
امنيت سازمان ملل درباره اياد علاوي گفته بود: “با آنکه حزب سياسي وي مبتني بر دين نيست، اما خود او روابط خوبي با شخصيتهاي مهم ديني دارد و به رغم آنکه وي معروف به اقداماتي براي سرنگون کردن رژيم سابق است و براي آن کار نيز از خارج کمک ميگرفتند، اما در سال گذشته به شکل علني از رويکرد دولت موقت تأسيسشده به وسيله نيروهاي ائتلاف [اشغالگر] انتقاد کرد که چرا سياست طرد بعثيها را در پيش گرفته و چرا ارتش سابق عراق را به آن شکل منحل کردهاند. بيوگرافي او بحثانگيز است، اما نام وي تا جايي که به منصب نخستوزيري عراق مربوط ميشود، هيچ مجادلهاي را در عراق امروز برنميانگيزد.”
اهداف و استراتژيها
جنبش وفاق ملي عراق که در سال 1991 با هدف سرنگوني صدام تأسيس گرديد مدعي يک عراق يکپارچه و دموکراتيک است که فراتر از فرقهگرايي داراي روابط خوبي با همسايگان عرب و ارتش ملي قدرتمند باشد. اين جنبش همچنين خواستار دولتي قدرتمند و ملي است که فارغ از وابستگيهاي قومي و فرقهاي عمل کند. اين جنبش که مخالف تشکيل دولت اسلامي در عراق نيز ميباشد در نظر دارد تا به اهداف زير تحقق بخشد:
1. حمايت از تماميت جغرافيايي عراق و عدم اجازه به هرگونه دخالت بيگانگان در امور داخلي
2. تلاش صادقانه جهت تحقق دموکراسي واقعي و ايجاد قوانيني که طبق کنوانسيونهاي سازمان ملل به حقوق بشر احترام گذاشته و آزاديهاي سياسي را تضمين نمايد.
3. تلاش در راستاي تحقق استقلال کامل قوه قضائيه نسبت به قوه مجريه و مقننه تا بدون در نظر گرفتن قوميت، دين، مذهب و وابستگي سياسي براي تکتک مردم عراق حقوق مساوي وضع کند.
4. تلاش جهت بازگشت عراقيهايي که به خاطر ظلم و ستم صدام حسين وطن را ترک گفته و تلاش دولت جديد جهت ايجاد يک قانون جديد ملي براي بازگرداندن حقوق شهروندان به آنها.
5. بازنگري همه قوانيني که در گذشته به شهروندان عراقي خسارت وارد آورده است.297
اين جنبش در راستاي گسترش سياست نوين اقتصادي که بر سرنوشت واقعي منافع اقتصادي در عراق تکيه کند اهتمام ميورزد و همچنين با تأکيد بر استفاده از درآمدهاي ناشي از منابع نفت عراق در زمينه برطرف کردن نياز شهروندان عراقي اجازه مشارکت بخش خصوصي و نهادها را در تمامي فعاليتهاي اقتصادي و واگذاري تعيين اين فعاليتها به سيستم بازار آزاد و ضرورت مسائل عربي و اجراي سياست خارجي مبتني بر گفتوگو و احترام به قانون بينالملل تأکيد دارد. آنها در راستاي رسيدن به اهداف مذکور نيز همواره خود را به مقامات انگليسي و امريکايي نزديک و خود را مطمئنترين جريان براي رهبري آينده عراق نشان ميدهند، امري که سبب نخست وزيري اياد علاوي در دولت انتقالي (2003)گرديد.
کنگره ملي عراق
زمان و مکان تأسيس کنگر? ملي عراق
کنگر? ملي عراق يا المؤتمر الوطني العراقي298 يک گروه سياسي ليبرال است که در در نشست ژوئن 1992 در وين پايهگذاري شد و پيرو آن در اکتبر 1992 در اربيل کردستان (منطقهاي که در آن زمان تحت سيطر? کردهاي شما عراق به سبب خودمختاريشان بود299) جلسه محوري با شرکت گروههاي مهم شيعه و سني برگزار شد موجوديت يافت300.
مؤسسين کنگر? ملّي عراق
کنگره ملي عراق با شرکت حزب دمکرات کردستان به رهبري مسعود بارزاني و حزب اتحاديه ميهني کردستان به رهبري جلال طالباني با همراهي ساير گروههاي معارض عراقي که در آن سه عضو اصلي شوراي اجرايي متشکل از محمد بحرالعلوم، حسن نقيب و مسعود بارزاني انتخاب شدند هرچندکه بحرالعلوم اسلامگرايان شيعه را نمايندگي ميکرد ولي انتخاب خود را از يک تندرو براي آمريکا بهتر ميدانست. در اين جلسه احمد چلپي شيعه سکولار، رياضيدان آموزش ديده و رئيس سابق بانک پترا در اردن301 ، به عنوان رئيس شوراي اجرايي انتخاب شد302. اين گروه با حمايت غربيها و براي تشکيل هست? حکومت موقتي که پس از سقوط صدام روي کار خواهد آمد تشکيل شد. مجلس الوطني العراقي براي دکتر احمد چلپي دفتري را در شمال عراق گشودند که در آن مواضع و هدفگزاريهاي اين مجلس اعلام ميشد. آنچنان که اعلام کردند برنام? سياسي اين مجلس به قرار زير ميباشد:
1. سرنگوني رژيم صدام
2. ايجاد دموکراسي در عراق
3. و نهايتاً دستگيري صدام حسين و افراد نؤثر نظام بعثي جهت محاکمه303
اگرچه در آغاز کردها پيشرو تشکيل اين کنگره بودند اما عناصر گوناگون ليبرال عراقي در آن حضور داشتند. احمد چلبي از شيعيان سکولار عراق نيز که رياست اين حزب را بر عهده گرفت ائتلافي را با سازمانها و گروههاي سياسي عراق تشکيل داده است که عبارتاند از: حزب کنگره ملي عراق به رهبري احمد حلبي نخست وزير عراق در دوره انتقالي، حزب مشروطيت عراق به رهبري جواد بولاني (حزب سلطنت طلب است)، جنبش مشروطيت عراق به رهبري شاهزاده عليبن حسين هاشمي، حزب تصميم ترکمان به رهبري فاروق عبدالله، تجمع عراق دموکراتيک به رهبري فرقه قزويني (از شخصيتهاي شيعي لائيک است)، حزب دموکراتيک ملي اول به رهبري مجيد حاج محمود، جبهه دموکراتيک پيکار مشترک به رهبري عباس جبر، بلوک دبيرخانه منطقه جنوب عراق به رهبري باقر ياسين احمد (طرفدار فدراليسم جنوب عراق)، شخصيتهاي مستقل به رهبري مسير کدعاوي. بدين ترتيب بايستي گفت که در اين حزب احمد چلبي بنيانگذار اصلي آن در راستاي اهداف حزب، ائتلافي از شخصيتهاي ليبرال، کمونيست، سلطنتطلب، سني و شيعه را گرد هم آورده بود، هر چند که در اين ميان همواره اکثريت با شيعيان ليبرال بوده و اين حزب نيز عمدتاً به عنوان يک حزب شيعه ليبرال شناخته ميشود.
ادوار تاريخي سپري شده در جريان وفاق ملّي
در واقع امريکاييها در جنگ ????م چون جانشيني براي نظام صدام نيافتند و ترسيدند انتفاض? شعباني? شيعيان عراق به قدرتگيري نيروهاي نزديک به ايران بينجامد، چراغ سبز سرکوب نيروهاي انقلابي را به صدام نشان دادند304. پس از اين سالها بود که حزب کنگر? ملي با کمک امريکاييها و بهويژه پنتاگون و پل وولفويتز نضج يافت و حمايت شد305 تا شايد خلأ موجود در سال ???? بار ديگر تکرار نشود306.در دور? کلينتون ?? تن از سياستمداران خارج از دولت وقت امريکا، از جمله رامسفلد و وولفويتز و خليلزاد307، طي نامهاي از کلينتون خواستند تا دولت امريکا از حزب کنگر? ملي در حکم دولت موقت در تبعيد حمايت کند308. عدهاي چلبي را به عنوان يکي از سياستمداران ورزيد? عراقي تلقي ميکنند. احمد چلبي به سال ????م در خانوادهاي ثروتمند و با سوابق بانکداري از شيعيان عراق متولد شد، اما طولي نکشيد که در سال ????معراق را ترک کرد تا سالهاي بعدي را در ايالات متحده و انگلستان بگذراند. او به دانشگاه شيکاگو رفت و رياضيات خواند، سپس در ده? ???? وارد دانشگاه ام. آي. تي (MIT) شد. او در اين سالها با آلبرت وستيتر، رياضيدان و استراتژيست متخصص جنگ سرد، که يک نسل از انديشمندان محافظهکار را تحت تأثير افکار خود قرار داده بود، آشنا شد. دو تن از متأثران از وستيتر عبارتاند از ريچارد پرل، رئيس کميسيون سياستهاي پيشين در پنتاگون، و پل ولفوتيز، جانشين سابق وزير دفاع امريکا، که از بزرگترين محرکان جنگ عليه عراق بود. چلبي پس از پايان تحصيل به بيروت رفت، سپس به اردن عزيمت کرد و بانک پيشرفت? الپترا را در آنجا تأسيس نمود. او پس از پايان يافتن جنگ ????م و در پي مسئلهدار شدن بانک الپترا، به واشنگتن بازگشت و با کمک پرل دولت امريکا را متقاعد نمود که او ميتواند بهترين رهبر براي معارضان در تبعيد تلقي شود. چلپي حزب کنگر? ملي عراق را تأسيس کرد و به تلاش ديپلماتيک خود ادامه داد، و با امريکاييها دربار? حمله به عراق همکاري کرد، بهگونهايکه اطلاعات او دربار? وجود سلاحهاي کشتار جمعي در عراق بهانهاي شد براي آغاز جنگ309. چلبي سرانجام به ايران نزديک شد و امروزه يکي از دوستان ايران در عراق به شمار ميآيد. احمد چلبي، رهبر اين حزب، در روزهاي نخستين اشغال عراق با هفتصد تن از شبهنظاميان خود با کمک پنتاگون وارد ناصري? عراق شد؛310 او در روزگار پل برمر، حاکم غير نظامي امريکايي عراق پس از صدام، اختلافات بسياري با او پيدا کرد که حتي سبب بازرسي خان? او به وسيل? نيروهاي امريکايي شد. عدهاي اين اختلاف را به اختلاف سنتي بين پنتاگون و وزارتخارج? امريکا مرتبط ميدانند. زيرا با وجود حمايت پنتاگون311 از چلبي، اما کاخ سفيد به طور رسمي از او حمايت نميکرد.312 البته اقداماتي از سوي کنگره ملي عراق در ايجاد چنين شرايطي بيتأثير نبود. براي مثال طي بيانيهاي، اين کنگره اعلان کرد که احمد چلپي رهبرياست براي عملي کردن سياستهاي اين کنگره، و کارگزاري براي انجام سياستهاي C.I.A313 نيست بلکه تنها اهداف اين کنگره مورد تأييد کنگره سناي آمريکا ميباشد314. بنابراين ميتوان گفت چلبي هيچگاه به طورآشکار درصدد کسب حمايت امريکاييها نبود، بلکه از ظرفيت امريکاييها براي پيشبرد اهداف خود بهره ميبرد؛ براي نمونه در روزگار کلينتون، که سخت مشغول متقاعد ساختن امريکاييها براي حمله به عراق بود، از قضي? مونيکا لوينسکي بهترين بهره را برد تا کلينتون فشارهاي خود بر صدام را بيفزايد. در روزهاي نخست اشغال عراق احمد چلبي و گروه او يکهتاز عراق بودند. اما با همچنين نيروهاي وابسته به احمد چلبي از همان روزهاي نخست به جمعآوري اسناد و مدارک مربوط به نظام سابق دست زدند، و از ارتباط بعضي از شيوخ عرب، به ويژه همکاري شبک? الجزيره با حزب بعث پرده برداشتند315. شايد همين افشاگريها، امريکاييها را سرانجام به چلبي بدبين کرد.
کنگره ملي عراق براي اولين بار تلاش موفقي در شکلگيري ائتلاف مخالفان صدام حسين بود که همه گروهها را اعم از شيعه، سني (هردو بنيادگرايي اسلامي و سکولار) و کردها از جمله دمکراتها، مليگراها، افسران نظامي سابق و ديگر گروههاي متفاوت را نمايندگي ميکرد. اين تشکل که همه مخالفان در آن شرکت داشتند با کسب يک پايگاه سياسي در جامعه عراق و شامل شدن گروههاي مسلح (شبه نظاميان کرد) حکومت صدام را به طور جدي به چالش کشيده و از طرف شمال حکومت را در محاصره قرار داد. اين اتحاد بيشتر به ارزشها و اصولي تاکيد مي کرد که آن را مدافع چشم بسته ارزشها و منافع امريکا کرده بود به صورتي که پلتفرم INC شامل رعايت حوق بشر، حفظ تماميت ارضي، دمکراسي مبتني بر تکثر، رعايت و تطابق با قوانين بينالمللي و همچنين حاکميت قانون اساسي در فضاي داخلي عراق بود که پذيرش قطعنامههاي 5 گانه سازمان ملل اين مهم را به رخ ميکشيد. همه گروههاي عضو کنگره، حتي بنيادگرايان، حمله عراق به کويت را محکوم کردند و آنرا نقض حاکميت کويت برشمردند. با اين حال، بسياري از ناظران بر اين باور بودند که ممکن است کنگره بعد از دستيابي به قدرت دمکراتيک عمل نکند چرا که بدنه آن را احزابي با ساختار استبدادي شکل دادهاند. همچنين ناظران بر اين عقيده هستند که کردها به دنبال خود مختاري در زير سايه کنگره هستند. بنابراين کنگره تحت لواي بينالمللي موجوديت دولت موقت عراق را اعلام کرد و جايگزيني رژيم صدام را در يک پروسه عملي و دمکراتيک آغاز کرد. پس ازپايان يافتن جنگ خليج فارس و تغيير رويکرد هاي بين المللي و منطقه اي نسبت به عراق، نيرو هاي بين المللي، از جمله امريکا و انگليس، برآن شدند که از نيروهاي معارض عراقي پشتيباني کنند. تشکيل گروه الوفاق الوطني به رهبري اياد علاوي و کنگرهي ملي عراق به رهبري احمد چلبي زاييدهي اين وضعيت بود. با اينکه رهبري الوفاق الوطني با اياد علاوي شيعه بود، اين گروه بيشترجذب افسران بعثي داخل عراق و هويت بخشي به بعثيهاي طرد شده از سوي صدام را هدف تلاشهاي خود قرارداده بود. با خروج نيروهاي کرد و شيعيان از اين گروه، احمد چلبي چهره ليبرال شيعه عراق، کنگره را بيش از پيش به دنياي غرب و به ويژه ايالات متحده نزديک کرد. از سال 1995 تاکنون اين فقط احمد چلبي و هواداران وي هستند که اداره امور کنگره ملي عراق را بر عهده دارند. چنانکه او متهم است که مزدور حلقه به گوش امريکاست و با وزارت دفاع امريکا و سازمان سيا مستقيماً ارتباط دارد. البته اين اتهامات تاکنون در هيچ
