
تقسيم نمائيم: اطلاعات، سايبرنتيك37، سيستم. علاوه بر آن مباحثي ديگر نظير خود سازماندهي توسط دانشمنداني همانند فوم نويمان38 و فونفورستر39 و تئوريهايي كه توسط ادگارمورن40 مطرح شده است با عنوان ديالوژيك41 تكرار و فراكتال42 به وجود آمدهاند. البته در لابهلاي عنوانهاي مورد نظر مباحثي نظير تئوري هرجومرج43 و تئوري فاجعه44 نيز جايي براي خود گشودهاند كه بسيار مورد توجه و مقبول نظر معماران آوانگارد قرار گرفته است.
اين ديدگاه نوين جهاني چنان كه اشاره شد با علوم مختلف پيچيدگي، هرجومرج سيستمهاي خود سامانده و ديناميكهاي غيرخطي بيان ميشود. اين موارد جهان را به ما به عنوان واقعهاي خلاق، آشكار منفرد كه همواره به سطوح جديدي از خود سازماندهي در حال پرش است معرفي ميكند. اين مفاهيم نه تنها ذهني نيستند بلكه به شدت داراي حالاتي معمارانهاند و نوعي جديد از ديدگاههاي زيبا شناسانهاي را تغذيه ميكنند. كه از آن جمله روشهاي جديد ساختمانسازي و طراحي قرين با طبيعت، پيچشها، فولدها، و تباينها، فرمهاي كريستال شده و طرحهای فراكتالي است. اين نوع زیبایی به شدت متكي به موج و ديدگاههاي فيزيك كوانتوم در مورد جهان است. عالم ابدي ممكن است فراتر از بازتاب يك استاتيك، حقيقت ظهور را مجسم نمايد و پيدايش كيهان به طور بنيادي به پيشروي ناگهاني و غيرمنتظره سطح جديدي از سازماندهی مربوط ميشود. جستجوي موارد اخير در معماري منجر به بروز تحول و انقلاب در مفاهيم معماري و مباني آن به ویژه در آستانه قرن بيستويكم شده است.
افلاك نماي قرن هيجده در برابر جاذب عجيب قرن بيستم تفاوت بارز در دو ديدگاه جهاني هر کدام از اشكال خبر از تفاوتهاي بنيادي ميدهد و براي نيوتون و نوگراها، طبيعت همانند يك مدل ماشيني قابل پيشبيني است و اقمار و سيارهها مسيرهاي مشخص و قطعي شدهاي را ميپيمايد. درحالیکه از ديدگاه پستمدرنها جاذب عجيب مدل بهتري براي توصيف طبيعت، عالم است. امروزه ما به اين نكته معترفيم كه جهان بيشتر جاذب نامنظم و پر هرجومرج است تا مكانيسمي ثابت.
2.1.3 معماري و الكترونيك
محصولات عصر الكترونيك از ارگانيسم پيچيدهاي مبتني بر ارتباط بين فعاليتهاي داخلي گوناگون و همچنين بين آنها و جهان خارج است. هدف آن اين است كه اطلاعات را كنترل كند و گاهي نتايج نامنتظرهاي به بار آورد.45
در اين معماري ناماديت غالب است. ديوارها ثبات خود را از دست ميدهند و اشياء مادهزدایی ميشوند و محتوا بر ظرف غلبه ميكند. ما راه طولاني منطق (ماشين براي زندگي) كه زيربناي آن را اتومبيل، کشتی بخار يا هواپيما تشكيل ميداد. تكامل تمامعیار آن ويژگي توليدات جامعه صنعتي در نيمه اول قرن بيستم بوده پشت سرگذاشتهايم. اكنون وارد عصر جديدي ميشويم، عصري كه مشخصه آن سه پديده ناماديت، حسي بودن و چند رسانهاي بودن است.
2.1.4 ناماديت
اساساً با شفافيت بيان شده است. در واقع بيان شفافيت نه به معناي استفاده از مصالح شفاف است، بلكه به نمايش درآوردن اجزاي عملکننده ماشين ميباشد.
ايده سيستمهاي مرئي در واقع به آراكي گرام و «متابوليستها» كه از دهه 60 به بعد ضروري دانستند كه مسائل سنتي تركيب معمارانه را از ارزش بيندازند، تعلق داشت. آنان انكار ميكردند كه طراحي نما، اتاقها، مؤلفهها يا جزئيات ميتوانند در خودشان به هر حال مركزي باشند در عوض آنان به پيوندها و روابط فضاها، كاركردها، فعاليتها در جامعهاي بر مبناي حركت «كه بسيار از اين حركتها نامادياند» تأكيد ميكردند.
2.1.5 حسي بودن
توانایی بنا براي برقرار كردن ارتباط با جهان خارج است. همانگونه كه راجرز ميگويد: «اين امر دلالت بر نصب سیستمهای حساسي دارد كه مانند ماهيچههاي بدن باز و بسته ميشوند، جرم را به حداقل ميرسانند، نيروها را با كمك سيستم عصبي كه بر روي ضربات الكترونيكي استواراست تغییر میدهند، دگرگونيهاي محيطي را حس ميكنند و نيازهاي فردي را ثبت ميكنند.
2.1.6 چندرسانهای بودن
گزينهاي را نشان ميدهد ساختمان را به ارگانيسمي تبديل ميكند كه قادر به انتقال پيامها با استفاده از رسانههاي گوناگون و تلفيق آنها با بافت ساختمان است. بدين ترتيب ساختمان به پردهاي بدل ميشود كه نور، رنگ و صدا را در معرض همگان قرار ميدهد و درعینحال اطلاعات را منتقل ميكند.
2.2 معماري- مسئله یا پاسخ؟
در نظر برخي فضا جوهره معماري است لذا نحوه سازماندهی، نوع نگرش، ارتباط با موضوع فضا از اهميت ويژهاي برخوردار است. لازم است قبل از پرداختن به موضوع فضا ابتدا به مسئله محصول معماري، نظري داشته باشيم. در گذشته به معماري به صورت يك محصول نهايي نگريسته ميشد يعني حاصل نهايي بود و نحوه فرآيند توليد اين معماري به صورت جدي نگريسته نميشد لذا نگرش توليد، تكثير و بحث پيرامون ادامه فرآيند معماري اساسي نمينمود.
با حضور گسترده الكترونيك و علوم انفورماتيك و پيشرفت روزافزون همگي علوم و بالأخره ادراک انسان از جهان باعث شد تا انسان بيشتر از تفكر در مورد ماحصل كار به روش حصول بی اندیشد. آفرينش و خلاقيت در تمامي ابعاد نيز از صورت نگرش محصولگرا جداشده است و به فرآيند شكلگيري چشم دوخته است. در واقع آنچه كه در معماري امروز مهم است كه نه فقط خود فرم بلكه نظام كشف فرم است.46
معماري تا قبل از اين تا حدود زيادي وابسته به سليقه بود، اما از آنجایی كه ارتباط كليه علوم روز به روز به يكديگر نزديك میشوند لزوم پيوستگي احساس ميگردد.
از طرف ديگر ميتوان گفت رابطه بين فرآيند طراحي و معماري، مانند رابطه بين سئوال و جواب است.
امروزه طرح مسئله و سؤال مقدم بر جواب است لذا يكي از مهمترین امور در اين فرآيند طرح مسئله است. با طرح مسئله درست ميتوان پاسخي در شأن همان سؤال را طرح كرد لذا با همين طرح درست مسئله از پاسخهاي سليقهاي نيز جلوگيري ميگردد. با وجود آنكه عرصه پاسخگوئي در همه گونهها بسيار زياد است. لذا ابزاري چندجانبه جهت ارتباط بين سؤال و جواب طرح ميگردد.
2.2.1 انگارههاي پنهاني ذهنيت
2.2.1.1 پايداري
طبق تعريف اول، علم در راستاي پايداري گام برميدارد و ميتوان به آن نام دانش (knowledge) داد. پايداري از آن روي است كه دانش در مقابل جهل قرار گيرد و اين صفت هميشه پايدار است. اين پايداري در معماري ما رخ نمودن و وحدت يافته است. وحدتي كه باعث پايداري علم گشته و در مقابل كثرت عناصر بنا جلوهگري ميكند. وحدت وجود مفهوم فضایی و علمي است كه مستقل از زمان و مكان ميباشد.
2.2.1.2 پويايي
از تعريف دوم علم نتيجه ميگيريم كه علم پوياست كه در واقع اين علم، علم تجربي (Science) است. علم تجربي از شروع تاريخ تمدن همواره در حال تكوين و تغيير است و اين حركت هميشه در آن وجود داشته، باشگاه دانشپژوهان جوان يك فضاي پوياست، اين پويايي در حركت شکلگرفته. حركتي كه در راستاي سازماندهي فضا انجام ميشود.
تا آسان بتواند در حال جمعآوري اطلاعاتي كه فضا با آن سازمان داده شده است از آن گذر كند. اين حركت با حركتي كه در كارهاي لوكوربوزيه و گروپيوس وجود دارد. متفاوت است و بسياري از اين حركتها نامادياند.
2.2.1.3 تغيير
از تعريف دوم علم ميتوانيم نتيجه بگيريم كه علم تجربي (Science) متغیر نيز هست در واقع همان طوری كه علم تجربي درحال حركت است مدام در حال تغيير و تكوين است. تغيير واژه اصلي فنآوري اطلاعات نيز ميباشد.47 جهان فنآوري اطلاعات مانند شبكه متحرك است كه در آن عناصر بنيادي، عناصر ارتباطات هستند و اگر اين تغيير توصيف آن شبكه است پس نوعي كيفيت ديناميكي است كه ويژگي اين جهان به شمار ميآيد. آدم ميتواند واحدهايي را از نو سازماندهی كند. يكي را با ديگري درآميزد، آنها را همچون سلسله مراتبي از روابط بيشمار مطرح كند و الگوهايي نيز بيافريند و با توجه به گوناگونيها درباره صحت تغيير در كل سيستم تحقيق كند و يا مفاد، نظام يا رابطه اتصالات را تغيير دهد و جهانهاي متفاوتي به وجود آورد. اكنون، روشن است كه اگر آدم با مكان هندسي معمارانه سروكار دارد. بايد از نوعي «نوشتار» معمارانه براي درك معني انقلاب فنآوري اطلاعات استفاده كند.
2.3 معرفی موضوع
2.3.1 مفهوم موزه
بر اساس بند 3 و 4 اساسنامه ايكوم – شوراي بينالمللي موزهها (International Coucil Of Museum) جامعترین تعريف موزه چنين است: موزه مؤسسهای است دائمي و بدون هدف مادي که درهاي آن به روي همگان گشوده است و در خدمت جامعه و براي پيشرفت آن فعاليت میکند48.
2.3.1 وجهتسمیه موزه
ريشه واژه موزه از لغت يوناني موزين Mousein به معناي مقر زندگي و موز Mouse الهه هنر و صنايع در اساطير يونان اقتباس شده است. اين واژه در زبان انگليسي ميوزيم Museum ، در زبان فرانسه موزه Musee تلفظ میشود. در حدود دهه 1290 هـ.ق تلفظ فرانسه موزه به زبان فارسي راه يافت. پيشينه آن به سفرهاي ناصرالدینشاه قاجار به اروپا و ديدن موزههای آن ديار و تصميم او به ايجاد مشابه آن در ارگ سلطنتي تهران بازمیگردد.49
همچنین معادل فارسی این لغت بر طبق مصوبه فرهنگستان لغت، گنجینه میباشد.
2.3.2 اهداف موزهها بر اساس تعاريف ايكوم
– تحقيق در آثار و شواهد برجایمانده از گذشته انسان و محیطزیست او
– گردآوري و حفظ آثار
– بهرهبرداری معنوي از آثار
– ايجاد ارتباط بين اين آثار به ويژه به نمايش گذاردن آنها به منظور بررسي و بهرهوري معنوي از آنها.50
علاوه بر اين ايکوم، موارد مشروحه زير را نيز مشمول تعريف یادشده تشخيص میدهد:
– مؤسسات حفظ و نگهداري و تالارهاي نمايشي که پيوسته به وسیله کتابخانهها و مراکز بايگاني، نگهداري و تأمين میشوند.
– اماکن و آثار باستاني
ـ تاريخي، طبيعي و مردمشناسی که به علت فعاليت در زمینههای گردآوري، حفظ، نگهداري و نمايش آثار باستاني داراي اهميت هستند.
– مؤسساتي از قبيل باغهای حيوان شناسي، گیاهشناسی، نمايشگاه جانوران خشکي و موجودات آبزي و… که نمايشگر تاريخ موجودات زنده هستند.
– ذخاير طبيعي
– مراکز علمي و نمایشگاههای فضايي.51
2.4 طبقهبندی عملکردی موزهها
موزهها بر اساس نحوه عملکردشان و نوع ارائهشان به پنج دسته طبقهبندی میشوند. این پنج دسته شامل:
– آثار علمی و فضایی (موزههای علوم و فنون)
– اکوموزه
– موزههای هنری و نمایشی
– موزههای باستانی و تاریخی
– موزههای مردمشناسی (مفاخر و مشاهیر، آداب و رسوم و …)
2.5 موزه علوم
موزه علوم، نمایش مجموعهای از فعالیتهای علمی، هنری است که با استفاده از شیوههای جذاب و مفرّح به ارائهی مطالب علمی میپردازد. همزمان با تغییر سیستم آموزشی و گرایش معلمان به یادگیری و انجام آزمایش در گروههای کوچک، شیوهی قدیمی ردیفهای میز و صندلی کنار گذاشته شد. در این زمان، مسئولان موزهها به ارزیابی دوباره تجهیزات آموزشی خود پرداختند و متوجه شدند خارج کردن اشیاء از درون ویترینها و در اختیار مراکز آموزشی قرار دادن آنها ارزش بالایی دارد.
2.5.1 تاریخچه موزه علوم
از اوایل دوره رنسانس تعداد زیادی از اشراف آغاز به جمعآوری اشیا جالبی به منظور نمایش برای دوستانشان کردند. دانشگاهها و به خصوص دانشکدههای پزشکی اهمیت زیادی برای مطالعه مجموعههای جمعآوری شده از انسانهای اولیه قائل میشدند. دانشمندان و کلکسیونرها مجموعههای به دست آمدهشان را به نمایش گذاشتند و این آغاز موزههای امروزی بود.52
اولین موزه علوم53 در سال 1752 در شهر مادرید اسپانیا گشایش یافت و در دوران رژیم فرانکو به طور کلی از بین رفت اما پس از مدتی دوباره بازسازی شد و امروزه به فعالیت خود ادامه میدهد. همچنین موزه علوم مونیخ در اوایل قرن 20 سرآغاز تأسیس
