
بررسی قرار می گیرد؛ جدا از این که متصل یا منفصل باشد؛ و در بیان، صور بلاغی با انواع آن مثل تشبیه، مجاز و کنایه و… بررسی می شود و در علم بدیع، توابع این دو علم، به عنوان مکمل ها برای ادای فنی، مورد کاوش قرار می گیرد. «استاد شایب» علم بلاغت را در دو باب اسلوب و فنون ادبی محصور می کند» (عبد المطلب،1994: 106). بعد از بیانِ سابقه سبک شناسی در جهان عرب، اشاره ای کوتاه به سبک شناسی در ایران نیز، می شود. «سبک شناسی به معنای حقیقی خود در ایران سابقه ای نداشته و نخستین آثار این فن، آن هم به صورت ضعیف در تذکره ها آمده است. صاحبان تذکره ها به ندرت در مورد سبک شاعران سخن گفته اند؛ مثلا «عوفی» در مورد «عنصری» می گوید: «و اشعار عنصری شعار فصاحت و دلیری دارد، دقت معنی با رقت فحوی جمع است». و در مورد «فرخی» می گوید: «شعر او عذب و پر معنی است به اول در صنعت سخن و به دقت معانی کوشید و دران از اقران سابق در آمد و به آخر، سخن سهل ممتنع ایراد می کرد» (بهار، 1382: 22).
در مغرب زمین نیز واژه سبک، از قرن پانزدهم به کار می رفته است ولیکن واژه سبک شناسی از قرن بیستم کاربرد داشته، که به بررسی های ادبی منحصر بوده است.
«تا كنون دو ديدگاه متقابل «تزئيني» و «ارگانيك» در باب سبك مطرح بوده است. ديدگاه اول چنين مي انگارد كه معاني، نخست بر زبان ميآيد، سپس با سبك، آراسته ميشود. ديدگاه دوم، انديشه و سبك را با هم متقارن و همبوده ميداند و اين هر دو را پشت و روی يك سکه میشمارد. از اين ديدگاه، ساخت زبان، ساختِ انديشه را شكل ميدهد؛ یعنی مثلاً نحوه تركيب اجزاي جملهها و نوع روابط آنها با یکدیگر در شکلگیری معانی نقش عمدهای دارند. اگر ديدگاه نخست را بپذیریم و نقش سبك را تا حد تزيينكننده انديشه تنزل دهیم، دیگر جایی برای پیوند سبك با اندیشه باقی نمیماند. اما اگر رابطه سازمندِ ميان سبك و انديشه را بپذيريم و نحو را سازنده انديشه و حامل آن بدانيم، در اين صورت ميان ساختارهاي نحوي جملهها، با نوع سبك، پيوند استواري وجود دارد» (فتوحی،1392: 268). پیوند میانِ نحو و اندیشه، همان مسئله ای است که نگارنده را ترغیب می کند تا تحقیق پیشِ رو را تدوین کند و در پایان، به نگرش امام سجاد (ع) در دعا های منتخب، پی ببرد.
«بر پایه دیدگاه دوم بررسي مقولههاي نحوي در سبك پژوهی، اهميت بسيار یافته است و مسائلی از این دست مورد بررسی قرار میگیرد:
1. طول جملهها (بلندي و كوتاهي).
2. ساختمان جملهها (ساده، مركب، پيچيده، پيچيده مركب).
3. کیفیت نظم واژهها در جمله (نسبت نظم پایه و جا به جایی در ساختار نحوی).
4. نقش معنايي جملهها (خبر و ابلاغ، پرسش، امر، ندا، تعجب).
5. پيوستار بلاغي جملهها (هم پايگي، وابستگي، استقلال، تناوب، توازن، تقابل و تضاد).
6. وجهیت و صدای نحوی و رابطه آن با دیدگاه نویسنده» (همان).
«دعا ها و ذکر های معصومین با داشتن اسلوبی زیبا شناختی و زبان ادبی، عالی ترین جلوه از شکوه تعبیر پس از قرآن کریم اند. در سراسر آن ها اندیشه، احساس و هنر در سطحی فرازین کنار هم می نشینند، به گونه ای که تمامی ویژگی های محتوایی و زیبا شناختی در آن- ها به وفور تجلی دارد. صحیفه سجادیه از متون ابداعی غنی تؤام با تصاویر بیانی چشم گیر و ساختاری محکم است که تنها ادب دعایی صرف نیست، بلکه در حوزه ادبیات سیاسی، اخلاقی و اجتماعی نیز قرار می گیرد؛ زیرا در بردارنده معانی و افکاری است که عقل و وجدان را مورد خطاب قرار می دهد» (گنجعلی، قادری، سیفی، 1392: 146).
همان گونه که قرآن کریم مورد توجه محققان سبک شناس بوده و می باشد و همان طور که امام علی علیه السلام در خطبه ها و نامه ها و کلمات قصارِ نهج البلاغه، سبک ویژه خود را دارند، امام سجاد علیه السلام هم، در این صحیفه، سبک مخصوص به خود را دارند که نگارنده برای بررسی آن، از منظر سبک شناسی لایه ای و لایه نحوی به کاوش می پردازد. سبک شناسی نحوی در این دعا ها، سببِ شناخت بهتر صحیفه و بهره برداری بیش تر و عمیق تر، از این ادعیه ارزشمند می شود.
این پژوهش، در پنج فصل تنظیم شده است. و هر فصل با مقدمه مربوطِ به مفاهیم آن فصل، آغاز می گردد. در فصل اول، طرح پژوهشی شامل بیان مسأله، اهمیت و ضرورت پژوهش و هدف از انجام آن، همچنین سوالات و فرضیه ها و تعاریف واژه ها، بیان می شود. در فصل دوم، بعد از ذکر مقدمه ای کوتاه، به پیشینه این پژوهش اشاره می رود. در فصل سوم که تحت عنوان تبیین پژوهش آمده است؛ به سبک در لغت و اصطلاح و سبک شناسی در اصطلاح می پردازد. دیدگاه ها و مکاتب سبک شناسی نیز در این فصل مورد کاوش قرار می- گیرد و در آخر، سبک شناسی لایه ای و سپس لایه نحوی به صورت جداگانه و مفصل مطرح می شود. در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل مطالب به دست آمده از صحیفه پرداخته می شود و به سه بخش کلیِ کیفیت واژه چینی در جمله، بازتاب دیدگاه نویسنده در نحو، و سبک و ساختمان جمله ها، تقسیم می گردد. فصل پنجم نیز، به نتایج به دست آمده از داده ها و ذکر منابع، ختم می شود. از جمله موانعی که روند این تحقیق را کند و دشوار کرده، کمبود منابع در بخش تجزیه و تحلیل داده هاست. به عبارت بهتر، منابع تحلیلی در علم سبک شناسی، نسبت به منابع نظری، کم تر است و باید در مقالات متعدد جستجو شود. در واقع، سبک شناسی نحوی به طور کامل در هیچ منبعی معرفی و تحلیل نشده و مطالب موجود در این فصل، با جمع آوری مطالب پراکنده در مقالات و پایان نامه های تصویب شده به زبان عربی، تحلیل شده است؛ از سویی دیگر دایره بحث و ادعیه منتخب، بسیار وسیع و زیاد بوده، کاوش همه جانبه نحوی را سخت و دشوار نموده است.
1-2 بیان مسأله:
سبک شناسی از جمله علوم ادبی است که امروزه با عناوین جدیدی در کتب سبک- شناسی ارائه شده است؛ و در لایه های نحوی، بلاغی، واژگانی، آوایی، کاربردی، متون را مورد بررسی قرار میدهد. «مجموعه اصول و قواعد سازنده ای که بر اساس آنها واژه های یک زبان به صورت جمله آرایش مییابند، نحو آن زبان نامیده میشود» (فالک، 1372: 243). «نحو هر زبان را به نوعی میتوان هسته آن زبان انگاشت، زیرا این نحو است که معنا را با صورت مادی بیان، مانند آواها یا نشانه های نوشتاری پیوند میدهد» (همان: 243).
«ساخت اندیشه با نحو پیوند آشکارتری دارد تا با واژه. کیفیت چیدمان کلمهها در جمله، طول جملهها، نوع جملهها، کیفیات وجه و زبان، همگی بیانگر نوع اندیشهاند. بنابر این کیفیات روحی و ذهنیاتِ پنهان گوینده، در عناصر نحوی، بیشتر خود نمایی میکند» (فتوحی، 1392: 267).
شاخصه های لایه نحوی عبارتند از: الف) کیفیت واژه چینی در جمله: سبک شناس در این بخش، با دو اصطلاح نحو معیار و در مقابل آن نظم نشان دار، روبه رو است. در تعریف نحو معیار می توان به نظم عادی و پر کاربرد ترین ساخت های جمله اشاره کرد. نظم نشان دار نیز به معنی انحراف از این قواعد پایه -مثلا به خاطر تأکید بر بخشی از کلام- می باشد. بنابراین، در این قسمت، محقق سبک شناس، از مسیر بررسی چیدمان طبیعی یا همان نحو معیار، قصد رسیدن به چیدمان نشان دار را دارد. یعنی همان ویژگی ها و انحرافاتی که موجب ایجاد سبک فردی و تمایز سبکی می شود. این انحرافات، در دو سطح واژه ها و جمله های نشان دار مورد بررسی واقع می گردد که به دلیل محدود بودن موضوع پایان نامه پیش رو، در لایه نحوی، فقط به چیدمان نشان دار نحوی –سطح جمله- پرداخته شده، و بحث و بررسی در چیدمان واژه ها به لایه واژگانی- که در این تحقیق نمی گنجد- سپرده می شود.
ب) سبک و ساختمان جمله ها: در این مشخصه لایه نحوی، طول و پیوند و انسجام نحوی (پیوستار بلاغی) و هم پایگی مورد مطالعه قرار می گیرد. ساختمان نحوی جمله، در شکل گیری سبک نقش مهمی بر عهده دارد. این که جمله ها چگونه در کنار هم واقع شده اند و ارتباط میان آن ها با چه نوع سبکی -گسسته، همپایه، وابسته، متصل و تو در تو- تعریف شده است، بخش مهمی از این شاخصه را در بر می گیرد. میانگین واژه ها در جمله های متن، و در نتیجه کوتاهی و بلندی جمله ها، کمیت جملات اسمیه و فعلیه، خبریه و انشائیه، و ترکیب های اضافی و وصفی، در سطح ترکیبی ساختمان جمله ها، بررسی می شوند.
ج) بازتاب دیدگاه نویسنده در نحو: در این بخش، با اعتقاد به این که سبکِ نحوی جملات، نگرش گوینده یا نویسنده را در متن بازتاب می دهد؛ ابتدا به بیانِ وجه و انواع آن، و سپس به بررسی وجهیت در فعل جمله و قید و صفت های ارزش گذار، و همچنین صدای دستوری پرداخته می شود. «مفهوم وجه، جایگاهی مهم، در بررسی های زبانی جدید، تصاحب کرده است. وجه به معنای حالت رویداد، می باشد، همان گونه که از آن به صیغه فعل تعبیر می شود و این امر از نظرِ مدت و کیفیت حصول فعل است» (ثالث، 1427ه.ق: 3). و آن گاه که–فعل و ادوات نحوی- از منظر بیانِ نگرش و دیدگاه نویسنده در متن، بحث شود، وجهیت نام دارد. «همچنین بخشی از رابطه سبک و اندیشه در صدای دستوری بازتاب می یابد. صدای دستوری عبارت است از رابطه میان رخداد یا حالت فعل با دیگر شرکت کنندگان در فرایند فعلی (فاعل، مفعول و…). صدای دستوری در کنار دیگر وجوه فعل مانند زمان، نمود، وجهیت و حالت شناخته می شود» (فتوحی،1392: 295). لذا در این تحقیق، با کاوش در مشخصه های مذکور، مسیر شناخت و معرفی اندیشه امام (ع)، روشن می شود.
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش:
صحیفه سجادیه کتاب گرانقدری در حوزه معارف شیعه است. این کتاب تنها دعا، نیایش، و تضرع نیست، بلکه وجود مبارک امام سجاد (ع) مبانی بسیار مهم کلامی، فلسفی، اجتماعی، تربیتی و اخلاقی را در قالب دعا بیان فرمودهاند. با وجود شهرت صحیفه سجادیه و شروح زیادی که بر آن نوشتهاند، مثل شرح سیدعلی خان مدنی، سبک آن در لایه نحوی مورد بررسی، قرار نگرفته است. این لایه میخواهد از بررسی نحو جملات، کلمات، افعال، قیود، صفتها و در کل، رو ساخت، به معانیای که نویسنده در لابه لای آن مد نظر داشته برسد. بنابراین نگارنده با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و مراجعه به کتاب خانه و منابع اینترنتی اعم از پایان نامه و مقاله ها، به سبک شناسی این دعا های ارزشمند، -با بررسی مشخصه های لایه نحوی مثل فرا هنجاری، وجهیت، ساختمان جمله ها و هم پایه بودن جملات و کلاً انسجام نحوی-، خواهد پرداخت.
1-4 هدف پژوهش:
هدف از این پژوهش، شناخت بیش تر سبک امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه، برای بهره مندی عمیقتر از مفاهیم و زیباییهای ادعیه برگزیده شده، می باشد. به عبارت بهتر، نگارنده قصد دارد، چگونیِ ارتباطِ نحو جملات را، با سبکِ و نگرش امام سجاد (ع)، دریابد.
1-5 سوالات پژوهش:
1-مهمترین ویژگی سبکیِ بیست دعای نخست ِصحیفه سجادیه، در لایه نحوی، کدام است؟
2-در صحیفه سجادیه (بیست دعای نخست)، کدام یک از انواع وجهیت متناسب با حال گوینده و موضوع تجلی بیش تری دارد؟
1-6 فرضیه ها:
1-استفاده مکرر از ساختهای هم پایه نحوی که از نظر محتوایی و آوایی نیز هم پایه هستند، مهم ترین ویژگی سبکی صحیفه سجادیه ( در بیست دعای نخست) است.
2-در صحیفه سجادیه متناسب با حال گوینده (امام سجاد علیه السلام) و موضوع (دعا)، وجه التزامی و معرفتی تجلیِ بیش تری دارد.
1-7 تعاریف واژه ها:
1-7-1سبک:
«کلمه اسلوب در زبان عربی از ماده «سلب» به معنای گرفتن و اختلاس کردن، گرفته شده است، به معنای راه، شیوه، سبک، همچنین به معنای فن و هنر و راهی که در پیش گرفته شود» (ابن منظور، 1414: زیر ماده سلب).
«سبک در لغت تازی به معنی گداختن و ریختن زر و نقره است و سبیکه پاره نقره گداخته را گویند، ولی ادبای قرن اخیر، سبک را مجازاً به معنای «طرز خاصی از نظم یا نثر» استعمال کرده اند و تقریباً آن را در برابر « ستیل Style» اروپائیان نهاده اند» (بهار، 1382: 17).
«کلمه اسلوب –سبک- از حیث معنای لغوی عام، اطلاق می شود بر:
أ) نظام و قواعد عامه
