
ا از گزارش مزبور ميتوان براي افشاي انواع اطلاعات زير استفاده کرد:
– آثار بااهميت ناشي از بكارگيري روشهاي حسابداري متفاوت با روشهاي پذيرفته شد.
– آثار بااهميت ناشي از تغيير يك روش پذيرفته شده حسابداري به روش پذيرفته شده ديگر
اختلاف نظر بين حسابرس مستقل و واحد انتفاعي موردرسيدگي نسبت به قابليت پذيرش يك يا چند روش حسابداري بكار گرفته شده در گزارشهاي مالي واحد مزبور اطلاعات نوع اول و دوم ياد شده در بالا بايد در صورتهاي مالي و يادداشتهاي همراه آن که توسط واحد انتفاعي ارائه ميشود نيز افشا گردد.
ه: گزارش هيأت مديره
صورتهاي مالي اساسي همراه با يادداشتها، خلاصهها،جداول و صورتهاي مكمل و گزارش حسابرس مستقل مجموعاً گزارش مالي را تشكيل ميدهد، کليه اطلاعات مالي مربوط و بااهميت بايد در گزارش مالي منعكس و افشا شود. اما انواع معيني از اطلاعات را ميتوان از طريق گزارش هيأت مديره که بخشي از گزارش
سالانه واحدهاي انتفاعي است، ارائه کرد. اين گونه اطلاعات اضافي شامل موارد زير است:
– رويدادها و تغييرات غير مالي طي سال که مؤثر بر عمليات واحد انتفاعي است
– پيشبينيهاي مربوط به آينده صنعت و اقتصاد و نقش واحد انتفاعي در ارتباط با آن
– برنامههاي توسعه و تغيير در عمليات دورههاي آتي
– ميزان و اثر مورد انتظار از مخارج سرمايهاي جاري و آتي و کوششهاي تحقيقاتی
2-2-1-6 کیفیت افشا
تعهد به رسیدگی مستقل نتایج به مدیران اجازه میدهد اطلاعات محرمانهای را که رسیدگی مستقیم به آنها برای سهامداران و حسابرسان پر هزینه است، بطور معتبر افشا نمایند. ساز و کارهایی که مدیران ملزم به افشای صادقانه اطلاعات محرمانه باشند هنوز بطور کامل درک نشده است، ولی مشخص است که این اطلاعات محرمانه مدیران بیشتر نقش اطلاعاتی دارند تا، قراردادی لیکن بدون تعهد معتبر مدیران به راستگویی و صداقت این پتانسیل آزاد نمیشود. کاوفورد و سوبل ( 1982) نشان دادند با فرض ثابت بودن سایر شرایط، افشای غیر قابل تأییدی که توسط مدیران صورت میپذیرید. صادقانه نیست و از این رو محتوای اطلاعاتی ندارد. مدیران جهت افشای اطلاعات محرمانه نیازمند نظامی راهبردی برای رسیدگی مستقل آنها میباشند. پژوهشها نشان میدهند که در صورت وجود نظارت مؤثرتر هیئت مدیره بر مدیریت، کیفیت و کفایت اطلاعات منتشر شده توسط مدیریت افزایش مییابد (کارمنو و وافس ، 2005). بهبود کیفیت افشای شرکت باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میگردد(نوروش و حسینی، 1389).
نظریه افشای اختیاری بیان میدارد که مدیران، در صورت فزونی منافع افشا بر هزینههای آن، اطلاعاتی از شرکت را که تحت مدیریت خود دارند، افشا خواهند نمود(هیتزمن و همکاران، 2010). از این رو، در افشای اختیاری، مدیر همواره با مسأله افشا یا عدم افشا اطلاعات به بازار سرمایه مواجه است. مدیر میداند که سیمای عقلایی بازار و تصمیم به افشا یا عدم افشا اطلاعات، تابعی از هزینه افشا اطلاعات، هزینه عدم افشا (رسیدن به مقامی همشان شرکتهای با کیفیت پایینتر از دید بازیگران بازار) و منافع بازار سرمایه از محل افشا (قیمت سهام بالاتر) خواهد بود(خانی و میرباقری، 1390).
2-2-1-7 افشای کامل
این مفهوم بیان میکند که هیچ یک از اطلاعات بااهمیت نباید از صورتهای مالی حذف شده یا پنهان شود(بلکویی، 2000). تمام ذینفعان شرکت (شامل سهامداران، اعتباردهندگان، کارکنان، مشتریان، دولت و جامعه) حق دارند درباره شرکت اطلاعاتی دریافت نمایند. موضوع مهم این است که افشا تا چه اندازه باید صورت گیرد. هندریکسون (1982) به سه جنبه مهم از افشا اشاره میکند: افشای کافی، صادقانه و کامل. افشای کافی به معنای حداقل میزان افشای لازم برای جلوگیری از گمراهکننده بودن صورتهای مالی است. افشای صادقانه ناشی از الزامات اخلاقی مبنی بر ارائه اطلاعات برابر برای گروههای استفادهکنندگان بالقوه است. افشای کامل نیز به معنای ارائه تمام اطلاعات مربوط است.
اصل افشای کامل، یکی از مفاهیمی است که نظریهپردازان حسابداری اسلامی روی آن اتفاقنظر دارند. علاوه بر این، مطالعات نشان میدهد مفهوم افشای کامل، 14 قرن پیش از ظهور آن در رویههای مدرن حسابداری، در اسلام وجود داشته است(القبانی، 1983).
بخش فعال دیگری از پژوهشها، به ارزیابی چگونگی اثرگذاری محتوا و زمانبندی افشای اطلاعات توسط مدیران و تحلیلگران بر روی تصمیمهای سرمایهگذاران میپردازند. معمولاً مدیران داراي انگیزهای جهت افشای اختیاری برخی از اطلاعات (مانند پیشبینیها یا نگرانیهای مربوط به عایدات) به منظور تأثیرگذاری بر پیشبینی تحلیلگران سود میباشند. همچنین مدیران میتوانند اطلاعات را در مسیری ارایه نمایند که عملکرد ضعیف را پوشانیده و بر روی عملکردهای مطلوب تأکید نمایند، تا بتوانند بر روی ارزشیابی یک شرکت توسط سرمایهگذاران تأثیر بگذارند. بر اساس اصل افشای اطلاعات، اگر سرمایهگذاران در بازار بدانند که مدیر دارای اطلاعات است، ولی آنها نمیدانند این اطلاعات چیست، فرض را بر این میگذارند که اگر اخبار مطلوب باشد، مدیر آن را اعلام میکند.
چندین مطالعه در حوزه JDM چنین یافتهاند که افشاهای مربوط به اطلاعات کیفی و مکان ارایه آنها میتواند تورش در فرآیند پیشبینی توسط سرمایهگذاران را کاهش دهد. کونس و همکاران (2005) به بررسیاین امر پرداختند که چگونه افشای اطلاعات مرتبط با ابزارهای مالی میتواند سرمایهگذاران را قادر به ارزیابی ریسکپذیری یک شرکت نماید. آنها چنین یافتند که سرمایهگذاران از طریق عناوین مورد استفاده جهت توضیح ابزارهای مالی، تحت تأثیر قرار میگیرند و ارایه اطلاعات اضافی درباره نمایش ریسک نیز نمیتواند ارزیابی اولیه آنها را تغییر دهد. سایر یافتهها نیز نشان دادند که افشای سودها و زیانهای غیر عملیاتی بالقوه (به جای افشای فقط زیانهای بالقوه) سرمایهگذاران را قادر به تمایز مابین شرکتهای دارای راهبردهای مدیریت ریسک متفاوت خواهد کرد. کریشه (2005) چنین یافت که در صورتی که صورتهای مالی در برگیرنده یک توضیح واضح و آشکار از یک قلم مربوط به دوره قبل باشد، سرمایهگذاران اقدام به تعدیل پیشبینی خودشان جهت انعکاساین مورد افشا شده خواهند کرد. زمانی که اطلاعات توصیفی مبهم و غیر واضح باشند، پیشبینی عایدات توسط سرمایهگذاران تحت تأثیر قرار نمیگیرد، حتی با فرض این که سرمایهگذاران قبلاً درباره قلم مربوط به دوره قبل آگاه و مطلع باشند. کریشه (2005) چنین پیشنهاد کرد که محدودیتهای حافظه، علت اصلی تفاوت در تصمیمهای پیشبینی سرمایهگذاران میباشد. برخی از پژوهشها نیز به آزمون معتبر بودن5 موارد افشاء شده توسط مدیران پرداختهاند. مثلاً، مرسر (2005) نشان داد که تصمیمهای مدیران در ارتباط با افشاء مطالب بر روی ارزیابی معتبر بودن اطلاعات توسط سرمایهگذاران مؤثر بوده است. مدیرانی که در ارائه مطالب خود درباره اخبار منفی،آیندهنگرتر میباشند، در کوتاهمدت معتبرتر در نظر گرفته میشوند؛ با وجوداین، در ارزیابی بلندمدت اعتبار مدیران، سرمایهگذاران درباره نوع اخبار (مثبت یا منفی) به جای میزان رغبت مدیران جهت افشای مطالب نگرانتر میگردند.
2-2-1-8 سطح افشا
اصل افشا، یکی از اصول اساسی حسابداری است که بر کلیه جوانب گزارشگری مالی تأثیر دارد. اصل افشا ایجاب میکند که کلیه واقعیتهای بااهمیت مربوط به رویدادها و فعالیتهای مالی واحد تجاری به شکل مناسب و کامل افشا شود. بر اساس این اصل، صورتهای مالی اساسی باید حاوی تمامی اطلاعات بااهمیت، مربوط و به موقع بوده و این نوع اطلاعات به گونهای قابل فهم، کامل و به نحو مناسب در اختیار گروههای مختلف استفادهکننده قرار گیرد. بنابراین، کلیه واقعیتهای بااهمیت واحد اقتصادی باید به گونهای مناسب و کامل افشا شوند و از طرف دیگر، اطلاعاتی که ارائه میشود، نباید از لحاظ کمیت و کیفیت به گونهای باشد که موجبات سردر گمی استفادهکنندگان صورتهای مالی را فراهم کند، تا امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه را برای استفادهکنندگان، فراهم سازد(حسنی و حسینی، 1389).
به طور کلی میتوان افشا را به دو بخش تقسیمبندی نمود:
2-2-1-8-1 افشای اجباری
شامل تمامی موارد و اقلامی میباشد که بر اساس الزامات قانونی، قوانین و مقررات حاکم بر گزارشگری مالی (قانون تجارت، قوانین مالیاتی و مجموعه قوانین بورس اوراق بهادار)، استانداردهای حسابداری و مراجع حرفهای، باید در اختیار مراجع دیصلاح گذاشته شود.
2-2-1-8-2 افشای اختیاری
مدیریت به منظور افزایش اعتبار گزارشهای مالی میتواند به افشای اختیاری اطلاعات بپردازد. استانداردهای حسابداری اگر چه حداقل میزان افشای لازم را الزامی نمودهاند، ولی افشای اختیاری اطلاعات اضافی را محدود ننمودهاند. به عنوان مثال، شاخصهای غیر مالی مفید که برای قضاوت پیرامون اثربخشی و میزان موفقیت مؤسسه در تحقق اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سازمانی و استفاده بهینه از منابعی که در اختیار داشتهاند، ارائه نماید. چه بسا بتواند انتقادهای سرمایهگذاران در خصوص عملکرد جاری را برطرف و آنها را نسبت به آینده مؤسسه امیدوار سازد. بدین ترتیب، افشای اختیاری به سرمایهگذاران کمک میکند که از تدابیر تجاری مدیریت مطلع شوند(حسنی و حسینی، 1389).
2-2-1-9 سنجش میزان افشا
محققین بسیادی سعی کردهاند میزان افشا را اندازهگیری کنند، اغلب با استفاده از دو معیار، سطح افشا را اندازهگیری نمودهاند: معیار موزون سنجش افشا و معیار بدون وزن سنجش افشا(ایرانی، 1383).
برای تهیه معیار موزون، از پرسشنامه استفاده میشود. بدین ترتیب که پرسشنامه در اختیار استفادهکنندگان صورتهای مالی قرار میگیرد و برای هر یک از اقلام با توجه به اهمیت تعیین شده برای هر کدام، وزنی اختصاص مییابد.
2-2-1-9-1 شاخصهای سنجش افشا
2-2-1-9-1-1 شاخص افشای بوتوسان
این شاخص در حقیقت معیار موزون سنجش افشا میباشد که توسط بوتوسان (1997) ارائه گردیده است. این شاخص از جنبههای گوناگون نظیر، اطلاعات پیشینه، خلاصهای از نتایج تاریخی، اطلاعات آماری غیر مالی کلیدی، اطلاعات بودجهای و مباحث و تحلیلهای مدیریتی، اقدام به سنجش میزان افشای اطلاعات مینماید.
2-2-1-9-1-2 شاخص جنسن
این شاخص در حقیقت معیار بدون وزن سنجش افشا میباشد مه توسط جنسن (2002) ارائه گریده است. این شاخص نیز از جنبههای سطح افشای استراتژیک، چشمانداز و دورنمای رقابتی، جزئیات تولید، بازاریابی و فروش و سرمایه انسانی، میزان افشای اطلاعات را مورد سنجش قرار میدهد.
2-2-2 مفاهيم ارزش
ارزش يک قلم دارایي، اعم از اينکه واقعى يا مالى باشد، بستگى به اين دارد که تا چه حد بتواند خواستهها و نيازهاى اشخاص را ارضا کند، ارزش يا مطلوبيت دارایىهاى يک شرکت در گرو توانایى آن در ايجاد جريانهای نقدى در يک دوره معين زمانى است. ارزش یک دارایی را میتوان بر حسب مقدار پولی که در زمان مشخص بابت آن پرداخت میشود، تعریف کرد. ارزش یک دارایی در بازار آن دارایی تعیین میشود. براى تعيين ارزش دارایىها از مفاهيم متعددى استفاده مىشود. اين مفاهيم عبارتند از: ارزش دفتري، ارزش بازار، ارزش با فرض تداوم فعاليت، ارزش با فرض انحلال شرکت. هر يک از اين مفاهيم، کاربردى خاص خود دارد و به اين وابسته است که آيا ارزش تکتک اقلام دارایى شرکت تعيين گردد يا ارزش کل شرکت؟
2-2-2-1 ارزش بازار
ارزش بازار عبارت است از قيمت فروش يک قلم دارایى (البته اگر به فروش رسد). اگر اوراق بهادار يک شرکت در بورس اوراق بهادار معامله شود، معمولاً قيمت معامله مؤيد ارزش بازار آن اوراق تلقى مىشود. تعيين ارزش بازار دارایىهاى حقيقى نسبتاً مشکلتر است. مثلاً مىتوان ارزش بازار يک کامپيوتر کارکرده را تعيين کرد، ولى تعيين ارزش بازار يک قطعه زمين يا يک ساختمان قديمى کار چندان سادهاى نيست.
نسبت قیمت به ارزش بازار که بر اساس آن می توان دریافت سهام چند برابر ارزش بازاری آن مورد معامله قرار می گیرد. در بورس هر گاه شرکتی از ارائه اطلاعات در باره خود ارائه ندهد به خاطر بحران های مختلف آن شرکت می باشد و دلیل این است که
