
کتابخانهها بايد به نياز ائتلافها نيز پاسخ دهند. تعريف اين که کدام کتابخانه “هسته” و کدام کتابخانه “پيرامون” است در موقعيت طرحهاي همکاري مهم است. در بازنگري ادبيات مرتبط با فراهمآوري مشترک دو مورد قابل توجه به چشم ميخورد: نخست آنکه، توافقي دررابطه با گستره توافقات و تعداد عواملي که بايد اين راه را به سمت موفقيت هدايت کنند وجود ندارد. دومين مورد، بيميلي بسياري کتابخانهها در مورد پذيرش يک نظريه واحد به معناي اين که” تنها يک مدل موفقيت مورد قبول، وجود دارد” است. توافق بر روي يک مدل واحد در موفقيت اشتراک منابع اهميت دارد. بهطور عام برنامههاي اشتراک منابع و بهطور خاص فعاليتهاي مجموعهسازي مشترک، بدون توجه به اولويت مجموعههاي محلي به نتيجه نميرسند(برانين،1991، 110)38.
2-13-1-3. مکزيک
مکزيک يکي از معدود کشورهاي آمريکاي لاتين است که داراي سامانه امانت بين کتابخانهاي پيشرفته است. بيشتر کاربران اين سامانه را بخش آموزش عالي اين کشور تشکيل ميدهد. طرح امانت بين کتابخانهاي آمريکا- مکزيک يکي از موفقترين برنامههاي آي. ال. ال39 است که از سال 1989 در بين تعدادي از کتابخانههاي مکزيک و آمريکا در حال اجراست (امين پور، 1387، 34).
2-13-1-4. انگلستان
در حال حاضر، مرکز تهيهي مدارک کتابخانهي بريتانيا مهمترين سازماني است که در سراسر جهان در زمينهي امانت بين کتابخانهاي فعاليت دارد. اين مرکز در ژوئيهي سال 1973 و از ادغام دو کتابخانهي مهم انگلستان يعني ان. سي. ال40 و ان. ال. ال41 به وجود آمد، قادر به تهيهي بيش از 80 درصد عناوين موجود در بانکهاي اطلاعاتي مقالات است. در حال حاضر، کاربران ميتوانند با استفاده از يک شناسه کاربري مخصوص و از طريق صفحات وب اين مرکز به متن مجلات، کنفرانسها، گزارشها، پايان نامهها و مواد اطلاعاتي ديگر دسترسي داشته باشند (همان، 36).
در خدمات امانت بين کتابخانهاي و تحويل مدرک در انگلستان چهار گرايش در اين حوزه وجود دارد: خدمات امانت بين کتابخانهاي بين المللي، رشد ابزارهاي دسترسي به منابع اطلاعاتي و دسترسي پيوسته به متن کامل مقالات، مسائل مربوط به امانت تک نگاشتها، و حرکت به طرف خدمات تحويل مدرک پيوسته. خدمات تحويل مدرک الکترونيکي سير رو به رشدي دارد. در صورتي که امانت بين کتابخانهاي در زمينههايي با مشکل مواجه شده است (پراوز،2000، 191)42.
2-13-1-5. استراليا
در ساليان اخير، تغييرات زيادي در کتابخانههاي دانشگاهي استراليا رخ داده که مهمترين آنها فاصله گرفتن از مواد اطلاعاتي چاپي و حرکت به سوي مواد اطلاعاتي الکترونيکي است. در هر حال، علت اين امر تنها ظهور پيشرفتهاي چشمگير در عرصه فناوري اطلاعات نيست، بلکه فشار ناشي از محدوديتهاي مالي براي تهيه همهي منابع اطلاعاتي لازم و تأمين نيازهاي اطلاعاتي کاربران کتابخانهها از ديگر دلايل اين دگرگوني محسوب ميشود. استراليا، داراي سنت و پيشينهاي غني در زمينه امانت بين کتابخانهاي به ويژه در حيطهي کتابخانههاي دانشگاهي است. شهرت سيستم آي. ال. ال استراليا در دنيا بيشتر به دليل همکاريهاي داوطلبانهي مؤسسات آموزشي اين کشور در زمينهي اشتراک منابع است. فعاليتهاي امانت بين کتابخانهاي در استراليا تا اواخر دههي 1970 بيشتر بر امانت اصل مدرک از يک کتابخانه به کتابخانهي ديگر استوار بود. در حال حاضر، طرحهاي زيادي در زمينه امانت بين کتابخانهاي با مشارکت کتابخانه ملي استراليا43 و با اهداف مشابه در اين کشور در حال اجراست که مهمترين آنها عبارتند از:
طرح مديريت هماهنگ امانت بين کتابخانهاي، نرم افزار تحويل مدارک الکترونيکي مشترک و امانت بين کتابخانهاي.
2-13-1-6. هندوستان
هند از پيشگامان عرص? کتابداري و اطلاعرساني به شمار ميرود و دهلي مرکز اصلي منابع اطلاعاتي اين کشور است. اين منابع اطلاعاتي به طور عمده در آرشيوها، مراکز اسناد و اطلاعرساني و در کتابخانههاي مختلف اين کشور قرار دارد. با اين حال، کتابخانههاي هند در عصر انفجار اطلاعات براي دسترسي و بازيابي اطلاعات مورد نياز کاربران خود به خوبي تجهيز نشدهاند، زيرا آنها نيز مانند ساير کتابخانههاي دنيا با محدوديتهاي مالي و فيزيکي مواجه هستند(امين پور، 1387، 36).
2-13-1-7. دانمارک
دانمارک از لحاظ وسعت، حتي در مقايسه با کشورهاي اروپائي، کشور بسيار کوچکي است. ولي آنقدر کوچک نيست که هر فردي از اهالي دانمارک بتواند مستقيماً به کتابخانههاي سراسر کشور دسترسي داشته باشد. در حال حاضر در حدود چهارصد کتابخانهي تحقيقاتي در دانمارک وجود دارد. تقسيم موضوعات بين کتابخانههاي تحقيقاتي بر مبناي توافق قديمي انجام گرفته است و به منظور ايجاد اتحاد بيشتر بين آنها، ادارهاي تأسيس شده است. حدود فعاليت اين اداره، کتابخانه سلطنتي دانمارک و کتابخانه دانشگاه کپنهاک است. و نيز نظارت بر فعاليتهاي مشترک کتابخانههاي تحقيقاتي نظير انتشار فهرستگان سالانه کليهي متون و مجموعههاي خارجي کتابخانههاي تحقيقاتي را به عهده دارد و همچنين دفتر مرکزي مبادله انتشارات بين المللي در همين اداره است. اين اداره نه تنها در زمينهي امانت بين کتابخانهها بلکه از جهت ديگر، همکاري بسيار نزديک بين آنها وجود دارد. در سال 1963 وزارت فرهنگ کميته تخصصي براي تقويت ارتباط بين کتابخانههاي عمومي و کتابخانههاي تحقيقاتي برگزيد. که وظيفهاش توسعه و ترويج همکاري بين کتابخانهها در زمينه امانت بود. پيوستن کتابخانهها به صورت يک شبک? بزرگ، نتايج نيکويي از لحاظ همکاري، هماهنگي، مديريت صحيح و خدمات بهتر ببار آورده است. و شيوهي امانت بين کتابخانهها، امانت گيرندگان را در هنگام نياز به متون و منابع تخصصي، بدون توجه به محل سکونت آنها، به طور يکسان بهره مند ساخته است (مجتبوي، 1385، 4).
2-14. اشتراک منابع
اشتراک منابع يکي از نخستين زمينههاي همکاري بين کتابخانههاست. بايد به اين نکته نيز توجه داشت که اشتراک منابع براي موفقيت خود، مستلزم به کارگيري ابزارها و وسايل کمکي ديگري نيز هست؛ ابزارهايي چون فهرست مشترک، فهرست مجلههاي مشترک و ابزارهايي براي تعيين مکاني که هر يک از منابع در آن جاي دارد (بهزادي، 1390، 5).
مصوبه سال 1979 “کنفرانس کاخ سفيد در زمينه خدمات کتابداري و اطلاعرساني” در مورد ايجاد شبکهها، وضعيت امر اشتراک منابع را به اختصار چنين بيان ميکند: “در عصر انفجار اطلاعات و با پيشرفت فناوري جديد، بالا رفتن سريع هزينههاي منابع مورد نياز و عدم تناسب گسترده بين منابع موجود به علت موقعيت جغرافيايي يا وضعيت اقتصادي- اجتماعي، اشتراک منابع الزامي است”. اين به اصطلاح انفجار اطلاعات، موجب افزايش بسيار زياد انواع گوناگون مدارک و اخيراً توسعه سريع خدمات گرديده است که با استفاده از فناوري جديد، دستيابي مستقيم به اطلاعات را بدون توسل به خدمات سنتي کتابخانهها، امکانپذير ميسازد. به هر حال، امروزه معلوم شده است که تنها کتاب و رسانههاي ارتباطي ديگر، بلکه تخصص کارکنان، امکانات فني و فيزيکي نظامها و شبکهها، که يک مجموعه را تشکيل ميدهند نيز در زمره منابع کتابخانهاي هستند که ميتوان آنها را به اشتراک گذاشت. البته، دليل عمده اشتراک منابع کتابخانهها، مراکز اسناد و سازمانهاي مشابه، ياري رساندن به اين مراکز در تأمين نياز مراجعان به انواع گوناگون مدارک، کتاب، پيايندها و اطلاعات است. رسانههاي ارتباطي، مانند بسياري از چيزهاي ديگر در جامعه ما و پيچيدگي آن، تنها زماني واقعاَ مفيد خواهد بود که به وسيله نظام ارتباطي مناسبي به يکديگر مرتبط باشند.
مواد کتابخانهاي، واضحترين شکل منابع قابل اشتراک به شمار ميآيند. خوشبختانه تقاضا براي اطلاعات و همچنين عرضه آن نشانگر توسعه اقتصادي است، اگرچه معمولاً تقاضا سريعتر از عرضه رشد ميکند. با اين حال، اشتراک منابع براي بسياري از مردم، مؤسسات و کتابداران آنها مفهومي ناآشناست. سالهاي متمادي تصور بر اين بوده که تقريباً توانمندي و کارايي کتابخانهها براي رفع نياز مراجعان، به طور کلي به حجم مجموعههاي آنها بستگي دارد. اين امر بويژه در مورد کتابخانههاي بزرگ دانشگاهي که اهداف تحقيقاتي دارند، مصداق داشته است(سيوئل، 1377، 20-19)44.
با در نظر گرفتن مناسبات مشترک بين رشتههاي گوناگون علمي نيز وجود همبستگي و ارتباط نزديک بين شاخههاي موضوعي از ضروريات است و اين امر ميتواند منجر به تشکيل مراکزي متشکل از گروههاي تخصصي شود. اشتراک منابع و اطلاعات بين مراکز اطلاعاتي و کتابخانههاي يک کشور، در مجموع سبب بالا رفتن سطح خدمات اطلاعاتي خواهد شد. هر چند اين هدف در سطح ملي با ايجاد شبکه بين مراکز تا حدودي تحقق خواهد يافت ولي پيشرفت آن نياز به همکاري و هماهنگي بين مراکز تخصصي در سطح منطقهاي و بين کشورهاي همسايه دارد. شناسايي منابع اطلاعاتي کشورهاي همسايه و ايجاد ارتباط متقابل بي شک دربردارنده فوايدي براي همه آنهاست. نمونهاي از اين کوششهاي جمعي، انتشار فهرست مشترک پيايندها و نشريات ادواري در کتابخانههاي منطقهاي است که در جهت اشتراک منابع و شبکهاي کردن کتابخانهها و مراکز اطلاعاتي، در جهت نياز درخواست کنندگان خواهد بود (علومي، 1385، 141).
اشتراک منابع يکي از صورتهاي همکاري بين کتابخانهاي در زمينه مجموعه است که در نتيجه تجديد ساختار مجموعهسازي سنتي و تغيير در فلسفه مالکيت مجموعه ايجاد شده است. اشتراک منابع به فعاليتهايي اطلاق ميشود که بر اساس يک توافق رسمي يا غيررسمي ميان گروهي از کتابخانهها براي اشتراک مجموعهها، اطلاعات، امکانات، نيروي انساني، و نظاير آن در جهت تأمين منافع کاربران و کاهش هزينههاي مجموعهسازي انجام ميشود اين توافق ممکن است در زمينه سفارش و خريد منابع اطلاعاتي باشد که در اين صورت با عنوان مجموعهسازي تعاوني مطرح ميشود (چاياني، 1391، 2).
شايد بتوان گفت اشتراک منابع در کتابخانهها راهگشاي بسياري از مشکلات کمبود اطلاعات باشد. ممکن است در وهله اول اين مهم به نظر نيايد که اصولاَ چه نيازي به اشتراک گذاري منابع است، در حالي که از محيط وب به راحتي ميتوان اطلاعات مورد نظر را بدست آورد. اين مسئله تا حدودي درست به نظر ميرسد، در صورتي که در عمل چنين نيست. زيرا که از محيط وب کمتر از کتابخانه ميتوان به اطلاعات دسترسي داشت. به دليل اينکه در کتابخانه منابع اطلاعاتي به سهولت در اختيار افراد قرار ميگيرد. که به شکل کتاب، مجله يا هر منبع اطلاعاتي ديگري که نياز آنان را برآورده مينمايند، يافت ميشود. در اينجاست که اهميت و ضرورت اشتراک منابع را ميتوان درک نمود و به اين مهم دست يافت که امروزه با توجه به رشد اطلاعات در محيط مجازي و الکترونيکي باز هم آن طور که بايد در بعضي مواقع نميتوان به نياز اطلاعاتي خود رسيد. و در اينجا وجود منابع قابل لمس، کتابها، مجلهها و نشريات علمي که به صورت چاپي در اکثر کتابخانهها موجود ميباشد، احساس ميشود. با اشتراک گذاري اين منابع ميتوان خلاءهاي ناشي از کمبود اطلاعات را در کتابخانهها جبران نمود. اشتراک منابع يکي از عوامل همکاري و امانت بين کتابخانهاي ميباشد و کتابخانههايي که در اين زمينه در يک شبکه مشترک ميشوند هم از نظر هزينههاي خريد منابع اطلاعاتي و هم از نظر همپوشاني امکانات و تجهيزات کتابخانهاي يکديگر را ياري ميرسانند. همانطور که گفته شد اگر اشتراک منابع جنبهاي از ارائه خدماتي باشد که در آن مشتري کتابخانه، محور است و نه مواد و منابع، لازم ميآيد تا قبل از راهاندازي ترتيبات اشتراک منابع، نيازهاي مراجعان، خدمات ارائه شده و خدماتي که بايد ارائه شود مورد بررسي قرار گيرد.کتابخانههايي که از نقطه نظر همکاري و امانت بين کتابخانهاي مورد بررسي قرار ميگيرند، راهي به سوي تعاون و همکاري در پيش ميگيرند، تا موجبات نظام همکاري بوجود آيد.
2-14-1. نکات اساسي در طرحهاي اشتراک منابع
الف) کتابخانههايي در اين طرح انتخاب شوند که داراي بيشترين اشتراک
