
نهاد رهبري 106
جدول 4- 61: آزمون همبستگي پيرسون بين ميزان تحصيلات وشناخت نسبت به طرحهاي همکاري 108
جدول 4- 62.آزمون تي- استيودنت جهت مقايسه ميانگين عوامل مربوط به آمادگي وشناخت نسبت به طرحهاي همکاري 109
فهرست نمودارها
عنوان شماره صفحه
نمودار 4-1: توزيع فراواني ودرصدتعدادکارمندان کتابخانههاي مورد بررسي وجنسيت آنها درکتابخانههاي نهاد رهبري غرب کشور 68
نمودار 4-2: توزيع فراواني ودرصد نوع دانشگاههاي مورد بررسي به لحاظ کتابخانههاي نهاد رهبري درغرب کشور 69
نمودار4-3: توزيع فراواني ودرصدسال تاسيس دانشگاههاي موردبررسي به لحاظ کتابخانههاي نهاد رهبري در غرب کشور 70
نمودار 4-4: توزيع فراواني ودرصد تعداداعضاءکتابخانههاي نهاد رهبري دردانشگاههاي غرب کشور 71
نمودار 4-5: توزيع فراواني ودرصدرشته تحصيلي مسئولين کتابخانههاي نهاد رهبري دردانشگاههاي غرب کشور 72
نمودار 4-6: توزيع فراواني ودرصدسطح تحصيلاتي مسئولين کتابخانههاي نهادرهبري دردانشگاههاي غرب کشور 73
نمودار 4-7: توزيع فراواني ودرصداشتراک مواد درکتابخانه هاي نهاد رهبري غرب کشور 77
نمودار 4-8: توزيع فراواني ودرصدگرايشات موضوعي منابع درکتابخانههاي نهاد رهبري دانشگاههاي غرب کشور 80
فصل اول
کليات تحقيق
1-1. مقدمه
گسترش دانش بشري، محدوديت امکانات مالي و فيزيکي کتابخانهها و افزايش روزافزون بهاي منابع اطلاعاتي، کتابخانهها را در زمينه تهيهي منابع اطلاعاتي مورد نياز کاربران خود با مشکل مواجه ساخته است؛ به گونهاي که امروزه هيچ کتابخانهاي نميتواند نيازهاي اطلاعاتي مراجعان خود را به تنهايي برآورده سازد. و خودکفا بودن کتابخانهها، به مفهوم در اختيار داشتن همهي مدارک، نه امکان پذير و نه مقرون به صرفه است. از اين رو سياست کتابخانهها از مالکيت بر منابع، به دسترسي به منابع اطلاعاتي تغيير کرده است. همکاري بين کتابخانهاي اصطلاحي جامع براي طيف گستردهاي از فرآيندهايي است که درجريان آن گروهي از کتابخانهها براي بهرهبرداري بيشتر از منابع خود در شکلهاي گوناگون مانند فهرست نويسي تعاوني، تبادل اطلاعات کتابشناختي، فهرستگان، اشتراک منابع ، امانت بين کتابخانهاي آي. ال.ال1 و مانند آن با يکديگر به همکاري ميپردازند. همکاري بين کتابخانهاي ممکن است يک منظوره و يا چند منظوره باشد. در همکاري يک منظوره، کتابخانههاي عضو تنها از يک نوع همکاري مانند فهرست نويسي تعاوني و يا امانت بين کتابخانهاي بهره ميبرند. در حالي که در همکاري چند منظوره، اين کتابخانهها در دو يا چند زمينه با يکديگر همکاري ميکنند. سابقه همکاري بين کتابخانهاي در جهان ظاهراً به نخستين کنفرانس کتابداران در 1853 باز ميگردد که در آن پيشنهادي مبني بر فهرستگان ملي ان، يو، سي2 مطرح گرديد، اما اقدامات اساسي و برنامهريزي شده در اين زمينه پس از جنگ جهاني دوم آغاز شد. همکاري بين کتابخانهاي از جنبههاي مختلف قابل تأمل و بررسي است. مهمترين آنها همکاري در سازماندهي منابع و مجموعهسازي است (بهمن آبادي، 1389، 1).
به نظر ميرسد همکاري در بين کتابخانهها در هر نوع و اندازهاي که باشد تفاوت ندارد. اگر کتابخانههاي همکار با هم، هم موضوع باشند يعني اکثر منابع و اطلاعات موجود در کتابخانهها در يک حوزهي خاص باشد بهتر ميتوانند در طرحهاي همکاري مشارکت داشته باشند و حتي الامکان در به اشتراک گذاري منابع خود نيز راههايي در پيش بگيرند. تا ضمن بهرهمندي از مزايا و امکانات مشارکت در همکاري، به کاربران و استفاده کنندگان خود خدمات بهتر ارائه دهند. در مورد اشتراک منابع، هنگامي که منابع خود را به اشتراک ميگذارند کاربران هر کتابخانه ميتوانند از منابع و اطلاعات ديگر کتابخانهها نيز استفاده نمايند. از طريق مجموعهسازي، خدمات تحويل مدرک، امانت بين کتابخانهاي و اشتراک منابع در کتابخانههاي کوچک، مانند کتابخانههاي نهاد رهبري دانشگاهها به مجموعه اطلاعات، در رابطه با انتظارات و نياز جامعه کمک ميشود. و اين پديده، در بين کتابخانهها سبب ميشود به شبکهاي نمودن آنها نيز در آيندهي نزديک بتوان انديشيد. که از طريق شبکه، اطلاعات و منابع سريعتر و قابل دسترستر در اختيار کاربران قرار گيرد. جامعهي استفاده کننده در اين کتابخانهها را دانشجويان، اساتيد و پژوهشگران تشکيل ميدهند که با اين اقدام کارايي کتابخانهها در جهت تهيه منابع و اطلاعات مورد نياز آنان به صورت شايسته انجام ميشود.
1-2. بيان مسئله
همکاري ميان کتابخانهها عبارت است از: “کار مشترک ميان دو يا چند کتابخانه به منظور تهيه و تدارک خدمات بهتر براي مراجعان با استفاده از امکانات و فناوري مناسب” (نشاط، 1382، 7).
همکاري ميان کتابخانهها ممکن است مربوط به دو کتابخان? عمومي در دو شهر کوچک مجاور هم به قصد امانت گرفتن متقابل کتاب براي شهروندان هر دو شهر يا ارتباط و همکاري چند کتابخانهي دانشگاهي در همان مجموعه باشد که با توجه به موافقتنامهاي مشترک، اقدام به مجموعهسازي ميکنند تا بدين طريق ورود کتابهاي تکراري را کاهش دهند و از بودج? خود به نحو مؤثرتر و کارآمدتري استفاده کنند. اين همکاري ميتواند به منظور تهيهي کارتهاي فهرستنويسي براي جامع? کتابداري باشد که در سطح وسيع انجام ميگيرد. ايجاد هماهنگي در مجموعهسازي و همکاريهاي بين کتابخانهاي در تهيه انواع مختلف منابع يکي ديگر از اقداماتي است که به منظور مقابله با مشکلات رشد سريع اطلاعات و عدم تسهيلات مالي، نيروي انساني و فضا پيش بيني شده است. البته به رغم مشکلات مذکور نبايد خدمات جامع و کامل اطلاعرساني به مراجعان و پژوهشگران در کتابخانهها دچار وقفه و اخلال شود (همان، 10).
امانت بين کتابخانهاي نوع ديگري از همکاري بين کتابخانهاي است که در حيطهي اشتراک منابع مطرح ميشود. در نظام امانت بين کتابخانهاي مراجعان هر کتابخانه ميتوانند به شکل غير مستقيم به منابع اطلاعاتي ساير کتابخانهها دسترسي پيدا کنند. هنگامي که کتاب يا مدرک توسط يکي از اعضاي کتابخانه به امانت رفته يا به دلايل ديگري دسترسي به آن امکان پذير نباشد و يا اصولاً کتابخانه فاقد آن مدرک باشد، ميتواند آن را به صورت امانت از کتابخان? ديگري درخواست کند. اين درخواست به صورت کتبي و يا از طريق تلفن، پست تصويري، پست الکترونيکي، و جزء آن طبق شرايط و ضوابط خاصي صورت ميگيرد. طرحهاي امانت بين کتابخانهاي معمولاً موفقيت آميزترين رويکردهاي همکاري بين کتابخانهاي هستند. نظام امانت بين کتابخانهاي به شيوهي جديد، با پيشرفت حرفهي کتابداري در آمريکا و در اواخر قرن نوزدهم شکل عملي به خود گرفت (دايره المعارف کتابداري و اطلاعرساني،1385،1888، ج 1).
با مشاهداتي که در منابع گوناگون صورت گرفته، با توجه به روند رو به رشد توليدات علمي که توليد کننده اصلي اطلاعات کشورهاي پيشرفته هستند، براي افزايش ميزان همکاري بين کتابخانهاي، روش داد وستد، ميتواند راهگشا باشد. اما براي ايجاد طرح همکاري بين کتابخانهاي نياز به يک بستر مناسب است. هرچند که تاکنون پژوهشهاي زيادي در اين خصوص صورت گرفته، اما با جديديت پيگيري نشده است و در حال حاضر به طور محدودي همکاري بين کتابخانهاي وجود دارد. ايجاد نظام همکاري در بين کتابخانهها ميتواند راه مناسبي باشد براي اينکه بتوانيم همانند کشورهاي پيشرفته دست به توليد اطلاعات بزنيم. با اينکه روزانه شاهد بسياري از نوآوريها در عرصههاي گوناگون علمي در کشورمان هستيم، ضرورت دارد که در کتابخانهها تبادل اطلاعات به صورت گسترده انجام شود. اگر بتوانيم نظام همکاري را راهاندازي نماييم البته اين بار به شکل کاربردي به اين مسئله پرداخته شود، ميشود زمينههاي مطالعاتي بيشتري را بوجود آورد. ما نيز با انجام تحقيق حاضر درصدد هستيم در بين کتابخانههاي نهاد رهبري دانشگاههاي غرب کشور نظام همکاري ايجاد شود.
1-3. متغيرها
1-3-1. متغير مستقل: راهکارها
1-3-2. متغير تابع: طرحهاي همکاري (امانت بين کتابخانهاي، اشتراک منابع)
1-4. اهميت و ضرورت تحقيق
کتابخانههاي دانشگاهي يکي از مراکز مهم اطلاعرساني در جامعه پژوهشي و علمي ميباشند. از لحاظ منابع و اطلاعات بايد به گونهاي باشند که پژوهشگران و محققان جامعه کتابخانه دانشگاهي بتوانند به منابع و اطلاعات مورد نظر خود دستيابي سريع داشته باشند. اهميت و ضرورت تحقيق حاضر، مشخص نمودن وضعيت کتابخانههاي نهاد رهبري مستقر در دانشگاههاي غرب کشور و رسيدن به راهکارهاي ايجاد طرحهاي همکاري بين کتابخانهاي ميباشد. منظور از طرح همکاري، امانت بين کتابخانهاي و اشتراک منابع است و همچنين شناسايي منابع و امکانات موجود در کتابخانههاست که با بررسي آنها بتوانيم طرح همکاري را ايجاد نماييم. از آنجايي که اين کتابخانهها در محيط دانشگاه قرار دارند و مراجعه کنندگان آنان را دانشجويان و پژوهشگران تشکيل ميدهند، لذا بايد از جايگاه و اهميت ويژهاي برخوردار باشند. در حاليکه هر کدام از اين کتابخانهها داراي منابع اندکي هستند به گونهاي که در اکثر موارد پاسخگوي نياز مراجعان نميباشند. با همکاري و مشارکت، کتابخانهها منابع اطلاعاتي را به صورت امانت در اختيار کاربران و مراجعان خود قرار ميدهند. و اين در حالي است که در هزينههاي خريد منابع نيز صرفه جويي بوجود ميآيد. صرفه جويي به معني اينکه چون توان خريد منابع را ندارند، از امکانات موجود طرح همکاري ميتوانند استفاده نمايند.کتابخانههاي نهاد رهبري از جمله کتابخانههاي هم موضوع ميباشند که به راحتي ميتوانند منابع و اطلاعات خود را به اشتراک گذاشته و از خدمات آن بهرهمند شوند که در نهايت رضايت مراجعان و استفاده کنندگان از کتابخانه را برآورده سازند.
1-5. اهدافتحقيق
1-5-1. هدف اصلي
هدف اصلي در اين تحقيق، ارائه برخي راهکارهاي ايجاد طرحهاي همکاري (امانت بين کتابخانهاي، اشتراک منابع) در کتابخانههاي نهاد رهبري دانشگاههاي غرب کشور ميباشد.
1-5-2. اهداف فرعي
1. شناسايي خصوصيات و ويژگيهاي جمعيت شناختي جامعه مورد مطالعه؛
2.شناسايي وضعيت کنوني منابع، ويژگيها و شيوهي تهيهي آن در کتابخانههاي نهاد رهبري؛
3. شناسايي توانايي مالي کتابخانههاي نهاد رهبري در جهت ايجاد طرحهاي همکاري؛
4.تعيين کتابخانههاي نهاد رهبري از نظر نيروي انساني نسبت به ميزان آمادگي پذيرش اصول همکاري؛
5. تعيين وضعيت امکانات و تجهيزات موجود در کتابخانههاي نهاد رهبري؛
6.شناسايي ساختار و مقررات سازماني نهاد رهبري که تا چه ميزان از ايجاد طرحهاي همکاري در بين کتابخانهها استقبال و پشتيباني ميکند؛
7.تعيين ارزشها و اولويتها در باب همکاري بين کتابخانههاي نهاد رهبري دانشگاههاي غرب کشور؛
8. تعيين راهکارهايي در خصوص ايجاد طرحهاي همکاري در کتابخانههاي نهاد رهبري دانشگاههاي غرب کشور.
1-6. استفادهي کاربردي ازتحقيق
کاربرد تحقيق حاضر، جهت بهرهمندي کتابخانهها از طرح همکاري در کتابخانههاي نهاد رهبري دانشگاهها، و جامعه استفاده کننده آنان ميباشد.
1-7. فرضيه
بين ميزان تحصيلات و شناخت نسبت به طرحهاي همکاري همبستگي معنيداري وجوددارد.
بيش از (50 %) کتابخانههاي نهاد رهبري شناخت و آمادگي لازمه را براي اجراي طرحهاي همکاري دارا ميباشند.
1-8. سؤال اصلي تحقيق
چه راهکارهايي براي ايجاد طرحهاي همکاري (امانت بين کتابخانهاي، اشتراک منابع،) در کتابخانههاي نهاد رهبري دانشگاههاي غرب کشور وجود دارد؟
1-8-1. سؤالهاي تحقيق
1. جامعه مورد مطالعه از چه ويژگيهاي جمعيت شناختي برخوردار هستند؟
2. وضعيت کنوني منابع و شيوهي تهيه آن در کتابخانههاي نهاد رهبري از چه ويژگيهايي برخوردار است؟
3. توانايي مالي کتابخانههاي نهاد رهبري در جهت ايجاد طرحهاي همکاري تا چه ميزان
