
ن متغیر وابسته این تحقیق مدیریت سود و اقلام تعهدی میباشد.
1-10 تعاریف، اصطلاحات و واژهها:
6چرخه تجاری: منظور از چرخههای تجاری نوسانهای در فعالیتهای اقتصادی و معمولا تولید ملی است. هر دوره تجاری شامل مراحل رونق و رکود اقتصادی است. طبق تعریف برنز و میچل، «چرخههای تجاری نوعی از نوسانات هستند که در سطح کلان فعالیت اقتصادی کشورها … رخ میدهند. یک چرخه حاوی رونقی است که تقریبا همزمان در بسیاری از فعالیتهای اقتصادی رخ میدهد و پس از آن رکود … تقریبا مشابهی در عموم فعالیتهای اقتصادی دیده میشود. این ترتیب تغییرات مکرر ولی بینظم است.(برنز و میشل)
7مدیریت سود: به مداخله عمومی مدیریت در فرآیند تعیین سود میباشد که در این تحقیق از اقلام تعهدی که مدیریت بر آنها کنترل دارد، استفاده شده است.( هیلی و والن)
فصل دوم: پیشینه تحقیق
2-1 مقدمه:
این تحقیق به بررسی رفتار مدیریت سود با توجه به چرخههای تجاری در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. شرایط اقتصادی میتواند تأثیرات متفاوتی بر شرکتها داشته باشد و رفتار مدیریتی سود را تحت تأثیر قرار میدهد. برای نمونه در شرایط رکود اقتصادی انتظار میرود مدیریت سود بیشتری اعمال شود و در دوران رونق انتظار میرود عکس این موضوع رخ دهد. در نتیجه میتوان گفت انتظار میرود شرایط اقتصادی تأثیر متفاوتی بر مدیریت سود داشته باشد. بنابراین آگاهی از تغییر رفتار مدیریت سود با توجه به چرخههای تجاری میتواند سرمایهگذاران و سایر تصمیمگیرندگان بازارهای مالی را در پیشبینی دقیقتر یاری رساند. از سوی دیگر تأثیر چرخههای تجاری بر مدیریت سود با توجه به ویژگیهای خاص شرکتها ممکن است متفاوت باشد. به عبارت دیگر ویژگیهای خاص شرکتها نظیر چرخهای یا غیرچرخهای بودن یک شرکت یا اندازه شرکت میتواند بر رابطه بین مدیریت سود و چرخههای تجاری تأثیر داشته باشد. برای نمونه در شرایط رکود اقتصادی مدیریت سود شرکتهای غیرچرخهای مانند صنایع غذایی و خدمات عمومی کمتر تحت تأثیر قرار میگیرد، در حالی که مدیریت سود در شرکتهای چرخهای مانند تولیدکنندگان کالاهای با دوام تأثیر زیادی میپذیرند. این تحقیق در پی آن است که آیا تغییر شرایط اقتصادی بر عملکرد شرکتهای تجاری در مدیریت سود تأثیر میگذارد و آیا این تأثیر با توجه به ویژگی خاص شرکتها متفاوت است؟ این پژوهش بینش دقیقی درباره رفتار مدیریت سود در بافت اقتصاد کلان ارائه میدهد و راهنـمای مفیدی برای تحـلیلگـران و سـایر استـفادهکنندگان از اطـلاعـات مالی را برای پیـشبینی متغیر مدیـریت سـود فـراهـم میآورد. این تحقیق این امکان را برای تصمیمگیرندگان فراهم میآورد که چگونه پیشبینی خود را در خصوص عملکرد شرکتها در رابطه با مدیریت سود با توجه به شرایط اقتصادی بهبود بخشند.
با آغاز قرن نوزدهم و انقلاب صنعتی و به دنبال آن شکلگیری مؤسسات و شرکتهای بزرگ، دانش حسابداری نیز دستخوش تحولات شگرف شد. تشکیل مؤسسات بزرگ دو پیامد اساسی با خود به همراه داشت. از یک سو، ضرورت تفکیک بین مالکیت و مدیریت و از سوی دیگر وجود روشهای حسابداری یکسان و یکنواخت جهت گزارشگری بیش از پیش احساس میشد. به دنبال موارد مطروحه فوق نیاز نظارت، کنترل و ارزیابی اطلاعات ارائهشده توسط سازمانها در سطح بالایی خود را نشان میدهد. اصلیترین ابزار نظارت مستمر بر عملکرد، تهیه و ارائه مجموعه صورتهای مالی واحد اقتصادی بود، که در این میان شاخص سود حسابداری به عنوان ابزاری سودمند برای ارزیابی عملکرد از محتوی اطلاعاتی زیادی برخوردار میباشد.
سود به عنوان عاملی مؤثر در قیمت سهام بازار (بیور، 1968)، برآورد احتمال ورشکستگی (بیور، 1966)، برآورد ریسک بالقوه مربوط به تحصیل سهام یک واحد (بیور، کتلرواسکولز، 1970)، مطرح میباشد، در عین حال استفاده اطلاعات سود در سطوح مختلف تصمیمگیری، حاکی از اهمیت آن دارد. بیانیه مفاهیم حسابداری شماره (2) مربوط بودن و قابل اتکاء بودن را به عنوان ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری که در تصمیمهای ارزیابی استفاده میشوند، تعیین کرده است. این بیانیه اطلاعات مربوط را اطلاعاتی دانسته که بر تصمیمات استفادهکنندگان از طریق پیشبینیها و تأیید و یا رد ارزیابیهای گذشته مؤثر واقع شوند و اطلاعات قابل اتکا را به عنوان اطلاعات عاری از اشتباه و تمایلات جانبدارانه تعریف کرده است. از طرف دیگر احتمال وجود دستکاری سود به خاطر تضاد منافع و همچنین پارهای از محدودیتهای ذاتی حسابداری از جمله: 1) نارساییهای موجود در فرآیند برآوردها و پیشبینیهای آتی؛ 2) امکان استفاده از روشهای متعدد حسابداری توسط واحدهای انتفاعی موجب شده است تا سود واقعی شرکتها متفاوت از سود گزارش شده باشد. مدیریت سود یا دستکاری سود میتواند از راههای متفاوتی صورت پذیرد.
گزارشگری مالی در واحدهای اقتصادی بیانگر نیازهای اطلاعاتی و انتظارات گروههای مختلف استفادهکنندگان از صورتهای مالی است که در راستای برآورد اهداف و نیازهای متفاوت خویش به این اطلاعات نیاز دارند تا بتوانند به سطحی از کیفیت اطلاعات ارائهشده یقین پیدا نمایند. بررسی ادبیات مرتبط با مدیریت سود بیانگر تلاش محققین در فهم این مطلب است که چرا مدیران به دنبال دستکاری سود میباشند.
پژوهشگران حسابداری بر آنند که علت دستکاری نتیجه عملیات عادی شرکت را بدانند و اغلب به دنبال این موضوع هستند که چگونه اساسا میتوان نتایج حاصل از عملیات را تحت تأثیر قرار دارد اغلب محققین به دنبال شناسایی راههایی جهت کشف موارد مدیریت شده سود که توسط شرکتها را ارائه شده میباشد.
با این زمینهها و اهمیت یافتن نقش سود، نگرش استفادهکنندگان از ترازنامه به سود و زیان معطوف شد در این سال ضرورت تهیه گزارشگری یکسان و یکنواخت به تدوین اصول و استانداردهای حسابداری منتهی شد، اما همراه این اصول حق انتخاب نیز شکل گرفت، همان گونه که FASB (هیأت تدوین استانداردهای حسابداری آمریکا) بیان میکند: انتخابهای حسابداری حداقل در دو سطح انجام میگیرد. در یک سطح به وسیله کمیتهها و مؤسساتی که این قدرت را دارند که شرکتها را وادار به گزارشگری به شیوه خاص نمایند و یا برعکس به کارگیری روشی را که توسط مؤسسات نامناسب تشخیص داده شدهاند، منع کنند و در سطحی دیگر در هر شرکت به صورت فردی انتخاب صورت میگیرد، هنگامی که استانداردهای
حسابداری بیشتری منتشر میشود حدود به کارگیری انتخاب فردی به طور اجتنابناپذیری محدود میشود، اما هنوز هم حق انتخابهای حسابداری زیادی وجود دارند و در آینده وجود خواهند داشت که به وسیله مؤسسات گزارشگر اتخاذ خواهد شد، زیرا انتخاب یک راهکار از بین راهکارهای مختلف که استاندارد آن را مجاز شمرده و یا انتخاب بین راههای اجرای یک استاندارد به وسیله هر مؤسسه به طور فردی صورت میگیرد. ترکیب پیامدهای کلی و توجه بیشتر به سود و تدوین اصول و استانداردهای حسابداری با حق انتخاب موجب شد در اواخر دهه 1920 مقولهای جدید به نام «مدیریت سود» ایجاد گردد.
بنابراین، با توجه به موارد مطرح شده هدف این تحقیق بررسی بین ارتباط مدیریت سود و اقلام تعهدی با چرخههای تجاری میباشد. در این راستا ابتدا پیشینهی تحقیق بیان خواهد شد و پس از آن به بیان فرضیات بیان خواهد شد سپس روش تحقیق و پس از آن نتایج آزمون فرضیات و یافتههای تحقیق بیان خواهد شد در پایان نیز محدودیتها و پیشنهادهای تحقیق ارائه خواهد شد.
2-2 پیشینه تحقیق:
در ایران تاکنون تحقیقی در رابطه با بررسی مدیریت سود و اقلام تعهدی با توجه به چرخههای تجاری صورت نگرفته است. اما در سطح بینالمللی تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است. کوئینگلو در تحقیق خود با عنوان چرخه تجاری و متغیرهای حسابداری به بررسی چگونگی تأثیر چرخههای تجاری و متغیرهای حسابداری پرداخته است. نتایج بررسی کوئینگلو نشان میدهد که متغیرهای حسابداری مانند رشد داراییهای ثابت و فروش کاملا با چرخههای تجاری در ارتباط هستند.
جانسون به بررسی ارتباط بین چرخههای تجاری با بازدهی اوراق بهادار و سود شرکتها پرداخته است. دوره مورد بررسی او سالهای 1987- 1970 با استفاده از روش رگلسیون تلفیقی بوده است، نتایج تحقیق وی نشان داد که سود شرکتها تحت تأثیر چرخههای تجاری قرار دارد و ثبات سودها، به دلیل ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری در طی دوران رونق به طور چشمگیری نسبت به دوران رکود بیشتر است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بازده اوراق بهادار در دوران رونق نسبت به دوران رکود بیشتر است.
چردیا و شیواکومار در تحقیق با عنوان سودها، چرخههای تجاری و بازدههای سهام نقش چرخههای تجاری را در قیمتگذاری داراییها به روش تجربی بررسی کرده است. آنها معتقد بودند که سود شرکتها با شرایط تجاری مرتبط است. دوره مطالعه آنها سالها 1999- 1972 بوده است و با استفاده از روش رگلسیون چند متغیره به بررسی فرضیات خود پرداختهاند نتایج مطالعه آنها نشان داد که بین چرخههای تجاری و سود شرکتها ارتباط وجود دارد. علاوهبر این آنها نشان دادند که بازدههای سهام و چرخههای تجاری ارتباط نیز وجود دارد و در واقع چرخههای تجاری بر قیمتگذاری داراییهای نقش اساسی دارند.
پرز کوروز و تیمر من به بررسی نوسانهای بازده سهام در مقاطع تغییر چرخههای تجاری پرداختهاند. نتایج مطالعه آنها نشان داد که نوسانهای بازده سهام در مقطع تغییر چرخههای تجاری قابل توجه است. آنتونیو، لام و پادیان نیز به بررسی این موضوع پرداختهاند که آیا متغیرهای چرخههای تجاری و رفتار جانبدارانه سودآوری سرعت معاملات در سه بازار اصلی اروپا تعیین مینماید. نتایج مطالعه آنها نشان داد که سودآوری سرعت معاملات در بازارهای اروپا تحت تأثیر شرایط تجاری جهانی است. کیفیت سود گزارش شده برای استفادهکنندگان از اطلاعات مالی، به دلیل تخصیص مؤثر منابع در بازار سرمایه، بسیار ضروری میباشد. سرمایهگذاران، تجزیه و تحلیلکنندگان مالی، سرمایهگذاران نهادی و مقامات قانونی، به منظور اتخاد تصمیم راجعبه ارزشیابی و سرمایهگذاری در شرکتهای پذیرفتهشده در بازار سرمایه به کیفیت سودهای گزارششده، علاقه زیادی را نشان میدهند. اما آیا اطلاعات ارائهشده به سهامداران از سطح کیفی مطلوبی برخوردار است و یا اطلاعات ارائهشده به ایشان قابلیت اتکاء و پیشبینی لازم را دارا میباشد؟ به همین دلیل، حفظ منافع عمومی، رعایت حقوق سهامداران، ارتقای شفافیت اطلاعات و الزام شرکتها به ایفای مسئولیتهای اجتماعی از مهمترین آرمانهایی است که بیش از گذشته، توسط مراجع مختلف نظارتی و اجرایی مورد توجه قرار گرفته است. یک عامل بنیادی در آزمون مدیریت سود در شرکتها، تخمین اعتبار و اعمالنظر مدیران در تعیین سود است. بررسی ادبیات مبتنیبر مدیریت سود، بیانگر وجود رویکردهای متفاوت با شناسههای مختلف در تخمین و اندازهگیری اختیار مدیریت در تعیین سود، گزارش شده است. یکی از مهمترین این رویکردها، مبتنیبر کاربرد اقلام تعهدی اختیاری به عنوان شاخصی برای تعیین و کشف مدیریت سود در واحدهای تجاری است. هیلی، دیآنجلو و جونز، در طی انجام مطالعاتی در زمینه مدیریت سود، با به کارگیری اقلام تعهدی برای کشف مدیریت سود، اقدام به ارائه مدلهایی کردهاند که در تحقیقات بعدی بارها آزمون شدهاند. دچو و همکاران با ارائه مدلی که از آن پس مدل تعدیلشده جونز نام گرفت. با مقایسه این مدل با مدلهای جونز، هیلی، دیآنجلو و نیز مدل صنعت مشخص گردید که مدل تعدیلشده نسبت به مدلهای دیگر از قدرت پیشبینی بیشتری برخوردار میباشد. در ادامه تحقیقات صورت گرفته جیانمینگ (2007) با ارائه مدل تعدیلشده جدید و با به کارگیری اقلام تعهدی غیرنقدی به آزمون مدیریت سود پرداخته و ضمن مقایسه این سرمایه در گردش غیرعادی: تفاوت بین سرمایه در گردش غیرنقدی و سرمایه در گردش غیرنقدی عادی.
2-2-1 تعاریف مدیریت سود:
