
شهر (چیزی مانند محلهبندی) شد و در دنبالهی آن کمکم برخی از این جزیرهها به هم آمیخته شدند و با پلهایی به یکدیگر پیوستند. دستهای که آبراههای پیشگفته از میان آنها میگذشتند. ونیز را به نامهای «شهرِ آب61»، «شهرِ پُل62»، «شهرِ شناور63» و «شهرِ آبراه64» نیز میشناسند که خود گویای، چیرگی آب بر ساختارِ آن است (موریس، 1389: 205-206)؛ (جنکینز، 1393: 187)؛ (Jenkins, 2008: 192)؛ (Wikipedia).
نگارهی 2-10: ونیز بر گسترهی آب
ونیز شهری است که در گامِ نخست باید زمینهی چیره بر آن را آب دانست و بنیاد آن را آوردهی آب؛ چرا که از انباشت آبرُفتهای سه رودخانه، گروهی از جزیرههای کوچک و نزدیک به هم پدید آمده است. ماخذ نگاره: (اینترنت؛ en.wikipedia.org)
نقشهی 2-6: بخشی از ونیز با آبراههای آن
آبراههایی پر پیچ و خم و فشرده که چه بسا با انگارههای نوگرا از شهر، سازگاری ندارند. ماخذ نقشه: (اینترنت؛ en.wikipedia.org)
آمستردام
آمستردام نیز شهری است که آب بر مورفولوژی آن سایه انداخته است. این شهر، مانند بسیاری از شهرهای «هلند65» در زیر تراز آبِ دریا جای دارد و زمینهای آن با آبراهههای کشیده شده در شهر، تکهتکه شده است. آبراهههایی که کاربردهای فراوانی مانند پدافند نیز داشته و برآمده از سرشت نظامی برخی از این شهرها است. همچنین با کاربرد ترابری خویش در پیوندهای بازرگانی این شهرها، دارای جایگاهی بسیار کارآمد بوده و برخی را به شهرهای بازرگانی دگرگون کردهاند66. در بسیاری نیز کاربرد آرایشی و زیباییشناسیک داشته و دارد. این شهرهای هلندی به شهرِ آب67 نامور هستند و گونههای گوناگونی مانندِ شهرهای نهشتی68، رودخانهای69، کنارهای70، سد شهرها71 و … دارند. ویژگی بایستهی این شهرها، پیوند کهن و ناگسستنیشان با آب و بازتاب آب بر ساختار و طراحیشان است (Panerai; Castex; Depaule; Samuels, 2004: 60-61)؛ (Hooimeijer; Geldof, 2008: 20-29 , 48-50).
نگارهی 2-11: سد شهری در هلند
این شهرها در پی سد کردن راه اصلی رودخانه (a) و انداختن آب در راههایی برساخته در دو سوی آبراهِ اصلی (b) و در زمینهای میان و پیرامونِ این سه آبراه پدیدار شدهاند. دلتایی دستساز با پهنهای درخور که شهری زیبا و دیگرگون را در آن سامان دادهاند. ناگفته نماند که این روش برای مبارزه با سیل و پایین بودن تراز زمین در برابر آب هستی یافته است. ماخذ نگاره: (Hooimeijer; Geldof, 2008)
نام آمستردام و میدان اصلی آن با نام «دَم72»، گویای ریشه و برآمدن آنها از سدی بر رودخانهی «آمستل73» است74. آمستردام از خاور به دریاچهی «ایج75» و از باختر از راه آبراهی بزرگ به دریای شمال و آبهای آزاد پیوند دارد. برای چیرگی بر آبهای پیرامونی شهر، نخستین بار بر رودخانهی آمستل که از میانِ آمستردام میگذرد، در سدهی سیزده م. سدی زدهاند که با برآمدن خاکریزهای برآمده برای ساختن سد در سوی خاوری و باختری آن و بالاتر آمدن خاکریزها از تراز سیلابگیر، دو خیابان اصلی برای دهکدهی ماهیگیری پدید آوردند. سپس آبراههایی را در دهانهی رودخانه کندهاند که به یک آبگیر و دریایی آنسوتر میپیوندند و در جایگاه سامانهی پدافند شهر بودهاند. آمدنِ آب به درونِ این آبراهها و اندازهی آن، در زمانهای گوناگون پایش میشود. این آبراهها در چهار-پنج سدهی گذشته به شکل نیمگردیهایی، دورِ هستهی نخستین شهر کنده شده و گسترش یافته و به بخشی جداییناپذیر از شهر دگرگون شدهاند. آبراههایی که به شمارِ آنها بسیار افزوده شده و به شهر، شکلی مارپیچ دادهاند. با پشتهها و خاکریزهایی که از ساختنِ آبراهها برآمده، راههای اصلی پیوند و دسترسی در شهر را پدید آوردهاند که بر آنها، ساختمانهایی چون انبارها، بازرگانیها و کلیسا را برساختهاند. این آبراهها کمکم شهر را به یک سامانهی کارآمد ِ لنگرگاهی دگرگون کردهاند که کشتی به آسانی در آن جابهجا میشود. امروزه، کاربرد اصلی آنها جابهجایی بار از کشتیها به انبارها و بازرگانیها و از آن جا به بندرگاه است. با این که بر شمار آبراهها افزوده شده و شهر گسترش یافته، فرم اصلی شهر برجای مانده است. ناگفته نماند که در سدههای نوزده و بیست م. چند آبراه را برای کشیدن یک خیابان بزرگ و پیوند به راهآهن، پر کردهاند. پس دو عامل بنیادین در رشد و گسترش آمستردام به چهرهی امروزین، یکی درخواست برای زمین و دیگری سامانهی پدافند برای شهر بوده است. باید یادآوری کرد که جابهجایی همسو با آبراهها بر انگارهی پویایی مکان میافزاید (موریس، 1389: 251-253)؛ (جنکینز، 1393: 1)؛ (Jenkins, 2008: 6)؛ (Hooimeijer; Geldof, 2008: 46-48)؛ (ویکیپدیا)؛ (Wikipedia).
نقشهی 2-7: آمستردام و چیرگی آب
ماخذ: (اینترنت؛ en.wikipedia.org)
تلچ
تلچ شهری است که از جنوب و شمال در میان دریاچههایی کوچک و یک خندق جای گرفته است. خندق همچون یک آبراه و جایگاهی برای ماهیگیری، کار میکند. ماندگاری نخستینی که شهر تلچ از آن پدیدار شد، دژآبی سلطنتی76، ساخته شده در سدهی سیزده م. در میان خندق بود. دو راه بلند از دو سوی شمال و جنوب و همسو با دریاچهها شهر را شکل بخشیدهاند. در بازهی میان دو راه، یک میدانِ کشیده، پدید آمده است و در دو سوی میدان، دو راسته خانه. یک دیوار از شمالِخاوری به جنوبِباختری در جلوی شهر و با کاربردِ پدافندی ساخته شده است. این شهر در دو دورهی نوزایش77 و باروک78 بازسازی شده است (Jenkins, 2008: 178)؛ (موریس، 1389، ص. 160-161)؛ (Wikipedia).
نقشهی 2-8: تلچ و میدانی کشیده در میان دریاچهها
تلچ شهری است که از جنوب و شمال در میان دریاچههایی کوچک و یک خندق جای گرفته است. ماخذ: (Jenkins, 2008: 179)
آنتورپ
شهر بندری «آنتورپ» در بلژیک نیز بر کنارهی رود پهناور و ژرف «اسخلدت79» جای گرفته که این جایگیری و تالابی بودن کنارهی دیگر، تنگنایی را برای رشد شهر و سوی آن پدید آورده که تا به امروز نیز کشیده شده است و به رشد کمانی و خمیدهی آن در کنارهی رود انجامیده. نام این شهر را برآمده از کناره، بارانداز و نهشت دانستهاند که گویای پیوند ناگسستنی آن با آب است (موریس، 1389: 255-256)؛ (ویکیپدیا) و (Wikipedia).
نقشهی 2-9: آنتورپ 1624 م.
جایگیری این شهر بر کنارهی خمیدگی یک رود، یادآور لندن است با این دیگرگونی که رود در برابر رشد و گسترش لندن نایستاده و در برابر آنتورپ همچون دیواری سترگ جای گرفته است. ماخذ نقشه: (اینترنت؛ en.wikipedia.org)
برگن
برگن دومین شهر بزرگ نروژ که شهری است آبدره80ای و بخشی بزرگ از یک شبهجزیره. چنانچه از واژهی آبدره نیز به دست میآید، این منطقه بخشی از کوهپایه و دامنهی کوه بوده که در پی پیشروی آب دریا، بخشهای بلندتر آن از آب بیرون مانده است. برگن در کاسهای میانکوهپایهای رخ نموده است. چیزی که امروزه از برگن به دید میآید، شهری است بزرگ و چندپاره که آب میان پارههای گوناگون آن را فرا گرفته و در دو سوی خلیج «واگن81» به صورت خطی سازمان یافته و خیابانها همسو با این پدیدار، پیدایی یافتهاند. یک سوی پارههای آن با دریا و سوی دیگر با دیوارههای پرشیب کوههای چندگانهی آن روبهرو است که همهی اینها در کنار هم به آن سیمایی یگانه داده است. برخی از این پارهها با پلهایی بزرگ به هم پیوند داده شدهاند. هستهی نخستین این شهر در بخش کنارهای آن پدید آمده است. یکی از تنگناها و چالشهای همیشگی این شهر، بالا آمدن تراز آب و روان شدن سیل در شهر است. از دیگر چالشهای آن، آتشسوزیهای گسترده در سدههای پیشین بوده که برای مبارزه و جلوگیری از پیشروی آتش، راههایی پهن و عمود بر محورها و محلههای شهر سامان دادهاند (جنکینز، 1393: 17)؛ (ویکیپدیا)؛ (Wikipedia).
نگارهی 2-12: برگن، شهر آبدرهها
برگن، شهری بزرگ و چندپاره که آب میان پارههای گوناگون آن را فرا گرفته است. ماخذ نگاره: (اینترنت؛ en.wikipedia.org)
گونهبندی بازتاب آب بر ساختار شهر
چنانچه در این بخش از پژوهش دیدیم، بسیاری از شهرها در جایجای جهان در پیوند با آب پدید آمده یا رشد و گسترش و ساختار یافتهاند. به دید میآید که گونهبندی این بازتابها بر شهر و پیوند آب و شهر و نمایش آن در چارچوب یک جدول راهگشا و پایانی نیکو بر این بخش تواند بود. بسیاری از شهرها در چند دسته جای میگیرند و بسیاری را شاید با کمی چشمپوشی بتوان در دستههای دیگری نیز جای داد، با این همه تلاش شده است تا نمودهای چیرهی این پیوند را در دید داشته باشیم.
جز در گونهی پیدایش و زمینه که همهی شهرهای برگزیده اروپایی هستند، در دیگر گونهها، جدایی میان شهرهای ایران و آن سرزمین دید نشده است. هر چند این مانندگی در گونه، بسیار کلی به دید آید و خردهها و گوشههای آنها یکسان نباشد؛ چه اینکه جدایی در بازتاب آب بر ساختار اصلی و استخوانبندی آمستردام و طبس، نجفآباد یا اصفهان از زمین تا آسمان است. دربارهی آمستردام باید گفت که شهر را در آب شناور ساختهاند و در اصفهان آب را در کوچه پسکوچههای آن گمگور کردهاند و با این همه اصفهان و آمستردام در یک گونه دستهبندی شدهاند؛ چون آب بر ساختار اصلی و استخوانبندی آنها بازتابی چشمناپوشیدنی دارد.
در پایان آن چه «رینه82» دربارهی آب میگوید را باید در این جا بیاوریم که شناختِ آب، به راستی نخستین گام در به دست آوردن آگاهی درخور از یک شهر است و میپرسد که آب چه کاری میکند؟ به کجا میرود؟ چه درونه و انگارهای با خود دارد؟ کاربردش چیست؟ و چه آوا و آهنگی و بو و مزهای دارد؟ (Rinne, 2000)83. پرسشهایی که دربارهی شهر نیز میتوان پرسید!
جدول 2-2: گونهبندی بازتاب آب بر ساختار شهر
ردیف
گونه
نمونه
1
پیدایش و زمینه
ونیز – آمستردام – برگن
2
جایابی
بیشتر شهرها
3
محدوده و مرز
لافت – تلچ – آنتورپ – برگن
4
ساختار اصلی و استخوانبندی
آمستردام – نجفآباد – طبس – اصفهان
5
محله و بخشبندی
اصفهان – یزد – ونیز
6
راسته و گذربندی
اصفهان – میبد – ونیز – آمستردام
7
ریختار
میبد – مهریز – شوشتر – ونیز – آمستردام – برگن – آنتورپ – دزفول – لندن – بندرعباس
8
گسترش، رشد و سوی آن
اصفهان – میبد – تبریز – آمستردام
(ماخذ: نگارنده)
بخشِ سوم
بررسی شهر استهبان
پیشگفتار
• پرداختن به نامواژه، جغرافیا، پیشینه و جستوجوی استهبان در نوشتههای کهن و جغرافیایی، نه برای پر کردن رویههای این پژوهش و افزودن به برگهای آن است و نه از سر کاری همیشگی در پروندههای گوناگون و ریز و درشت شهرسازی و شهرسازانه. همهی اینها به راستی که برای بیرون کشیدن ساختار این شهر از دل واژههایی سالخورده و نیز یافتن پیوند اینها با فراخواستها و پیشانگاشتهای این پژوهش است.
• ناگفته پیدا است که در دورهی پهلوی و پس از آن، نوشتههای بسیاری یافت میشود که در آن از استهبان یاد شده است، با این همه، نیاز به بررسی همهی آنها به دید نمیآید؛ چراکه تنها و تنها برای روشنتر شدن آن چه که به آن میخواهیم بپردازیم (شهر استهبان و ساختار آن)، بررسی برخی و ردیابی استهبان در آنها، روشنگر خواهد بود.
• بررسی و شناخت سامانهی سنتی پخشایش آب شهر استهبان، یک پژوهش میدانی است و پیشینهی نوشتاری درخوری ندارد و بیشتر بر دیدهها و شنیدهها و گفتوگو با پیران و آگاهان استوار است. اگر در نوشتهها، اندک چیزی یا نامی آمده بود، نشانی آن داده شده است.
• اگر جایی نیاز به تبدیل و سازواری تاریخی بوده است، از کتابِ «گاهنامهی سدگان» کار «ناصر مجد» بهره برده شده است.
کوتاهی از جغرافیا، زمینشناسی و آبشناسی شهر استهبان
جغرافیا
شهرِ استهبان در بخش مرکزی شهرستان استهبان در استان فارس است و در طول جغرافیایی 54 درجه، 2 دقیقه و 21 ثانیهی خاوری و
