
بالایی نسبت به آینده تبدیل شوند.
مهاجرتها ممکن است علل مذهبی، سیاسی و یا اقتصادی داشته باشند. ولی در حال حاضر آرزوی رفاه بیشتر، انگیزه اصلی انسانها برای مهاجرت است. جاذبه شهرهای بزرگ و امید کسب مزد بیشتر در صنایع شهری، وجود بیکاری در روستاها، ازدیاد جمعیت و جستجوی سرزمینهای تازه از جمله انگیزههای اصلی مهاجرت هستند. بیگمان از مهاجرتهای بزرگ قرون 17 تا 19م کمتر در عصر ما روی میدهد، ولی هنوز هم بسیارند کسانی که برای کسب شغل و مزد بهتر یا ادامه تحصیل، ترک دیار می کنند و به مناطق دیگر، سایر کشورها و حتی قارههای دیگر میروند و یا به امید بهرهمند شدن از امکانات شهری از روستاها به شهرها کوچ میکنند ( کاظمی، 1383: 102).
2-4-5-2 انواع مهاجرتهای بینالمللی
بعضی از جابهجاییهای بین مرزهای ملی، مهاجرتهای تودهای35 هستند که به انتقال تعداد زیادی از مردم با ویژگیهای اجتماعی و قومی مشترک منجر میشود. جابهجایی تودهای که معمولاً در پاسخ به عوامل اجتماعی و اقتصادی مشخص انجام میشود، میتواند انواع متفاوتی داشته باشد: ( Shryock & Siegel, 1973: 580):
1) فتح36 ، تهاجم37 و مستعمرهسازی؛ فتح و تهاجم در دوران جنگ اتفاق میافتند و مستعمرهسازی که بعد از فتح اتفاق میافتد، یک جابهجایی آرامتر میباشد و استقرار خانوادههایی از کشور مستعمرهساز در کشور ملحقشده را دربر میگیرد. بههرحال تمایز بین این انواع ممکن است شفاف نباشد. بومیان استرالیا امروزه دو قرن گذشته را بهعنوان فرآیند تهاجم و غصب زمین از صاحبان برحق توصیف میکنند. آنها با این تصور همعقیده نیستند که موضوع، اشغال صلحآمیز یک سرزمین بزرگ بدون مدعی بود ( لوکاس و دیگران، 1384: 165).
2) انتقالهای جمعیتی اجباری38 ؛ انتقالهای جمعیتی اجباری در کل عمومیت کمتری را نسبت به سایر اشکال جابهجایی داشتهاند. با وجود این، این انتقالها تاثیر قابلملاحظهای را بر ساخت قومی و ویژگیهای بعضی از جمعیتهای ملی اعمال کردهاند. مثال عمده آن جابهجایی کارگران برده آفریقای غربی به برزیل، کشورهای حوزه کارائیب و قسمت جنوبی ایالات متحده میباشد.
مستعمرهسازی، بعضی مواقع متضمن جابهجایی کارگران قراردادی، برای مثال از هند به فیجی و کشورهای کارائیب، از هند و چین به کالدونیای جدید و از فلیپین به هاوایی، بوده است. درحالیکه درجه اجبار اعمال شده در اشکال جدیدتر مهاجرت نیروی کار ممکن است ضعیف باشد، تاثیرات بر ساختهای قومی مقصد روشن هستند (& Siegel, 580 Shryock ).
3) جابهجایی پناهندگان39 پناهندگان افرادی هستند که بهعلت ترس از محاکمه بهدلیل نژاد، مذهب یا عضویت در گروه اجتماعی و سیاسی خاص، در صورت برگشت به کشور خود، بهدنبال پناهندگی در یک کشور خارجی هستند. طبق این تعریف، افراد جابهجا شده در داخل کشور خود پناهنده نیستند. سنجش تعداد پناهندگان بهعلت متفاوت بودن برآوردهای کشورهای مبدا و مقصد و موسسات بینالمللی مشکل است. مشکل مشخصتر، تعیین زمانی است که یک فرد مستقر شده در یک کشور جدید از حالت پناهندگی بیرون میآید.
4) مهاجرت زنجیرهای و هدایتشده؛ مهاجران بینالمللی که در قالب افراد یا خانوادهها جابهجا میشوند دارای انگیزههای متفاوتی برای تغییر محل سکونت خود هستند. آنهایی که داوطلبانه جابهجا میشوند غالباً به عوامل اقتصادی نظیر بهبود فرصتهای اشتغال، عکسالعمل نشان میدهند. اما دلایل اجتماعی نظیر نیاز به خانوادهها و دوستان نیز نقش عمدهای را بازی میکنند. مهاجران بینالمللی ممکن است کشور مقصد را بهواسطه آنکه آنها افرادی را که قبلاً آنجا زندگی میکردند میشناختند، انتخاب کنند. مهاجرت زنجیرهای ممکن است بر انتخاب محل سکونت مهاجران در کشور جدید تاثیر بگذارد و این امر غالباً به تمرکزهای قومی متمایز منجر میشود.
با وجود این تمامی جابهجاییهای فردی، کاملاً داوطلبانه نیست. انتقال از یک مکان به مکان دیگر توسط کارفرمایانی نظیر شرکتهای چندملیتی و سازمانهای بینالمللی بهطور فزایندهای برای افراد، بهویژه متخصصان دارای مدارک بالا و شاغلین در داد و ستد، عمومی میشود. این افراد اگر خواهان پیشرفت حرفهای باشند عموماً مهاجران هدایتشده با حق انتخاب کم هستند .
5) مهاجرت فردی و خانوادگی40، مهاجرت خانوادگی هنگامی اتفاق میافتد که خانوادهها بهعنوان واحدهای کامل، در مراحل متوالی یا حرکت یکی از اعضا قبل از بقیه، جابهجا میشوند.
مهاجران خانوادگی شامل خویشاندان نزدیک نظیر همسران، فرزندان والدین پیر و هم شامل خویشاندان دورتر میشود ( لوکاس و دیگران، همان: 166).
2-5 گردشگری
پدیدة گردشگری ریشه در حرکت و جابه جایی دارد و تحرک بخش لاینفک زندگی انسانهاست. از این رو می توان گفت که تاریخ صنعت گردشگری شاید به قدمت فعالیتهای نوع بشر است و فقط اشکال و اهداف آن متفاوت بوده است. گردشگری پدیدهای است کهن که از دیر زمان در جوامع انسانی وجود داشته است و به تدریج در طی مراحل تاریخی مختلف، به موضع فنی، اقتصادی و اجتماعی کنونی خود رسیده است ( رضوانی، 1386: 27). از عهد باستان انسان ها برای یافتن غذا، دوری از خطرهای طبیعی و رسیدن به مناطقی با آب و هوای مساعد دست به سفر می زدند. در قرنهای چهارم و پنجم میلادی با سقوط امپراطوری روم، امنیت سفرهای تفریحی و گردشگری در اروپا دچار بحران شد و از فروپاشی این امپراطوری (یعنی آغاز قرن وسطی) تا دورۀ رنسانس (تا قرن 14 م) سفر در اروپا با خطرات بسیار همراه بود. مهمترین حادثه قرون وسطی در اروپا را میتوان جنگهای صلیبی دانست. در پایان قرون وسطی، بسیاری از زائران به زیارتگاههایی مانندCanterbury در انگلستان و سنت جیمز در Composteia سفر میکردند. عدهای اندک شمار نیز به سفرهای طولانی، پرهزینه و اغلب خطرناکی چون سرزمین مقدس میرفتند (الوانی، 1385: 27). در زمان قرون وسطی مبلغان مذهبی برای دعوت مردم به مسیحیت به مکان های مختلف مسافرت می کردند. دوره ی رنسانس بیشتر سفرها با هدف کسب دانش و تجربه آموزی انجام می شد. با بوجود آمدن انقلاب صنعتی و بوجود آمدن زمان هایی برای اوقات فراغت، سفرهای دسته جمعی که با هدف تفریح بود، صورت گرفت. اکنون جهانگردی به شیوه ی نوین خود شکل گرفته است و این موضوع به شکل علمی مورد بررسی قرار می گیرد. پیشرفت های سریع چند دهه ی اخیر، گردشگری را نیز تحت تاثیر قرار داده است و برنامه های سفر با شیوه ی علمی انجام می شود. مطالعات در حوزه ی گردشگری تعاریف مفاهیم را نیز دربرداشته است.
گردشگری یک صنعت میان رشته ای است و دارای خصوصیاتی خاص می باشد. این میان رشته ای بودن سبب تعاریف مختلفی از گردشگری می شود که هر یک از اندیشمندان در حوزه ی تخصصی خود، گردشگری را تعریف می نمایند. لذا با توجه به هدف این پژوهش مسافرت بدین گونه تعریف می شود: ” عمل جابه جایی به خارج از جامعه ببرای تجارت یا تفریح و نه برای انجام کار روزمره یا تحصیل” ( گی، ماکنز و چوی، 1989: 12). در مارس 1993، کمیسیون آمار ملل متحد، تعریف ارائه شده از جهانگردی توسط سازمان جهانی جهانگردی را پذیرفت. بر اساس این تعریف گردشگری عبارت است از ” مجموعه ی فعالیت های افرادی که به مکان هایی خارج از محل زندگی و کار خود به قصد تفریح و استراحت و انجام امور دیگر مسافرت می کنند و بیش از یک سال متوالی در آن مکان ها نمی مانند” (داس ویل، 1387: 19). البته این تعاریف هر یک به جند نکته ی اساسی توجه می کنند که عبارتند از: عمل جابه جایی به دور از محل زندگی، قصد از مسافرت که به دلیلی غیر از به دست آوردن پول بایستی صورت بگیرد و مدت زمان سفر که بایستی کمتر از یکسال باشد. از بعد اجتماعي نيز تعريف گردشگري فصل بين زندگي عادي ساكنان بومي و زندگي غيرعادي گردشگران را در برميگيرد ( بارنارد، 1996: 556). اين دو تعريف خود نشان تمايز مابين تعاريف مختلف از گردشگري است كه هر يك برگرفته از آيتم هاي مورد نظر در مطالعات گردشگري مي باشند.
با در نظر گرفتن اهداف و مقاصد گردشگری، طبقه بندی انواع گردشگری شکل گرفته است و هر یک دارای تعاریف مختص خود هستند. این تعاریف نشان دهنده ی انگیزه های سفر، خواسته های مسافرت، تسهیلات و خدمات مورد نیاز، تسهیلات زیربنایی و هر آنچه که نیاز آن نوع گردشگری است را مشخص می نماید. همانگونه که در فصل قبل در بخش ضرورت پژوهش بیان شد غریب به اتفاق گردشگری امروز به موضوع فرهنگ و البته تنوع فرهنگی باز می گردد. درست است که گردشگری فرهنگی خود شاخه ای جدا از سایر مسافرت ها است، ولی شایان ذکر است که به دلیل پیچیدگی ها، به خصوص میان رشته ای بودن این صنعت و ویژگی های آن مانند ناملموس بودن، چتری بودن، غیر تملک بودن و ناهمگن بودن، نمی توان به صورت صد در صد شاخه های گردشگری را از هم متمایز نمود. این امر چون تیری دو لبه است که هم توان نابودی این صنعت را دارد و هم برتری. لذا مطالعات در زمینه ی ادبیات گردشگری به همین منظور صورت می گیرد. در این بخش با معرفی شاخه های گردشگری که بدنه ی اصلی شان با تنوع فرهنگی شکل گرفته است، سعی داریم تا این پژوهش در راستای دقیق تری قرار بگیرد.
2-5-1 گردشگری فرهنگی
امروزه، جاذبه هاي فرهنگي از عوامل مهم در جذب گردشگر فرهنگي است.گردشگري فرهنگی، مجموعه اي از مکان ها، سنت ها، هنرها، جشن ها و تجاربی است که یک کشور و مردم آن را به تصویر می کشد و تنوع و شخصیت آن کشور را منعکس می کند و هدف اصلی گردشگران دیدن جلوه هاي فرهنگی یک مقصد از قبیل مراسم، رفتارها، هنر و موسیقی آن است، در مناطق در حال توسعه، اماکن مذهبی یا کارگاه هاي صنایع دستی از جمله جاذبه هاي فرهنگی براي گردشگران است (عمران پور، 1388: 4). به عبارتی دیگر گردشگري فرهنگي هم نوعي از گردشگري است كه براي شناخت تمدن ، فرهنگ، آداب و رسوم و سنت هاي يك گروه، جامعه ، منطقه يا يك كشور از طريق بازديد بناهاي باستاني و معماري دوره هاي مختلف تاريخي ، موزه ها و شركت در جشنواره هاي هنري انجام مي شود. گردشگري فرهنگي خواهان آشنايي با فرهنگ مناطق مختلف و كاوش در چشم اندازهاي فرهنگي جوامع انساني و درك آن هاست (ساعی و همکاران، 1389: 77).
طبق تقسیم بندي که از لحاظ موضوعی انجام گرفته گردشگري فرهنگی به انواع زیر تقسیم می شود:
انواع گردشگری فرهنگی و هنری ( گردشگری میراث):
1- آثار باستانی
2- آثار تاریخی
3- آثار فرهنگی ( موزه ها، گالری ها، کنسرت ها، جشنواره های فیلم سینمایی، فستیوال ها، سالن های مد و …)
4- آثار سنتی ( مردم شناسی، لباس شناسی، غذای محلی، پایکوبی، مراسم ملی و محلی)
5- گردشگری غذایی
6- گردشگری دینی ( زیارت، عبادت، انجام وظایف شرعی، هیات های مذهبی و …) ( پاپلی یزدی و سقایی، 1386: 5).
ریچاردز و ویلسون41 (2006)، به فرهنگ به عنوان یک عنصر مهم سیستم گردشگری اشاره می کنند. تعاریف مختلفی برای گردشگری فرهنگی وجود دارد. به عنوان مثال ریچاردز گردشگری فرهنگی را همه ی حرکات افراد به سمت جاذبه های فرهنگی خاص، مانند سایت های میراث فرهنگی، تجمعات هنری و فرهنگی، هنر و تئاتر در خارج از محل طبیعی اقامت خود، تعریف کرده است. در واقع این به عنوان یک شکل از گردشگری تجربی بر اساس جستجو و شرکت در تجربه های جدید و عمیق فرهنگی، ماهیت زیبایی شناختی، فکری، عاطفی و یا روانی است (Richardes, 1997: 24 ). هیوز42 (2002)، گردشگری فرهنگی را از لحاظ دامنه، طیف گسترده ای از فعالیت ها و اشیاء از جمله عتاصر اصلی زندگی روزمره، شیوه های ار، لباس های محلی، معماری، صنایع دستی، اماکن تاریخی، زبان، مذهب، سایت های مذهبی، سنت ها، فعالیت های اوقات فراغت، گالری های هنری، موسیقی، غذاهای محلی، تئاترها، موزه ها، رویدادهای خاص، جشنواره ها، نمایشگاه ها و جوامع محلی را دربر می گیرد (Okumus & et, 2013, 640). ایران نیز با توجه به تمدن کهن خود، از کشورهای صاحب تجربه و سابقه در گردشگری است ( شالچیان، 1372: 12). ایران به ویژه از قرن هفدهم میلادی، اوج دوران حکومت صفویان، به عنوان یک کشور جذاب، نظر بسیاری از
