
اجزای اقلام تعهدی
اقلام تعهدی را میتوان به اجزای اختیاری و غیر اختیاری تفکیک نمود:
ب) اقلام تعهدی غیر اختیاری: آن دسته از اقلام تعهدی هستند که در محیط عملیاتی یک شرکت خاص وجود دارند و مدیریت معمولاً قادر به تغییر و دستکاری آنها نیست. به عبارت دیگر، این دسته از اقلام تعهدی بر اثر انجام مبادلات واحد تجاری ایجادشدهاند. از جمله اقلام تعهدی غیر اختیاری میتوان به تغییرات در حسابهای دریافتنی، تغییرات در حسابهای پرداختنی و تغییرات در موجودی کالا اشاره نمود.
اقلام تعهدی غیر اختیاری بر مبنای استانداردهای حسابداری شناسایی میشوند. در نتیجه، این اقلام بهطور نسبی از دستکاری شدن توسط مدیریت در امان میباشند. لکن، اقلام تعهدی اختیاری میتوانند نتیجه رفتار فرصتطلبانه مدیریت باشند(عرب مازار یزدی و طالبیان، 1387).
ب) اقلام تعهدی اختیاری: آن دسته از اقلام تعهدی هستند که در ارتباط با تصمیمات مدیریت واحد تجاری قابل تغییر است، یعنی تحت تأثیر رویه و خط مشیهای انتخابی شرکت قرار دارد. هر چه مدیریت اختیار عمل بیشتری برای دستکاری اقلام تعهدی داشته باشد، امکان بهرهگیری از آنها برای متأثر کردن سود افزایش مییابد. هزینه استهلاک، درآمد حاصل از سرمایهگذاریها، سود و زیان ناشی از فروش داراییهای ثابت و استهلاک صرف یا کسر اوراق قرضه نمونههایی از اقلام تعهدی اختیاری میباشد (عرب مازار یزدی و طالبیان، 1387).
اقلام تعهدي متشکل از دو جزء اختیاري و غیر اختیاری است و تنها جزء اختیاري آن در معرض دستکاری و مدیریت سود قرار دارد، ازاینرو بررسی تأثیر این اقلام بر بازده سهام شرکت بینشی مناسب جهت اتخاذ تصمیمات اقتصادي به سرمایهگذاران ارائه میدهد (هاشمی و همکاران، 1389).
2-8-2- نقش و اهمیت اقلام تعهدی
یکی از نقشهای بااهمیت اقلام تعهدی، انتقال یا تعدیل شناسایی جریانات نقدی در طول زمان میباشد. به طوری که اعداد تعدیلشده (سود) بهتر عملکرد شرکت را ارزیابی نماید (مظلوم اردکانی، 1392، 46).
اقلام تعهدی اغلب بر اساس مفروضات و برآوردها میباشند که اگر اشتباه باشند بایستی در سود و اقلام تعهدی آتی تصحیح گردند. بنابراین، کیفیت اقلام تعهدی و کیفیت سود در هنگام مواجه با خطای برآورد کاهش مییابد.
حسابداری تعهدی دربرگیرنده مبادلات بین ویژگی مربوط بودن و قابلیت اعتماد است. درحالیکه اطلاعات بر پایه تعهدی، درباره سود مورد انتظار آینده و تعهدات مربوط به آنهاست تا به استفادهکننده اطلاعات مربوط داده شود. در همان زمان این اطلاعات نسبت به وجه نقدی که دریافت و پرداخت شده است قابلیت اعتماد کمتری دارد.
برخي از محققان معتقدند اقلام تعهدی به عنوان تفاوت میان سود خالص و جریان نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی تعریف میشود (بر طبق این تعریف در کیفیت سود بالاتر اقلام تعهدی کمتری وجود دارد) و میتوان بیان داشت یکی از تعدیلات حسابداری که باعث تفاوت میان سود خالص و جریانات نقدی میشود از حسابداری تعهدی ناشی میشود (کردستانی و مدافعی، 1391، 917).
2-8-3- کیفیت اقلام تعهدی
ازآنجاکه سود به دو جزء نقدی و تعهدی قابل تجزیه است، پژوهشگران زیادی از کیفیت اقلام تعهدی برای توصیف کیفیت سود بهره بردهاند. استفاده از شاخص کیفیت اقلام تعهدی برای اندازهگیری کیفیت سود بر پایه این دیدگاه استوار است که سودی که به جریان نقدی نزدیک تر باشد دارای کیفیت بالاتری است. اقلام تعهدی، قضاوتهای مدیریت و برآوردهایی در مورد شناسایی سود در آینده به عنوان جریان وجوه نقد است. به دلیل آنکه اقلام تعهدی نیازمند مفروضات و پیشبینی جریانهای نقد آتی است، بنابراین کیفیت اقلام تعهدی و سود با افزایش در خطای پیشبینی مقدار اقلام تعهدی کاهش مییابد(بولو و همکاران، 1390).
کیفیت اقلام تعهدی عبارتند از حدی که اقلام تعهدی شناسایی جریان نقد را تعدیل و یا منتقل میکند تا ارقام تعدیلشده، عملکرد واحد تجاری را بهتر اندازهگیری کند و سود و جریان نقد آتی را پیشبینی نماید(نوروش و همکاران، 1388).
از نظر دچو و دیچاو15 (2002) کیفیت اقلام تعهدی با افزایش میزان خطای برآورد اقلام تعهدی کاهش مییابد. کیفیت اقلام تعهدی با پایداری سود رابطه مثبت دارد و پایداری سود یکی از ابزارهای ارزیابی کیفیت سود میباشد. هر چه پایداری سود کمتر باشد، کیفیت سود پایین تر خواهد بود. کاهش کیفیت سود به این معنا است که سود خالص گزارششده متفاوت از نتیجه عملکرد واحد اقتصادی است. در چنین شرایطی محتوای اطلاعاتی سود کاهشیافته و استفادهکنندگان کمتر میتوانند در مدل های تصمیمگیری خود به این عنصر مهم صورتهای مالی تکیه کنند.
در مطالعات اولیه برای اندازهگیری کیفیت اقلام تعهدی، از معیارهای سادهای مانند مجموع اقلام تعهدی و تغییرات در مجموع اقلام تعهدی استفاده شد. هر چه این معیارها بزرگ تر باشند، کیفیت اقلام تعهدی کمتر است. در مطالعات جدید، برای اندازهگیری کیفیت اقلام تعهدی، از رگرسیون بین اقلام تعهدی و متغیرهای مالی خاص مربوط به اقلام تعهدی، مانند تغییرات درآمد، سود عملیاتی یا جریان نقدی عملیاتی استفاده میشود. به طوری که باقیمانده (پسماند) در آن رگرسیون، نشاندهنده خطای برآورد اقلام تعهدی است و این خطای برآورد، به عنوان شاخصی برای اندازهگیری کیفیت اقلام تعهدی به کار می رود (مجتهدزاده و احمدی، 1388).
2-9- بازده
بازده16 در فرآیند سرمایه گذران نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه میکند و پاداشی برای سرمایه گذران محسوب میشود. منظور از بازده کل مجموعه مزایای است که در طول سال به سهم تعلق میگیرد. معمولاً مهمترین معیار ارزیابی عملکرد مؤسسات، در حال حاضر نرخ بازده سهام است. این معیار بهتنهایی دارای محتوی اطلاعاتی برای سرمایه گذران بوده و برای ارزیابی عملکرد مورداستفاده قرار میگیرد. وقتی این معیار کاهش یابد زنگ خطری برای شرکت است و عملکرد شرکت را مناسب نشان نمیدهد. این معیار دارای محتوی اطلاعاتی زیادی میباشد، زیرا ارزیابی عملکرد بر مبنای ارزش بازار، اطلاعات سرمایه گذران را به خوبی منعکس میکند (رضایی و سلیمانی راد، 1391).
در ارتباط با مفهوم بازده، مارکویتز معتقد است که امکان دارد تعریف بازده از یک سرمایهگذاری به سرمایهگذاری دیگر متفاوت باشد ولی در هر صورت سرمایهگذاران ترجیح میدهند بیشترین آن عایدشان شود تا کمترین آن. در همین ارتباط فرانسیس نیز عقیده دارد سرمایهگذاری را اگر نوعی از واگذاری پول تلقی کنیم که انتظار میرود پول اضافی از آن عاید شود، در این صورت هر سرمایهگذاری، درجهای از ریسک را در بر خواهد داشت که مستلزم از دست دادن آن پول در زمان حال برای به دست آوردن بازده آتی است(مرادزاده فرد، 1383). برخی دیگر از تعاریف که در مورد بازده سرمایهگذاری بیان شده است به شرح زیر است:
بازده یک قلم دارایی مالی را در مدت یک سال میتوان به این صورت تفسیر کرد، نرخ تنزیلی که اگر جریانات نقدی آینده با آن محاسبه شود، ارزش فعلی بهدستآمده با قیمت دارایی برابر میشود(پی نوو، 1390). بازده یک سرمایهگذاری عبارت است از جریانات نقدی قابل تحققی که توسط صاحبان آن سرمایهگذاری در طول یک دوره زمانی معین تحصیل میشود. بازده به صورت درصدی از ارزش سرمایهگذاری انجامشده در آغاز دوره بیان میشود (صدری، 1390).
2-9-1- انواع بازده
بازده سرمایهگذاری شامل دو قسمت «بازده کمی»و «بازده کیفی» میباشد که به صورت زیر تشریح میشود:
2-9-1-1- بازده کمی
بازده کمی سرمایهگذاری خود شامل دو قسمت میشود؛
1-سود نقدی17: وجوهی است که به صورت متناوب و دورهای به یک سرمایهگذاری تعلق میگیرد یا به عبارت دیگر پرداخت نقدی است که به دارندگان داراییها و اوراق بهادار پرداخت میشود.
2-عایدی(تغییرات قیمت)18: این قسمت افزایش یا کاهش در قیمت دارایی است که بهطور متداول به آن تغییرات قیمت می گوییم. این قسمت بیشتر برای سهامداران عادی مهم است تا برای دارندگان اوراق قرضه بلندمدت و اوراق بهادار با درآمد ثابت.
بازده کل از بعد کمی به صورت زیر اندازهگیری و سپس به صورت درصد یا اعشاری بیان میشود:
TR=(CFt+(PE-PB))/PB= (cF+Pc)/PBرابطه (2-1)
که اینجا:
TR= بازده کل؛
= CFt وجه نقد دریافتی طی دوره t؛
PE= قیمت در آخر دوره یا قیمت فروش؛
PB = قیمت در اول دوره خرید؛
Pc= تغیر در قیمت طی دوره (یعنی PE-PB).
به دیگر سخن بازده کمی سرمایهگذاری در سهام عادی، در یک دوره معین، با توجه به قیمت اول دوره و آخر دوره و منافع حاصل از مالکیت، به دست میآید. منافع حاصل از مالکیت در دورههایی که از شرکت مجمع بر گذار کرده باشد به سهامداران تعلق میگیرد در دورههایی که مجمع، بر گذار نشده باشد، منافع مالکیت، برابر صفر خواهد بود. منافع حاصل از مالکیت ممکن است به شکلهای مختلفی به سهامداران شود که عمدهترین آنها عبارتند از؛
الف) سود نقدی ناخالص هر سهم
این سود عبارتست از سود سهام پیشنهادی ناخالص تصویبشده در مجمع صاحبان سهام تقسیم بر تعداد سهام تا تاریخ تصویب سود سهام پیشنهادی توسط مجمع عمومی صاحبان سهام (آشناگر، 1389).
رابطه (2-2)
سهم هر خالص نا نقدی سود= (سودپیشنهادی )/تعدادسهام
ب) سود سهمی یا سهام جایزه
معمولاً شرکتها در زمان انقضای دوره پرداخت سود نقدی، به دلیل کمبود نقدینگی یا حفظ منابع نقدی موجود، برای تأمین سود متعلق به هر سهم به جای پرداخت نقدی اقدام به دادن سهام جایزه میکنند و از این طریق افزایش سرمایه میدهند که این همان افزایش از محل مطالبات سهامداران میباشد برخی از مزایایی تقسیم سود سهمی یا جایزه به شرح زیر میباشد:
1-ذخیره کردن نقدینگی: تقسیم سهام به شرکت اجازه میدهد که بدون صرف نقدینگی که برای ادامه کار و یا توسعه شرکت ممکن است موردنیاز باشد، سود سهام را اعلام کند، بدین ترتیب شرکت به جای تقسیم سود سهام آنرا برای توسعه شرکت به کار میگیرد و وابستگی شرکت به منابع خارجی کاهش مییابد.
2-نشاندهنده سود بیشتر در آینده: تقسیم سود به صورت توزیع سهام، نشان از کسب سود بالاتر در آینده است. اگر سود افزایش نیابد به دلیل افزایش سهام، عایدی هر سهم کاهش مییابد. ازآنجاکه کاهش عایدی هر سهم باعث کاهش ارزش بازار سهام میشود. بنابراین تصمیمگیری در مورد تقسیم سود سهام انجام میشود و آن زمانی است که امکان افزایش عایدی هر سهم وجود داشته باشد.
3-افزایش سود هر سهام سرمایهگذاران در آینده: اگر پرداخت نقدی سود سهام تا پس از اعلام نتایج سهام اضافی ادامه یابد عایدی آتی هر سهم افزایش خواهد داشت.
4- داشتن تأثیر مثبت در بازار
به علت تأثیر مثبت تقسیم سهام اضافی، اغلب اعلام این موضوع سبب تشویق سرمایهگذاران در خرید سهام میشود و در نتیجه باعث افزایش قیمت سهام در بازار میشود. به این ترتیب به غیر از یک افت ارزش پس از توزیع سهام اضافی، قیمتها افزایش مییابد.
5- حفظ کردن نسبت مالکیت سهامداران
تقسیم سهام اضافی با صدور سهام عادی جدید تفاوت دارد. اگر سهامداران فعلی برای خرید سهام جدید وجه نقد در اختیار نداشته باشند، نسبت مالکیت آنها با خرید سهام توسط سرمایهگذاران جدید کاهش مییابد ولی در حالت تقسیم سهام اضافی (به شکل سود سهمی یا سهام جایزه)، سهامداران فعلی به نسبت سهام خود، سهام جدید دریافت میکنند و بنابراین نسبت مالکیت آنها ثابت باقی میماند (آشناگر، 1389، 52).
ج) تجزیه سهام
تجزیه سهام عبارت است از تغییر در تعداد سهام موجود نزد سهامداران که از طریق کاهش یا افزایش متناسب در ارزش اسمی سهام به وجود میآید و فقط ارزش اسمی و تعداد سهام موجود نزد سهامداران را تحت تأثیر قرار میدهد. ازآنجاکه ارزش حقوق صاحبان سهام تغییر نمیکند، ارزش بازار سهام برای تطبیق یا تجزیه سهام تغییر نمیکند. وجه تمایز بین سود سهمی و تجزیه سهام به شرح زیرمی باشد؛
1- با سود سهمی ،سود انباشته شرکت کاهشیافته، سهام جدید بهطور متناسب بین سهامداران توزیع
