
إِلاَّ غُرُوراً » (النساء/120). همچنین نزغ عداوت و حسادت میان برادران یوسف و یوسف از شیطان بود (یوسف/100) (نزغ به معنی دشمنی و کینه است) کید برادران یوسف از شیطان بوداین امید واهی که نزد پدر عزیز شوند (یوسف/5) (فصلت/36) جای دیگر خطاب به شیطان میفرماید:«وَاستَفزِز مَن اِستَطَعتَ مِنهُم بِصَوتِکَ وَاَجلِب عَلَیهِم بِخَیلِکَ وَ رَجلِکَ وَ شارِکهُم فِی الاَموالِ وَالاُولادِ وَ عِدهُم. وَ مایَعِدُهُم الشَّیطانُ اِلّا غُروُرا، اِنَّ عِبادِی لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطانٌ وَ کَفی بِرَبِّکَ وَکیلا» (الاسراء/62تا65). و در موردی دیگر میفرماید:« اِمّا یَنزَغَنَّکَ مِن الشَّیطانِ نَزغٌ فَاستَعِذ بِاللهِ اِنَّهُ سَمیعٌ عَلیم، اَنَّ الَّذینَ اتَّقَوا اِذا مَسَّهُم طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّروُا فَاِذا هُم مُبصِروُن» (الاعراف/120و121) یعنی بندگان خالص خداوند که مخلَصین هستند، خداوند وکیلشان است و اگر وسوسهای از جانب شیطان برایشان پیش آمد با امداد الهی و بصیرتی که خداوند نصیبشان کرده متوجه میشوند و به یاد خدا می افتند و از تأثیر از شیطان برحذر می مانند. از علامات فتنه شیطان این است که او همیشه به زشتی و منکرات امر میکند و این برای تشخیص دخالت شیطان علامت خوبی است: «وَ مَن یَتَّبِع خُطُواتِ الشَّیطانِ فَاِنَّهُ یَأمُرُ بِالفَحشاءِ وَ المُنکَر» (النور/21)
در روایات و کلمات بزرگان دین ( نیز اشارتی به شیطان و فعالیتهایش وجود دارد که مؤید مطالب قرآن است.. امام سجاد ( در مناجاتی به خداوند از شر شیطان چنین شکایت میکند:« الهی اشکو الیک عدوا یزلنی و شیطانا یغوینی قد ملأ بالوسواس صدری و احاطت هواجسه بقلبی یعاضد لی الهوی و یزین لی حب الدنیا و یحول بینی و بین الطاعه والزلفی… »:«خداوندا از دشمنی نزد تو شکایت میکنم که باعث لغزش من است، از شیطانی که مرا به گمراهی سوق میدهد، سینه ام را از وسوسه پر میکند و نداهایش اطراف قلبم را گرفته است، با هوای نفسم همدستی میکند و محبت دنیا را برایم زینت میدهد و میان من و اطاعت و نزدیک شدن به تو فاصله میاندازد» (مناجات الشاکین) (قمی، 1382: 223). در حدیث از امام صادق ( است که سه نفر یا بیشتر از مؤمنین که جمع میشوند فرشتگان هم اطرافشان جمع میشوند و در دعای خیر و خوبی آنها را یاری میکنند و به همین ترتیب وقتی مخالفین حق جمع میشوند شیاطین اطراف آنها را میگیرند و با آنها در باطل معاضدت میکنند پس اگر مؤمنین در چنین جمعی قرار گرفتند باید برخیزند و اگر حرف باطلی شنیدند لا اقل با قلبشان مخالف باشند (کلینی،:1365: 2، 187) و در حدیث از امام رضا ( است که هیچ چیز مثل ملاقات برادران دینی (و اجتماع آنها) که در مجلسشان خدا و اهل بیت یاد میشود شیاطین و حزبشان را آزار نمیدهد. (همان، ص188) شیطان از غرور و غفلت مؤمنین سوء استفاده میکند و بر عقل آنها غالب میشود (نهج البلاغه:نامه44)
بنابر این یکی از عوامل گناه و موانع کمال و سعادت انسان شیطان است که باید از طریق بصیرت دینی، تذکر و یاد خداوند، تمرین تقوا و همچنین توکل بر خدا بر او غالب شد.
3-7) سرمایه و ثروت
به فرمایش قرآن کریم انسان از استغنا و بی نیازی طغیان میکند (علق / 6 و 7 ; القصص / 58) دارایی حتی حلالش باعث تعلق میشود و میتواند انسان را از راه خدا باز دارد:« قُل إِن كانَ آباؤُكُم وَ أَبناؤُكُم وَ إِخوانُكُم وَ أَزواجُكُم وَ عَشيرَتُكُم وَ أَموالٌ اقتَرَفتُمُوها وَ تِجارَه تَخشَونَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرضَونَها أَحَبَّ إِلَيكُم مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ في سَبيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأتِيَ اللَّهُ بِأَمرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهدِي القَومَ الفاسِقين»:«بگو: «اگر پدر، فرزند، برادر، همسر، خويشان و اموالى كه به دست آوردهايد و تجارتى كه از كساديش مىترسيد و خانههاى دلخواه در نظر شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه او محبوبتر است، منتظر باشيد تا خدا فرمان خويش نازل كند» و خداوند نافرمانان را هدايت نخواهد كرد.» (التوبه/24) از بدست آوردن مادیات نباید شاد شد و از از دست دادن آن نباید غصه دار شد. (الحدید/23) دارائی انسان امتحان است (البقره/48 والانعام/165). شیطان است که مسلمانان را از فقر میترساند. (بقره/268). جمع کردن طلا و نقره به خودی خود گناه بزرگی است چرا که قرآن کریم به آن وعده عذاب داده است:«اَلَّذینَ یَکنِزوُنَ الذَّهَبَ وَالفِضَّه وَ لا یَنفِقونَها فِی سَبیلِ اللهِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ اَلیم» (توبه/34) حضرت علی ( در نامهای به عبد الله ابن عباس میفرماید:«شادی و غصه تو باید مربوط به بدست آوردن چیزی معنوی و یا از دست دادن چیزی معنوی باشد و باید همت تو مصروف بعد از مرگ باشد (نهج البلاغه، 1412:3، 20، نامه22) و در نامه دیگری به او میفرماید:«مال را فقط بهاندازه ضرورت نگهدار (نه بیشتر) » (همان، ص19) حضرت علی ( در نامهای عثمان ابن حنیف (حاکم بصره) را از نشستن بر سر سفرههای رنگارنگ برحذر میدارد و از ریاضتهای سختی که باید کشید و عبادتهایی که باید کرد تا به سعادت اخروی رسید صحبت میکنند و در انتها میگویند باید چند قرص نان تو را کفایت کند، این روش حزب الله است. (نهج البلاغه، 1412: 3، 75، نامه45)
فساد مالي چه از جانب حاكمان و مترفین و چه از جانب مردم از جمله اموري است كه ميتواند پايههاي يك جامعه دینی را ويران كند (الاسراء/16) و در صورت بقای ظاهری آن را به مجموعهای رفاه پرست بدل کند. بنابراين مهم ترين مسئوليت افراد در جامعه انسانی مشاركت در پيشرفت اقتصادي و دستيابي همگان به زندگي همراه با آسايش و راحتي و پركردن خلأهاي جامعه است. خلأهايي مانند بينوايي هم نوعان و محروميت ديگران از ضروریات زندگی و تندرستي. ترك اين وظيفه اجتماعي سبب ميشود جامعه همواره نامتعادل باقي بماند.
زيانهايي كه به واسطه فساد مالي سرمایه داران دامنگير جامعه ميشود اگر مورد بي توجهي قرار گيرددارا و ندار هر دو را در بر ميگيرد. همچنانكه پيامبراكرم ( فرمودند: « اذا منعت الزكاه سائت حال الفقير والغني»:اگر زكات اموال (و مالياتهاي اجتماعي) پرداخت نشود روزگار فقير و غنيهردوتيره ميگردد» (مجلسی، 1403: 93، 16) البته بدی حال غنی بیشر مربوط به آخرت است. اما بی عدالتی بالاخره در این دنیا نیز دامنگیر غنی خواهد شد.
به تقوایی مالی تجار از مصادیق فساد در زمین است. همچنانكه قرآنمجيد از زبان شعيب به قوم خود ميفرمايد: « اَوفوالكَيلَ وَلا تَكونوا مِنَ المُخسرِينَ/ وَزِنوا بِالقِسطاسِ المُستَقيمِ /وَلا تَبخَسوا النّاسَ اَشيائَهُم و لا تَعثَوا في الاَرضِ مُفسدينَ» (الشعراء/ 181ـ183):«حق پيمانه را ادا كنيد و ديگران را به خسارت ميفكنيد با ترازوي صحيح وزن كنيد و حق مردم را كم نگذاريد و در زمين فساد نكنيد. » اينكه قرآن مجيد در آيات متعدد تأكيد بر پرهيز از كم فروشي ميكند در اصل به خاطر سلامت اقتصادي جامعه و در نهايت، جلوگيري از نابودي و تباهي جوامع است.
قرآن مجید در مورد دیگری میفرماید:« وَيلٌ لِلمُطفِفيَن / الَّذينَ اِذا اَكتالوا عَلَي النَّاسِ يَستَوفُونَ / وَ اِذا كالوهُم أَو وَّزَنوهُم يُخسِرونَ»:«واي به حال كم فروشان / آنان كه چون به كيل چيزي از مردم بستانند تمام بستانند/ و چون چيزي بدهند در كيل به مردم كم دهند. » (المطففين / 1و2و3). بنا بر این کم فروشی و به طور کلی کلاهبرداری اقتصادی از مصادیق افساد در ارض است. از پیامبر ( نقل است که تجارت و معامله نکنید مگر این که از پنج چیز بپرهیزید:ربا، قسم، کتمان عیب، ستودن، وقت فروختن و بد گفتن، وقت خریدن. (کلینی، 1367: 5، 150). از امام علی ( نقل است:«التاجر فاجر و الفاجر فی النار الا من اخذ الحق و اعطی الحق» (همان). از امام صادق ( است که «غبن المؤمن حرام»یعنی هر گونه تقلب و فریب در معامله حرام میباشد (کلینی، 1365: 5، 153)
پيامبراكرم ( فرمود: « اذا بغض الناس علماءهم واظهروا عماره اسواقهم و تباركوعلي جمع الدار هم، رماهم الله باربع خصالٍ: بالقحط من الزمان والجور من السلطان والخيانه من ولاه الحكام والشوكه من العدوان» (کنز العمال:16، 32):«هر گاه مردم به دانشمندانشان خشم بگيرند (به آنان بی توجه باشند و آنها را کنار بگذارند) و به نوسازي بازارهاي خود همت گمارند و همديگر را به گردآوري پول و سرمايه شادباش بگويند خداوند آنان را به چهار بلا گرفتار ميكند: دچار قحطي و گرسنگي ميشوند، از سوي حاكم و سلطان مورد ستم قرار ميگيرند (حاكم ستمگري بر آنان مسلط ميشود)، واليان فرمانروا (مديران مياني) بر آنان خيانت ميكنند ودشمنانش بر آنها پيروز ميگردند. » (همین روایت در جامع السعادات نقل شده است اما به جای «علماء»، «فقراء» دارد (جامع السعادات، 1408:2، 65) بنابراين اگر رفتار افراد يا آيين جامعهاي بر محور منفعت طلبي و سودپرستي چرخيد و توانگران به جاي دستگيري از هم نوعان بيچاره و گرفتار به انباشت بيشتر سرمايههاي خودانديشيدند و به جاي سرپناه دادن به انسانهاي آواره و نيازمند به زيور و آرايش ساختمانها و بازارهاي خود مشغول شدند، به طور طبيعي انسانیت و خدامحوری در ميان آنان مي ميرد و هرگاه جامعه چنين شد رحمت خداوند نيز از آنان رخت ميبندد.
در حدیث از پیامبر ( است که ذکر خدا بهتر از جمع کردن درهم و دینار است (کلینی، 1365: 2، 499) و فرمود:«من اعطی لسانا ذاکرا فقد اعطی خیرالدنیا و الآخره» (همان). پس خیر دنیا و آخرت پول و مرکب و خانه مجلل نیست بلکه امری معنوی است. درست است که در حدیث است که خانه بزرگ از سعادت دنیا است (برقی، 1370:2، 610) اما نه بیش از حد ضرورت بلکه در حدی که خانواده اش محفوظ باشند و خود و خانواده اش در دید و دسترس دیگران نباشند (همان). در حدیث از امام صادق ( است که اگر ارتفاع سقف خانه بیشتر از هفت زراع باشد اضافه آن محل سکونت شیاطین میشود (کلینی، 1365:6، 529) در حدیث از امام صادق ( است که خانهای که بهاندازه گنجایش خود شخص باشد از منجیات است (مجلسی، 1403: 67، 13) وکسی که مال حرام کسب کرده باشد خدا بنّا و آب و گل را بر او مسلط میکند (یعنی مشغولش میکند به ساختن خانههای مجلل) و خانهای که از حد کفاف فرد بیشتر باشد روز قیامت وبال گردنش میشود (همان، 530). در حدیث از امام صادق ( است که اگر کسی خانهای داشته باشد و مؤمنی نیاز به استفاده از آن را داشته باشد و در اختیارش نگذارد خداوند عز و جل میفرماید بر بنده من در سکنای دنیا بخل ورزید به عزتم قسم که هرگز ساکن بهشت من نخواهد شد (مجلسی، 1403: 74، 409) اما متأسفانه ما تنها همان حدیثی که خانه جا دار را سعادت دنیا معرفی میکند، بدون تفسیرش و بدون احادیث دیگر همین باب میگیریم تا بهانهای شرعی برای فزون طلبی نفسانی باشد.
در حدیث است اگر کسی برای خاطر سرمایههای سرمایه داری به او احترام بگذارد دوسوم ایمانش از بین خواهد رفت. (نهج البلاغه، 1412: 4، 50)
در حدیث از امام صادق ( است:«رأس کل خطیئه حب الدنیا» (کلینی، 1365: 2، 315) و همچنین فرمودند: محبت مال و شرافت ظاهری از دو گرگ که اول و آخر گله گوسفندان باشند برای دین مؤمن زیانبارتر است (همان) چرا که حب ثروت و مال باعث منع حب خدا ميشود، و به عبارتي ديگر حب ثروت جاي حب خدا را در قلب ميگيرد. (چنان که خواهد آمد انحراف قارون هم از اينجا شروع ميشود).
حقيقت اين است كه مال و ثروت به خودي خود نكوهيده نيست بلكه مشكل از آنجا آغاز ميشود كه اين ثروت مایه همه شهوات است و مال و ثروت ميتواند باعث دلبستگي شديد انسان شود و اين دلبستگي به غير خدا باعث بريدگي از خدا ميشود و آنوقت است كه اين مال و ثروت نه تنها نعمت نيست بلكه نقمتي است كه فرد را بسوي هلاكت و نابودي در دنيا و آخرت پيش ميبرد.
3-8) فقر و تهیدستی
فقر در مواردی میتواند عامل گناه و فساد باشد و اما این که چرا و در چه مواردی فقر عامل گناه است قابل بحث و تحلیل میباشد. روایات معدودی در رد فقر وجود دارد از جمله از پیامبر ( نقل است
