
رساندند كه از سال بعد لازم الاجرا گرديد. در سيام اكتبر سال 1947 ميلادي موافقت نامه عمومي تعرفه و تجارت به امضاي نمايندگان 23 كشور رسيد كه سپس اين تعداد تا حدود 125 كشور افزوده شد.
2-2- هدف از تاسيس گات
موافقتنامه عمومي تعرفه و تجارت در راستاي تحقق بخشيدن در زمينههاي مناسب در عرصه تجارت جهاني و به منظور سازگارتر نمودن خطمشيهاي استراتژيها و سياستهاي تجاري كشورها شكل گرفت تا در افقي بلند مدت با ايجاد جو تفاهم و درك متقابل و چند جانبه ميان كشورها شرايط امن و با ثباتي را براي ايجاد تجارت آزاد پديد آورد تا هر يك از كشورها بر اساس توانمنديهاي اقتصادي و تجاري خود در اين بازار وسيع جهاني شركت كند و از منافع تجارت آن بهرهمند گردد.
هدف اصلي موافقتنامه تعرفه و تجارت، كم كردن نقش دولتها در امور اقتصادي به منظور ايجاد نظام اقتصادي بينالمللي آزاد و بر اساس امكان رقابت بنگاههاي اقتصادي در سطح بينالمللي بود كه اين هدف از طريق اصول زير تحقق مييافت:
الف) اصل دولت كامله الوداد.
ب) اصل تسري رفتار داخلي.
ج) كاهش تدريجي عوارض گمركي.
ممنوعيت برقراري محدويتهاي مقداري.
هـ) تنظيم قواعد و مقررات صادراتي(مسائلي، 1381)
2-3- تفاوت سازمان تجارت جهاني با گات
تفاوت عمده گات با سازمان تجارت جهاني تنها به يك نكته باز ميگردد و آن اين است كه در گات آزادسازي تجارت خارجي فقط شامل بخش صنعت ميشود اما سازمان تجارت جهاني علاوه بر بخش صنعت، بخشهاي كشاورزي و خدمات را نيز مد نظر دارد. در نتيجه عضويت در سازمان تجارت جهاني به معني كنار گذاشتن تز خودكفايي و پذيرش ادغام اقتصادي در اقتصاد جهاني است.
2-4-ظهور سازمان جهاني تجارت
در قالب موافقتنامه عمومي تعرفه و تجارت از زمان پيدايش آن در سال 1947 ميلادي در هاوانا تا دوره هشتم آن در اروگوئه انجام شد و خود به تنهايي هفت سال طول كشيد و به دورههاي گات مشهور است، مذاكرات متعددي ميان كشورهاي عضو، پيرامون استراتژيها و سياستهاي تجاري برگزار شد. سرانجام بر اساس توافقهاي گات در دور اروگوئه كه سند نهايي آن در مراكش در سال 1996 ميلادي به تصويب رسيد گات ملغي و سازمان تجارت جهاني با قوانين زير جانشين آن گرديد.
الف) تجارت خدمات بين كشورهاي عضو.
ب) حمايت از مالكيت معنوي.
ج) برخورد قانوني با كشورهايي كه از دامينگ وسوبسيد (يارانه) جهت تقويت توليدات خرد در بازارهاي جهان استفاده ميكنند.
د) تنظيم تجارت توليدات كشاورزي و نساجي تحت قوانين جديد.
سازمان تجارت جهان تنها سازمان بين المللي است که در ارتباط با مقررات تجارت جهاني فعاليت مي کند . هدف اصلي سازمان تجارت جهاني تضمين روند ملايم ، آزاد و مطابق برنامه در زمينه تجارت جهاني است . بنابراين مصرف کننده و توليد کننده مي دانند که :
1- از حق انتخاب زيادي در زمينه کالاي ساخته شده ، قطعات ، مواد خام و خدماتي که مورد استفاده آنهاست ، برخوردارند .
2- بازارهاي خارجي بر روي آنها باز خواهد بود .
3- مي توانند از عرضه خدمات امن بهره ببرند .
نتيجه آن ، پديد آمدن يک جهان با اقتصادبسيار موفق ، مسئول وتوام با صلح و آرامش است .
بر اين اساس ، سازمان تجارت جهاني به مکاني تبديل شده است که کشورهاي جهان اعم از کشورهاي پيشرفته ، درحال پيشرفت و جهان سوم ، تجارت آزاد خود را بر اساس ضوابط و قواعد و معيارهاي جهاني تنظيم و در مقام رفع نيازهاي ديگران و خود موجبات شکوفايي اقتصاد کشور را فراهم مي سازند .کشور ايران پس از سالها مطالعه ، بررسي و ارزيابي آثار مثبت و منفي الحاق کشور به اين سازمان ، نهايتا” چنين تصميم گرفت تا تقاضاي عضويت خود را مطرح نمايد که پس از 22 بار در خرداد ماه 1384 به عنوان عضو ناظر پذيرفته شد.پس از جنگ جهاني اول براي پيشگيري از چنين حوادثي رهبران جهان در صدد تأسيس نهادهاي مديريت جهاني برآمدند. در اين مسير در عرص? سياسي جامع? ملل تشکيل شد اما به دليل مشکلات اقتصادي و بهويژه بحران بزرگ اوايل ده? 1930 اين تلاشها در عرص? اقتصادي و تجاري به جايي نرسيد و به دوران پس از جنگ جهاني دوم موکول شد. در دوران پس از جنگ جهاني دوم به موازات تأسيس سازمان ملل متحد براي مديريت مناسبات سياسي و تأسيس صندوق بين المللي پول و بانک جهاني براي مديريت مناسبات مالي و پولي جهان تلاشهايي براي تأسيس يک سازمان بين المللي براي مديريت مناسبات تجاري جهان انجام شد که سرانجام پس از فراز و نشيب هاي فراوان در 1947 موافقتنام? عمومي تعرفه و تجارت (گات) تأسيس شد.گات براي نيل به اهداف خود که همانا آزادسازي تجاري بود چندين دور مذاکرات برگزار کرد. گات براي از بين بردن موانع تجاري، گفتوگوهايي را تحت عنوان مذاکرات ژنو (1947)، مذاکرات آنسي (1949)، مذاکرات تورکي (51-1950)، مذاکرات ژنو(1956)، مذاکرات ديلن(ژنو 62-1961)، مذاکرات دور کندي (ژنو 67- 1964)، مذاکرات دور توکيو (79-1973) و مذاکرات (دور اروگوئه 94-1986)، برگزار کرد. در هشتمين مذاکرات دور اروگوئه در 1992 اعضاي اين نهاد با امضاي موافقتنامهاي در شهر مراکش کشور مغرب با تشکيل سازمان جهاني تجاري موافقت کردند و اين سازمان از 1995 کار خود را آغاز کرد.در واقع، دور اروگوئه بسط کامل مقررات گات بود که در آن کشورهاي عضو ملزم به ايفاي تعهدات خود شدند و سازمان جهاني تجارت برخلاف گات، قدرت اجرايي يافت. در اين دور، مقررات آزادسازي از تجارت کالا فراتر رفت و ساير جنبههاي تجارت بين الملل را نيز دربر گرفت. در اين دور، موافقتنام? عمومي تجارت خدمات(3) (گاتس)، حقوق مالکيت معنوي(4) (تريپس) مرتبط با تجارت، تفاهمنامه نظام حل اختلاف(5) و تفاهمنامه مکانيسم بررسي خط مشي تجاري(6) نيز به ساير مقررات گات اضافه شد.ايجاد سازمان جهاني تجارت در آخرين سالهاي قرن بيستم توأم با پيشرفتهاي چشمگير صنعت اطلاعات و مخابرات تحول عظيمي در ارتباطات تجاري به وجود آورد. فناوري تجارت الکترونيکي، همراه با نگرش بينالمللي داير بر از بين رفتن مرزهاي اقصادي، بهخصوص پس از فروپاشي نظامهاي بسته منطقهاي و ايجاد جغرافياي باز، جهانگرايي اقتصاد را موجب و باعث پديد آمدن دهکد? جهاني گرديد.
2-2-بخش دوم:آشنايي با سازمان تجارت جهاني
2-2-1جهاني شدن
جهاني شدن واژه رايج دهه ???? است. جهاني شدن به عنوان روندي از دگرگوني، از مرزهاي سياست و اقتصاد فراتر ميرود و علم، فرهنگ و سبک زندگي را دربرميگيرد. از اين جهت جهاني شدن پديدهاي چندبعدي است که قابل تسري به اشکال گوناگون عمل اجتماعي، اقتصادي، سياسي، حقوقي، فرهنگي، نظامي، فناوري و همچنين عرصههاي عمل اجتماعي همچون زيست محيطي است. بين دانشمندان اتفاقنظري در مورد تعريف جهاني شدن موجود نيست؛ گاهي آن را به عنوان يک مفهوم صرفا سياسي تعريف ميکنند، در حالي که ديگران اين مفهوم را در چارچوب تحولات اقتصادي، سياسي و زيست محيطي تبيين کردهاند. برخي از دانشمندان به آثار مثبت جهاني شدن پرداختهاند. در حالي که برخي ديگر تنها بر آثار نامطلوب آن بر توزيع درآمدها، نابرابري اجتماعي، زنان و تهيدستان توجه کردهاند. اين يکجانبهگرايي موجب شده که در تبيين جهاني شدن نظرات مختلفي ارائه شود که بسيار متفاوت با يکديگرند و در خيلي از موارد، کاملا در تضاد با يکديگر قرار دارند.در اين ارتباط سه مفهوم مورد توجه قرار مي گيرند؛ جهاني شدن، جهانيسازي، جهاني شدن، فرايندي است که براساس ضرورتهاي دنياي فعلي، در حال طي شدن است که در آن مجموعه تحولات و تغييرات در مقياسهاي جهاني تعريف ميشود و در چارچوب مرزها محصور نيست و داراي روال و روند رو به رشد است. جهانيسازي، برخلاف جهاني شدن که يک پروسه است، بيشتر شبيه به يک پروژه است. مقوله جهانيسازي ناظر بر يک اداره و يک قدرت در وراي فرايند جهاني شدن است، که آن را براساس ميل و گرايشها و اولويتهاي خود هدايت و رهبري ميکند ، در شرايط جديد جهاني شدن موجود جديدي خلق ميشود که ماهيت آن با آنچه قبلا بود، فرق ميکند و مقياس منطقهاي ندارد و جهاني است. بسته به ميزان حضور و نفوذ هر حوزه، اين موجود جديد به آن سمت گرايش پيدا ميکند. براي مثال يورو نمادي است از درهمآميزي اقتصاد کشورهاي اروپايي، در حال حاضر سازمانهاي بينالمللي اقتصادي و به ويژه سه سازمان جهاني و مهم بانک جهاني ،صندوق بين المللي پول و سازمان تجارت جهاني نقش مهم و قابل توجهي را در پيشبرد و فرايند جهاني شدن اقتصاد برعهده گرفتهاند. اين سه سازمان با توصيههايي که بسيار الزامآور هستند، اقتصادهاي ملي را به سمت اقتصاد جهاني و حضور در آن هدايت مينمايند. به طوري که نظم نوين آتي اقتصاد جهاني در چارچوب اهداف و ماموريتهاي موافقتنامه عمومي تعرفه و تجارت گات و سازمان تجارت جهاني قابل تبيين خواهد بود.
2-2- 2ويژگيهاي سازمانهاي بينالمللي
1. پذيرش عام در سطح بينالملل
2. عضويت اکثر کشورها در اين سازمان
3. قدرت نفوذ و تاثيرگذاري بر کشور
4. تاثيرپذيري از سياستها و اهداف کشورهاي قدرتمند
5. قدرت ايجاد و مديريت بحرانهاي سياسي/ اقتصادي بينالمللي
6. همسويي با نظام اقتصاد سرمايهداري
7. اشراف و دسترسي به دنياي اطلاعات و مديريتي بالا دستي نسبت به اقتصاد ملي و جهاني
8. تمرکز محيطي و اداري سازمانهاي بينالمللي در حيطه کشورهاي قدرتمند
9. ظرفيتهاي علمي و کارشناسي بالا در جهت اقناعسازي کشورها
?ـ2-3 -مختصات و ويژگيهاي تحولات اقتصادي بينالملل
1. برخورداري از ابعاد و مختصات جهاني
2. تاثيرپذيري مستقيم و غيرمستقيم کشورها از تحولات
3. چندوجهي بودن تحولات
4. تاثيرگذاري و تاثيرپذيري تحولات و ابعاد آنها در يکديگر
5. پيوند ارگانيک دروني اقتصادي/ سياسي کشورها با تحولات اقتصادي بينالملل
6. نقش مکمل نهادها و سازمانهاي اقتصادي بينالملل در تحولات
7. مشارکت در تحولات براساس سلسله مراتب قدرت اقتصادي در نظام بينالمللي
8. درهمآميزي نظامهاي اقتصادي/ سياسي ملي و شکلگيري نظام نوين با ويژگي خاص
9. استمرار و افزايش روزافزون سرعت تحولات
10. شکلگيري و گسترش تحولات اقتصادي/ سياسي بينالملل در فضاي مجازي در کنار دنياي حقيقي
11. سرايت سريع و گسترش آثار و پيامدهاي تحولات به کشورها
12. نقش و تاثيرگذاري حداقلي کشورهاي در حال توسعه
13. نظاممندي و قاعدهبندي تحولات اقتصادي بينالملل و تعامل با آن
2-2-4-جايگاه حقوقي سازمان تجارت جهاني
بي ترديد پس از کشورها سازمان هاي بين المللي مهمتريت تابعان حقوق بين الملل هستند که در توسعه و تحول حقوق بينالملل نقش اساسي دارند.
يک سازمان بين المللي را مي توان به عنوان مجمعي از کشورها تعريف کرد که با انعقاد قرارداد ميان اعضاي آن ايجاد مي شود و با داشتن يک نظام يا مجموعه اي از دستگاها،وظيفه تعقيب هدف هاي مربوط به مصالح مشترک را از طريق همکاري ميان اعضا بر عهده دارد.مبناي تشکيل يک سازمان بين المللي معاهده تاسيس است که به منزله اساسنامه سازمان مي باشد و در واقع کشورها با انعقاد چنين معاهده اي تمايل و اراده خود را به همکاري منظم در محدوده خاص ابراز مي دارند.
خصوصيات بارز سازمان هاي بين المللي عبارتند از:
1-دارا بودن اراده مستقل:
2-داشتن شخصيت حقوقي بين المللي مستقل از کشورهاي عضو.
3-دائمي بودن يا دوام و استمرار.
4-برخوردار بودن از تشکيلات و ارکان منظم.
منافع عمومي کشورهاي جهان باعث شده کشورها به اين نتسجه برسند که ايجاد ساز و کار هاي بين المللي مختلف براي انجام اموري که به منافع عمومي آن ها
