
قديم مخاطب تنها در زمان هاي محدود امکان استفاده از برخي از برنامهها را داشت آن در شرايطي است که اکنون اين گونه نيست و مخاطب در لحظه اتفاق خبر ميتواند از آن موضوع آگاه شود.
5-6-2-2- از نظارت دبير تا بدون نظارت2
نظام دروازهباني که يکي از مهمترين کارهاي يک سردبير خبر است و برجستهسازي که از مهمترين کارهاي يک رسانه براي دستهبندي اخبار مهم روزانهشان است، اين روزها زير سايه تمرکز زدايي فضايي رسانه قرار گرفته است اين روزها مطالب برون حضور يک دبير خبري که تربيت اهميت خبرها را مشخص ميکند مطالب در سطح جهاني منتشر ميشوند و به راحتي کاربران نظرات خود را بر روي خبرها ميگذارند و گاه نظرها از خبرها بسيار مستمر هستند. ( ابراهیمی،1389: 6)
6-6-2-2- از کميابي به وفور3
در گذشته اين رسانه بود که محدوديت داشت اما حالا تنها اين وقت مخاطب است که داراي محدوديت شده است و فرصت ندارد که براي همه منابع وقت بگذارد.
1- paradigm:From periodicity to real time
2- paradigm:From editor-mediated to non-mediated
3- paradigm:From scarcity to abundance
7-6-2-2- از خطي به هايپرتکست1
هايپرتکست (وامتن) يعني نوشتن با لينک مطلب، در رسانههاي قديم ، متون به صورت خطي در اختيار مخاطب قرار ميگرفتند و مخاطب امکان گذاشتن لينک صفحه مورد نظر را در حي نوشتن نداشت اين درحالي است که در رسانه هاي جديد مخاطب ميتواند به راحتي از صفحهاي به صفحه ديگر برود و اطلاعات بيشتري را بدست بياورد و در ميان صفحات بچرخد.(همان،7)
8-6-2-2- از اطلاعات به دانش2
رسانههاي جديد مخاطبان با بهرهگيري از امکان کامنت ميتوانند مطالب منتشر شده را مورد بحث و بررسي قرار دهند و آنها را از يکسري اطلاعات منتشر شده به دانش ارزشمند و قابل استفاده درآوردند.
9-6-2-2- ازيک طرفه تا تعاملي 3
در رسانههاي قديم مخاطب به صورت يک طرفه با رسانه ارتباط برقرار ميکند و دريافت کننده مطالب است و مخاطب نمي تواند به صورت مستقيم از بازخورد رسانه ها بهرهمند شوند در حالي که در رسانههاي جديد اين گونه نيست و کاربران مي توانند به راحتي نظر خود را در پايين مطلب رسانهاي درج کنند و کاربران خود مي توانند مطلب توليد کنند و با کاربران ديگر ارتباط برقرار کنند. (همان،8)
1- paradigm:From linear to hypertext
2- paradigm:From data to know ledge
3- paradigm:From one way to interactivity
7-2-2 – ويژگيو کارکردهاي رسانههاي جديد
ظهور رسانه های جدید، ارتباطات بین مردم در سراسر جهان را افزایش یافته داده است و اجازه داده است مردم خود را از طریق وبلاگ ها، وب سایت ها، تصاویر، و سایر رسانه های نزديک تر نمايد.
صاحب نظران غربي، بر اين باورند که رسانه هاي جديد بستر ساز تحقق شتابان و بيوقفه پروسه تغيير اجتماعي در کشورها هستند. پيشرفت روزافزون و حيرتآور وسايل ارتباط جمعي در جهان و امکان دست يابي به تازهترين خبرها و گزارشهاي نوشتاري و شنيداري و تصويري از دورترين نقاط جهان و استفاده بهينه از رسانهها با ظهور رسانه هاي جديد در قالب شبکههاي اجتماعي بوجود آمده است. فناوري نوين ارتباطي در جهان، ايده موسوم به دهکده جهاني را تحقق عيني بخشيد و امروزه مخاطبان کنوني در جهاني زندگي ميکنند که در ديده تيزبين يکديگر قرار دارند.
با توجه به اهميت نقش رسانههاي جديد و رقابت جدي اين رسانه ها با رسانههاي سنتي و عملکرد آنها مويد اين موضوع است که رسانه هاي جديد در برخي از حوادث و رويدادها گوي سبقت را در خبررساني را از رسانههاي سنتي ربودهاند.
به اعتقاد دنيس مک کوئيل تکنولوژيهاي جديد عبارتند از:
ارتباطات تعاملي: دو طرفه بودن فرآيند ارتباطات1
جمعزدايي: گرايش به ارتباطات فردي2
ارتباط ناهمزمان: ارتباط دائم با پيامها3
تمرکززدايي: تاکيد بر پيام خاصي نيست4
استفاده از ظرفيت بيشتر: افزايش کانالهاي مجازي ارتباط و حافظه و ذخيره بيشتر5
حق انتخاب: انعطاف پذير6( ميري ، 1387: 2)
1-interactivitiy
2-Demassification
3-Acyncronic
4-Decentralization
5-Higher Capacity
6-Flexibility
8-2-2-جمع بندی از مباحث مطرح شده
1-8-2-2- کارکردهاي مثبت رسانههاي جديد
در حال حاضر استفاده از رسانه های جدید موجب شده است که تفاوت های زمانی وارتباط میان فردی برای مردم از طریق رسانه ها آسان تر و راحت تر شود .بنابراین مهمترین کارکرد رسانه ها عبارتند از:
کوچک شدن جهان:
امروز جهان ما، محدود به اخبار و اطلاعات نيست، بلکه به واسطه رسانه ها خبر هر حادثه هر چند کوچک در تمام سطح جهان نشر مييابد و جوامع بشري را تحت تاثير قرار ميدهد. به واقع رسانهها باعث بيداري و افشاگري وجدان جهاني شده اند.
توسعه آموزش:
امروزه دانستن و داشتن علم و معرفت در انحصار هيچ کس نيست. در دنياي ارتباطي جدید، آموزش همه جايي است. رسانهها از يک سو محتواي آموزشي را به جاي جاي جامعه برده و از سوي ديگر، از فاصله موجود ميان انسانها کاستهاند.
مشارکت مردم:
با ورود رسانهها به حريم انسانها وحدت و مشارکت مردمي نيز تعريف جديدی يافته است.
تکوين فرهنگ ملي:
در پرتو پيدايش رسانه ها ، همه افراد جامعه از زبان، هويت مشترک و آداب و عادات مشترکي برخوردار شدند، به عبارت ديگر يک نوع فرهنگ ملي شکل و تکوين يافت. با پيدايي دهکده جهاني، انفجار فضا و همسايگي ملل به ظاهر دوردست، بالطبع موجبات پيدايي و بسط فرهنگ جهاني نو و در پي آن تولد و تکوين انسانهايي ديگر را موجب ميشود.(تارنماي خبرگزاري صداوسيما،3شهريور1388)
ايفاي نقش اساسي در ايجاد نظم و امنيت عمومي:
از کارکردهاي مثبت و بسار مهم رسانهها، ايفاي نقش آنها در ايجاد نظم و امنيت عمومي است. امنيت عمومي مقوله اي مبتني بر وفاق ، همبستگي و مشارکت مردمي است که بر اثر افزايش فرهنگ و قدرت فهم جامعه مي توانند عامل قوام و استمرار آن باشند.
2-8-2-2- کارکردهاي منفي رسانههاي جديد
در مقابل آثار مثبت، رسانه ها کارکردهاي منفي هم در جامعه دارا هستند که به برخي از آنها اشاره ميکنيم.
سلطه جويي:
امروزه بسياري از قدرتهاي حاکم و استعمارگر با بهرهبرداري نادرست از رسانهها توانستهاند به اعماق جامعه راه يابند.
فرهنگ زدايي:
رسانه ها با استفاده از فناوريهاي پيشرفته خود قادرند در تمام عرصههاي ملي، منطقهاي و جهاني تجلي يابند.
مقاومت در برابر ارزشهاي اخلاقي و فرهنگي:
استفاده نابه جا از برخي رسانهها چون باعث ميشود بسياري از اقشار جامعه بويژه نسل جوان در برابر ارزشهاي اخلاقي و فرهنگي جامعه خود مقاومت کنند و خواهان نابودي و تخريب اين گونه ارزشها شوند. (حسنی، 1383، 250)
9-2-2 – ارتباطات و رسانه های سنتی
ارتباطات سنتی ارتباطاتی مستقیم ،رودرو و صمیمانه به شمار می روند و از آغاز زندگی انسان ها همراه وهمزاد آنان بوده است .
این نوع ارتباطات گرچه به دلیل گسترده و پیچیده شدن جوامع انسانی کارکرد گذشته خود را از دست داده اند اما هنوز از نفوذ و اعتبار خاصی برخوردارند زیرا به طبیعت انسانی و نیازهای عاطفی و معنوی او
نزدیک ترند .در عین حال ارتباطات نوین نیز هر جا براساس زیر ساخت های های ارتباطات سنتی شکل گرفته اند موفقتر و کارآمدتر بوده اند.
این نوع ارتباطات درگذشته وپیش از پیدایی وسایل ارتباطی جدید تنها وسیله اطلاع رسانی ،مبادله
پیام ها و برقراری ارتباط بین افراد و گروه های مختلف اجتماعی بوده اند و در جوامعی که به لحاظ پیشینه تاریخی دارای نظام منسجم وکارآمد ارتباطات سنتی بوده اند ،تامین نیازهای اطلاعاتی از طریق این شبکه برای مردم به نوعی فرهنگ و عادت تبدیل شده است.(فرقانی،1391: 9)
در کشور ما ارتباطات سنتی از دیرباز وپیش از ورود اسلام ،جایگاه و نقش موثری درفرهنگ این سرزمین داشته است بازارها ، قهوه خانه ها ،حتی جمع گرم وصمیمانه خانواده های گسترده ، مراکزی برای گذران اوقات فراغت ،اطلاع رسانی ،یادگیری و تبادل تجارب از این دست ارتباطات سنتی به شمار می آین که در ادامه مطالب اشاره ای به آن ها خواهد شد.
10-2-2- مهمترين ويژگيها و کارکردهاي ارتباطات سنتي
1-ارتباطات سنتي، عمدتاً ميان فردي چهرهبهچهره است و از عمق ، قدرت و تاثيرگذاري بيشتري بر مخاطب برخوردار است لذا دينداران و کساني که به دنبال مفاهيم ارزشي و معنوي عميقتري هستند، علاوه بر بهرهگيري از رسانههاي جمعي، از ارتباطات سنتي نيز بهره ميگيرند و دائماً اين مفاهيم را تعبير و تفسير ميکنند. شخصيت، خصوصيات فردي و رفتاري، صدا و حالات چهره و قيافه در ارتباطات سنتي، نسبت به ارتباطات نوين نقش تعيين کننده تري در موفقيت يا عدم موفقيت ارتباط دارد که اتفاقاً اين گونه ارتباطات غير کلامي در انتقال مفاهيم ديني و ارزشي اهميت بيشتري دارد. در ارتباطات سنتي از ابزارهاي تکنولوژيک و پيچيده يا استفاده نميشود و يا استفاده محدودي به عمل ميآيد ، بنابراين به طبيعت زندگي انسان نزديکتر و با ذات زندگي ديني سنخيت بيشتري دارد. واژگان و فرهنگ بيان در ارتباطات سنتي به فرهنگ توده بسيار نزديک است و معمولاً از فرهنگ نخبگان فاصله دارد.
2-منابع شبکه ارتباط سنتي کمتر از ارتباطات نوين با منافع هيئت حاکمه و بخش دولتي پيوند خورده و بنابراين از قيد نظارت، سلطه و توقعات اين بخش آزاد است و مي تواند در صورت لزوم افشاگري کند و واقعيت ها را بگويد اما در عين حال با سازمان دين و رهبران فکري پيوند خورده است .تعدد و تنوع و در عين حال غيررسمي بودن مراکز و نهادها و نيز ارتباط گران سنتي امکان اعمال کنترل و سانسور را برآنها کاهش ميدهد و لذا اغلب منجر به شکل گيري گفتماني خارج از محدوده رسانه هاي ارتباط جمعي جديد ميگردد که خود ميتواند رسانه هاي نوين را تحت تاثير قرار دهد.پيامهاي شبکه ارتباطات سنتي از حيث شکل و محتوا به زبان و درک مردم نزديکتر است و محتواي پيام هاي ارتباطات سنتي به طور عمده ريشه در فرهنگ، باورها، اعتقادات، ارزشها و هنجارهاي جامعه دارد به همين دليل راحتر و سريع تر جذب و پذيرفته ميشد چون ماهيت پيام هاي ديني بر اطمينان و اعتماد نسبت به صحت پيامها است اين امر از سوي مخاطبان راحتر مورد پذيرش قرار ميگيرد. (کاشاني،1390: 74-75)
3-چند منظوره بودن پايگاهها و نهادهاي ارتباطات سنتي: تبليغ در ارتباطات سنتي غالباً مستقيم و صريح صورت ميگيرد و از صفات ارزشي در آن به وفور استفاده ميشود افراد و اشيا در ارتباطات سنتي ممدوحاند يا مذموم مشروع يا نامشروع،سياه يا سفيد هستند و معمولاً حد وسط آن به ندرت وجود دارد.(فرقاني،1391: 127)
در برررسي نقشها و کارکردهاي ارتباطات سنتي اين نتيجه به دست ميآيد که شبکه ارتباطات سنتي نيز همانند رسانه هاي نوين از طريق سه گونه سازو کار بر افکار عمومي تاثير ميگذارند. اين سه زمينه عبارتنداز:
تقويت عقيده موجود
ساختن عقيده تازه
تغيير عقيده و گرايش به عقيده ديگري که با عقيده قبلي متفاوت و يا حتي متضاد است.
اما در عين حال مطالعات نشان ميدهد که ارتباطات سنتي عمدتاً به جاي تغيير عقيده بر تقويت و تثبيت عقايد تاکيد ميکند و در اين زمينه موفق تر از ساير زمينه هاست به طور کلي يکي از دلايل عمده تاثيرگذاري شبکه ارتباطات سنتي را مي توان در همسويي آن با حرکت فکري جامعه دانست. (همان،80)
11-2-2 – آشنايي با رسانههاي سنتي ديني :
ارتباطات سنتي به آن دسته از ارتباطات انساني گفته ميشود که متکي بر ارتباطات چهرهبهچهره بوده و پيش از ظهور وسايل ارتباط جمعي نوين، ارتباطات اجتماعي را محقق ساخته است.
