
آیا سرمایهگذاران در تعیین قیمت سهام منطقی عمل میکنند یا خیر؟ نظریه کارایی بازار سرمایه به دو فرض بسیار مهم توجه دارد. اولاً سرمایهگذاران در تصمیمگیریهای خود در بازار دارای رفتار منطقی هستند. ثانیاً آنها بر اساس آخرین اطلاعات و اخبار اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار میکنند و جهت تعیین منصفانه بودن قیمت اوراق بهادار، درایت کافی دارند. فرض منطقی بودن سرمایهگذاران مورد انتقاد محققان زیادی قرار گرفته است (صدقی خوراسگانی، 1390).
شواهد بسياري وجود دارد، مبني بر اينكه ميتوان با استفاده از بازدههاي گذشته، بازدههاي آتي را پيشبيني کرد. اين امر علاوه بر اين كه مغاير با فرضيه گام تصادفي بازارهاي كارا ميباشد، فرضيه تعيين منطقي قيمتهاي اوراق بهادار را در اين بازارها مخدوش ميسازد. اين پديده، واكنشهاي غيرمنطقي سرمايهگذاران نسبت به اطلاعات و اخبار جديد ميباشد. به عبارت ديگر، سرمايهگذاران در این بازارها نسبت به اطلاعات جديد واكنشي بيش از حد و يا كم تر از حد مورد انتظار نشان ميدهند (همان منبع).
واکنشهای بازار سهام به آگهیها و اخبار متفاوت است و در برخی موارد واکنش افراد عقلایی نیست و سبب ناهنجاریهایی از جمله افزایش بیش از حد یا کمتر از حد قیمتها میشود. واکنش بیش از حد و واکنش کمتر از حد زمانی رخ میدهد که افراد با توجه به اطلاعات جدید، قیمتها را بیشتر یا کمتر از میزان واقعی آن تعیین میکنند. اگر چه بازار پس از گذشت زمان به اشتباه خود پی میبرد و به حالت تعادل بر میگردد، با این وجود چنین رفتاری نوعی رفتار غیرعقلایی در بازار محسوب میشود که میتواند پاسخ منطقی نسبت به عدم اطمینان درکشده توسط سرمایهگذاران باشد. انتظارات افراد تابع پیشبینیهای آنها میباشد که گاهی از ناکارامدیهایی برخوردار است. همانطور که مشهود است، بررسی رفتار سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار بر کارایی بازار بورس اثر به سزایی دارد (همان منبع).
2-2-5-4- انواع اطلاعات موجود در بازار سهام
اطلاعات دربرگیرنده دانسته یا دستهای از دانستهها است که در مواقع لزوم شخص را وادار به تغییر موضوع، عقیده و تصمیم یا تجدیدنظر در تصمیمگیری میکند.48 (سازمان بورس اوراق بهاءدار تهران، ۱۳۷۸، ص ۱۸)49
اطلاعات در بازار سهام میتواند به دو گروه تقسیم شود: گروه اول اطلاعات مربوط به شرکتها است که در ارزیابی سهام مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و عبارتند از:
1)گزارش سالیانه شرکتها به بورس و اوراق بهادار شامل صورتهای مالی حسابرسی شده، افشای اطلاعات در مورد وضعیت تجاری، محصولات تولیدی، بازار فروش محصولات، توسعه یا توقف خط تولید، فروش و هزینههای خطوط تولید، سرمایهگذاری در کارخانه و تجهیزات، عملیات خارجی، میزان و انواع بدهیهای معوقه، شرکتهای نابغه تحت تملک، قیمت تمام شده اموال، ماشینآلات و تجهیزات و استهلاک انباشته آنها و تجزیه و تحلیلهای مدیریت از وضعیت مالی شرکت.
2) گزارش ۳ ماهه شرکتها به کمیسیون بورس و اوراق بهاءدار، این گزارش شبیه گزارش سالیانه، اطلاعاتی در مورد وضعیت مالی شرکت ارائه میکند. ولی تفاوتی که با گزارش سالانه دارد این است که اطلاعات برای یک دوره سه ماهه گزارش میشود و حسابرسی نیز نمیشود.
3) گزارش هرگونه رویداد با اهمیتی که میتواند بر ارزش اوراق بهاءدار شرکت تأثیر بگذارد این گزارش باید ظرف ۱۵ روز بعد از رویداد به کمیسیون بورس و اوراق بهاءدار ارائه شود این رویداد مهم معمولاً قبلاً توسط مطبوعات به عموم اعلام میشده است.
4) اعلامیه پذیرهنویسی 50شرکتهائی که برای اولین بار قصد عرضه سهام به عموم دارند.
گروه دوم اطلاعات مربوط به شاخصهای بازار سهام، از جمله حجم معاملات قیمتهای اولیه و نهائی سهام در معاملات و فروشهای عمده است. (همان منبع)
2-2-5-5- شفافیت و افشاء 51
افشاء عبارت است از انتشار اطلاعات مهم و تأثیرگذار بر بازار، و شفافیت را میتوان سادگی و سهولت تحلیل معنادار فعالیتهای شرکت و بنیادهای اقتصادی آن توسط فرد خارج از شرکت52 تعریف کرد. شفافیت شاخص توان مدیریت در ارائه اطلاعات ضروری به شکل صحیح، روشن، به موقع و در دسترس است.
مخصوصاً اطلاعات حسابرسیشده که هم به شکل گزارشات عمومی و هم از طریق انعکاس در رسانههای گروهی و سایر روشها منتشر شده باشد. بهعبارتی شفافیت منعکسکننده این مطلب است که آیا سرمایهگذاران تصویری واقعی از آنچه واقعاً در داخل شرکت روی میدهد دارند یا خیر؟ (نوبخت، 1383).
بنابراین افشاء و شفافیت درهم تنیدهاند. سیستمهای شفاف، به اطلاعات معتبر و صحیح نیازمندند که به موقع و به سهولت، هم به شکل مستقیم و هم از طریق نمایندههای معتبر و مشهور مانند: حسابداران، حسابرسان، آژانسهای رتبهبندی، تحلیلگران اوراق بهادار، روزنامهنگاران مالی و رسانههای گروهی در اختیار عموم سهامداران قرار بگیرد (هالوود53 ، ۲۰۰۱).
الف – شفاف سازي54 اطلاعات مالي
انونیموس55 (1999) شفاف سازي مالي را به مفهوم صراحت، روشني و قابليت درك در مورد آن چيزي كه در شركت اتفاق مي افتد تعريف كرده است. همچنین وی به نقل از فلوريني (1998) بيان مي کند كه شفاف سازي مالي، رفتاري است كه به وجود آورنده مسئوليت مناسب است. شفاف سازي مالي شركت به وسيله تلاش هايش در افشاي اين چنين اطلاعاتي اندازه گيري می شود. همچنين ويشواناث و كافمن(1999) عدم شفافيت را به عنوان «ممانعت عمدي از دسترسي به اطلاعات، ارايه نادرست اطلاعات يا ناتواني بازار در كسب اطمينان از كفايت مربوط بودن و كيفيت اطلاعات ارايه شده » تعريف كرده اند (درخشیده، 1391، ص62).
پايه نظري اين بخش تئوري اعلام دهي است که بر پایه این تئوری اطلاعات نامتقارنی بين شركت و سرمايه گذاران وجود دارد. اين اطلاعات نامتقارن نتيجه درك اشتباه سرمايه گذاران از موقعيت عملياتي واقعي در شركت است. بر اساس تئوري اعلام دهي، نامتقارن بودن اطلاعات بين سرمايه گذاران داخلي و خارجي ممكن است مزيت تجاري غيرمنصفانه براي كاركنان دروني در بازارهاي مالي ايجاد كند (چیانگ56 ، 2005).
ب – افشای اطلاعات مالی
متفکران اقتصادی بحث می کنند که افشا پدیده ای پیچیده است که نمی تواند توسط یک تئوری توصیف شود (ویشاناث57 ،2006).
بروبرگ و همکاران58 (2010) مدلی را برای اندازه گیری افشای اطلاعات مالی ارایه کردند . آن ها سه معيار را براي شفاف بودن اطلاعات عنوان نمودند: 1- دسترسي يا در دست بودن اطلاعات؛ 2- مربوط بودن؛ و
3- كيفيت و قابليت اعتماد. دسترسي، بر وسايل ارتباطي شركت براي ارايه اطلاعات مالي توجه دارد. اين مفهوم از طريق اينترنت، راديو، تلويزيون، روزنامه و ديگر آگهي هاي عمومي شركت قابل آزمايش است. محدوديتي كه در اندازه گيري اين معيار وجود دارد، عبارتست از فقدان آموزش يا دانش استفاده کنندگان درباره چگونگي استفاده و تحليل اطلاعات. دومين معيار يعني مربوط بودن به اين دليل كه تعيين و تعريف انتخاب اطلاعات مناسب، دشوار است. سومين معيار مطالعه كيفيت و قابليت اعتماد است و به اين مقوله اشاره دارد كه اطلاعات مالي منتشر شده بايد موثر، واضح و ساده باشد. همچنين اين اطلاعات بايد با اصول پذيرفته شده حسابداري نيز مطابقت داشته باشد (درخشیده، 1391، ص 63).
ج – عدم افشای اطلاعات توسط شرکتها
یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی سرمایهگذاران، صورتهای مالی شرکت و سایر اطلاعاتی است که از جانب شرکت منتشر میشود. اگر شرکت اطلاعات را به موقع در دسترس سرمایهگذاران قرار ندهد، آنان در تصمیمگیری دچار اشتباه خواهند شد (سایت بورس اوراق بهادار، 1378، ص 19).
بهدلیل اهمیت کیفیت افشای اطلاعات مالی توسط شرکتها، کمیسیون بورس و اوراق بهاءدار کشورها با وضع قوانین به گزارشدهی شرکتها نظارت و شرکتها را ملزم میکند تا همه اطلاعات با اهمیت شرکت را بهوسیله فرمهای SEC، گزارشات مطبوعاتی، اینترنت و سایر روشها برای عموم افشاء کنند (میو، ۲۰۰۰؛ هپ59 ، ۲۰۰۲). براساس تحقیق (روی60 ، ۲۰۰۲) بین قوانین افشا که توسط SEC وضع میگردد و کارایی بازار رابطه مثبت وجود دارد (نوبخت، 1383).
2-2-6- تئوري بازار کارا
بازار کارا به بازاري اطلاق می گردد که در آن قیمت هاي اوراق بهادار به سرعت نسبت به اطلاعات جدید تعدیل می گردند. بعبارت دیگر اطلاعات جهت تعیین قیمت، مورد استفاده قرارگرفته و به سرمایه گذار اطمینان می دهند که اوراق بهادار مورد نظر به اندازه قیمت بازاري خود داراي ارزش است. یا بعبارتی دیگر در یک بازارکارا، اطلاعات مالی به سرعت در بازارهاي مالی انتشار می یابد و فوراً بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می کند ( سایت مالی رفتاری).
بنابراین در صورتی یک بازار، کارا محسوب می شود که قیمت اوراق بهادار، اطلاعات مربوطه را بسرعت منعکس نماید. به این ترتیب، سرمایه گذاران بالقوه نمی توانند در بازار کارا از اطلاعاتی که در سطح گسترده اي منتشر شده است، بهره مند شوند، زیرا قیمت ها فوراً براساس اطلاعات مزبور تعدیل می گردد. (همان منبع)
بازارها می توانند در ارتباط با برخی اطلاعات، کارامد محسوب شوند در حالی که در قبال سایر اطلاعات کارامد نباشند. مثلاً قیمت هاي اوراق بهادار ممکن است اطلاعات بیشتر در سطح جامعه را بطور کلی منعکس کنند. اما اطلاعاتی که اشخاص بسیار نزدیک به شرکت نظیر مدیران یا اعضاي هیات مدیره در اختیار دارند در قیمت هاي مزبور انعکاس نیافته باشد. براساس قوانین برخی از کشورهاي صنعتی، استفاده از این قبیل اطلاعات به منظور دادوستد در بورس غیرقانونی می باشد. بازار کارا باید نسبت به اطلاعات جدید حساس باشد. اگر اطلاعات تازه اي در دسترس عموم قرار گیرد، قیمت سهام عادي شرکت باید متناسب با جهت اطلاعات داده شده تغییر نماید. اگر بازاري نسبت به اطلاعات جدید بی تفاوت باشد و عکس العمل لازم را نشان ندهد، یعنی تحلیل کننده اي در بازار براي ارزیابی و بررسی اثر اطلاعات جدید بر قیمت ها نباشد، طبعاً آن بازار، کارایی نخواهد داشت. به طور خلاصه می توان خصوصیات بازاري که داراي کارایی اطلاعاتی
می باشد را این گونه برشمرد:
-1 سهولت دسترسی به اطلاعات بازار توسط همه افراد تا بتوانند متناسب با آن، واکنش مناسبی از خود بروز داده و مانع ضرر و زیان خود بشوند.
-2 بازدهی متناسب با ریسک انجام شده در بازار.
-3 تعیین قیمت سهام بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا.
-4 عدم وجود اختلاف زیاد بین قیمت جاري و قیمت واقعی سهام.
-5 قابلیت نقدشوندگی سریع و آسان همه سهام (همان منبع).
2-2-6-1- الگوي بازارهاي کارا
يكي از مهمترين تئوري هايي كه در زمينه سرمايه گذاري مطرح شده است، تئوري بازار کارا مي باشد. منظور از كارايي به طور خاص كه در اينجا مطرح مي شود، اشاره به اين مساله است كه تا چه ميزان بازار در تعيين قيمت اوراق بهادار موفق عمل كرده است. موفق بودن بازار به اين معني است كه قيمت ها به طور پيوسته منعكس كننده اطلاعات جديد باشند و اطلاعات نيز مجموعه اي از داده هاست كه مربوط به شركت ها و اوراق بهادار آنها مي باشد و قيمت ها در بازار كارا بايد تاثيرپذير از اين اطلاعات باشند. بنابراين بازاري را مي توان كارا ناميد كه كارايي لازم را براي پردازش اطلاعات داشته باشد. به عبارت ديگر قيمت ها در هر زمان نشان دهنده ارزيابي صحيحي از اطلاعات موجود است. در نتيجه قيمت ها منعكس كننده كامل اطلاعات، موجود خواهند بود. درادامه به انواع كارايي و سطوح مختلف كارايي مي پردازيم (فاما ،1976، ص 122).
2-2-6-2- انواع كارايي
الف ) كارائي تخصيصي: زماني بازار به كارائي تخصيصي خواهد رسيدكه تخصيص منابع مالي به بهترين موقعيت هاي سرمايه گذاري اختصاص يابد به عبارت ديگر منابع محدود مالي كه از طريق پس اندازكنندگان ايجاد مي گردد، به طرح هايي اختصاص يابد كه بالاترين سطح درآمد مورد انتظار را در آينده خواهند داشت (اله یاری، 1387، ص 79-80).
ب ) كارآئي
