
حوزه دولت الکترونیکی در اختیار محقق قرار دهند. به اعتقاد سیدمن175 (2006)، دو عامل مؤثر در شکلگیری شرایط ایدهآل برای چنین حالتی وجود دارد که عبارتاند از: (1) درجهي ساختیافتگی مصاحبه و (2) سؤالات طرح شده برای مصاحبه. منظور از ساختیافتگی مصاحبه درجه قابل پش بینی بودن سؤالات و توالی سؤالات در حین مصاحبه است. ساختیافتگی مصاحبه را میتوان از بسیار بالا حالتی که طی آن سؤالات به شیوهای کاملاً نظامیافته پرسیده میشوند، تا بسیار منعطف حالتی که طی آن مصاحبه بدون رعایت الگویی معین موضوعی را دنبال میکند، مورد توجه قرار داد.176 این پژوهش به دنبال استخراج مفاهیم مربوط به چگونگی مدل مدیریت دانش زنجیره تأمین خدمات در حوزه دولت الکترونیکی بود. از این رو تمامی مصاحبهها بدون ساختار هدایت شدند.
3-13-9- یادداشتبرداری
هنگام تحلیل مصاحبههای پیاده شده روی کاغذ، محقق فعالانه به نوشتن یادداشتهای تحقیق مبادرت ورزید. منظور از یادداشت، مستندسازی رسمی بینشها، مشاهدات، تفکرات و احساسات محقق به صورت مکتوب است (اشتراوس و کوربین 1998). اشتراوس و کوربین سه نوع یادداشت را برشمردهاند:
یادداشتهای کد: یادداشتهایی که نتایج حاصل از سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی را در بر میگیرد.
یادداشتهای نظری: یادداشتهایی که محصول حساسیت نظری محقق است. یادداشتهای نظری، یادداشتهایی تلفیقی و خلاصهشدهای هستند که تفکرات و ایدههای محقق را در خصوص نمونهگیری نظری و دیگر مباحث در بر میگیرد.
یادداشتهای عملی: یادداشتهایی که جهتگیریهای رویهای و تذکرات را شامل میشود.
در حین پژوهش جاری محقق فعالانه به نوشتن یادداشتهای مختلف پرداخت. در این مطالعه محقق از هر سه نوع یادداشتبرداری استفاده کرد.
3-13-10- یادآورها و دیاگرامها
یادآورها نوعی از یادداشتهای مکتوب ویژه هستند که شامل فراوردهها و نتایج تحلیل میباشند. دیاگرامها نیز به دنبال تحلیل ایجاد میشوند. آنها ابزارهای بصری هستند که ارتباطات ممکن بین مفاهیم را به تصویر میکشانند. یادآورها و دیاگرامها بیش از مخازن صرف افکار هستند. آنها اسناد کار و زندگی هستند. هنگامی که تحلیلگر واقعاً شروع به نوشتن یک یادآور یا ترسیم یک دیاگرام میکند، در واقع درجهای از تحلیل روی میدهد. عمل نوشتن یادآور و ترسیم دیاگرام تحلیلگر را به فکر کردن درباره دادهها وامیدارد و به واسطه این فکر کردن است که تحلیل صورت میگیرد.177 یادآورها در راستای موارد زیر وجود دارند:
تبیین آشکار و آزادانه دادهها
شناخت و توسعه ویژگیها و ابعاد مفاهیم یا طبقات
انجام مقایسهها و پرسش سؤالها
تشریح پارادایم: ارتباط بین شرایط، اعمال / تعاملات و پیامدها
توسعه و تکامل خط داستانی
محقق باید، خود را در نقش مشارکتکنندگان قرار داده از منظر آنها دنیا را درک کند. این عمل در نوشتن یادآورها امکانپذیر است. یادآورها و دیاگرامها جنبههای ضروری تحلیل هستند، خواه قصد و هدف توصیف باشد یا تکامل نظریه. بدون یادآورها و دیاگرامها راهی دقیق و مطمئن برای پیگیری ایدههای تجمعی و پیچیده منتج شده از فرایند تحقیق وجود نخواهد داشت. قصد و منظور ترسیم دیاگرام تسهیل فرایند تحلیل است نه ممانعت از آن. نکته آخر اینکه هیچ قاعده و قانونی در نوشتن یادآور و ترسیم دیاگرام وجود ندارد. هر تحلیلگر از سبک و روش خاص خود در طول انجام فرایند تحقیق پیروی میکند. (دهقاننیری، ناهید و همکاران. 1392)
3-13-11- ایجاد تعادل بین اصل بیطرفی و حساسیت نظری
در حین جمعآوری و تحلیل دادهها محقق وظیفهي حساسی را بر عهده داشت. محقق میبایست ضمن غوطهور شدن در دادهها، تعادل قابل قبولی را بین بی طرفی نسبت به دادهها، از یک سو و داشتن حساسیت نسبت به دادهها از سوی دیگر برقرار میکرد (اشتراوس و کوربین 1998).
در حین تحلیل دادهها، محقق مستقیماً با دادهها در تعامل بود. این تعامل دو سویه بین دادهها و محقق نهایتاً منجر به شکل گرفتن دادهها توسط محقق و شکل گرفتن محقق توسط دادهها شد. در حین تحقق این امر، یکی از موضوعات مهم برای محقق این بود که ضمن بی طرفی، به تفسیرهای صحیح در مورد پدیدهي مورد بررسی دست بزند. علاوه بر رعایت اصل بیطرفی، موضوع مهم دیگری که همواره مورد توجه محقق قرار داشت این بود که تا حد امکان نسبت به معانی و نکات ظریف موجود در دادهها و رابطهي بین مقولههای نظری حساس باشد (اشتراوس و کوربین 1998). ترکیب حساسیت نظری و اصل بی طرفی نسبت به دادهها این امکان را فراهم کرد تا محقق بتواند بین نیاز خود به تحلیل مناسب و توسعه نظریه تعادل برقرار کند. (برگرفته از فوکردی، رحیم. 1390)
3-13-11-1- بیطرفی
در گراندد تئوری، بیطرفی محقق را به سمت شنیدن گفتههای مصاحبهشوندگان، مشاهده رفتار مصاحبهشوندگان و بیان کلمات و رفتارهای مصاحبهشوندگان در صحیحترین شکل ممکن سوق میدهد. بیطرفی محقق، مستلزم آگاهی وی از اثراتی است که ارزشهای فردی، فرهنگ، آموزش و تجربیات حرفهای وی بر نحوه فهم پدیده توسط او میگذارد (اشتراوس و کوربین 1998). اشتراوس و کوربین (1998) پنج تکنیک را برای افزایش آگاهی و کنترل محقق در قبال سوگیریهای احتمالی در حین تحلیل دادهها پیشنهاد میکنند. این تکنیکها عبارتاند از: (1) پیروی از رویکرد تفکر مقایسهای، (2) کسب دیدگاههای متعدد نسبت به یک واقعه، (3) بازگشت دورهای به عقب و طرح دوبارهي سؤالات. (4) اتخاذ تفکر شکاکانه، و (5) پیروی از رویههای مترتب بر روش تحقیق. (برگرفته از فوکردی، رحیم. 1390)
3-13-11-2- پیروی از رویکرد تفکر مقایسهای
اتخاذ رویکرد تفکر مقایسهای نسبت به وقایع موجود در دادهها تکنیکی است که اهمیت بالایی در پیشبرد گراندد تئوری دارد. مقایسه مستمر با تحریک کردن فرایندهای فکری محقق امکان شناسایی مشخصهها و یا ابعاد منحصربهفرد موجود در دادهها را فراهم میسازد. با این حال، مقایسهي وقایع موجود در دادهها نمیتواند از سوگیری محقق در حین تفسیر دادهها جلوگیری کند. بنابراین، محقق ممکن است با مراجعه به تجربیات حرفهای یا مرور گسترده پیشینهي تحقیق مثالهایی از پدیده را بیابد که به عنوان مبنایی برای مقایسهي پدیدهي تحت بررسی مورد استفاده قرار گیرند (اشتراوس و کوربین 1998). انجام مقایسهها این امکان را به محقق میدهد تا در مورد مشخصهها و ابعاد ناشناختهي پدیدهي مورد بررسی فکر کند و در حین تحلیل دادهها به دیدگاههایی جدید دست یابد (اشتراوس و کوربین 1998).178 در این مطالعه، محقق فعالانه به مقایسه وقایعی پرداخت که درون دادهها وجود داشت. ضمن آنکه مرور گسترده پیشینهي تحقیق و بررسی تجربیات حرفهای وی زمینه را برای انجام مقایسههای بیشتر هموار کرد.
3-13-11-3- کسب دیدگاههای متعدد نسبت به یک واقعه
توصیف وقایع تنها از یک دیدگاه اغلب به بیطرفی محقق آسیب میزند. دیدگاه واحد میتواند از ادراکات یک فرد، یک سازمان یا حتی یک صنعت ناشی شود. ضرورتاً کنترل سوگیری هنگامی که دادهها تنها از یک منبع یا یک دیدگاه حاصل میشوند، دشوار است. محققین میتوانند با کسب دیدگاههای متعدد نسبت به یک موضوع تا حد امکان این مشکل را تحت کنترل درآورند. رویآوری به دیدگاههای متعدد باعث میشود تا محقق به تعیین دیدگاه افراد شرکتها، و صنایع در خصوص پدیدهي مورد بررسی بپردازد (اشتراوس و کوربین 1998، برگرفته از فوکردی، رحیم. 1390).
3-13-11-4- بازگشت دورهای به عقب و طرح دوبارهي پرسشها
طبق نظر اشتراوس و کوربین (1998)، محققین باید بسته به تجربیات و توانائیهای شناختی خود به کسب بینش در موردچیزی که در پدیده منعکسشده و در دادهها واقعاً در حال وقوع است. مبادرت ورزند. بدین منظور لازم است تا محققین به صورت دورهای به عقب بازگردند و از خود این دو پرسش کلیدی را بپرسند: “چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ “، ” آیا آنچه فکر میکنم با واقعیت دادهها منطبق است؟ “179 در این مطالعه، محقق بهمنظور شکلگیری فضائی مناسب برای تفکر در مورد پدیدهي مورد بررسی و طراحی سؤالات مورد استفاده در نمونهگیری نظری، به صورت دورهای سؤالات مذکور را طرح کرد. بازگشت به عقب و طرح دوبارهي سؤالات بهویژه در مواقعی که چندین پاسخدهنده موضوع ظاهراً یکسانی را مطرح میکردند، بسیار سودمند بود.
3-13-11-5- اتخاذ تفکر شکاکانه
اتخاذ تفکر شکاکانه به بیطرف باقی ماندن کوششهای محقق در حین تحقیق کمک میکند. فلسفهي شکگرایی از محقق میخواهد تا به تبیینهای نظری، مقولهها، فرضیات، و سؤالاتی که از دادهها، پشینهي تحقیق، یا تجربیات فردی نشأت میگیرند.، موقتی نگاه کند. برچسب موقتی بودن تنها زمانی از روی تجربیات، مقولهها، و … برداشته میشود که در برابر دادههای واقعی حاصل از مصاحبهها و مشاهدههای آتی اعتبارسنجی شوند. (فوکردی، رحیم. 1390)
3-13-11-6- پیروی از رویههای تحقیق
به منظور کاهش سوگیری و افزایش سطح دقت تحقیق، در این مطالعه از رویههای پیشنهادی اشتراوس و کوربین (1998) برای پیشبرد تحقیق استفاده شد. طبق گفته اشتراوس و کوربین (1998)، ” اگرچه ممکن است محققین از میان تکنیکهای پیشنهادی ما تنها برخی را انتخاب کنند، رویههای انجام مقایسات، پرسیدن سؤالات، و نمونهگیری براساس مفاهیم نظری استخراجشده از دادهها جزء الزامات روششناسی گراندد تئوری به حساب میآیند.”180
3-13-11-7- حساسیت نظری
حساسیت نظری به معنی داشتن، و مهارت کافی در معنیدار کردن دادهها، استعداد درک، و قدرت تفکیک عناصر مربوط و نامربوط از وقایع و مثالهایی است که درون دادهها رخ دادهاند. حساسیت نظری از دانش و تجربهي محقق نشأت میگیرد. حساسیت نظری در حین کار کردن محقق با دادهها، انجام مقایسات، و جمعآوری دادههای جدید حاصل میشود. غرق شدن محقق در فرآیند جمعآوری و تحلیل دادهها باعث میشود تا ذهن وی نکات و معانی مناسب را از درون دادهها بیرون آورد (اشتراوس و کوربین 1998). حساسیت نظری به دنبال تحقق هدفهای زیر است (اشتراوس و کوربین 1998)181:
آزاد کردن تفکرات محقق از محدوده پیشینهي تحقیق و تجربیات شخصی.
کمک به محقق برای اجتناب از شیوههای استاندارد تفکر در مورد پدیدهها.
برانگیختن تفکر استقرائی در محقق.
کمک برای تمرکز بر چیزهایی که جلوی چشم محقق قرار دارند و اجتناب از بدیهی قلمداد کردن آنها.
کمک به روشن شدن مفروضات و اغراقاتی که توسط مصاحبهشوندگان در دادهها رسوخ کرده است.
کمک به محقق برای شنیدن بهتر آنچه شرکتکنندگان در تحقیق میگویند و درک بهتر معانی آنها.
کمک به محقق برای سرباززدن از مشکلات پیش روی بررسی دادهها.
وادار کردن محقق به طرح پرسشهای مختلف و در عین حال، دریافت پاسخهایی موقتی.
کمک به پیدا کردن برچسبهایی مناسب، هرچند این برچسب موقتی باشند.
کمک به شناسایی و روشن کردن معانی ممکن برای مفاهیم
کشف ویژگیها و ابعاد در دادهها
مطالعه گستردهي پیشینهي تحقیق و تجربیات حرفهای محقق دو نمونه از منابع شکلگیری یا ارتقاء حساسیت نظری بهحساب میآیند. دانش بهدستآمده از این دو منبع، اگر با رعایت اصل بیطرفی همراه باشد. محقق را در فهم مناسب پدیدهي مورد بررسی یاری میکند. (فوکردی، رحیم. 1390) در این پژوهش محقق کوشید تا در مواقعی که مقولهها نیازمند توسعه یا وضوحی بیشتر بودند، با مطالعه هرچه بیشتر پژوهشهای پیشین امکان مقایسه بین مفاهیم و مقولهها را فراهم سازد. در این خصوص، مطالعهي پژوهشهای انجام شده در حوزهي مدیریت دانش زنجیره خدمات و دولت الکترونیکی در شکلدهی روابط بین مقولهها و پدیدهي (مقولهي) اصلی مفید واقع شد. علاوه بر این تجربیات حرفهای محقق در حوزه تجارت الکترونیکی، بهویژه سوابق حرفهای شش ماهه وی در سازمان ثبتاحوال کمک شایانی به شکلگیری و یا افزایش حساسیت نظری در وی کرد.
3-13-12- نمونهگیری نظری
به پیروی از رویههای مترتب گراندد تئوری، طرح نمونهگیری این مطالعه در حین فرایند تحقیق شکل گرفت. از آنجا که
