ساختار کنترل داخلی، عملکرد حسابرس داخلی و فعالیتهای حسابرس مستقل است و به نیابت از هیاتمدیره و از طریق اطمینانبخشی نسبت به پاسخگویی شرکت، از سرمایهگذاران حمایت میکند (رضایی و همکاران9، 2003).
این کمیته، جهت حفظ منافع سهامداران باید نگرش جستجوگرانهای برگزیند و قضاوتهای مدیریت را مورد سوال قرار دهد. از اینرو، ترکیب و ساختار کمیتههای حسابرسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از طرفی دیگر، ترکیب کمیته حسابرسی، محرک اصلی اثربخشی است(فریرا10، 2008). علاوه بر این، کمیته حسابرسی نوعی ابزار پاسخگویی است که نقش حیاتی در مدیریت مالی و محیطهای داخلی واحدهای تجاری بخش عمومی ایفا میکند. کمیتههای حسابرسی به طور فزایندهای جزء جداییناپذیر ساختارهای کنترلی و خطمشیهای راهبردی در بخش خدمات خصوصی و عمومی در نظر گرفته میشود (واندر نست11، 2008). در واقع کمیته حسابرسی باید به گونهای عمل کند که وظایفش، پاسخگوی تغییرات و نوآوری محیط تجاری و تجربیات امروزی باشد(کثیری، 1384).
2-3- تاریخچه کمیته حسابرسی
مقوله کمیته حسابرسی برای اولین بار در دهه 40 میلادی مطرح شد. نیاز اصلی به کمیته حسابرسی در دهه 70 میلادی به وجود آمد. از سال 2000 به بعد نقش این کمیته در حاکمیت شرکتها بیشتر اثر گذاشت. فروپاشی شرکتهای بزرگ نظیر انرون و ورلدکام از عوامل توجه به آن بود.
پیشینه کمیته حسابرسی در امریکا به سال 1940 میلادی برمیگردد. در این تاریخ، بعد از وقوع ماجرای تقلب مککسون رابین (McKesson Robbins)، سازمان بورس اوراق بهادار آمریکا به کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس نیویورک پیشنهاد کرد که حسابرسان مستقل را گروهی از مدیران غیرموظف هیئتمدیره شرکتها معرفی کنند و در مورد انعقاد قرارداد حسابرسی و تعیین حقالزحمه مربوط، با آنان به مذاکره بنشینند. سازمان از این گروه غیرموظف به عنوان کمیته حسابرسی یاد کرد. سپس در سال 1971، این پیشنهاد به تصویب سازمان بورس اوراق بهادار آمریکا رسید. سازمان بر این باور بود که وجود کمیته حسابرسی میتواند مناسبترین وسیله حمایت از منافع سرمایهگذاران شرکتهای سهامی عام به شمار آید.
به دنبال این موضوع، در سال 1978، بورس نیویورک تشکیل کمیته حسابرسی را برای کلیه شرکتهای سهامی عام پذیرفته شده در این بورس الزامی کرد. به تبعیت از این خط مشی بورس نیویورک، بورس آمریکا نیز تشکیل کمیته حسابرسی را برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس آمریکا توصیه کرد اما الزامی نساخت(باقرزاده، 1379). طبق آخرین تحقیقات، در بیش از 90 درصد شرکتهای بزرگ سهامی عام آمریکا کمیته حسابرسی تشکیل شده است.
کمیسیون بورس اوراق بهادار از سال 2003 میلادی شرکتها را موظف کرده تا در ترکیب کمیته حسابسی خود دست کم یک نفر را با تخصص مالی یا حسابداری به کار بگیرند و در صورت نبود عضوی با این ویژگی، موضوع را در یادداشتهای همراه صورتهای مالی افشا کنند(تختائی، 1390).
در ایران سالهاست که سازمان بورس اوراق بهادار پیگیر استقرار و پیادهسازی نظام راهبری شرکتی، به ویژه حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران است. سازمان مزبور پس از سالها تلاش در این زمینه، از جمله حمایت از پژوهشها، ترجمه و تدوین کتابها، مقاله و دستورالعملهای لازم این موضوع را که از ابتدای دهه 80 شروع شد و پس از اختلاس 3000 میلیاردی، به طور جدیتری پیگیری کرده است.
پس از تصویب دستورالعمل کنترلهای داخلی که در ابتدای آن چنین آمده است: … در راستای حمایت از سرمایهگذاران، پیشگیری از وقوع تخلفات و نیز ساماندهی و توسعه بازار شفاف و منصفانه… این دستورالعمل از تاریخ 16/2/1391 در 18 ماده و 2 تبصره به تصویب هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار رسید و رعایت مفاد این دستورالعمل از تاریخ ابلاغ آن(26/2/1391) برای ناشران پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران الزامی است. طبق ماده 10 دستورالعمل مذکور مدیران ارشد موظف به تشکیل کمیته حسابرسی(زیر نظر هیئت مدیره و مطابق با ضوابط سازمان بورس) و واحد حسابرسی داخلی شدهاند و در اجرای ماده 10 دستورالعمل یاد شده، نمونه منشور کمیته حسابرسی در سال 1391 شامل 14 ماده و 2 تبصره به تصویب رسیده که از تاریخ تصویب لازم الاجراست.
2-4- ضرورت ایجاد کمیته حسابرسی
افزایش موارد استفاده و شمار استفادهکنندگان اطلاعات مالی بنگاههای اقتصادی، به دنبال و در تداوم افزایش شمار شرکتهای سهامی و توسعه و رونق بازارهای سرمایه و پول، موجب استفاده از خدمات افرادی شد تا با رسیدگی به مدارک، اسناد و حسابهای یک بنگاه اقتصادی، هر گونه تقلب و سوء استفاده را کشف کرده و نسبت به صورتهای مالی تهیه شده توسط موسسه، بیطرفانه اظهارنظر کنند. از سوی دیگر، با توجه به اختیارات مدیریت، نیاز به افرادی احساس میشد تا قابلیت اعتماد روند گزارشگری مالی را نظارت کنند. بدین ترتیب، کمیته حسابرسی، متشکل از اعضای غیرموظف هیات مدیره ایجاد شدند و توانستند نقش بسیار مهمی در نظارت بر مسئولیت گزارشگری مالی مدیریت و حسابرسی مستقل صورتهای مالی بر عهده گیرند. (کارسلو و نیل12، 2000).
لیونیگستون13(2005) معتقد است کمیته حسابرسی، عملیات حسابرسی را انجام نمیدهد بلکه با تمرکز بر روی مسئولیتها و منابع مورد نیاز حسابرسی، انجام فرآیند حسابرسی را تسهیل میکند. همچنین، نقش کمیتهی حسابرسی در مدیریت ریسک نیز، بسیار بااهمیت است. ارزیابی ریسک، اغلب توسط یک کمیته حسابرسی موثر با تمرکز بر روی اهداف، فعالیتها و چارچوب کاری سازمان انجام میشود.
مسئولیتهای کمیته حسابرسی، شامل افزایش کیفیت سیاستهای حسابداری، کنترلهای داخلی و استقلال و اثربخشی نقش حسابرسان مستقل و کاهش تقلب و ریسک مالی و در نهایت افزایش کیفیت و به موقع بودن افشاهای مالی و سایر اطلاعات مهمی است که بازار سرمایه و سهامداران نیاز دارند. (شمشیر محمد و سوری14، 2001).
ویندارم و سونگ15(2004) معتقدند وجود کمیتهی حسابرسی به ایجاد ارتباط مناسب بین هیات مدیرهی شرکت و حسابرسان مستقل و حسابرسان داخلی کمک میکند. این کمیته، میتواند بر مدیریت ارشد شرکت نظارت کرده و به عنوان عامل بازدارنده در ممانعت از نقض کنترلهای داخلی توسط مدیریت، نقش موثری ایفا نماید.
کمیتهی حسابرسی به عنوان یک ابزار نظارتی، نقش با اهمیتی را در شرکت ایفا میکند. با توجه به این که سهامداران قادر به نظارت مداوم بر مدیریت نیستند، لذا این مسئولیت را هیات مدیرهی شرکت، از طریق تفویض مسئولیت نظارت بر فرایند گزارشگری مالی به کمیته حسابرسی، بر عهده میگیرد. (دیزورت و همکاران16، 2002).
در 28 سپتامبر 1998، کمیسیون بورس و اوراق بهادار، بورس اوراق بهادار نیویورک و انجمن ملی معاملهکنندگان اوراق بهادار، ایجاد کمیتهی بلوریبون را برای بهبود اثربخشی کمیتهی حسابرسی شرکتها اعلام کردند. این کمیته در سال 1999، در گزارش خود ده پیشنهاد ارائه کرد. پیشنهادهای کمیتهی بلوریبون را میتوان در سه گروه طبقهبندی کرد. گروه اول، شامل پیشنهادهای اول و دوم، بر روی استقلال کمیتهی حسابرسی متمرکز شده است. گروه دوم، شامل پیشنهادهای سوم تا پنجم، بر بهبود تاثیر کمیته حسابرسی تاکید میکند و گروه سوم، شامل پیشنهادهای ششم تا دهم، قصد بهبود روابط میان کمیتهی حسابرسی، حسابرسان مستقل و مدیریت سازمان(شامل مدیر حسابرسی داخلی) را دارد. (لاتیل و بوشونگ17، 2000)
کمیتههای حسابرسی، از طریق نظارت بر روند گزارشگری مالی، شامل سیستم کنترل داخلی و استفاده از اصول پذیرفته شدهی حسابداری و نیز نظارت بر عملکرد حسابرسی مستقل و حسابرسی داخلی، موجب میشوند که اشتباهات عمدی و سهوی در اندازهگیریهای حسابدرای و افشای موارد بااهمیت مالی و نیز کلاهبرداری و اعمال غیرقانونی مدیریت، کاهش یابد. (دیزورت و همکاران، 2003).
2-5- مسئوليت کميته حسابرسي
1) کنترلهای داخلی و مدیریت ریسک
اهم مسئوليتهای کميته حسابرسي نسبت به کنترلهای داخلی و مدیریت ریسک، به شرح زير است:
نظارت بر اثربخشی سيستمهاي کنترل داخلي شرکت شامل کنترل فناوري اطلاعات و حفظ امنيت آنها،
کسب اطمینان معقول از کفايت دامنه بررسي حسابرسان داخلي از نظام کنترلهاي داخلي شرکت،
کسب اطمینان معقول از اثربخشی فرآیند مدیریت ریسک مشتمل بر شناسایی، اندازهگیری، تجزیه و تحلیل، ارزیابی، مدیریت و نظارت بر سیستم مدیریت ریسک،
بررسی ارزیابی حسابرس داخلی از کنترلهای داخلی و اظهارنظر حسابرس مستقل نسبت به کنترلهای داخلی،
پيگيري اجراي توصيهها و رفع نقاط ضعف کنترلهاي داخلي که توسط حسابرسان داخلی و یا مستقل به کمیته گزارش میشود، و
ارائه گزارش کنترلهای داخلی به هیئتمدیره شامل ارزیابی و اظهارنظر نسبت به كنترلهای داخلی شرکتهای فرعی.
2)گزارشگري مالي
اهم مسئوليتهای کميته حسابرسي نسبت به گزارشگری مالی، به شرح زير است:
نظارت بر موضوعات با اهمیت گزارشگری مالی، قضاوتها و برآوردهای عمده، رویههای حسابداری عمده، نحوه افشا و انتخاب و تغییر در هر یک از آنها و افشای معاملات با اشخاص وابسته در گزارشهای مالی شرکت،
کسب اطمينان معقول نسبت به قابلیت اطمینان و به موقع بودن گزارشهای مالی شرکت،
کسب اطمينان معقول نسبت به رعايت استانداردهاي حسابداري و ساير مقررات در گزارشهای شرکت،
کسب اطمینان معقول از اینکه همه اطلاعات لازم برای تصمیمگیری هیئتمدیره در رابطه با گزارشگری مالی در اختیار آنان قرار گرفته است،
بررسی پیش نویس گزارشهای مالی شرکت قبل از تصویب توسط هیئتمدیره و همچنین پیشنهادهای حسابرس مستقل در خصوص اصلاحات آن.
3) حسابرسي داخلي
اهم مسئوليتهای کميته حسابرسي نسبت به حسابرسی داخلی، به شرح زیر است:
بررسي منشور و ساختار سازماني حسابرسي داخلي و اطمينان از کفايت ساختار مزبور و استقلال آن جهت ايفاي وظايف و مسئوليتهاي حسابرسي داخلي،
بررسی و ارسال برنامه سالانه واحد حسابرسی داخلی و کفایت منابع مورد نیاز آن به هیئتمدیره جهت تصویب،
نظارت بر اثربخشي و عملکرد صحیح حسابرسي داخلي طبق ضوابط و مقررات،
کسب اطمينان معقول از دسترسی واحد حسابرسی داخلی به منابع و اطلاعات مورد نیاز برای ایفای مسئولیتهای آن،
کسب اطمینان معقول از پيروي واحد حسابرسی داخلی از استانداردهاي داخلی لازمالاجرا یا بينالمللی مربوط،
بررسی گزارشهای حسابرسی داخلی و ارسال آن به هیئتمدیره شرکت حسب ضرورت،
کسب اطمينان معقول از ارائه يافتهها و توصيههاي مهم از سوي حسابرسان داخلي به مديريت و پيگيري اقدامات لازم،
برقراری امکان ارتباط آزاد و کامل مدیر واحد حسابرسی داخلی با کمیته حسابرسی،
پيشنهاد به هیئت مديره براي انتصاب، برکناري و تعيين حقوق و مزايا و پاداش مدیر حسابرسی داخلی،
تبصره: در صورت برونسپاری عاملیت حسابرسی داخلی، کمیته حسابرسی طرف، مبلغ و شرایط قرارداد خدمات حسابرسی داخلی را همراه با مدیر حسابرسی داخلی (یک نفر از افراد داخل شرکت)، به هیئتمدیره پیشنهاد میدهد.
بررسی صلاحیت و تواناییهای مدیر و کارکنان واحد حسابرسی داخلی.
4) حسابرسی مستقل
اهم مسئوليتهای کميته حسابرسي نسبت به حسابرسی مستقل، به شرح زير است:
پایش استقلال حسابرس مستقل و عدم تضاد منافع بالقوه آن با توجه به آیین رفتار حرفهای حاکم بر حسابرس مستقل،
بررسی کلیه شرایط قرارداد حسابرسی و تناسب حقالزحمه دریافتی
