
كميتهاي براي توسعه كتابخانههاي دانشگاهي و دانشكدهاي تحت رياست رانگاناتان تأسيس كرد. اين كميسيون پيشنهادهايي براي واگذاري اعتبار، بودجههاي كتابخانهها، گزينش و خريد كتابها، كاركنان، و ساختمان و تجهيزات كتابخانهها ارائه داد (لینچ،1376).
كميته”انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و تحقيقاتي26″ با مأموريت تجديدنظر در استانداردهاي كتابخانههاي دانشكدهاي تشكيل شد تا، با تحليل اطلاعات آماري، استانداردهاي سال 1975 را تدوين كند. اين استانداردها گرچه از سال1975تاكنون چندبار ويرايش گرديده، تغيير زيادي در آنها داده نشده است. كميتهاي كه از انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و تحقيقاتي و انجمن كتابخانههاي تحقيقاتي27 تشكيل شد، با گردآوري دادههاي خود و استفاده از دادههاي منتشرشده پيشين، استانداردهاي سال 1979 را براي كتابخانههاي دانشگاهي تدوين كرد. سپس متن جديدي از استانداردها، كه توسط انجمن كتابخانههاي دانشكدهاي و تحقيقاتي در سال 1989 تدوين و بهكار گرفته شد، جايگزين استانداردهاي سال 1979 گرديد. در اين متن، از كتابداران خواسته شده كه اهداف بلندمدت، ميانمدت، و كوتاهمدت خود را مشخص كنند؛ همچنين راهكاري توصيه شده است كه ميتواند دستيابي به اهداف و مقاصد را ارزيابي كند. اين متن به فرايند داخلي كتابخانه توجه دارد و حاوي پيشنهادهايي براي آن دسته از دانشكدههاست كه تمايل دارند آن را بهكار گيرند(مومنی،1388).
ويرايش 1995 استانداردهاي كتابخانههاي دانشگاهي در سه مقوله كلي مجموعهها، كتابداران، و ساختمان و تجهيزات تدوين شده است(استانداردهای…..1376).
در كشورهاي مختلف، درباره عناصري كه بايد در عبارات استانداردهاي كتابخانهاي قرار گيرند تا عملكردها با آنها سنجيده شود توافقي عمومي وجود دارد. اجزا و عناصري كه از اين جهت مورد بررسي قرار ميگيرند عبارتند از: اندازه مجموعه يا ويژگيهاي منابع كتابخانهاي؛ درصد بودجه عمومي و آموزشي مؤسسه كه بايد به كتابخانه اختصاص يابد؛ تعداد صندليها و ساير تجهيزات؛ خدماتي كه كتابخانه ارائه ميكند؛ و مواد مربوط به اداره مديريت كتابخانه. در بيشتر استانداردها، مواد مربوط به كميته كتابخانه، ساعات كار كتابخانه، شبكه كتابخانهاي، همكاريهاي بين كتابخانهاي، منابع غيرچاپي، و گرايشهاي كتابخانه نيز وجود دارد. چنين استانداردهايي در زمينه كتابخانههاي عمومي، به مواردي چون مكانهاي ارائه خدمات با توجه به كتابخانه مركزي و كتابخانههاي اقماري، و ساعات كار و حداقل مجموعه هر يك از شعب در پيوند با جمعيت باسواد نيز توجه دارد.
2. استانداردهايي كه تا حد امكان لازم است بهطور مداوم در انجام فعاليتهاي خاص بهكار رود، اما لزوماً نتايج يكساني از كاربرد آنها حاصل نميشود. قواعد فهرستنويسي انگلوامريكن، فرمت مارك، قوانين استاندارد بينالمللي توصيف كتابشناختي(آي.اس.بي.دي)28 و شماره استاندارد بينالمللي كتاب (آي.اس.بي.ان)29 نمونههايي از اين نوع استانداردها هستند.
3. استانداردهاي فني يا مشخصاتي كه نظارت دقيق بر آنها براي بهرهگيري مشترك از اطلاعات ضروري است. استانداردهاي وضع شده توسط سازمان ملي استانداردهاي اطلاعرساني30 درآمريكا در باب موضوعهايي چون مشخصات ساختار فرمتها، نويسهها، و فهرستها مواردي از اين نوع هستند.
مباحث استانداردهاي فني فراتراز توجه به عمليات روزانه كتابخانه است. در عين حال، جامعه كتابداري هر كشوري بايد اين مباحث را بشناسد و توجه به آن را گوشزد كند. در اين راستا، ارتباط نزديك با دولت كه مسئوليت اين امر را برعهده دارد از اهميت ويژهاي برخوردار است. بيشتر كشورها ـ بهجز ايالات متحده ـ مسئوليت تدوين استانداردهاي فني را به مؤسسات دولتي يا شبه دولتي واگذار می کنند. سودمندي اين روش در اين است كه نيروي قانوني توانمندي براي رعايت استانداردها فراهم ميآورد.
سازمانهاي استاندارد. قلمرو استانداردها ميتواند بينالمللي، ملي، يا منطقهاي باشد و غالباً بيش از يك سازمان ملي در يك كشور خاص وجود دارد كه اغلب در يك رشته يا رشتههاي مرتبط با يكديگر فعاليت ميكنند. هدف اساسي در توسعه استانداردهاي بينالمللي، دستيابي به توافقي جهاني است. نيل به اين توافق امري ساده نيست، زيرا هر عنصر از ديدگاه ويژه خود به فرايند توسعه استانداردها مينگرد. در نتيجه، چنان تنوّعي در استانداردهاي بينالمللي وجود دارد كه از آن به “جنگل استانداردها” تعبير شده است ( گیلکریست31، 1991 ).
سازمان بينالمللي استاندارد (ايزو)32، كه مركز آن در ژنو (ايتاليا) است، مسئوليت توسعه و هماهنگي استانداردهاي فني بينالمللي را برعهده دارد. اين سازمان در سال 1946، با شركت 25 انجمن ملي استاندارد و براي ادامه وظايف “فدراسيون بينالمللي انجمنهاي ملي استاندارد”33 كه در سال 1926 سازمان يافته بود تأسيس شد. ايزو، سازماني غيردولتي است اما بيش از هفتاد درصد اعضاي آن را گروههاي دولتي (يعني گروههاي ملي استاندارد 89 كشور) تشكيل ميدهند. اين سازمان باني 172 “كميسيون فني” است و در مدت حيات خود بيش از 8000 استاندارد بينالمللي را منتشر كرده است. در حوزه كتابداري و اطلاعرساني، “كميسيون فني 46” كه به “بخش اطلاعرساني و سندپردازي” مشهور است مسئوليت استانداردهاي بينالمللي را برعهده دارد. امروزه 25 كشور بهعنوان عضو فعال، 33 كشور بهعنوان عضو ناظر، و 43 سازمان بهعنوان عضو وابسته با اين كميسيون همكاري دارند كه ايفلا از جمله اين سازمانهاست (هاریس،1375).
حوزه كاري اين كميسيون عبارت است از: استاندارد كردن فعاليتهاي عملي كتابخانهها، مراكز سندپردازي و اطلاعرساني با خدمات نمايهسازي و چكيدهنويسي خدمات آرشيوي؛ و علوم اطلاعرساني و انتشارات.
برخي كميسيونهاي فرعي ديگر كه در حوزه كتابداري و اطلاعرساني فعاليت دارند عبارتند از: 1) كميسيون فرعي ،2 براي ارائه استاندارد در حوزه برگردان نوشتهها از زباني به زبان ديگر؛ 2) كميسيون فرعي 3، براي كنترل اصطلاحهايي كه در استانداردهاي كميسيون 46 مورد استفاده واقع ميشوند؛ 3) كميسيون فرعي 4، براي كاربرد رايانه در امر اطلاعرساني و سندپردازي، و نيز استانداردهايي براي ساختارهاي ارتباطي، راهنماي عناصر اطلاعاتي، نسخ خطي و نشريات رايانهاي، مديريت پايگاههاي اطلاعاتي، و گسترش و توسعه استانداردهايي براي كاربرد الگوي “تعامل نظامهاي باز”34 در امر مبادله اطلاعات كتابشناختي؛ 4) كميسيون فرعي 8، براي ارائه استانداردهاي عملي در حوزه آمار انتشارات و مواد كتابخانهاي از جمله آمارهاي توليد كتاب؛ 5) كميسيون فرعي 9، براي استانداردهاي صفحه عنوان، عطف، سرشناسه ريزنگارها، كاربرگهها، ارجاعات كتابشناختي و ساختار استنادها، قوانين برگهآرايي، تحليل موضوعي شامل نمايهسازي و چكيدهنويسي، و راهنماي تدوين اصطلاحنامهها؛ و 6) كميسيون فرعي 10، براي ارائه استاندارد در حوزه حفظ و نگهداري مدارك موجود در كتابخانهها، آرشيوها، و مراكز سندپردازي (مومنی،1388).
فرايند توسعه استانداردها بر توافق استوار است. توافق هيچگاه بر وحدت نظر كامل متكي نيست، بلكه نيازمند دستيابي به تفاهمي بنياني در زمينه پيشنهادهايي است كه در استانداردها ارائه ميگردد. فرايند توسعه استانداردها در پنج مرحله انجام ميگيرد: 1) مرحله پيشنهاد، كه طي آن، پيشنهادِ طرح جديد منتشر ميشود؛ 2) مرحله مقدماتي، كه در آن پيشنويس طرح انتشار مييابد؛ 3) مرحله كميسيون، كه در آن پيشنويس كميسيون منتشر ميگردد؛ 4) مرحله تصويب، كه منجر به انتشار پيشنويس استاندارد ميشود؛ و سرانجام )5 مرحله نشر، كه در آن استاندارد بينالمللي انتشار مييابد.
با پيشنهاد طرح جديد براي رأيگيري، فرايند تهيه استاندارد شروع ميشود. طرحهاي جديد معمولاً از طريق اعضا يا سازمانهاي مرتبط با كميسيون فني 46، مانند ايفلا، فيد، يا يونسكو ارائه ميشود. زماني كه طرح يا پيشنهادي به رأي گذاشته ميشود از اعضا ميخواهند كه نخست حوزه طرح جديد را مشخص و تأييد كنند؛ و سپس روشن سازند كه تا چه حد در توسعه آن استاندارد مشاركت خواهند داشت. بر اساس قوانين ايزو، موافقت حداقل پنج عضو، براي مشاركت در توسعه طرح، ضروري است. استانداردها حداقل هر پنج سال يكبار براي تعيين ضرورتِ تجديدنظر، ابطال، يا تأييد مورد بررسي قرار ميگيرند.براي دستيابي به استانداردها ميتوان از طريق ايفلا يا سازمان ملي استاندارد در هر كشور اقدام كرد.(هاریس،1375).
پيشنهادهايي كه از طرف ايفلا به كميسيون فني 46 ارسال ميشود از موقعيت ويژهاي برخوردار است، چون پيش از ارسال به ايفلا به توافقهايي دست يافتهاند و با اين توافقهاي از پيش حاصل شده، چرخه توسعه استاندارد كوتاهتر شده و تحقق استاندارد آسانتر صورت ميپذيرد.
2ـ10. انجمن کتابخانه های دانشگاهی و مرجع35
از اوایل قرن 19 نشستها و کنفرانس های گروههای حرفه ای در ایالات متحده شروع به کار کردند. در سال 1853 نیز کتابداران اولین نشست خود را در نیویورک برگزار کردند. حدود 16 نفر از کتابداران شرکت کننده در این جلسه از کتابداران دانشگاهی بودند.پس از اتمام جنگهای داخلی ایالات متحده، دومین نشست ملی کتابداران برگزار شد. در بهار 1876 ملویل دیویی و فردریک لیپولدت فراخوان تاریخی خود را برای گردهمایی کتابداران تحت عنوان” اثر بخشی و اقتصاد در کار کتابخانه “بیان داشتند. از 103 کتابدار شرکت کننده در کنفرانس فیلادلفیا ، حدود 10 نفر جزء کتابداران دانشگاهی بودند.
تاکید اصلی اجلاس 1876 ، ایراد مقالاتی راجع به موضوعات عملی کتابخانه مثل فهرستنویسی تعاونی ، نمایه سازی و روابط عمومی بود. پاسخ کتابداران به این برنامه مثبت بود ، چراکه در آخرین روز کنفرانس ، حاضران رای به ایجاد ” انجمن کتابداران آمریکا36 ” و برگزاری نشستهای سالانه دادند. در ابتدا انجمن کتابداران آمریکا یک سازمان مربوط به کتابخانه های عمومی بود ولی از آن جا که رابطه میان کتابخانه های عمومی و کتابخانه های دانشگاهی در مسایل عمومی بسیار نزدیک است ، تا مدت ها نیازی به برگزاری همایش های مجزا برای کتابداران دانشگاهی احساس نمی شد. نهایتاً در سال 1889 گروهی متشکل از 13 کتابدار دانشگاه در کنفرانس سالانه انجمن کتابداران آمریکا در سنت لوئیس ، خواهان تشکیل بخش کتابخانه های37 دانشگاهی شدند.در کنفرانس 1890، 15 کتابدار به نمایندگی از دانشگاههای عمده ای چون ییل38 ، هاروارد39، کلمبیا40 و ماساچوست41 اولین نشست بخش کتابخانه های دانشگاه را برگزار کردند. بخش جدید یک گروه کوچک بود و می توان گفت یک گروه بحث غیر رسمی بود که توسط مدیرانی که می توانستند هزینه سفر به محل نشست را تقبل کنند، برگزار می شد. بحث های مطرح در این نشست های سالانه به موضوعاتی مثل مرجع، فهرستنویسی، مجموعه های بخشی و فهرستگان ها اختصاص داشت ( حمیدی،1383).
در سال 1897 نام بخش کتابخانه های دانشگاهی به ” بخش کتابخانه های دانشگاهی و مرجع ” تغییر یافت.این بخش در قرن بیستم برای برنامه ریزی نشست ها دست به انتخاب افرادی می زد تا اینکه در سال 1923 آیین نامه ای تدوین شد که موجودیت این بخش را از طریق هیأت مدیره ای متشکل از سه نفر تثبیت شد.در سال 1936 طرحی برای بازسازی و تغییر ساختار بخش اولیه ارائه گردید و در نتیجه در سال 1938 آیین نامه ای به تصویب رسید که بخش را مبدل به ” انجمن کتابخانه های دانشگاهی و مرجع “42 می کرد و به آن در رابطه با امور مربوط به خود استقلال کامل اعطا می نمود. در آیین نامه جدید، امکان ایجاد زیر شاخه هایی مثل کتابخانه های دانشگاه، کتابخانه های دانشگاههای عالی، کتابخانه های تربیت معلم و کتابخانه های دانشگاهی را در انجمن فراهم می کرد.
با تصویب آیین نامه در سال 1938 و تایید آن توسط انجمن کتابداران آمریکا در 31 می 1940، انجمن کتابخانه های دانشگاهی و مرجع به عنوان اولین بخش انجمن کتابداران آمریکا شناخته شد. این انجمن در ابتدای فعالیت خود 6 قسمت داشت که عبارتند از :
