
ممکن است مرگ ناگهانى دامن آنها را بگیرد، کسانی که وصیّتها و دیون مردم و مظالم آنها و یا نماز و روزه قضا داشته و وصیّت به آن را ترک کرده باشد، پس از مرگ مطمئنا دچار حسرت و پشیمانى مى شود.
2-5- ردّ مظالم (ردّ مظالم را ترک کند) مقصود این است که گاه انسان مالى از مردم ضایع نموده که یادش رفته مربوط به چه کسى بوده است. براى این گونه موارد خوب است مالى در راه خدا داده شود به عنوان ردّ مظالم و نیّت صاحبان مال تا روز قیامت جبران حق آنها شود، ترک این مسئله نیز در قیامت پشیمانى و حسرت را به دنبال دارد.
2-6- زکات ندادن (و منع الزّکاه حتّى یحضر الموت و ینغلق اللّسان) ندادن زکات تا زمانى که مرگ فرا برسد و زبان بند آید. همین اموالى که زکاتش را نداده در اختیار دیگران قرار مى گیرد و آنها از آن استفاده مىکنند ولى عذاب زکات ندادن را صاحب مال باید بچشد.
3) گناهانى که عذاب و بدبختى را بدنبال دارد عبارتنداز:
و الذّنوب الّتى تنزل النقم (گناهانى که عذاب و بدبختى را نازل مىکند عبارت است از)
3-1- نافرمانى ستمگرانه از آگاهان: عصیان العارف بالبغى (با ستم از انسان عارف و آگاه نافرمانى نمودن) سرپیچى از فرامین پیشوایان دینى، انبیاء و امامان ( که یکى از آثارش فرود آمدن عذاب الهى است که نمونه بارز آن درباره قوم نوح و قوم ثمود و عاد و… در تاریخ به ثبت رسیده است.
3-2- سرکشى در مقابل مردم (و التّطاول على النّاس) یعنی سرکشى به ناحق در مقابل مردم.
3-3- استهزاء دیگران (والاستهزاء بهم) یعنی ریشخند نمودن مردم و استهزاء نمودن آنان عذاب الهى را در پى دارد.
3-4- مسخره کردن دیگران (والسّخریّه منهم) یعنی مسخره کردن دیگران که قرآن به صراحت از آن نهى نموده و فرموده است شاید شخص مسخره شده از مسخره کننده بهتر باشد.
4) گناهانى که رزق و روزى و قسمت را تغییر مى دهند عبارتنداز:
4-1- اظهار فقر: خود را فقیر نشان دادن
عدّه اى همیشه خود را فقیر جلوه میدهند، اثر این گونه فقرنمایى کم شدن رزق و روزى است. درست است که روزى تقسیم شده است و تلاش و کوشش در بدست آوردن آن نقش اصلى را دارد ولى برخى گناهان تلاش و سعى را هم بى اثر مىکند و باعث مى شود که از سهم روزى انسان کاسته شود
4-2- نخواندن نماز عشاء و صبح (والنّوم عن العتمه) یعنی نماز عشاء را نخوانده خوابیدن و ترک نماز صبح. استخفاف به نماز عامل بى برکتى و کم شدن رزق است. در میان نمازها، ترک نماز عشاء و صبح وخوابیدن در بین الطلوعین نقش بیشترى در کم شدن رزق و بى برکتى دارد. درباره نماز صبح و قضا نمودن آن فرمود: (و عن صلاه الغداه) خواب ماندن از نماز صبح.
4-3- سبک شمردن نعمتها (واستحقار النعم) یعنی حقیر شمردن نعمتهاى الهى. تک تک نعمتهاى الهى براى انسان نقش حیاتى دارد، سلامتى روح وروان و مزاج وچشم و گوش و حلق وبینی و دست وپا وقلب و پوست و مو و دندان و لب و زبان و معده و روده و خون و اعصاب وناخن و… همه جای شکر دارد. پس کوچک شمردن نعمتها، نعمتها را از دست انسان مى گیرد.
4-4- از خدا شکایت کردن (وشکوى المعبود عزّ و جلّ) یعنی و شکایت نمودن از معبود عزیز و جلیل خویش، روزى انسان را کم مىکند برخى بندهها گاه زبان به شکایت و گلایه باز مىکنند و میگویند چرا این بلا را سر من آوردی و حال آن که باید توجّه داشته باشیم خداوند قادر مطلق دانا و حکیم مطلق است دادنهاى او از سر حکمت است و ندادنهاى او نیز از سر حکمت. لذا ضرر شکایت از خداوند متوجّه شخص شاکى مى شود و رزق و روزى او کم مى شود.
5) گناهانى که پردهها را مى درد عبارتند از:
والذّنوب الّتى تهتک العصم؛ یعنی گناهانى که پردهها را مى درد عبارت است از:
5-1- شراب خوارى (شرب الخمر) خوردن شراب
5-2- قمار بازى (واللعب بالقمار) بازى نمودن (با آلات) قمار
5-3- مزاحهاى بیهوده (وتعاطى ما یضحک النّاس من اللغو و المزاح) یعنی خنداندن مردم با سخنان لغو و بیهوده و مزاح باطل و ناروا
5-4-گفتن عیب دیگران (و ذکر عیوب النّاس) یعنی به زبان آوردن عیوب مردم که از گناهان کبیره است و ضررها و زیانهاى فراوانى دارد از جمله پرده حرمت انسان را مى درد.
5-5- همنشینى با افراد شَکّاک (و مجالسه اهل الرّیب) یعنی همنشینى با اهل شکّ و تردید (و انسانهاى سست عقیده) پرده عصمت را مى درد
6) گناهانى که بلاها را نازل مىکند (والذّنوب الّتى تنزل البلاء) عبارتند از:
6-1-کمک نکردن به درماندگان(ترک اغاثه الملهوف) یعنی ترک یارى رسانى به فریادرسى درمانده. هرجا نداى مظلومى بلند شد باید مسلمانان یارى کنند. اگر این کار را ترک کنند باید منتظر بلا باشند.حضرت سجاد( در ادامه فرمود(و ترک معاونه المظلوم) کمک نکردن به مظلوم بلا نازل مىکند.
6-2- ترک امر به معروف و نهى از منکر (و تضییع الامر بالمعروف و النّهى عن المنکر) یعنی ضایع نمودن و درست انجام ندادن امر به معروف و نهى از منکر. ترک امر به معروف و نهى از منکر باعث مى شود جامعه را گناه و فساد بگیرد تا بلا نازل شود و دامن همه را بگیرد.
پیامبر اکرم ( فرمود: یک گنهکار در میان مردم همانند کسى است که با جمعى سوار کشتى شود و به هنگامىکه در وسط دریا قرار مى گیرد، تبرى برداشته و به سوراخ کردن موضعى که در آن نشسته است بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند، در جواب گوید من در سهم خود تصرّف مىکنم. اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولى نمىکشد که آب دریا به داخل کشتى نفوذ کرده، یکبارگى همگى در دریا غرق مى شوند. به این جهت امام سجاد ( فرمود: یکى از گناهانى که بلاها را فرود مى آورد ترک امر بمعروف ونهی از منکر است.
7) گناهانى که دشمنان را قدرت مى بخشد عبارتند از:
(والذنوب الّذى تدیل الاعداء) یعنی گناهانى که دشمنان را قدرت مى بخشد عبارت است از:
7-1- آشکارا ستم کردن (المجاهره بالظلم) آشکارا ستم کردن. اگر در جامعه ظلم و ستم علنى شد آرام آرام زمینه قدرت یافتن دشمنان نیز فراهم مى شود.
7-2-کارهاى بد را علنى کردن (و اعلان الفجور) یعنی کارهاى بد را علنى کردن و تشییع فاحشه در جامعه نمودن.
7-3- حلال شمردن حرام (واباحه المحظور) یعنی حلال شمردن حرام توجّه شود اگر کسى حرام الهى را حلال شمارد چه در مسائل مالى باشد و یا حجاب و حدود دینى باشد، باعث قدرت گرفتن دشمنان دین میشود.
7-4- نافرمانى (از فرمان) نیکان و برگزیدگان (وعصیان الاخیار) و نافرمانى (از فرمان) نیکان و برگزیدگان وخوبان و پاکان و هرجامعه اى به پیشوایان دینى و خوبان و پاکان پشت کردند دشمنان بر آنها مسلط شدند.
وقتى على ( خانه نشین شد و مردم از او اطاعت نکردند، دشمنان اسلام قدرت گرفتند و اسلام را به حاشیه کشاندند و در طول تاریخ نیز این قضایا تکرار شد، وقتى کوفیان از امام حسین ( حمایت نکردند، یزید بر مدینه و مکّه مسلط شد.
7-5- اطاعت از اشرار (والانطیاع للاشرار) اطاعت از اشرار عامل دیگرى است براى قدرت یابى دشمن.
8) گناهانى که عمر را کوتاه مىکند عبارتند از:
(والذّنوب الّتى تعجّل الفنا) یعنی برخى گناهان عامل کوتاهى عمر انسانها است که و گناهانى که مرگ را نزدیک مىکند شش گناه است.
8-1- (قطیعه الرّحم) قطع رابطه کردن با (خویشاوندان نسبى) عمر را کوتاه مىکند
8-2- (والیمین الفاجره) قسم ناحق و دروغ خوردن عمر را کوتاه مىکند
8-3- (والاقوال الکاذبه) سخنان کذب و دروغگویى عمر را کوتاه مىکند
8-4- (والزّنا) زنا و کار خلاف عِفّت انجام دادن عمر را کوتاه مىکند
8-5-(و سدّ طریق المسلمین) بستن راه مسلمانان وراه زنی عمر را کوتاه مىکند
8-6- (وادعاء الامامه بغیر حقّ) ادعاى امامت نمودن بناحق عمر را کوتاه مىکند.
9) گناهانى که امید را قطع مىکند عبارتند از:
والذّنوب الّتى تقطع الرّجاء: گناهانى که امید را قطع مىکند.
9-1- مأیوس شدن از رحمت خداوند : الیأس من روح اللّه؛ یعنی مأیوس شدن از گشایش خداوند در مشکلات.
9-2- ناامید شدن از رحمت الهى: والقنوط من رحمه اللّه؛ ناامید شدن از رحمت الهى در بخشودگی گناهان.
9-3-اطمینان کردن به غیر خداوند: والثّقه بغیر اللّه؛ یعنی اطمینان و تکیه کردن به غیر خداوند.
9-4-دروغ پنداشتن وعده خداوند: و التّکذیب بوعداللّه؛ یعنی دروغ پنداشتن وعده خداوند در اعطای نعمتها.
10) گناهانى که باعث ماندن در تاریکی میشوند عبارتند از:
(والذّنوب الّتى یظلم) یعنی گناهانى که باعث تاریکی میشوند
10-1 – جادوگرى (والسّحر)
10-2- پیشگویى کاهنانه (والکهانه) ارتباط با جنیان و پیشگویى کاهنانه که بیش از آن که راهی به روی مردم بگشاید باعث سردرگمی و گمراهی مردم است. (چون جنیان از آینده خبر ندارند و هر چه بگویند قابل تردید است)
10-3- ایمان داشتن به علم نجوم (وخبر دادن از آینده) (تنجیم والایمان بالنّجوم) ایمان داشتن به علم نجوم و خبر دادن از آینده. مراد از تنجیم این است که بر اساس اوضاع فلکى، آینده جهان و بشریت را پیش بینى کنند. این از کارهایى است که حرام مى باشد، چون انسان تسلّط کامل بر اوضاع فلکى ندارد و آگاهى ناقص جز اخبار ناقص را در پى ندارد.
10-4- دروغ پنداشتن تقدیرات و قضا و قدر (و التکذیب بالقدر) دروغ پنداشتن تقدیرات الهى و قضا و قدرخداوند نیز باعث تاریکى مى شود
10-5- عاق پدر و مادر شدن و رنجاندن آن دو (و عقوق الوالدین) عاق پدر و مادر بودن (و رنجاندناندو) نیز باعث تاریکى مى شود.
11) گناهانى که باعث آبروریزی مى شود عبارتند از:
والذّنوب الّتى تکشف الغطاء: گناهانى که باعث آبروریزی وپرده دری و کنار رفتن پردهها
مى شود
11-1-الاستدانه بغیر نیّه الادا: یعنی وام بگیرد و قصد اداى آن را نداشته باشد
11-2- والاسراف: اسراف نمودن
11-3-النفقه على الباطل: خرج مال در راه باطل.
11-4-والبخل على الاهل و الولد و ذوى الارحام: یعنی بخل ورزى در پرداخت هزینه زندگى همسر و فرزندان و خویشان.
11-5- و سوء الخلق: بد اخلاقى نمودن
11-6- وقلّه الصّبر: کم صبرى و بى صبرى
11-7- و استعمال الضجر و الکسل: یعنی تنبلى و کسالت را پیشه قرار دادن.
11-8- و الاستهانه باهل الدّین:اهانت کردن و تحقیر نمودن به دینداران بخاطر دینشان.
12) والذّنوب الّتى تردّ الدّعا:گناهانى که دعا را رد مىکنند عبارتند از:
12-1- بد نیّتى (سوء النیّه) بد نیّتى و نیّتهاى غیر الهى
12-2- بد باطن بودن (و خبث السّریره) بد بودن باطن و اینکه انسان خیرخواه مردم نباشد حالت حسودى و یا خوشحالى از گرفتارى مردم داشته باشد.
12-3- نفاق (والنّفاق مع الاخوان) یعنی دو رویی با برادران دینی
12-4- یقین به اجابت نداشتن (و ترک التصدیق بالاجابه) تصدیق به اجابت الهى را ترک کند و باور و یقین به اجابت دعا نداشتن موجب عدم استجابت دعا است. در حدیث است باید آنچنان یقین به اجابت داشته باشیم که گویا حاجات ما همین الآن آماده است و به سرعت برآورده مى شود.
12-5- تأخیر نمازهای واجب (و تأخیر الصّلوات المفروضات حتّى تذهب اوقاتها) تأخیرانداختن نماز از وقتش تا وقت آن بگذرد توجّه دارید که ترک نماز عامل کم شدن روزى هم هست این مانعى ندارد که یک گناه چند اثر داشته باشد.
12-6- ترک صدقه (و ترک التّقرب الى اللّه عزّ و جلّ بالبرّ و الصَّدَقه) ترک تقرّب بخداوند عزّوجلّبا ندادن صدقه وعدم انجام کار نیک.
12-7- بد زبانی (واستعمال البذاء و الفحش فى القول) تحقیر کردن با کلام و ناسزا گفتن.
13) والذّنوب الّتى تحبس غیث السّماء: گناهانى که مانع باریدن باران مى شود عبارتند از:
13-1- جور الحکّام فى القضاء: جور و ستم حاکمان و قضات در قضاوت و داورى.
شهادت ناحق و شهاده الزّور: یعنی شهادت ناحق دادن.
13-2- و کتمان الشهاده: کتمان نمودن شهادت حق
13-3- و منع الزّکاه و القرض و الماعون: منع زکات و قرض به دیگران، و منع کمک به زلزله
