
بازرگانی مورد توجه بود، فعالیتهای بازرگانی رونق گرفت و کاروانها و کشتیها از راه خشکی و دریا شروع به رفت و آمد کردند و تلاشهای اقتصادی خاورمیانه رشد و توسعه پیدا کرد. در این زمان صنعت و کشت و زرع نیز رونق پیدا کرده بود و همچنین صنعت پارچهبافی اهمیت ویژهای داشت. اما با شدت گرفتن ظلم و جور عمال بنیامیه و نارضایتی از حکومت خلفای اموی، به تدریج مقدمات سقوط سیاست خلافت آنها فراهم شد و حکومت آنان در بیشتر نقاط ایران سقوط کرد. به طور کلی شرایط کار و وضعیت اقتصادی به رغم استقرار سلسلههای گوناگون در نقاط مختلف ایران، از حالتی یک نواخت تا این زمان برخوردار بوده است.
حمله مغول از همه نظر از دوران فاجعهبار کشور ما به شمار میرود. در اوایل قرن هفتم هجری با حمله مغول به ایران و کوچاندن کشاورزان و صنعتگران به نقاط مختلف، اقتصاد ایران فلج شد. با روی کار آمدن صفویان در قرن دهم هجری قمری که به دنبال پارهای اعتراضات از جانب پیشهوران و کشاورزان صورت گرفت، اوضاع نابسامان کشور همچنان ادامه یافت تا با روی کار آمدن شاه عباس صفوی، تجارت از رمق افتادهی ایران جان تازهای به خود گرفت و وضعیت اقتصادی رو به سوی سروسامان گرفتن گذاشت. دولت شاه عباس اول از ترقی تجارت و صنایع و حرف پشتیبانی کرد و از طریق مبارزه سرسختانه با راهزنان، امنیت راههای تجاری را تامین نمود و کاروانسراها و جادههای جدید احداث کرد. در این زمان فعالیتهای ساختمانی فوقالعاده پردامنه و عظیم بود.
ازدیاد داد و ستد و اجتماع آحاد ملیتهای مختلف در ایران، باعث رونق اقتصادی در این دوران شد و برکسب و کار مردم تاثیر مثبت گذاشت. جهانگردان در این دوران از رشد اقتصادی بعضی از نواحی ( به ویژه حومه شهرها) سخن میگفتند و به گفته آنان دامداری در این دوران رونق بسیار یافته بود. در این زمان کارگاههای نساجی در بسیار از شهرهای مختلف به وجود آمد و بهترین حصیرهای جهان بافته میشد. قالیبافی به حد کمال رسیده بود و شهرت جهانی داشت. ساخت ظروف چینی و سفالی نیز رونق گرفته بود و در مجموع صادرات بسیاری از کالاها صورت میگرفت.
اما با روی کار آمدن پادشاهان بعدی این سلسله که عموما بیکفایت و ضعیف بودند، وضعیت اقتصادی و شرایط مناسب کار در ایران سیر نزولی طی کرد. میزان مالیاتها مجددا افزایش یافت و در پایان قرن یازدهم به علت افزایش فوقالعاده مالیاتهای روستایی که کشاورزان را ورشکست نمود، تولیدات کالا و حجم تجارت تقلیل یافت و روابط اقتصادی میان بخشهای مختلف دچار سستی شد. صرف نظر از کاهش حجم تولیدات، برخی از کالاها مانند قالی ایران، در این دوران ویژگیهای والا و کیفیت خود را از دست داد. از آغاز قرن دوازدهم، پیشرفت و اعتلای اقتصادی، جای خود را به انحطاط و سقوط داد و انحطاط عمومی اقتصاد ایران، انحطاط سیاسی را به دنبال داشت. در این قرن تجارت خارجی ایران نیز سقوط کرد و ایران به یک کشور وابسته و سرانجام نیمه مستعمره تبدیل گردید.
اوضاع نابسامان اقتصادی در دوران حکومت افشاریه و فشارهایی که بر اقشار مردم وارد میشد و در نتیجه نارضایتی از شرایط موجود خصوصا نارضایتی روستاییان و کشاورزان در قتل نادر شاه افشار چهره خود را نمایان ساخت.
کریم خان زند خوش درخشید و با احیا و توسعهی صنایع دستی و ایجاد کارگاههای بزرگ چینیسازی و شیشهسازی مرحمی بر زخمهای ملت گذاشت. از اقدامات مهم وی کاهش میزان مالیات روستایی و محدود ساختن دایره خودکامی و تجاوز مالکان نسبت به رعایا و احیاء شبکههای آبیاری کشور بود. وی امنیت راهای تجاری را تامین نمود و با تجار خارجی ارتباط برقرارکرد و همه گونه تسهیلات را در کار تجارت فراهم ساخت. وی حق انحصاری واردات پارچههای پشمی به ایران و معافیت از حقوق گمرکی و وادرات و صادرات را به یک شرکت انگلیسی واگذار کرد با شرط آن که طلا و نقره از ایران خارج ننمایند. در دوران حکومت کریم خان زند، مردم با آرامش به زندگی و کسب و کار مشغول بودند.
آقا محمد خان قاجار، در سال 1210 ه. ق تهران را به عنوان پایتخت انتخاب و سلسله قاجاریه را رسما پایهگذاری کرد. در این دوران جامعه روستایی با احتساب جمعیت ایلات و عشایر در حدود 70 درصد سکنه کشور را تشکیل میداد و در شرایط ناگوار رژیم ارباب – رعیتی، یعنی در شرایط بردگی زندگی میکردند. حال آن که کشاورزی پایه و اساس مملکت را تشکیل میداد و این طبقه مهمترین و مشخصترین طبقه مولد ثروت کشور بودند. درباره صنایع این عصر به طور خلاصه میتوان گفت که صنایع ایران عموما دستی بود و ابزارآلات ساده و مختصردر صنعت به کار میرفت. صنعتگران در دکان و محل کار خود زیر دست استاد و به دستور او کار میکردند و کارگاههای مربوط به هر صنعت غالبا در یک راسته بازار یا در یکی از محلات هر شهر قرار داشت. در دوران دوم سلطنت قاجار، نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانگان به حد کمال رسید و استقلال و حیات اقتصادی ملت ایران بیش از هر زمان دیگر متزلزل شد. در این دوران امیرکبیر، صنایع نساجی، بلورسازی، چینیسازی، قندسازی، چدن ریزی، فلزکاری و دیگر صنایع کوچک را درایران تاسیس کرد. تشویق اهل صنعت و حرفه و فرستادن صنعتکاران به روسیه، از برنامههای وی بود که بیسرانجام ماند.
سیر انحطاط اقتصاد ایران از اواخر دوره صفوی آغازگردید و تا دوران قاجار، به رغم تلاشهای عباس میرزا، قائم مقام فراهانی و امیرکبیر، تغییری در این دوره ایجاد نشد. با اوجگیری انقلاب کمونیسیتی در روسیه، منافع انگلیس ایجاب میکرد که سیاست استعماری جدیدی را برای چپاول کشورهای تحت سلطه خود در پیش گیرد. چنین بود که در ایران دوران تازهای ازاستعمار آغاز شد و این امر مقدمه انقراض دولت قاجار، تغییر سلطنت و ظهور سلطنت پهلوی شد.
با شروع حکومت پهلوی و تغییر رویکرد بینالمللی، سلطهی دیگری در ایران آغاز شد. این دوران، آغاز پیدایش روابط پیش سرمایهداری در کشور بود. تحت تاثیر تغییرات جهانی، زیرساختهای اقتصادی و سرمایهداری درکشور ایجاد گردید و سبب اشتغال کارگران در بخش صنایع و خدمات تازه تاسیس و به وجود آمدن تحولات نسبتا عمیقی در ساختار اشتغال کشور شد. لیکن هنوز کشاورزی محور اصلی بود و مزد و حقوق بگیران شهری درصد ناچیزی از شاغلان کشور را تشکیل میدادند.
شروع جنگ جهانی دوم و وقایع حدفاصل شهریور 1320 تا کودتای آمریکایی 1322، عامل توقف و رکود اقتصاد کشور و از آن پس نیز دوره اتکا به درآمدهای سرشار حاصل از صادرات نفت خام بود. به تدریج از نقش و ارزش کشاورزی در اقتصاد ملی کاسته شد و زندگی شهری رونق گرفت و زمینه اشتغال نسبتا فراوانی در بخش غیرکشاورزی به مرور فراهم گشت. روند کاهش جمعیت روستایی و پایین بودن نقش کشاورزی در اقتصاد ملی باعث به وجود آمدن کمبود نیروی انسانی ماهر و نیمه ماهر درمقاطع سالهای 56-1354 گردید و دولت وقت برای اشتغال در بخشهای تولیدی و صنعتی به صدور اجازه کار برای اتباع کشورهای خارجی از جمله پاکستان، بنگلادش، سریلانکا و …. مجبور شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، تغییر سیاستهای حکومت به سمت تقویت بخشهای کشاورزی و صنعت درجهت حرکت به سمت خودکفایی، باعث گردید تا نگاه سه جانبه (دولت، کارگر و کارفرما) به عنوان محور اصلی در مباحث کار قرار گیرد(نک: اطلس کار و نیروی انسانی 1389: ص الف –ب )
2-3-2 سیر تاریخی- اجتماعی کار در ادیان
در فرهنگها و تمدنهای متفاوت، کار به شیوههای گوناگون مطالعه شده است. در برخی تمدنها و فرهنگهای کهن، کار یدی مذموم تلقی شده است. این طرز فکر حتی در تمدن یونان باستان رواج داشت و ارسطو فیلسوف آن زمان بردگی را قبول داشت و انسان برده را ابزار به شمار میآورد. در تمدنهای یهود کار دستی تحقیر میشده است.
در برخی فرهنگهای کهن هند نظام کاستی مورد تایید بود. در تمدنهای کهن زردشتی “گفتار نیک”، ” پندار نیک” و ” کردارنیک” از شعارهای مهم بوده و کار برای از میان بردن جانوران موذی و آفات نباتی و کشاورزی مورد تشویق بوده و کاسب حبیب الله تعریف شده است.
در دوران قرون وسطی به تدریج نحوه نگرش به کار کمی تغییر کرد و کار دستی، وسیله توبه و ندامت شخص تلقی شد یا به شکلی اعتراف به گناه محسوب گردید و گناهکار با این عمل احساس راحتی مینمود. به تدریج نوشتههایی نظیر ” شهرخورشید” کامپنلا ( ایتالیایی) و نیز آرمانشهر توماس مور به ستایش از کار برآمدند.
در دوران رنسانس و به ویژه قرن 16 که انقلاب علمی صورت میگیرد و علم جدید با ویژگیهای آزمایشگاهی تجربی و اثباتی به وسیله بیکن و دکارت و بعدها با کمک گالیله و نیوتن جا میافتد، مسئله کار شکل معقولتری پیدا میکند. با پیدایش سوسیالیستهای تخیلی نظیر اون، فوریه، دکتر کینگ، سن سیمون و لوی بلان و بدن، ارزش کار بالا میرود تا به مارکس میرسد که او کار را منبع تولید ارزش میداند و به طریق علمی به آن مینگرد و تحقیقات خود را بر آن متکی میکند.
مسیر تحول کار در جهان جالب به نظر میرسد، با این وجود اکنون تفاوت میان کار یدی و کار فکری در عصر ما هنوزباقی است و امتیاز کار فکری بر کار یدی از بین نرفته است. به همین لحاظ دانش آموختگان ما از کار یدی دوری میجویند و به کار دفتری و پشت میزنشینی آمادگی و علاقمندی بیشتری نشان میدهند(فیوضات، 1383)
انسان براي شکوفایی استعدادهاي درونی خویش و رسیدن به آرمانهاي خود، ناگزیر اسـت کـه از مرحلۀ فکر به مرحلۀ عمل گام نهد؛ زیرا اندیشه صرف خیر، موجب تحقق آن نخواهد بـود، بلکه عامل اصلی و اساسی در تحقق آن، کار و کوشش است. کار و تلاش در عرصۀ اقتصادي مسـئلهاي است که از آغاز تاریخ بشر همواره مورد توجه او بوده است. از زمانی که بشر در گستره زمین پا به عرصهی وجود نهاد و به برقراري رابطه با محیط و اطرافیان و تشکیل خانواده و جامعه و طلب ثبات و آرامش پرداخت، میل به بقا و تلاش و کار براي دستیابی به زندگی بهتر نیز با او همراه بوده است. ازاینرو، از همان زمان به کشاورزي و درو و انبار کردن مواد غذایی و پرورش دام و طیور، شکار و تهیه هر آنچه که زندگی او را قوام میبخشد، دست زد. مسـائل اقتصادي درآغاز تاریخ بشر صورتی ابتدایی داشت؛ اما به تدریج و با گسترش جوامع بشري پیچیدهتر شد و به همان اندازه همواره مورد توجه ادیان آسمانی بوده است. ادیان و شرایع الهی آمدند تا به انسان یادآوري کنند که او توانایی پشت سرنهادن مشکلات را براي ساختن جامعهاي آباد دارد و همچنین او را تشویق نمایند تا از موانع موجود در راه ساختن جهانی بهتر بگذرد. این واقعیت همواره برای انسان مورد تأکید بوده که خداوند متعال انسان را بیهوده و مهمل به حال خود رها نکرده است:”ا یحسب الانسان ان یترک سدی”( قیامت:36).
2-3-2-1 جايگاه كار دراسلام
2-3-2-1-1 تعریف کار در اسلام
کار در اسلام تعریف گستردهای دارد و معانی بالاتری به خود میگیرد. به عبارت دیگر اگر چه کار مبنای استحقاق درآمد و عامل تولید است، اما با دیگر عوامل تولید متفاوت است و عوامل دیگر در خدمت آن هستند. در نظام ارزشی اسلام، در واقع همهی ثروتها برای انسان خلق شده و کار درخدمت عوامل دیگر تولید قرار ندارد. در نظام سرمایهداری، نیروی کار در خدمت سرمایه و ابزار تولید است. تفاوت اصلی دیدگاه اسلام با دیدگاه سوسیالیستی، اصالت دادن به انسان است. در اسلام کار منشاء مالکیت است و همهی ابزارها در خدمت نیروی کارند(محمدیان، 1393: 119).
علامه محمدتقی جعفری در مورد چیستی کار مینویسد: “کار عبارت است از آن تموج و فعالیت حیات که آدمی بدون آن تفاوتی با جمادات و نباتات ندارد، مگر در یک عده مختصات طبیعی ضروری، مانند احساس و حرکت ارادی و غیره. بنابراین، مجبور میشویم که کار و جریان حیات انسانی و ارتباط آن دو را با یکدیگر مطرح نموده، راهی برای حل این مسئله پیدا کنیم که انسان زنده که در این دنیا زندگی خود را به وسیله کارمستهلک میسازد، چه میدهد و چه میگیرد؟ برای پیدا کردن این راهحل بایستی انواع دورانهای حیات آدمی را درنظر بگیریم.” (جعفری، ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، ج4:
