
امريکا به خروج از عراق، يک صفحه زرين در تاريخ اين کشور”506 دانستند.
بايد توجه داشت که قدمهاي بعدي کم کردن حضور غير محسوس نيروهاي اشغالگر در عراق نيز ميتواند برداشته شود؛ تثبيت فرايند برگزاري انتخابات و تسريع در رند دولت سازي و توسل به راهکارهاي دموکراتيک و سياسي که در عرف بينالملل پذيرفته شدهاند از مهمترين راههاي بازگرداندن مشروعيت به ملت عراق است که مراحل ديگر نيز به دنبال آن خواهد آمد. مجلس اعلاي اسلامي شيعيان عراق به رهبري عمّار حكيم در برنامه خروج امريكا از عراق در جايگاه “طراحان” حضور داشت.507
رهبران شيعي نسبت به امريکا ديدگاههاي کاملاً يکساني ندارند و نظرات گروههايي چون صدريون با ساير رهبران سياسي و مذهبي شيعي تفاوتي عمده دارد. اما در مجموع درخصوص موضوع حساس رابطه با امريکا و متحدان آن، سياستمداران شيعي عملگرايي قابل ملاحظهاي را از خود نشان دادهاند. اکثر شيعيان با اشغال و شيوه اعمال قدرت کنوني مخالف ميباشند؛ اما اکثر رهبران شيعي نياز به تداوم حمايت امريکا براي حفظ قدرت، ايجاد ساختار حکومتي جديد و سرکوب شورشيان را درک ميکنند.508 از اينرو، دغدغه اصلي شيعيان نهادينه کردن قدرت خود در ساختار سياسي جديد و استفاده از حمايتها و امکانات قدرت امريکا در اين راستا ميباشد. اين امر به معناي همکاري کامل با امريکا در تمامي حوزهها نيست، بلکه به نظر ميرسد جلوگيري از ايجاد تنش در روابط شيعيان با امريکا براي دستيابي به اهداف شيعي، نقطه اشتراک اکثر گروههاي شيعي عراق است. در ميان احزاب و گروههاي شيعي، مجلس اعلاي اسلامي داراي رويکردي ملايمتر و عملگرايانهتر در قبال امريکا است. حزب الدعوه داراي موضعي انتقاديتر است، اما اين گروه نيز از هرگونه ايجاد تنش و خصومت در روابط خود با امريکا اجتناب ميکند. گروه صدر تنها گروهي است که به صورتي آشکار داراي مواضع و جهتگيري ضد امريکايي است و اين رويکرد به درگيريهايي بين ارتش مهدي و نيروهاي امريکايي نيز منجر شده است. آيتالله سيستاني بهعنوان اصليترين رهبر مذهبي شيعيان عراق، با نگرشي بلند مدت و در نظر گرفتن منافع تاريخي جامعه شيعي، ضمن حفظ فاصله خود با امريکاييها، گروهها را به اجتناب از درگيري و تنش با امريکا و حفظ انسجام خود ترغيب ميکند.
مجلس اعلاي اسلامي
مجلس اعلاي اسلامي عراق که هماکنون تحت رهبري عبدالعزيز حکيم قرار دارد، از ابتداي اشغال عراق توسط امريکا سعي کرده است که در روند سياسي نقشي مثبت و سازنده ايفا کند، از ايجاد تنش بين خود و امريکا اجتناب نمايد و علاوه بر اين با استفاده از حضور نيروهاي امريکايي در اين کشور به روند حذف جريانهاي افراطي سني و بهويژه گروههاي تروريستي کمک کند. رهبران مجلس اعلاء از جمله شهيد آيتالله محمدباقر حکيم و عبدالعزيز حکيم بارها عنوان کردهاند که شيعيان بايد از تکرار اشتباهات تاريخي خود چون قيام در برابر انگليسيها در دهه 1920 بپرهيزند که به محروميت آنها از قدرت سياسي منجر شد. اين ديدگاه واقعگرايانه رهبران مجلس اعلا به مخالفت آنها با هرگونه اعتراض و فعاليت خشونتآميز در برابر امريکا منجر شده است و حتي آنها سعي کردند سپاه بدر، شاخه نظامي مجلس اعلاء را در قالب سازمان بدر بهعنوان نيرويي صلحجو و ميانهرو معرفي و آنها را در قالب نيروهاي امنيتي رسمي وارد کنند.509مجلس اعلاي اسلامي با رويکردي عملگرايانه و واقعگرايانه سعي دارد تا ضمن توجه به محيط سياسي ـ اجتماعي عراق و جامعه شيعي و روندهاي آن، از حمايتهاي امريکا براي ارتقاي جايگاه خود در سطوح قدرت در برابر سنيها از يک سو و ساير گروههاي شيعي چون صدريون از سوي ديگر استفاده کند. از اينرو، اين گروه همواره در تلاش است تا خود را نيرويي ميانهرو و منعطف نشان دهد تا بتواند از گرايش معکوس و حمايت امريکا از ساير گروههاي عراقي جلوگيري کند، اما در عين حال، مجلس اعلاء با هرگونه راهحل بيروني براي مشکلات عراق که به ناديده گرفتن نظرات و جايگاه شيعيان منجر شود به شدت مخالفت ميکند. در مورد حضور نيروهاي امريکايي در عراق، حکيم خواستار آن است که واشنگتن نيروهاي خود را از عراق خارج نسازد، بلکه به حکومت بغداد اختيارات بيشتري واگذار کند و در مبارزه با تروريسم (سني) به آنها کمک کند.510
گروه صدر
گروه صدر در قبال امريکا و حضور آن در عراق نسبت به ساير گروههاي شيعي ديدگاههاي متفاوتي دارد. اين گروه خواستار خروج نيروهاي امريکايي از عراق است و اين مخالفت تاکنون بارها و بهويژه در سال 2004 و 2008، به درگيري بين دو طرف منجر شده است. صدريون در اکثر حوزهها داراي ديدگاهي منتقد و کم انعطاف هستند و اين رفتار آنها را نه تنها در برابر امريکاييها، بلکه در نگاه اکثر بازيگران داخلي و خارجي عراق بهعنوان عنصري تهديدآميز و ضد ثبات جلوه داده است. رويکرد ضد امريکايي صدريون از عوامل متعددي ناشي ميشود. گروه صدر برخلاف ساير احزاب شيعي که داراي سابقه فعاليت و ساختار تشکيلاتياند و يا رهبران مذهبي چون آيتالله سيستاني که از مقام و مرتبه بالاي مذهبي برخوردارند، فاقد زمينههاي لازم براي طرح رهبري خود ميباشد، از اينرو، وي از ضديت با امريکا بهعنوان موضوعي براي طرح رهبري خود و همچنين ايجاد چالش در برابر ساير گروههاي شيعي بهرهبرداري ميکند.511علاوه بر اين، تشديد خشونتهاي فرقهاي در عراق و ناتواني دولت در ايجاد امنيت و همچنين احساسات ضد امريکايي بخشي از تودههاي شيعي، گرايش به گروههاي مخالف چون صدريون را افزايش ميدهد و اين امر به نو به خود بر تداوم رويکرد ضد امريکايي صدريون تأثير ميگذارد. بسياري از مردم شيعه عراق اين گروه را مستقل و ملي ميدانند. صدريون از ابتداي اشغال عراق با نيروهاي امريکا درگيريهايي داشتند، اما در سال 2007، مقتدا صدر اعلام کرد که نيروهايش اسلحههاي خود را به مدت شش ماه بر زمين ميگذارند و بعد از سپري شدن اين مدت، صدر با اعلام رضايت از بهبود شرايط امنيتي اين مدت را تمديد کرد. اما با وجود اعلام آتشبس از سوي گروه صدر، تلاش دولت مالکي براي خلع سلاح جيش المهدي و حمايت امريکا از نيروهاي امنيتي دولتي، براي مبارزه با جيش المهدي، بار ديگر منجر به آغاز مرحله جديدي از درگيريها و تنشهاي صدريون با دولت و نيروهاي امريکايي شد.
حزب الدعوه
حزب الدعوه که نوري المالکي بهعنوان يک از اعضاي ارشد آن هم اکنون پست نخستوزيري عراق را در اختيار دارد، داراي نگاه و رويکردي متفاوت از مجلس اعلا و گروه صدر است و با هر کدام از اين دو گروه داراي نقاط اشتراکي است. نوري المالکي و حزب الدعوه پست نخستوزيري خود را مديون حمايت صدريون در پارلمان اين کشور از آنها ميباشند و اين مسئله نوع نگاه و رويکرد آنها را در قبال امريکا بسيار متأثر کرد. اما به تدريج اختلاف نظرهاي عمدهاي در بين اين دو گروه در خصوص نحوه تعامل با امريکا ايجاد شد. با وجود همپوشاني نظرات صدريون و حزب الدعوه در بسياري از مسائل عراق، مالکي بر خلاف صدر بر خروج امريکاييها از عراق پافشاري نميکند و همانند حکيم از حضور نيروهاي امريکايي در جهت ايجاد امنيت و مبارزه با شورشيان سني استفاده ميکند. با وجود اين، حزب الدعوه همواره منتقد سياستهاي امريکا بوده است و در ابتدا مقابل برخي درخواستهاي امريکا چون خلع سلاح شبه نظاميان شيعي مقاومت کرده است.512 اما به نظر ميرسد که در مرحله کنوني، نوري مالکي به ديدگاه امريکاييها مبني بر خلع سلاح تمامي گروههاي شبه نظامي پايبندي نشان ميدهد. البته اعمال فشار امريکا بر حزب الدعوه در مواردي چون مخالفت با نخست وزيري جعفري و انتقاد از عملکرد ضعيف مالکي در برقراري امنيت، در نگاه انتقادي و توأم با مقاومت حزب الدعوه در قبال امريکا نقش داشته است. اما در مجموع، حزب الدعوه نيز با رويکردي پراگماتيستي به لزوم کاهش تنشها با امريکا براي نهادينه کردن قدرت شيعيان در عراق آگاه است. مداخله آشکار امريکا در روند سياسي عراق، تلاش براي محدوديت فعاليت شبه نظاميان شيعي، سياست تقويت گروههاي سني و شيعيان سکولار و انتقاد از عملکرد دولتمردان شيعي، از جمله اين سياستها است که باعث ميشود برخي شيعيان از سياست امريکا در اين کشور بهعنوان “خيانت دوم”513 عليه شيعيان، بعد از جنگ 1991 خليج فارس، ياد کنند و آن را تحت نفوذ و تأثير حکمرانان سني در اردن و عربستان بدانند.514 از اينرو، در رويکرد عملگرايانه اکثريت جامعه شيعي عراق در قبال امريکا براي کسب حمايت، عناصري از ترديد و ابهام نيز يافت ميشود
آمريکا و رويکرد آنها نسبت به قدرت يابي شيعيان عراق
آمريکا از آغاز جنگ عليه عراق تاکنون، به دليل اطمينان نسبت موفقيت سياستهاي خود به سازمان ملل و کشورهاي معترضي چون فرانسه، آلمان و روسيه اجازة مداخله در عراق نميداد و مواضع کشورهائي مانند ايران مبني بر لزوم پايان دادن هر چه سريعتر به اشغالگري و واگذاري قدرت به مردم عراق زيرنظر سازمان ملل را رد ميکرد. ولي اينک که مخالفتهاي فراگير در عراق آغاز شده است، رويکرد آمريکا در ارتباط با حل و فصل عراق پارادوکسيکال (متناقضنما) به نظر ميرسد.
نگراني آمريکا از قدرت يافتن شيعيان در عراق ناشي از احتمال نزديکي آنها به جمهوري اسلامي ايران، و نيز به خطر افتادن امنيت اسرائيل ميباشد. مقتدي صدر در خطبههاي نماز جمعه 14 فروردين ماه گذشته اعلام کرد که ما بازوي توانمندي براي دفاع از حماس و حزبا… در عراق خواهيم بود. سخنان سيد مقتدي صدر در ابراز همراهي با حماس و حزبا… لبنان، آمريکاييها را به شدت نگران کرده است و شايد عامل اصلي آغاز فشار بيشتر بر سيد مقتدي از سوي آمريکاييها باشد.
سعي آمريکا بر آن است که حتّيالمقدور در عراق انعطاف از خود نشان دهد و به همين دليل با مشاهدة فشار، رفتار خود را تغيير ميدهد. براي آمريکا عدم شکلگيري يک جنبش اعتراضي و فراگير شيعي يک اصل محسوب ميشود زيرا اين امر مشکلات و چالشهاي فعلي آمريکا در عراق را افزايش خواهد داد. وضعيت سياسي داخل آمريکا، با توجه به در پيش بودن انتخابات رياست جمهوري در سال جاري، سبب شده است تا چگونگي اوضاع در عراق به امري حياتي در دستگاه سياست خارجي آمريکا تبديل شود.
با وجود اينکه “جيف سيمونز” ميگويد: ” شيعيان مشکلات زيادي را رقم خواهند زد که مانع تلاشهاي آمريکا براي بازسازي جامع? عراق به عنوان يک جامع? دموکرات است”515 اما پس از سقوط صدام در عراق، آمريکائيان به شکل پيچدهاي به شيعيان وابستگي پيدا کردهاند. واشنگتن که به حمايت شيعيان نياز داشت، کنترل شيعيان بر عراق را تضمين کرد و اين بهايي بود که آمريکا از پرداخت آن خشنود نبود. نگراني امريکا از خود شيعيان عراق نيست بلکه از حاميان ايراني آنها هراسناک ميباشند516. گرچه شيعيان عرب عراقي همانند شيعيان ايراني نيستند اما چون دولت شيعي در عراق ممکن است به متحد ايران تبديل شود، اين نتيجه اي نبود که ايالات متحده آمريکا خواستار آن شود517. کارشناسان امور خارجه آمريکا معتقدند: “جامعه شيعيان عراق همواره به ايران امکان خواهد داد که در عرصه مسائل سياسي عراق نفوذ کند518.” بنابراين “نفوذ مرجعيت شيعه در عراق و تعامل مثبت ايران و عراق موجب شده است که آمريکاييها در عراق، همسو با انگليس، از سياست قديمي تفرقه بينداز وحکومت کن، براي ايجاد اغتشاش و جنگ رواني و رسانهاي در منطقه سود برند. تکرار واژه هايي چون (ظهور هلال شيعه) و (تجديد حيات حکومت شيعيان) در منطقه، فقط در راستاي ايجاد حساسيت ميان وهابيهاي سني و طيف تندرو معنا مييابد”519. دليل ادامه حرکتهاي تروريستي در عراق و عدم همراهي سنيها با ساير گروههاي اجتماعي عراق در فرايند دموکراسي شايد به اين خاطر است که “اکثريت شيعه قدرت انتخاباتي در خور توجهي دارند”. در واقع گروههاي مخالف دولتهاي جديد عراق که شيعيان، اکثريت کابينههايشان را تشکيل دادهاند با تحريک آمريکائيان معتقدند انتخابات آزاد زمينههاي نفوذ قابل توجهي را به ايران در مسايل سياسي عراق فراهم آورده است. روشن است مادامي که دو جامعه مذهبي موجود
