
همه موضوعها با كاركنان به رايزنى نمىپردازند، ولى مىكوشند تا براى نظر خواهى، الگوهاى روشن فراهم آورند.
مديريت مردم سالار
مديريت مردم سالار موجباتى فراهم مىآورد تا كاركنان سازمان به صورت پيوسته و بر اساس نظام و روشى مشخص، درباره شمارى از موضوعهاى مهم و عمده سازمان، به تصميمگيرى بپردازند. سازمان مىتواند از انديشهها و ياريهاى فكرى و نفوذ جمعى كاركنان در پيشبرد برنامه خود استفاده كند و راه داد و ستد انديشه را ميان گروههاى مختلف سازمان باز گشايد.
حلقههاى كيفيت
حلقههاى كيفيت، كه به گونهاى گسترده در شمارى از كشورهاى صنعتى جهان به كار گرفته مىشود به طور معمول، گروههاى كوچكى از كاركنان هستند كه به صورت داوطلبانه در زمان كار گرد هم مىآيند و به بررسى، تحليل و چارهجويى دشوارىهاى مربوط به كيفيت كار مىپردازند و نظرهاى خود را در اختيار مديريت قرار مىدهند. حلقههاى كيفيت، بنا به روال، گروههاى هشت تا دوازده نفرى هستند كه در زمينههاى كار مشترك با هم به تبادل نظر مىپردازند و از هدف مشتركى برخوردارند.
شناسايى مسئله ←
گزينش مسئله ←
بررسى مسئله ←
راه حل پيشنهادى ←
بررسى راه حل ←
تصميمگيرى
شوراهاى مديريت ميانى
اين شوراها در شمار سازو كارهايى هستند كه براى گسترده كردن دامنه مشاركت در رده مديران پايينتر از مديريت بلند پايه به كار گرفته مىشوند. در اين شوراهابه گروه هايى از مديران جوانتر فرصت داده مىشود تا موضوعها و دشواريهاى سازمانى را بررسى كرده و راههاى كنش و چارههاى بايسته را به مديريت بالاى سازمان ارائه دهند. اطلاعات كافى و لازم در اختيار اين شوراها گذاشته مىشود و آنها مىتوانند بدون حضور مديران ارشد، با آزادى به بررسى موضوعها بپردازند. در اين شوراها همه گونه انديشههاى سودمند به دقت بررسى مىشود و حاصل كار به صورت راه چارههاى پخته و تحليل شده به مديريت بالاى سازمان گزارش مىگردد.
مردم سالارى صنعتى
اين نوع مردم سالارى موجبات شركت كاركنان را براى تصميمگيرى درباره موضوع هايى كه بر كاركنان اثر مىگذارد اجبارى مىسازد. پديد آمدن «شوراهاى كارخانه» در سطح واحد كارخانه، نمونهاى از مشاركت كارگران در تنظيم بسيارى از موضوعهاى مربوط به گردش كار كارخانه است. در ردههاى بالاى سازمان نيز مقررات «با هم تصيمگيرى» قرار دارد كه بر اساس آن كارگران يا نمايندگان آنان حق عضويت در هيئت مديره شركت را به دست مىآورند و در جلسههاى گوناگون شركت كرده به اظهار نظرو دخالت جدى مىپردازند.
مردم سالارى صنعتى مىكوشد تا مشاركت كارگران و كاركنان را در مديريت سازمان نهادينه و قانونى كند تا از آن طريق، چالشهاى ميان كارگران و مديران به همكارى و همدلى و يكپارچگى بدل شود.
2-23-10- رابطه برنامههاي مشاركت كارمندي و تئوري هاي انگيزشي
مشاركت كارمند بر روي تعدادي از تئوريهاي انگيزشي پايه گذاري شده است. براي مثال، تئوري Y مرتبط با مديريت مشاركتي است، در حاليكه تئوري X بيشتر با سبك سنتي ديكتاتوري مطابقت دارد. در مورد تئوري دو عاملي، برنامههاي مشاركت كارمند توانست با افزايش فرصتهايي براي رشد، مسئوليت و مشاركت در كار به كارمندان انگيزش دروني بخشد. همچنين فرصت براي تصميمگيري و به كارگيري تصميمات ميتواند نيازهاي كارمند را در مورد مسئوليت، موفيقت، قدرداني، رشد و عزتنفس تقويت كند. بنابراين مشاركت كارمند با تئوري موجوديت، وابستگي، رشد سازگار بوده و ميكوشد تا نياز به موفقيت را تشويق كند.
2-23-11- موانع مشاركت
