
طوری که آنها نرخ سود خود را در مقابل ضررهایی که به آنها وارد میشود بالا خواهند برد. تمام این نگرانیها هزینه تولیدکنندگان برای تولید و عرضه محصولاتشان به بازار را افزایش خواهد داد.173
2. افزایش قیمت به جهت طرح دعوی مسئولیت مدنی
پیش از این توضیح داده شد که بالا رفتن قیمت محصول به سبب نظام مسئولیت مدنی میتواند به مصرف کنندگان جهت اِتخاذ تصمیم شایسته یاری رساند؛ در آنجا هزینه مربوط به طرح دعوی مسئولیت مدنی در نظر گرفته نشده است. در نظر آوردن این هزینه به نتیجه دیگری منتهی میگردد؛174 برای تنقیح مطلب مثالی آورده خواهد شد: فرض نمایید هزینه تولید کالایی 10 واحد و هزینه خسارات ناشی از آن کالا نیز دو واحد باشد؛ به علاوه فرض نمایید هزینه طرح دعوی مسئولیت مدنی برای تولیدکننده 8/. واحد و برای مصرف کننده نیز به همین میزان باشد. در این حالت در صورتی که مصرفکنندگان از هزینه طرح دعوی مسئولیت مدنی آگاهی داشته باشند، هزینه کل محصول را برابر با 80/12 واحد خواهند دانست؛ در نتیجه صرفاً مصرف کنندگانی به خرید کالا مبادرت مینمایند که ارزش داروی تولید شده برای ایشان بیش از میزان مزبور باشد. بدیهی است در این حالت برخی از مصرفکنندگان از خرید دارو اجتناب نمایند.
بالا رفتن هزینههای تولید به سبب هزینه طرح دعوی مسئولیت مدنی ممکن است تا جایی افزایش یابد که بیشتر مصرف کنندگان از خرید آن محصول صرف نظر نمایند، در نتیجه تولید کننده آن محصول مجبور میشود، کالای خود را از بازار جمع آوری نموده و از تجارت خارج شود.175 زیرا در این حالت هزینههای تولید بیش از منافع آن خواهد بود و لذا ادامه تولید برای بنگاه مقرون به صرفه نیست؛ به این ترتیب مصرف کنندگان نیز زیان خواهند دید؛ چرا که آنها جهت التیام درد و بیماری خود به دارو نیاز دارند و این در حالی است که به دلیل افزایش هزینه تولید، بنگاه از بازار عرضه آن کالا خارج شده است.
3. افزایش قیمت به جهت جبران خسارات معنوی
همان طور که پیشتر اشاره شد، مسئولیت ناشی از تولید کالا به افزایش قیمت محصول منتهی خواهد گردید؛ این افزایش هزینه در بردارنده هزینه تولیدکنندگان به جهت خسارات معنوی که بر مصرفکنندگان متحمل میشود نیز خواهد بود. این امر به بدتر شدن وضعیت مصرف کنندگان منتهی خواهد شد؛ زیرا ارزشی که مصرف کنندگان برای خسارت معنوی قائل هستند کمتر از آن میزانی است که به قیمت دارو اضافه میگردد. این موضوع سبب میگردد برخی از مصرف کنندگان از خرید داروی مورد نیاز خود منصرف شوند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در صورت وجود مسئولیت ناشی از تولید وضعیت مصرف کنندگان بدتر خواهد شد؛ زیرا از طرفی آنها به خرید بیمه مجبور میشوند، در حالی که ممکن است رضایتی به خرید آن نداشته باشند و از طرف دیگر به دلیل افزایش قیمت دارو، گروهی از مصرف کنندگان از تهیه آن دلسرد گردند.176
با افزایش هزینههای تولید یک محصول، تولید کنندگان بایستی یا مانند داروی «بِندِکتین» تصمیم به توقف تولید محصول بگیرند، یا اینکه، مانند تولید واکسن، هزینههای خود را در بازار از طریق افزایش قیمت محصول پخش کنند، یا داشتن سود کمتر را بپذیرند. بنابراین، به خاطر آنکه نظام مسئولیت مدنی هزینههای تولید را بالا میبرد، قیمت داروها به طور نگران کنندهای در حال افزایش است. در گزارش مجلس سنا آمده است که در 6 ماهه اول سال 1991، نرخ سالانه تورم 3.3% بوده در حالی که نرخ سالانه تورم داروها 11.2% بوده است.177
شرکتهای تولید کننده دارو و وکلای آنها از آرایی که هیئتهای منصفه صادر مینمایند مات و مبهوت میشوند. به نظر میرسد بسیاری از هیئتهای منصفه نسبت به میزان پولی که رای میدهند، بی تفاوت هستند. وکلای خواندگان اظهار میدارند که این مسئله مثل یک نوع بازی تلویزیونی یا مثل این است که این میزان پولی که آنها رای میدهند پول واقعی نیست. بدین ترتیب شرکتهای تولید کننده دارو هزینههای زیادی برای پاسخ گفتن به دعاوی مزبور، خریداری حق بیمه و تجدیدنظرخواهی که سالهای زیادی به طول میانجامد متحمل میشوند. این مسئله باعث میشود که یک شرکت و بنگاه تولیدی سالم به سمت ورشکستگی سوق پیدا کند.
در زیر، برای نشان تأثیر نامطلوب این هزینهها، به برخی از آمارهای مربوط به مسئولیت مدنی ناشی از تولید اشاره میشود:
1.مطالعهای که توسط «تیلینگاست- تاوِر پِرین»178 صورت گرفته نشان میدهد که به طور کلی در سال 2005 هزینههای مربوط به مسئولیت مدنی در ایالات متحده آمریکا مبلغ 247 میلیارد دلار- معادل 8/1% تولید ناخالص ملی یا مبلغ 825 دلار برای هر نفر- برآورد شده است. این میزان بر اساس هزینههای بیمه مسئولیت مدنی و نه هزینههای مربوط به دادگاه ارزیابی شده است. هزینههای برآورد شده در سال 2007 مبلغ 253 میلیارد دلار بوده و در سالهای 2008 و 2009 حدوداً 5/4 درصد رشد داشته است. در مقایسه با آمارهای فوق، باید اذعان داشت که هزینههای مزبور در سال 1996 به طور متوسط مبلغ 154 میلیارد دلار بوده است؛ این بدین معناست که هزینههای مذکور 60% رشد داشته است.
2.بنگاههای اقتصادی کوچک (با فروش سالانه زیر 10 میلیون دلار) 68 درصد از هزینههای مربوط به مسئولیت مدنی را متحمل میشوند (به طور متوسط سالانه 150 هزار دلار). هزینههای مسئولیت مدنی ناشی از تولید چنین بنگاههایی عبارتند از: هزینه مربوط به مصالحه و آراء صادره، هزینههای مربوط به دفاع برای بنگاههایی که بیمه نیستند، حق بیمه و هزینههایی که شرکتهای بیمه بخشی از آن را بر دوش بیمهگذار میگذارد، فرانشیز بیمه مسئولیت مدنی، خسارات خارج از پوشش بیمه، خسارات فراتر از سقف بیمه و خسارات تنبیهی که قابل بیمه شدن نیستند.
3.دعاوی جمعی179 در 10 سال گذشته به میزان 1000 درصد زیاد شده است.
4.در سال 1997 بر طبق آراء صادره شرکتهای تولید کننده دارو به طور میانگین به پرداخت 500 هزار دلار محکوم شدهاند؛ در حالی که سال 2003 این مبلغ به بیش از 2 میلیون دلار افزایش یافته است.180
بند سوم: دلسرد شدن از تحقیق و توسعه
هزینه عرضه یک محصول جدید به بازار از حیث زمان و سرمایه حائز اهمیت است. ممکن است دریافت تأییدیه مورد نیاز جهت عرضه یک محصول در یک کشور خاص 14 سال به طول انجامد. در طول این زمان، شرکت دارویی مقادیر قابل توجهی از منابع مالی و سرمایه خود را صرف تحقیق، توسعه و آزمایش محصول جدید میکند. شرکتهای دارویی بایستی میان هزینههای تولید یک محصول جدید و سود بالقوهای که از عرضه آن به بازار بدست میآید، تعادل ایجاد کنند. شرکتها میتوانند میزان سود بالقوه را از طریق زیر تخمین بزنند: در نظر گرفتن میزان اهمیت دارو برای جامعه، میزان بزرگی بازار برای عرضه دارو و میزان در دسترس بودن سایر داروها با تأثیرات مشابه. این سود بالقوه را نباید تنها در برابر هزینه تولید سنجید بلکه باید هزینههایی از قبیل هزینه دریافت تأییدیه، هزینه بیمه مسئولیت مدنی، هزینه دعاوی در دادگاهها و پرداختهای ناشی از مسئولیت مدنی نیز مورد توجه قرار گیرد. گرچه شرکتها میتوانند هزینههای دریافت تأییدیه را تخمین بزنند اما امروزه عدم اطمینان در وقوع مسئولیت مدنی ناشی از تولید، پیش بینی هزینههای مسئولیت مدنی را غیر ممکن ساخته است. با افزایش ریسک مالی مسئولیت مدنی بالقوه، بسیاری از تولیدکنندگان دارو بدین نتیجه رسیدند که تحقیق و توسعه محصولات جدید ارزش ریسک کردن ندارد.181
ماهیت چنین دعاویی در ایالات متحده آمریکا ممکن است تولیدکنندگان آمریکایی را در وضعیت بدی در بازار جهانی قرار دهد. هزینههای مربوط به بیمه و دعاوی مسئولیت مدنی نهایتاً بر قیمت محصولات افزوده میشوند و این سبب میشود که تولیدکنندگان آمریکایی کمتر رقابت پذیر باشند. تولیدکنندگان و نمایندگیهای آنها از کنگره آمریکا خواستند که اقداماتی در جهت اصلاح سیستم حقوقی مسئولیت مدنی و اعمال محدودیت در مورد خسارات انجام دهند اما این مسئله با مخالفت گروهی از اعضاء کنگره روبرو شد. متأسفانه واقعیت این است طرح دعاوی، خواه از طرف خواهان باشد یا خوانده، یکی از منابع اولیه کسب درآمد برای مؤسسات حقوقی است. اصلاحات تأثیر بدی بر روی چنین کسب درآمدی خواهد داشت.
مخارج مربوط به حق بیمه و سایر هزینههای مربوط به دفاع در دعاوی مسئولیت مدنی و صلح و سازش بر روی منحنی درآمد و هزینه تولیدکنندگان اثر میگذارد و منابع و ذخایری را که بایستی صرف سود میشد را اتلاف میکند. در نتیجه در بسیاری از موارد، سرمایهای که باید برای تحقیق و توسعه صرف گردد، کاهش مییابد و این امر مانع از ورود محصولات جدید به بازار شده و هزینههای قابل توجهی به محصولاتی که تولید میشوند اضافه کرده است.182
به دلیل میزان دعاوی مسئولیت مدنی، بسیاری از ایدههای مربوط به تولید محصولات جدید به عالم خارج ورود پیدا نمیکند زیرا تصمیم شرکتها مبنی بر عدم تولید به خاطر آن نیست که محصولات آنان ایمن نیست بلکه بدین خاطر است که گرایش عموم مردم آمریکا این است که زیان وارده مربوط به آن محصولات است و تولید کنندگان را حتی در مواردی که خودشان در مصرف آن محصول اشتباه کردهاند و یا سوء مصرف داشتهاند، متهم میکنند. در بسیاری از موارد محصولات در ایالات متحده آمریکا عرضه نمیشود بلکه به کشورهای دیگر، جایی که تولیدکنندگان به میزان بسیار کمی در معرض چنین تهدیدات و خطراتی قرار دارند، عرضه میشود.183
بند چهارم: عدم ایمنی محصولات دارویی
مطالعات انجام شده در خصوص واکسنهای دیفتری، کزاز و سیاه سرفه به این نتیجه رهنمون میگردد که مسئولیت ناشی از تولید کالا، تأثیر اندکی بر کاهش خطرات و تضمین ایمنی محصولات دارویی تولید شده داشته است. خطرات ناشی از داروی تولید شده در سالهای پایانی دهه 70 و 80 میلادی، افزایش یافته است؛ این در حالی است که در همان زمان قوانین مربوط به مسئولیت ناشی از تولید دارو نیز سختتر گردیده است؛ با این همه نظام مسئولیت مدنی تأثیر ناچیزی بر کاهش خطرات و تضمین ایمنی محصولات دارویی داشته است.184
علت این امر را میتوان در این نکته دانست که نظام بازار و قوانین کارآمد، انگیزههای لازم را جهت ایمنتر ساختن محصولات دارویی فراهم میآورند؛185 در نتیجه به نظر میرسد به عوض تمرکز بر نظام مسئولیت مدنی، باید بر تقویت نظام بازار و کارآمد ساختن آن و تصویب قوانین کارا همت گمارد.
مسئولیت مدنی ناشی از تولید برای آن دسته از محصولاتی که مانند دارو در سطح وسیع به فروش میروند مطلوب نبوده186 و به افزایش ایمنی کالا منتهی نخواهد گردید. جهت نشان دادن درستی این نتیجه گیری در عمل، مثالی آورده میشود:
در پرونده واکسن دی.پی.تی، مسئولیت ناشی از تولید کالا در ارتقاء ایمنی محصول ناکام بود؛ زیرا علیرغم افزایش مواجهی تولیدکنندگان با مسئولیت ناشی از عیب دارو، ایمنی مربوط به این واکسن تغییری نکرد؛ گذشته از این مسئولیت ناشی از تولید کالا موجب شد تا قیمت واکسن دی.پی.تی 20 برابر افزایش یابد. به نظر میرسد مزیت جبران خسارت مسئولیت ناشی از تولید کالا به قربانيان این واکسن بنا به دلایلی که در بالا بدانها اشاره کردیم محدود است. نکته دیگری که باید بدان توجه داشت این است که دادخواهی مربوط به مسئولیت ناشی از تولید واکسن در برگیرنده مقادیر زیادی هزینههای قانونی است، به طور تخمینی تقریباً معادل 5 دلار برای هر دلاری است که در جبران خسارت آن را دریافت میکنند. بنابراین، مسئولیت ناشی از تولید کالا برای حوادث مربوط به واکسن دی.پی.تی از لحاظ اجتماعی نامطلوب جلوهگر میکند.187
مقررات سازمان غذا و دارو به دنبال تفکیک داروهای ایمن از داروهای غیر ایمن است و سعی دارد با انجام آزمایشات بالینی و بررسی برچسبها و هشدارها به این مهم برسد. به علاوه همان طور که قبلاً بیان گردید نیروهای بازار در جریمه تولیدکنندگانی که داروی غیر ایمن تولید مینمایند به نحوی مطلوب عمل مینماید. در نتیجه میتوان گفت که مسئولیت مدنی ناشی از تولید کالا نتایج درخور توجهی
