
از او بنىاميه و بنىالعباس با فتوا و بدون فتوا، صدها هزار نفر از مسلمانان را به بهانههاى واهى كشتهاند. از ابنتيميه درباره كسى كه اعتقاد داشته باشد، صحابه، حق اميرمؤمنان را غصب كردهاند، سؤال شد، وى در پاسخ فتوا داد كه جهاد با چنين طايفهاى واجب است: از شيخ الإسلام تقى الدين سؤال شد از كسى كه ادعا دارد به خدا، ملائكه، كتابها، پيامبران و روز قيامت ايمان دارد، اما در عين حال اعتقاد دارد كه امامِ برحق پس از رسول خدا، على بن ابىطالب است و پيامبر، به امامت ايشان تصريح كرده است، صحابه با ظلم، او را از حقش بازداشتند و آنها با اين كار كافر شدند. آيا كشتن آنها جايز است؟ آيا با اين اعتقاد كافرند يا خير؟ او جواب داد: سپاس پروردگار جهانيان را، علماى مسلمان اجماع دارند كه هر كس از پذيرفتن شريعتى از شريعتهاى اسلامى كه آشكار و متواتر است، امتناع كرد، كشتن او واجب است تا تنها دين خدا روى زمين باقى باشد. پس اگر بگويند كه نماز مىخوانيم و زكات نمىدهيم، يا نماز پنجگانه را مىخوانيم و نماز جمعه و جماعت نمىخوانيم و … يا بگويند كه همراه با مسلمانان با كفار نمىجنگيم و … از امورى كه مخالف با شريعت و سنت رسول خداست و مسلمانان بر آن اجماع دارند؛ به درستى كه جهاد با همه اين گروهها واجب است؛ همانطورىكه مسلمانان با مانعين زكات، خوارج، خرميه، قرامطه، باطنيه و ديگر طوايفى كه از هواى نفس و بدعتها پيروى مىكنند و از شريعت اسلام خارج هستند، جهاد كردند.278 در جاى ديگرى با زدنِ تهمتهاى فراوان به شيعيان، تصريح مىكند كه كشتن شيعيان، از كشتن خوارج ثواب بيشترى دارد: رافضىها، با اين حال مساجد را تعطيل كردهاند، همان مساجدى كه خداوند دستور داده ديوارهاى آن بلند و نام خداوند در آن برده شود. رافضىها، نه نماز جمعه را برپا مىكنند و نه نماز جماعت در مساجد مىخوانند. بر قبرهاى دروغين و غيردروغين مسجد مىسازند و آنها را براى خود حرم قرار دادهاند؛ در حالىكه رسول خدا لعنت كرده است كسانى را كه روى قبور، مسجد بسازند و امتش را از آن نهى كرده است. شيعيان، اعتقاد دارند كه بهجا آوردن حج در اين حرمها از بزرگترين عبادات محسوب مىشود، تا جايىكه بزرگان رافضه، حجِ اين حرمها را از حج خانهاى كه خدا و رسولش به آن دستور داده، برتر مىدانند. با اين توضيح روشن مىشود كه رافضىها از تمام گروههايى كه از هواى نفس پيروى مىكنند، شرورتر و حتى از خوارج نيز سزاوارتر به كشتن هستند، و به همين دليل در عرف عام شايع شده است كه مقصود از اهل بدعت، رافضه هستند. عوام بر اين باورند كه ضدّ سنى همان رافضىها هستند؛ زيرا آنها آشكارترين دشمنان سنت رسول خدا و شرايع دين ايشان نسبت به ساير فرقههاى اهل هوا هستند. همچنين هيچيك از خوارج، زنديق و غالى نبودند، در حالىكه در ميان روافض، زنديق و غالى به حدى است كه جز خداوند، ديگران از شمارش آن عاجز است. همچنين بيشتر ائمه آنها از زنادقه هستند و اظهار رفض مىكنند تا دين اسلام را از بين ببرند. خوارج از راستگوترين مردم و باوفاترين آنها به عهدشان هستند، اما رافضىها از دروغگوترين و پيمانشكنترين مردماند.279
– شيخ عبدالله بن جبرين كه فتاواى تكفيرى او را در فصل پيشين ملاحظه كرديد، در فتواى ديگر مىگويد كه چون شيعيان معتقد به توسل و استغاثه هستند، كشتن آنان جايز است:وى در پاسخ به اين سؤال كه: در شهر ما مرد رافضى هست كه شغلش قصابى است، اهل سنت او را مىآورند تا حيوانات آنها را ذبح كند. همچنين اهل سنت با اين شخص رافضى و رافضىهاى ديگرى كه در همين شغل هستند، تعامل مىكنند. بنابراين، حكم معامله با اين رافضى و امثال او چيست؟ حكم ذبيحه آنها چيست؟ حرام است يا حلال؟ پاسخ: ذبح كردن به وسيله رافضى و همچنين خوردن ذبيحه او حلال نيست؛ زيرا رافضىها غالبا مشرك هستند و على بن أبى طالب را در سختىها و مشكلات مىخوانند؛ حتى در عرفات، طواف و سعى. همچنين فرزندان آن حضرت را مىخوانند؛ همانطورى كه بارها از ايشان شنيدهايم. اين شرك بزرگ و ارتداد از اسلام است كه به سبب آن شايسته كشتن هستند.280
– القاعده، يكى از مشهورترين گروههاى تكفيرى است كه در سراسر عالم، مسلمانان و به ويژه شيعيان را قتل عام كردهاند. احمد فاضل يا همان أبومصعب الزرقاوى (كشته شده در ژوئن 2006)، پس از خروج از افغانستان به عراق آمد و رهبرى اين گروه را در اين كشور به عهده گرفت. وى در تاريخ 15 سبتامبر سال 2005 ميلادى در يك نوار ضبط شده، اطلاعيهاى را تحت عنوان «الحرب الشاملة على الشيعة الروافض أينما وجدوا؛ جنگ تمام عيار عليه شيعيان هر جا كه باشند» را در اينترنت پخش و جنگ علنى عليه شيعيان را اعلام كرد. اين مطلب به وسيله خبرگزارىهاى مجازى و نوشتارى به سرعت پخش و سبب شد كه در همان روزاول در يك بمبگذارى انتحارى در شهر كاظمين، 150 عراقى به شهادت برسند. نمونه آن را مىتوانيد در آرشيو روزنامه الدستور ببينيد.281
– عبدالله عزّام فلسطينىتبار،282 تئوريسين اصلى سلفيه جهادى و القاعده به شمار مىآيد و مهمترين فردى بود كه با قلم روان و بيان شيواى خود، خط و مشى فكرى نيروهاى جهادى را تعيين مىكرد. عزّام به جريان «اخوانالمسلمين مصر» وابسته بود و معتقد بود کشتن شیعیان واجب تر از جدال با یهودیان صهیونیستی اشغالگر قدس هستند.283
– بن جبرین یکی از مفتیان بزرگ وهابی سعودی در جواب این سوال که آیا به فقرای شیعه میشود زکات داد؟» شیعیان را کافر دانسته و پرداخت زکات به آنان را جایز ندانسته است.وی شیعیان را با اتهاماتی همچون: اعتقاد داشتن به تحریف قرآن، عمل نکردن به سنت پیامبر اکرم و روایات صحیح بخاری و صحیح مسلم، تکفیر صحابه، تکفیر اهل سنت و نجس دانستن آنان، حاضر نشدن در نماز هایجمعه و جماعت اهل سنت، اقتدا نکردن به اهل سنت در نماز های جماع، غلو در حق حضرت علی و فرزندان آن حضرت و ندادن صدقات به نیازمندان اهل نست تکفیر کرده و می گوید: کسای که به شیعیان زکات بدهند بری الذمه نیستند و باید دوباره زکات بدهند زیرا با دادن صداقت به شیعیان ، کسی را کمک کرده که کفر را تقویت می کند.284
– ابومصعب زرقاوی فرمانده پیشین شاخص نظامی وهابیان در عراق ، تشیع را مذهبی جدا از اسلام دانسته و شیعیان را با عناوینی همچون افعی، عقرب های حلیه گر، کافر ، دشمن حیله گر وشرور معرفی کرده و به اتهام پرستش قبر و طواف در اطراف قبور ائمه و تکفیر صحابه سب عایشه و جعل قرآن کریم، مشرک دانسه و دستور قتل آنان را صادر کرد.285
– «یاسین العجلونی، مفتی وهابی، اسارت زنان شیعه سوری از سوی تروریستهای وهابی در این کشور را مجاز دانست! العجلونی؛ در فتوایی که اعتراضات بسیاری را به دنبال داشت اعلام کرد: تروریستها بدون پرداخت مهریه و یا خواندن خطبه شرعی، مالک زنان شیعه سوری هستند. وی از طریق “فیس بوک” تروریستها را به تملک زنان علوی و حامیان اسد توصیه کرد».286
– «از شیخ عبدالرحمان براک مفتی سعودی استفتا شده:«هل یمکن ان یکون هناک جهاد بین فئتین من المسلمین »(ای :السنه مقابل الشیعه؟ ) آیا امکان جهاد میان اهل سنت وشیعه وجود دارد؟ وی پاسخ داده :..اگر اهل سنت دارای دولت مقتدری باشند و شیعه برنامه شرک آمیز خود را اظهار نمایند(مانند اعتقاد به وصایت علی بعد از پیامبر و مراسم عزاداری برای حسین و توسل به علی )در این صورت بر اهل سنت واجب است که علیه شیعه اعلام جهاد کرده و آنان را به قتل برسانند.». شیخ عبدالرحمن بن البراک: شماره فتوا: 18080 تاريخ فتوا: 26/11/1427 هـ.ق 2006-12-17 ميلادي
سوال:
حضرت! شيخ (عبد الرحمن بن البرّاک) ، سلام عليکم. يکي از برادران، تکفير رافضي هايي را که به اعمال شرک آميز چون استعانت و استغاثه از حسين و زيارت و حج ضريح ها مي پردازند، صحيح ندانسته است. اين برادر (با اينکه از من در طلب علم پيشقدم بوده) گفته تکفير عقيده شيعيان به معني تکفير عامّه جاهلانشان که به سبب امامانشان گمراه شده اند، نيست، بلکه اگر نصيحت شوند و برايشان حجت آورده شود و باز از عقيده فاسدشان برنگردند، آنگاه تکفير آنان واجب است، نظر حضرت شيخ چيست؟ آيا افراد جاهل آنان معذور از شرک مي باشند؟ جواب: رافضيان خود را شيعه مي نامند و ادّعاي دوستي آل بيت رسول الله (ص) را دارند، آنها بدترين طوايف امّت اسلامي هستند، مؤسس اين مذهب نامش عبد الله بن سبأ است که اصحاب سبئيه ياران افراطي او بودند که ادّعاي خدايي علي را کردند و اکنون مي بينيد که به امامانشان از ذريه علي مقام خدايي مي دهند، «اينان به اجماع تمام مسلمين کافرند».287
– «ناصر العمر» يكى از مفتيان كينهتوز وهابى در پاسخ به اين سؤال كه (خطر شيعيان براى اسلام بيشتر از يهود و نصارى است، براى نجات امت اسلام چگونه اين طايفه را ريشهكن كنيم؟) اين چنين پاسخ مىدهد: در ابتدا بايد بدانيم كه شيعيان جز با يك حكومت اسلامى جهادى ريشهكن نمىشوند، شيعيان بعد از برپايى حكومت اسلامى مذكور دو راه دارند: يا اين كه اسلام را بپذيرند! يا اين كه سر بريده شوند، اگر اصرار كردند بر مذهب خود باقى بمانند با آنها بايد چنين برخورد كنيد: اول) شيعيان را چون سر بريدن گوسفند، سر ببريد تا خون سر تا پاى آنها را فرا بگيرد، و چه منظره بديعى است زمانى كه تو مىبينى اجساد شيعيان در دريايى از خون شناورند و صداى امواج خون رافضى گوشهايت را نوازش مىدهد و جنازههايشان، چشمهايت را به وجد مىآورد.
دوم) زنان آنها را به اسارت ببريد و در ميان رزمندگان به صورت عادلانه تقسيم كنيد.
سوم) كودكان شيعه را به فراگيرى تعليمات اسلامى صحيح وا داريد و توحيد و عقيده را به آنها آموزش دهيد، آموزشهاى نظامى دهيد تا در فتوحات اسلامى از آنان استفاده شود.
چهارم) معابد و ضريحهاى شرك آلود شيعه را ويران كنيد.
پنجم) خانههاى آنها را تفتيش كنيد و كتابهاى شرك آلودشان از بين ببريد.
ششم) آنها را مجبور كنيد كودكان خود را با اسمائى مانند معاويه، يزيد و … نامگذارى كنند.
هفتم) روز عاشورا را جشن بگيريد و شيعيان را مجبور كنيد در آن شركت كنند.288
2ـ1ـ5ـ2. گفتار دوم: اقدامات تکفیریان علیه شیعیان
نظر به این که در مباحث قبل جنایات تکفیریان در سوریه و عراق و تخریب میراث فرهنگی و کشتار غیرنظامیان (عمدتاً شیعه) قبلاً توضیح داه شد جهت جلوگیری از اطاله نوشته صرفاً به گوشه ای از جنایات تکفیریان علیه شیعیان در پاکستان اشاره می نمایم.
1. در تاريخ 2003 7 4 ميلادى، در شهر كوئته و در مسجد جامع شيعه، نخستين حمله انتحارى، كه در آن 60 نفر از نماز گزاران شهيد و صدها نفر زخمى شدند.
2. حادثه مسجد على مرتضى، كراچى، 4 اكتوبر 2001 ميلادى هفت شهيد.
3. سانحه مسجد شاه نجف، شهر راولپندى 26 فوريه 2002 ميلادى، 10 نفر شهيد.
4. حادثه منتظر مهدى منطقه ملير، كراچى 22 فوريه 2003 ميلادى، 9 نفر شهيد
5. حادثه كيدت پولس، كوئته، 8 ژوئن 2003 ميلادى، 12 نفر شهيد،
6. سانحه اسپاركو كراچى، 3 اكتوبر 2003، 6 نفر شهيد،
7. سانحه عاشوراى كوئته، 2 نفر شهيد،
8. حادثه 2 مارس 2004، 45 نفر شهيد،
مجموعه مقالات كنگره جهانى جريان هاى افراطى و تكفيرى از ديدگاه علماى اسلام، ج4، ص: 746
9. سانحه مسجد حيدرى، كراچى، 7 مئى 2004 ميلادى، 19 نفر شهيد،
10. سانحه مسجد و امام بارگاه على رضا كراچى، 31 مئى 2004 ميلادى، 28 نفر شهيد،
11. سانحه مسجد زينبيه سيالكوت، 1 اكتبر 2004، 30 نفر شهيد،
12. سانحه مسجد كشميريان لاهور، 10 اكتبر 2004 ميلادى، 3 نفر شهيد،
13. سانحه برى امام اسلام آباد، 27 مئى 2005 ميلادى، 25 شهيد،
14. حادثه مدينهالعلم كراچى، 20 مئى 2005 ميلادى، 3 نفر شهيد،
15. سانحه عاشورا هنگو، 9 فوريه 2006 ميلادى، 35 شهيد،
16. سانحه كلكلته 13 اكتبر 2006، 13 شهيد
17. سانحه پيشاور، 27 جنورى 2007 ميلادى، 70 شهيد،
18. سانحه پيشاور، جنورى 2008 ميلادى، 12 شهيد
19. سانحه ديره غازى خان 5 فوريه 2009 ميلادى، 32 شهيد،
20. سانحه ديره اسماعيل خان 20 فوريه 2009 ميلادى، 30 شهيد،
21. سانحه چكوال 5 آوريل 2009 ميلادى 22 شهيد،
22.
