
خداوند و پیامبر در جملهی «لما یحییکم» به جهاد درراه خدا خلاصه میشود، بلکه قلمرو حیات و دعوت در آیهی شریفه تمامی معارف الهی را دربرمی گیرد.
اما با توجه به تفسیر آیهی 97 سورهی نحل، در مورد مراد از حیات طیبه نظرات متفاوتی بیانشده است:
1 ـ قاضی عبدالجبار گفته، اقرب آن است که در دنیا حاصل میشود، زیرا خداوند در آخر آیه فرموده است: «و لنجزینهم اجرهم به احسن ما کانوا یعملون» که بدون شک مراد اجر در آخرت است.
2 ـ سعید بن جبیر معتقد است این حیات در آخرت و در بهشت حاصل میشود.
3 ـ ابن عباس مصداق این حیات را رزق حلال و حسن بصری قناعت دانسته است.
4 ـ از سری نقلشده مراد حیات طیبهای است که در قبر حاصل میشود.
بنابراین حیات طیبه حیاتی است حقیقی و واقعی و نه مجازی و لذتی است عاری از الم و کدورت و خیر و سعادتی است غیر آمیخته به شر و شقاوت که خداوند آن را به کسانی که سزاوارند افاضه میکند. حیات طیبه حقیقتی جدا و مستقل از حیات طبیعی که همه در آن مشترکاند نیست. در عین اینکه غیر آن است، با آن است، اختلاف به مرتبه است نه به عدد، بهعبارتدیگر، تفاوت در کیفیت است نه در کمیت؛ بنابراین انسان برخوردار از آن دو گونه زندگی ندارد، بلکه چون دیگران یک زندگی دارد اما قویتر، روشنتر و واجد آثار بیشتر است. همانگونه که مرتبهی بالاتر از حیات طیبه یعنی ـ روح قدسی ـ که خداوند آن را مخصوص پیامبران دانسته، زندگی سومی نیست، بلکه مرتبهی سومی از حیات است؛ بدین معنا که زندگی رهبران الهی از درجهی بالاتری برخوردار است.
نکتهی دیگر، مستفاد ازجملهی «فلنحیینه حیاه طیبه» این است که خداوند متعال به مؤمنی که عمل صالح انجام دهد، حیات جدیدی، غیر آن حیاتی که داشته و دیگران نیز دارند، افاضه میکند، نه آنکه حیات او را تغییر میدهد؛ مثلاً حیات خبیث او را تبدیل به حیات طیبی میکند که اصل حیات همان حیات عمومی باشد و وصفش تغییر کند؛ زیرا اگر مقصود این بود، گفته میشود: «فلنحیین حیاته» ما حیات او را طیب میکنیم، ولی اینچنین نفرموده، بلکه فرموده است: «فلنحیینه حیاه طیبه» ما او را به حیاتی طیب زنده میسازیم ازاینگونه برمیآید که خداوند متعال حیاتی ابتدایی و جدید به او عنایت میکند.
جایگاه حیات طیبه در قرآن نشاندهندهی نوعی زندگی و حیات برتر است درواقع حیات طیبه یعنی تحقق جامعهای قرین با آرامش، امنیت، رفاه، صلح، محبت، دوستی، تعاون و مفاهیم سازندهی انسانی که ازنا به سامانیها و درد و رنجهایی که براثر استکبار، ظلم، طغیان، هواپرستی و انحصارطلبی به وجود میآید و آسمان زندگی را تیرهوتار میسازد در امان سازد؛ و بهاینترتیب معیار، تنها ” ایمان” و ” اعمال صالح زائیده آن” است و دیگر هیچ قید و شرطی نه ازنظر سن و سال، نه ازنظر نژاد، نه ازنظر جنسیت و نه ازنظر پایه و رتبه اجتماعی در کار نیست؛ و نتیجه این عمل صالح مولود ایمان در این جهان، حیات طیبه است.
در تفسیر احسن الحدیث در ذیل آیه 97 سورهی نحل جایگاه حیات طیبه اینطور بیانشده است که حیات طیبه قناعت و رضا به قسمت الهی میباشد، مراد از حیات طیبه حتماً خورد خواب و وسایل مادی نیست بلکه یک روشنبینی و رضا به قضای الهی و صبر و سعهصدر و یقینی که همه پیشامدها در مقابل آن سهل است. چنانکه در المیزان نیز نزدیک به آن فرموده است.
خواجه عبدالله انصاری در تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید میگوید: «حیات پاکیزه را کسی سزد که اعمال او نیکو و سیرت او پاک و همت وی جمع باشد و معتقد باشد که نجات او به فضل الهی است نه به کردار بندگی و حیات طیبه امروز حلاوت طاعت است و نسیم قرب و یادگار ازل و فردا در حظیرهی قدس به حضرت طوبی و حسنی.
در تفسیر نور نیز حیات طیبه انسان به معنای آن است که انسان دلی آرام و روحی مؤمن داشته باشد، مؤمن به نور خدا میبیند، مشمول دعای فرشتگان است، مشمول تأییدات الهی است، اینگونه افراد خوف و حزنی ندارند.
در آیهی 97 سورهی نحل ایمان و عمل صالح بهعنوان دو رکن اساسی حیات طیبه به شمار رفته است. حیات طیبه، زندگی است پاک و خالص که هیچ گناه و خباثتی در آن وجود ندارد که فاسدش کند و یا آثارش را از بین ببرد، در حیات طیبه، هیچگونه رذیلهی اخلاقی وجود ندارد، هر چه هست فضایل اخلاقی است. این حیات اگرچه از حیات معمولی انسانها جدا و مستقل نیست، اما به دلیل مرتبهی بالایی که دارد از آن تمییز داده میشود. برخلاف حیات معمولی انسانها که تمامی انسانها از آن بهرهمند هستند. قرآن ایجاد این حیات جدید را صرفاً در پرتو ایمان و عمل صالح میداند، افرادی که از این حیات جدید بهرهمند میشوند از سایرین متمایز میشوند و دو بهره میبرند. «یا ایها الذین آمَنوا إتقوا الله وَ آ مِنوا برسوله یؤتکم کفلینِ مِن رحمَتِه وَ یَجعَل لَّکُم نوراً تمشونَ به وَ یغفِر لَکُم و اَللهُ غَفورٌ رحیم. ای کسانی که ایمان آوردهاید، تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش را به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که به [برکت] آن راه سپرید و بر شما ببخشاید و خدا آمرزندهی مهربان است.»(حدید:28)
بر این اساس فرق بین دو رویکرد «دنیاخواه» و «آخرت خواه» مشخص میشود و قرآن تفاوت بین این دو و صاحبان آن را روشن میکند.
«او مَن کانَ میتاً فَأحییناهُ وَ جعلنا لهُ نوراً یَمشی به فی الناس کَمَن مثله فی الظُلمات ِ لَیسَ بِخارجٍ مِنها کَذالِکَ زُیّنَ لِلکافرینَ مَا کانُوا یعلَمونَ. آیا کسی که مرده بود، سپس او را زنده کردیم و نوری برایش قراردادیم که با آن در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در تاریکیها باشد و از آن خارج نگردد؟ اینگونه برای کافران، اعمال (زشتی) که انجام میدادند تزیینشده (و زیبا جلوه کرده است). (انعام:122) قرآن نیکفرجامی را بهرهبرداری از این حیات و لوازم آن میداند و به این خاطر آن را حیات طیبه یا حیات دوستداشتنی مینامد.
بر این مبنا قرآن برای دو رویکرد «دنیاخواه» و «آخرت جو» دو مسیر و فرجام را تبیین و تصریح میکند که در دنیا و آخرت باهم متفاوت هستند: «أحسب الذین اجترحوا السیئات أن نجعلهم کالذین ءامنوا و عملوا الصالحات سواء محیاهم و مماتهم ساء ما یحکمون. آیا کسانی که مرتکب بدیها و گناهان شدند گمان کردند که ما آنها را مانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند [بهطوریکه] زندگی آنها و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری میکنند. (جاثیه:21)
لذا الگوی قرآن برای نیکفرجامی در دنیا حیات طیبه یا زندگی دوستداشتنی است که متضمن نیکفرجامی در دنیا و آخرت است. بر اساس مبنای هستیشناسی که قرآن ارائه میکند قرآن عالم غیب را وجوهی دیگر از هستی معرفی میکند و دنیا را در مسیری ممتد قرار میدهد که از عالم غیب شروع میشود و سپس دوباره به آن عالم بازمیگردد؛ بنابراین «مردمانی که ایمان و عمل صالح را باهم داشته باشند، مقدرشان این است که خداوند متعال با حیات طیبه یعنی زندگی بدون غم و غصه و اضطراب آنها را احیا کند، «فلنحیینه حیاه طیبه» و مقرر آخرتشان هم این است که پاداش بهتر از کردارشان به آنها عطا خواهد شد.»
بنابراین همانطور که در معنای آیه 97 سورهی نحل هم بیان شد؛ برای وصول به حیات طیبه، دو زمینه و حسن لازم است: اول حسن فعلی (عمل صالح) و دومی حسن فاعلی (ایمان). به عبارتی کار خوب ریشه گرفته در باور خوب. بر همین مبنا اگر کسی مؤمن باشد ولی عمل خوب و صالح نداشته باشد و به ایمان بدون عمل اکتفا نماید و یا برعکس باشد یعنی کار خوب و صالح انجام دهد ولی ایمان نداشته باشد به «حیات طیبه» راه نمییابد. منظور از ««ایمان» نیز ایمان به مبدأ و معاد و اعتقاد به خدا و قیامت است، چنانکه در قرآن در آیهای در کنار ایمان به خدا ایمان به معاد نیز ذکرشده است. «أن الذین آمَنوا وَ الذینَ هادُوا و النصری و الصبئین من ءامن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون. در حقیقت، کسانی که [به اسلام] ایمان آوردهاند و کسانی که یهودی شدهاند و ترسایان و صابئان، هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمی برآنان است و نه اندوهناک خواهند شد.»(بقره:62)
منظور از عمل صالح نیز در قرآن کریم، عملی است که مطابق با وحی و آموزههای دینی باشد.
حیات طیبه در روایات و کلام معصومین (علیهمالسلام)
حیات طیبه در لسان روایات و احادیث، آن زندگی آرمانی است که پیشوایان معصوم آن را از خداوند مسئلت نموده و انسانها را برای رسیدن به آن تشویق و تأکید و تکلیف نمودهاند.
امام سجاد (ع) در دعای معروف ابوحمزه ثمالی میگوید: «و الجعلنی ممن اَطلتَ عمره و حَسَّنَت عَمَلَه و اتممتَ علیه نعمَتک و رضیتَ عنه وَ اَحییتهُ حیاهً طیبهً… پروردگارا، مرا از کسانی قرار ده که به او عمر طولانی عطا نموده و عمل او را نیکو گردانیده نعمتهایت را بر او تمام کرده و از او راضی شدی وزنده گردانیدی او را به زندگی پاکیزه.
در زیارت امام حسین (ع) و سایر شهدای کربلا میخوانیم: «فأَسأَلَکَ أن تُصّلیَ علی محمّد و آله الطاهرین و أن تجعَل رزقی به هم دارّاً و عیشی قارّاً و زیارتی به هم مقبولهً و حَیاتی به هم طیبهً. خدایا از تو درخواست مینمایم که درود بفرستی بر محمد و خاندان پاک او بهواسطهی آنان روزی مرا زیاد گردان وزندگی مرا ثابت و برقرار و آن را پاکیزه گردان.
امام صادق (ع) نیز حیات طیبه را از خداوند مسألت میدارد: «وَالرزقنا، اللهم دیناً قیّماً و شکراً دائماً و صبراً جمیلاًو حیاهً طیبهً و وفاهً کریمهً.
