
خلافت امام حسن عليه السلام و توجه به آن در مرحله دوم.
2. تلاش در جهت آموزش سيره اهل بيت عليهم السلام از لحاظ فکري و نقش آنها درتمدن اسلامي در مرحله سوم.
3. بررسي جايگاه سياسي ائمه عليهم السلام در دوران اموي و عباسي (در مرحله دوم و سوم آموزشي).
4. اضافه نمودن ماده درسي اختياري با عنوان سيره اهل بيت و اثر آنها در تاريخ فکري (مرحله چهارم).
5. تدريس موضوع ائمه اثني عشري عليهم السلام به عنوان جايگزيني براي مفهوم اهل بيت و بررسي آن در مطالعات تاريخ اسلامي (در مرحله چهارم درسي).
اعمال اين گونه تغييرات و تحولات نمايانگر نقش بارز تشيع در دولت – ملت سازي عراق نوين ميباشد.
همچنين پروژه ملي جوانان الکفيل پروژه اي فکري تربيتي است که روابط عمومي آستان مقدس عباسي با هدف گسترش توانمنديهاي جامعه جوان عراق در دانشگاهها و آموزشکدهها تعريف نموده و در مرحله اول اقدام به برگزاري تورهائي براي دانشجويان با هدف معرفي دستاوردهاي عتبات عراق به صورت هفتگي نمود. براي مثال با همکاري رياست دانشگاه بغداد اولين همايش سالانه عاشوراء را در قالب طرح ملي جوانان الکفيل و با شعار ( امام حسين اسطوره فداکاري و مدرسه بخشندگي) در محل سالن شهيد حکيم اين دانشگاه برگزار نمودند211. در اين همايش، نمايندگاني از آستان مقدس حسيني، عباسي و کاظمين و همچنين جمع کثيري از اساتيد و دانشجويان حضور داشتند. در ادامه اين پروژه ، مسابقات فکري و ورزشي بين دانشگاهي و مسابقات و سخنراني هاي علمي، ديني برگزار شده است.
حوزه هاي علميه:
حوزه هاي علميه در کشور عراق داراي قدمتي هزار ساله است، و از زماني که شيخ طوسي در نيمه قرن پنجم هجري، حوزه علميه شيعي را در شهر بغداد پايه گذاري نمود، همواره بغداد، نجف، کربلا، حله، سامرا و … حوزه هاي علميه بزرگي را شاهد بوده اند، و هر کدام از اين شهرها در برهه اي از تاريخ، سلسله جنبان علم و فرهنگ و انديشه شيعي بوده اند.
نظام اداري کنوني حوزه به دو شکل است:
بيشتر مدارسي که برخي علما تأسيس کردهاند، موقوفه هستند. بنابراين، مطابق وقفنامه خاص خود اداره ميشوند.
پس از وفات آيت اللّه خويي و در عهد شهيد سيدمحمد صدر و آيت اللّه حائري (مرجعيت موجود)، نظام اداري ويژهاي موسوم به “رهنمودهاي ولي فقيه به مدارس حوزه علميه” بنيان نهاده شد. به اين معنا که حوزه علميه در سالهاي اخير، فقط زير نظر زعيم حوزه نبوده است، بلکه تحت سيطره ولايتي بوده است که نوع ديگري از نظام اداري را براي آن قرار داده است.
حوزه نجف
حوزه علميه نجف از حوزههاي قديم شيعه ميباشد كه پس از افول حوزه بغداد و هجرت شيخ الطائفه طوسي ابتدا به كربلا و سپس به نجف اشرف، بنيان نهاده شد. تجديد حيات اين حوزه هنگامي بـود كه بعضي از علماي بزرگ شيعه از ايران به نجف اشرف هجرت نمودند، مانند مقدس اردبيلي (متوفاي 993 هجري) که جمع بسياري از فحول علماي اماميه در حوزه او تربيت يافتند. دوران طـلائي و عـصر شكوفائي حوزه نجف از هنگامي آغاز گرديد كه وحيد بهبهاني به شاگرد خـود سيد مهدي بحرالعلوم (متوفاي 1212 قمري) دستور داد كه مكتب اصولي وي را در نجف اشرف بنيان نـهـد و سيدبحرالعلوم زادگاه خود كربلا را به سوي نجف ترك كرد و حوزه نجف اشرف را توسعه داده و به رسالت تاريخي خويش در تربيت صدها عالم و مجتهد و اديب و شاعر و اصولي و مـفـسر معتقد به مكتب خاندان عصمت (ع ) از قبيل سيد جواد عاملي (متوفاي 1226 هجري) و شيخ جعفر کاشف الغطا همت گماشت. در نيمه دوم قرن سيزدهم هجري حوزه درس شيخ محمدحسن نجفي (متوفاي 1266 ق ) معروف به صاحب جواهر بيش از ساير حوزهها در افق نجف درخشيدن گرفت و صدها شاگرد از مليتهاي مـخـتـلـف ازمحضر درسش بهره مند ميگشتند. پس از وفات صاحب جواهر حوزه درس شيخ اعظم شيخ مرتضي انصاري (متوفاي 1281 ق ) رونق بسيار داشت شيخ انصاري كه از شاگردان مكتب كربلا بود و اصول خود را از حوزه شريف العلماء حائري اخذ كرده بود تحول اساسي در فقه شيعي بنياد نهاد و اصول جديد و نـوگرائي در مكتب فقه او مشاهده مي گردد كه نزد پيشينيان ديده نمي شود212. مدارس علميه با نفوذي همچون حوزه علميه نجف که در قرن نوزدهم و تا سال 1980 ميلادي، مرکز بدون رقيب آموزش شيعه بوده است و بهنظر ميرسد، اين شهر به دليل پتانسيل فراوان علمي، با فروپاشي رژيم بعث و بهبود روابط ايران و عراق دوباره اعتبار کاسته شدهي خود را به دليل فشارهاي رژيم بعث و قطع ارتباط با ايرانيان، براي تبديل شدن مجدد به يکي از مراکز مهم علمي شيعه و به قطب اصلي ايدئولوژيک فقه شيعه بدست آورد.213 حوزه نجف اکنون تحت زعامت مرجع تقليد شيعيان حضرت آيت الله سيستاني قرار دارد.
نظام اداري فعلي حوزه نجف اشرف در خصوص پذيرش طلاب، داراي مراحلي است: مرحله اول شامل تمامي مناطق عراق است و داوطلب حوزه علميه بايد با توصيهنامهاي از امام جماعت، امام جمعه يا وکيلي شرعي و نيز رضايتنامه ولي خود (پدر و يا شخص مسئول ديگري) به حوزه مراجعه کند. در مرحله دوم، داوطلب بايد امتحان ورودي کتبي و شفاهي (مصاحبه) را پشت سر بگذارد و در صورت قبولي، آماده ورود به حوزه ميگردد.
نظام امتحانات حوزه، قبل از شهادت آيت اللّه سيد محمد صدر، بسيار دشوار بود ؛ ولي اين دشواري نه از سوي حوزه، که از طرف دولت اِعمال ميگرديد. زيرا حکومت، امتحان دهندگان را به دقت ـ و با شناسايي اسامي، اماکن و افراد قبولشده ـ کنترل ميکرد. در آن برهه “شيخ محمدامين زينالدين” و “سيد حسين بحرالعلوم” در هر سه يا شش ماه از طلاب امتحان دورهاي ميگرفتند و کساني که قبول ميشدند، به مراحل بالاتر ارتقا مييافتند و شهريه بيشتري دريافت ميکردند. حوزه علميه نجف از ديرباز در رديف مهمترين و بالاترين حوزههاي علمي شيعه قرار داشته و به دليل قدمت و سابقه طولاني و مرکزيت عمدهاي که دارا بود، همواره محل توجه و اجتماع شخصيتهاي علمي و اسوههاي تقوا بوده است.
حوزه سامراء
در اواخر قرن نوزده ميلادي با ورود سيد محمد حسن شيرازي (متوفاي 1312) به شهر سامرا، مرکز مرجعيت اعلي و مدرس? بزرگ علوم ديني حوز? سامرّاء، به اوج اعتبار و شهرت رسيد. امّا در دهه سيام قرن بيستم اين حوزه دچار رکودي شد و شمار طلاب حاضر در اين حوزه، متجاوز از 40 طلبه نبود که عامل اصلي آن انتقال مرکز مرجعيت به نجف و کاهش تمايل طلاب از رفتن به سامرّاء بعد از وفات آيتالله شيرازي بود214. آيت الله محمد تقي شيرازي از پرورش يافتگان نامآور حوزه سامرا است که پس از رحلت ميرزاي شيرازي، مرجع تقليد شيعيان جهان گرديد و با عزيمت به حوزه علميه کربلا، انقلاب عراق را از آنجا آغاز نمود215.
حوزه کربلا
حوزه علميه کربلا نيز داراي سابقه اي کهن و اعتباري والا است، دوران پرافتخار وعصر طلائي حوزه کربلا، دوران حضور وحيد بهبهاني (متوفاي 1205 قمري) در اين حوزه بود که بساط اخباريگري را برچيد و شاگردان بسياري را تا حد اجتهاد پرورش داد. پس از اندكي فترت، هنگام زعامت شيخ مـحـمـدتـقـي شـيرازي (متوفاي 1338 قمري) معروف به ميرزاي دوم حوزه كربلا رونق بيشتري گـرفـت و فتواي تاريخي ميرزاي دوم عليه انگليسيها و مطالبه استقلال عراق و حقوق سياسي آن و دفـع اسـتعمار خارجي همه انظار را متوجه حوزه كربلا نمود.
امروزه در راستاي برگرداندن شهر كربلا به گذشته درخشان علمي و دينياش عمليات ساختمان دو حوزه علميه سيدالشهداء و بانوان و مسجد فدك حضرت زهرا(س) به سفارش آيتا… العظمي سيد صادق حسيني شيرازي و زير نظر شيخ عبدالكريم حائري در كربلا آغاز شد. به نقل از آيتا… شيخ عبدالكريم حائري: اين برنامه شامل ساخت يك مسجد و دو حسينيه ميشود كه يكي از اين حسينيهها به بانوان و ديگري براي برپايي مراسم ديني استفاده خواهد شد. پس از تخريب 26 حوزه علميه شهر مقدس كربلا در دوره حكومت صدام حسين، ساخت اين مراكز گام مهمي براي درخشش دوباره كربلا در زمينه علوم ديني است.216
بخش سوّم: جريانهاي اسلامگراي عراق
اهميت جريان شناسي از ديدگاه ائمه معصومين عليهم السلام براي ما دليل روشني است جهت بررسي جريانهاي موجود. آن جا که امام علي عليه السلام به فرزند بزرگوارشان ميفرمايند: “يا بُنَيَّ لا بُدَّ للعاقل … اَن يَعرِفَ اهل زمانه.” اي پسرم! بر خردمند لازم است مردمان روزگار خويش را بشناسد.217
با توجه به حديث شريف فوق ما متوجه ميشويم از جمله توصيههاي بزرگان دين، شناخت افراد و تفکرات موجود در هر زماني است که به اصطلاح، جريان شناسي گفته ميشود. در نگاه پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله وسلم جريان شناسي ويژگي خردمندترين انسانهاست؛ “الا و إنَّ اعقل الناس عبد عرَفَ ربّه و اطاع?ُ و عرف عدوّه فعصاهُ”218. خردمندترين مردم، بندهاي است که خدايش را شناخته و از او اطاعت کند؛ و نيز دشمنش را بشناسد با او مبارزه کند.
امام علي عليه السلام ميفرمايند: “من عرف الايام لم يغفل عن الاستعداد”219. چنين انساني، زمان شناسي آماده است، غافلگير نميشود و شبهات بر او هجوم نميکند. ترديدي نيست که حيات سياسي- اجتماعي يک کشور، گذشته، حال و آيند? آن متأثر از بازيگري فعال اين جريانهاست.
از ميان هم? عوامل، شايد محدوديتهاي سياسي بر توسع? انساني مهمترين دليل براي رشد اسلامگرايي باشد.220 بر همين مبنا، استبداد و فساد مقامهاي دولتي خاورميانه از اصليترين علل تداوم اسلامگرايي هستند. به علاوه، ايالات متحده نيز به دليل حمايت از اين رهبران سياسي در زمان حکومتشان، همچنان مهمترين هدف آنها ميباشد. همگان به خوبي ميدانند که ايالات متحده آمريکا پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، حمايتهاي سياسي و اقتصادي وسيعي را از رژيم بعثي عراق جهت مقابله با انقلاب اسلامي نوظهور ايران داشتهاست. رژيمي که اين حمايت را نه فقط در جهت مبارزه با ايران به کار گرفت؛ بلکه هرگونه حرکتي در عراق، که رنگ و بوي اسلامي داشت را به شدت سرکوب نمود. لذا با توجه به حضور سازمانهاي بين المللي حافظ حقوق بشر، حمايتهاي يک جانب? آمريکا به رژيم بعثي توانسته بود بقاي صدّام را عليرغم مشکلات سياسي و اقتصادي فراوان در اين کشور تداوم بخشد. امّا حضور نيروهاي مذهبي اسلامگرا در عراق با تأثير پذيري از حرکتهاي صورت گرفته در ساير سرزمينهاي اسلامي از جمله برداشتهاي اولي? مدرن از اسلامگرايي حرکتهاي اخوان المسلمين در مصر که با هدف مبارزه با بي عدالتي اجتماعي و نابرابري اقتصادي ايجاد شده بودند يا از آن مهمتر و تأثيرگذارتر، انقلاب اسلامي ايران که متأثر از ايدههاي اسلامي-شيعي توانسته بود انقلابي را عليه يک حکومت دستنشاند? غربي انجام دهد و خود را از دام استعمار و استبداد برهاند، باعث پيدايش جريانهاي تاثيرگذاري در صحنههاي سياسي اجتماعي عراق شد؛ بنابراين منظور ما از جريانهاي اسلامگرا، مجموعه جريانهايي هستند که مفاهيم و آموزههاي ديني-اسلامي را به عنوان مبناي حرکت سياسي خود انتخاب کردهاند. لذا براي ورود به بحث اصلي “جريانهاي عمد? شيعي در عراق معاصر” ضروري است که ما توصيفي از فضاي جريانهاي سياسي اجتماعي عراق جديد را به مطالب دو فصل پيشين منضم نموده و پس از آن به توصيف، تبيين و تحليل جريانهاي عمد? شيعي و رويکرد آنان به برخي تحوّلات داخلي و خارجي عراق جديد، بپردازيم.
البته از ديد کارشناسان خبر? اين حوزه پنهان نيست که در عراق، با توجه به تنوّع جمعيتي و حضور قوميّتهاي مختلف، بر شمردن تمامي جريانهاي و گروهاي تأثيرگذار بر اساس مؤلفههاي فوق در عرصههاي مختلف جامعه دشوار مينمايد.
برخي از اين گروهها عبارتند از:
1. حزب الدعوه اسلامي.
2. مجلس اعلاي [انقلاب] اسلامي در سال 1982 (به رهبري محمد باقر صدر).
3. حزب اسلامي عراق.
4. جنبش اسلامي کردستان.
5. اتحاد اسلامي ترکمان.
6. حرکت سازمان اسلامي کردستان.
7. سازمان عمل اسلامي (به رياست هادي مدرسي و جواد العطار به عنوان سخنگوي سازمان).
8. مجموعه علماي بغداد.
9. جنبش علماي شيعه.
10. جنبش المرجعيه الرساليه (سيد علاء آل طعمه).
11. حزب الله عراق.
12. حرب الله کردستان
