
نشان ميداد اما مخالفتهاي عراق كه در سالهاي اول جنگ در موضع برتري قرار داشت كار آن را بينتيجه گذاشت. سكوت سنگيني كه پس از آن بر جنبش عدم تعهد حكمفرما شد در حقيقت اعلام ناكارآمدي و پايان دوران درخشان اين جنبش بود. هرچند جنبش هم براي اين سكوت خود توجيهاتي داشت چنانكه مثلا ميگفتند عدم سكوت اهداف جنبش را تحتالشعاع قرار ميدهد يااينكه جنبش را به صحنه مانور قدرتهاي بزرگ وارد ميسازد اما همه اينها بهانهاي براي گريز از يك مسئوليت تاريخي بزرگ بود. بيانيه هشتمين اجلاس سران عدم تعهد در حراره نواقص حقوقي فراواني داشت و ايران با گله از كاستيهاي آن خواستار واقعبيني بيشتر اعضاي جنبش گرديد. بههرحال پذيرش قطعنامه 598 كار جنگ را از طريق حقوقي به پايان برد و جنبش عدم تعهد صرفا از دو عضو مهم خود براي پذيرش صلح تشكر كرد.
با استقرار نظام دوقطبي به رهبري امريكا و شوروي پس از جنگ جهاني دوم و تقسيم جهان به دو قطب شرق و غرب گروهي از كشورها موسوم به جهان سوم به ابتكار جواهر لعل نهرو نخستوزير هند، جمال عبدالناصر رئيسجمهور مصر، ژنرال جوزف تيتو رئيسجمهور يوگسلاوي و سوكارنو نخستوزير اندونزي تلاش كردند تا نيروي سومي را پايهگذاري نمايند. بههمينمنظور رهبران بيستوپنج كشور آسيايي و آفريقايي در باندونگ اندونزي در هيجدهم آوريل 1955 گردهم آمدند و شالوده جنبشي را ريختند و نام جنبش عدم تعهد Non Align Movement را بر آن نهادند.38 در نخستين اجلاس رسمي جنبش كه در سال 1961 در بلگراد برگزار شد، شركتكنندگان تعريفي را از عدم تعهد ارائه دادند كه دولتهاي عضو بايد واجد آن باشند:
1ــ پيگيري سياست مستقل مبتني بر همزيستي مسالمتآميز
2ــ عدم مشاركت در ائتلافهاي نظامي چندجانبه
3ــ پشتيباني از جنبشهاي آزاديبخش و استقلالطلبانه
4ــ عدم مشاركت در پيمان نظامي دوجانبه با ابرقدرتها39
اصول “پانچا شيلا ”يا “منشور باندوگ” به عنوان اساسنامه جنبش در كنفرانس باندوگ به تصويب اعضاء رسيد. اين اصول عبارتند از: احترام به حقوق اساسي انسان و احترام به هدفها و اصول منشور سازمان ملل متحد احترام به حاكميت، استقلال و تماميت ارضي همه كشورها، بهرسميتشناختن برابري همه نژادها و برابري همه ملتها صرفنظر از كوچكي و بزرگي آنها، خودداري از مداخله در امور داخلي كشورهاي ديگر، احترام به حق ملتها در دفاع فردي يا جمعي منطبق با منشور ملل متحد، خودداري از بهكارگيري نيروهاي دفاعي جمعي به منظور خدمت به يك قدرت بزرگ، خودداري از اعمال فشار به هر كشور از سوي كشور ديگر، خودداري از تجاوز يا تهديد به تجاوز يا استفاده از زور عليه تماميت ارضي يا استقلال سياسي هر كشور، حلوفصل همه اختلافات بينالمللي از طرق صلحآميز نظير مذاكره، اجماع، داوري يا حلوفصل حقوقي، همچنين راههاي ديگر صلحآميز به انتخاب طرفين دعوي منطبق با منشور سازمان ملل، ارتقاي منافع متقابل و همكاري دوطرفه و احترام به عدالت و تعهدات بينالمللي.40 بااينوجود جنبش عدم تعهد از ابتداي تاسيس تاكنون نتوانسته است نقش يك نيروي متحد، موثر و پايدار را براي كشورهاي جهان سوم ايفا كند و هرگز از نفوذ سياسي قابل ملاحظه براي مقابله با بلوكهاي جهاني و حتي حلوفصل اختلافات اعضاء برخوردار نبوده است.41
ايران و عراق در كنفرانس باندوگ اندونزي در هيجدهم آوريل 1955شركت داشتند اما با انعقاد پيمان نظامي بغداد در همين سال اين دو كشور نتوانستند در اولين اجلاس جنبش در بلگراد در ششم سپتامبر 1961(شهريور 1340) حضور يابند. عراق پس از كودتاي ژنرال عبدالكريم قاسم در سال 1958 از پيمان بغداد خارج شد و بلافاصله پس از تاييد ده اصل منشور باندوگ به عضويت جنبش در آمد. ايران نيز پس از شركت در كنفرانس باندوگ به سبب عضويت در پيمان نظامي بغداد و سپس سنتو عملا از حضور در نخستين اجلاس سران كشورهاي غيرمتعهد و عضويت در جنبش باز ماند. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در بيستودوم بهمن 1357(فوريه 1979) و فروپاشي پيمان سنتو درخواست عضويت جمهوري اسلامي ايران در نشست دفتر هماهنگي جنبش غيرمتعهدها در كلمبو به تصويب اوليه و در كنفرانس ششم در هاوانا پايتخت كوبا در سال 1979(شهريور 1358) به عنوان هشتادوهشتمين عضو به تصويب نهايي رسيد.42
آغاز جنگ عراق عليه جمهوري اسلامي ايران – جنگ ميان دو عضو جنبش عدم تعهد در بيستودوم سپتامبر1980 (سيويكم شهريور 1359) اين جنبش را در وضعيت دشواري قرار داد. عدم انسجام و تجانس سياسي و ساختاري، سمتگيريهاي چندجانبه و گرايشهاي متفاوت و دورافتادن جنبش از آرمانهاي رهبران اوليه اعضاي جنبش را از اتخاذ موضعگيري شفاف در قبال جنگ ايران و عراق بازداشت. بااينوجود جنبش غيرمتعهد از نخستين روزهاي آغاز جنگ بنا به درخواست ايران براي «بررسي و موضعگيري در خصوص جنگ عراق عليه ايران» فعاليتهايي را جهت خاتمهدادن مسالمتآميز به آن شروع كرد. يك كميتة حسن نيت مركب از نمايندگان كشورهاي كوبا، يوگسلاوي، الجزاير، زامبيا، هند، پاكستان و سازمان آزاديبخش فلسطين تشكيل شد. اين كميته، هياتي مشتمل بر وزراي خارجه كوبا ، هند و يوگسلاوي را به منظور ايجاد تفاهم بين ايران و عراق به دو كشور اعزام كرد. قبل از عزيمت اين هيات رئيس وقت شوراي عالي دفاع جمهوري اسلامي اعلام كرد: «ايران حاضر است هيات حسن نيت كشورهاي غيرمتعهد را براي آگاهي از وضعيتي كه تهاجم عراق در ايران به وجود آورده است، بپذيرد.» هيات حسن نيت طي سفري به تهران و بغداد كوشش كرد به يك راهحل فوري كه مورد قبول طرفين درگير باشد، دست يابد. در ديدار اعضاي هيات از بغداد در دهم اكتبر1980 (18/7/1359) صدامحسين اعلام كرد: «عراق آماده است تا: 1ــ آتشبس برقرار شود 2ــ مذاكره بين طرفين انجام گيرد.» در تهران، رئيسجمهور وقت ايران ترتيب فوق را به اين شرح تغيير داد: «1ــ عقبنشيني 2ــ آتشبس 3ــ مذاكره 43». پس از انجام پارهاي مذاكرات در تهران و بغداد، كميتة مزبور ماموريت يافت با تشكيل جلسهاي در سطح وزيران خارجه در بلگراد، پايتخت يوگسلاوي به موضوع جنگ رسيدگي كند. اما مخالفت عراق با حضور الجزاير در اين كميته كار آن را دچار اختلال كرد. عراق كه در جبهههاي جنگ در موضع برتر قرار داشت و در چنين شرايطي موفقيت كميته را مغاير با اهداف خود ميديد استدلال ميكرد كه «چون الجزاير يك كشور عربي است، در جنگي كه يك كشور عربي ديگر در آن درگير است نبايد مداخله كند. »ايندرحالي بودكه سازمان آزاديبخش فلسطين به عنوان يك سازمان عربي در كميته حاضر بود ولي عراق مخالفتي با آن نداشت. درهرحال مخالفت عراق، مانع از ادامه كار كميتة حسن نيت شد. 44به دنبال اين جريان جنبش قطعنامهاي درباره جنگ صادر كرد و در آن از ايران و عراق درخواست كرد: «از هرگونه تهديد جديد يا توسل به زور در مناسباتشان خودداري كنند.» در اين قطعنامه همچنين لزوم خاتمه جنگ، «مردودبودن تصرف سرزمين ديگران» «توسل به تهديد و يا اعمال زور» و «عدم مداخله در امور داخلي ديگر كشورها» مورد تاكيد قرار گرفته بود. 45اين قطعنامه به علت نداشتن صراحت لازم در محكوميت متجاوز در ايران نهتنها با استقبال مواجه نشد بلكه نسبت به حسن نيت كميته ترديدهايي بهوجود آورد. بههمينجهت زماني كه كميتة حسن نيت در آبانماه 1359 تصميم گرفت جلسه ديگري در بغداد تشكيل دهد و تلاش جديدي را براي برقراري آتشبس بين ايران و عراق آغاز كند محمدعلي رجايي نخستوزير وقت جمهوري اسلامي ايران در يادداشتي براي تيتو رهبر يوگسلاوي تاكيد كرد كه «دولت ايران هيچگونه طرح آتشبس را تازمانيكه نيروهاي عراقي از خاك ايران خارج نشوند نخواهد پذيرفت.46 »در همان تاريخ اعضاء هيات اعزامي كميته حسن نيت در ديداري با ابوالحسن بنيصدر، رئيسجمهور وقت ايران ضمن مطلعكردن وي از نظريات دولت عراق درخواست كردند جمهوري اسلامي ايران «فرمولي» ارائه دهد تا كميتة حسن نيت در چارچوب آن بتواند نقش پل ارتباطي را ايفا كند. «رئيسجمهور وقت ايران اجراي عهدنامة 1975 الجزاير در خصوص اروندرود (شط العرب)، تعيين تاريخ و مدت زمان لازم براي عقبنشيني و قبول ماهيت خصومتآميزبودن حمله عراق» را پيشنهاد كرد. در پي اين اعلام مواضع مسئولان ايران و نپذيرفتن آنها توسط عراق، كميتة حسن نيت عملا در ماموريت خود با بنبست و شكست مواجه شد و از ادامه كار باز ماند. 47 در اجلاس دفتر هماهنگي جنبش غيرمتعهدها در نيويورك كه در دسامبر 1980 (آذر 1359) برگزارشد، نماينده جمهوري اسلامي ايران از سكوت سهماهة جنبش درباره تجاوز عراق عليه ايران انتقاد كرد و از اعضاي جنبش خواست تا تجاوز عراق را كه مغاير اصول پذيرفتهشدة جنبش عدم تعهد است، مورد توجه قرار داده و اقدامات لازم را به عمل آورند. اما اين تقاضاي ايران با سكوت اعضاي جنبش همراه بود. 48در پي اين اجلاس كوبا به عنوان رئيس جنبش، اقداماتي را براي ميانجيگري آغاز كرد و نمايندگان آن كشور عازم تهران و بغداد شدند. صدامحسين رئيسجمهور عراق كه استراتژي جنگ برقآساي خود را شكستخورده ميديد و نيروهاي نظامي آن برتري روزهاي اول جنگ را در جبههها از دست داده بودند در ملاقاتي با نمايندگان كوبا در بغداد آمادگي دولتش را براي هرگونه مذاكره در تمام سطوح با حكومت ايران تحت سرپرستي رئيس جنبش عدم تعهد اعلام نمود و تصريح كرد درصورتيكه ايران حاكميت عراق را بر سرزمينها و آبهاي ملي آن كشور به رسميت بشناسد آمادة عقبنشيني و آتشبس فوري است. رئيسجمهور وقت ايران نيز در ديدار با هيات اعزامي در تهران اعلام كرد كه بدون عقبنشيني اوليه نيروهاي عراقي از سرزمينهاي ايران امكان مذاكره با نمايندگان عراق وجود ندارد.49 پنج ماه پس از شروع جنگ ايران و عراق اجلاس وزيران خارجه جنبش عدم تعهد در دهلي نو در فورية 1981 (بهمنماه1359 )تشكيل شد. هياتي از جمهوري اسلامي ايران به سرپرستي بهزاد نبوي، وزير وقت و مشاور در امور اجرايي، در اجلاس شركت كرد و سه درخواست و پيشنهاد ايران را در خصوص جنگ مطرح نمود: «1ــ با بررسي كامل مسالة جنگ و كسب اطلاعات كافي درباره آن، جنبش موضع قطعي خود را در قبال اين تجاوز اعلام و متجاوز را محكوم نمايد و عضويت تجاوزگر را به حالت تعليق درآورد 2ــ رفع تجاوز و خروج بدونقيدوشرط نيروهاي متجاوز بايد اساسيترين و اولين شرط آغاز هر تلاشي براي خاتمة جنگ باشد 3ــ دولت ايران قبل از رفع تجاوز و خروج كامل ارتش عراق هياتهايي را خواهد پذيرفت كه از مواضع طرفين درگير مطلع باشند.» هيات ايراني تاكيد كرد با توجه به اينكه ايران در خصوص جنگ هيچگونه درخواستي را از سازمان ملل متحد به عمل نياورده است هرگونه تضميني از طرف جنبش عدم تعهد در اين مورد مؤيد كارايي و استقلال جنبش خواهد بود. اما در مقابل اين درخواست نظر دولت هند به عنوان ميزبان و برخي ديگر از اعضاي جنبش اين بود كه مسائلي از قبيل جنگ ايران و عراق و بحران افغانستان نبايد در كنفرانس مطرح شود زيرا اين گونه موضوعات باعث بروز اختلافات و تضعيف جنبش و در نهايت موجب بهرهبرداري ابرقدرتها خواهد بود. اينديرا گاندي نخستوزير وقت هند معتقد بود اجلاس نبايد درگير جنگ ايران و عراق شود زيرا از نظر وي «جنگ ايران و عراق و… مجموعهاي از نزاعهاي خانگي هستند كه اگر در جنبش مطرح شوند اهداف جنبش را تحتالشعاع قرار ميدهند و در نتيجه طرح اين مقولهها به ابرقدرتها امكان ميدهد تا بر جنبش مانور كنند.» همين موضوع باعث شد در اجلاس دهلي موضع مشخصي در قبال جنگ اتخاذ نگردد. تنها اقداماتي كه در جريان اين كنفرانس نجام گرفت عبارت بود از: محكومكردن نفس جنگ توسط اينديرا گاندي (رئيس جنبش عدم تعهد) و كورت والدهايم (دبيركل سازمان ملل متحد) كه در اجلاس حضور داشت و اظهار نگراني از جنگ ايران و عراق و پيامدهاي آن و اظهار اميدواري كه هرچهزودتر جنگ به صورت صلح آميز و عادلانه پايان پذيرد. همچنين در پيشنويس بيانية نهايي كميته سياسي ضمن اظهار نگراني از جنگ پنجماهة ايران و عراق و خسارات ناشي از آن بر اصول جنبش عدم تعهد مبني بر عدم تجاوز، عدم كاربرد زور، حفظ تماميت ارضي كشورهاي عضو،
