
نسبي جمعيت و پايههاي جوان جمعيتي كه اصليترين منبع تأمين نيروي پژوهنده در کشور ميباشند و همچنین نياز به مراكز تحقيقاتي در اين شهر، در این رساله به طراحي موزهی علم و فنآوري به عنوان یکی از مهمترین فضاهاي تحقيقاتي و تكنولوژي در شهر پرداخته شده است.
1.4 بیان مسئله
ميتوان به توصيه اين تحقيق و تفحص در عالم، سفارش بزرگان علمي تاريخي كشور، به جستجو و پرسشگری و ميل فطري انسان براي دستيابي به ناشناختهها و رموز هستي اشاره كرد.
امروزه در كشورهاي صنعتي، گرايش به آموزشهاي غیررسمی به منظور تعميق آگاهي افراد مورد توجه جدي قرار گرفته است. به عبارت ديگر متوليان آموزش كه در جستجوي يافتن راههاي افزايش علايق دانشآموزان و دانشجويان به فراگيري علوم بودهاند، بدين نتيجه رسيدهاند كه بايد علاوه بر روشهاي مرسوم و معمول آموزشي، با بهکارگیری روشهاي نوين، دانشآموزان را علاوه بر مفاهيم ذهني، با كاربرد علوم نيز آشنا سازند. و توسعه آزمايشگاهها و توجه به بازديدهاي علمي، از نشانههاي بارز اين رويكرد نوين است. به عبارت دیگر، آنان اساس برنامهريزي خود را به اين دليل استوار ساختهاند كه دركي عميق و آشنايي با نقش علوم در توسعه، به مراتب از آموزش مفاهيم پيچيده غیر ملموس ضروريتر است. آنان دريافتهاند كه در آموزش بايد هدفمند، جذاب و مبتني بر علايق باشد. از اين رو تمامي امكانات و سرمايههاي فكري و مادي خويش را حتي به بهاي تحول در بسياري از باورهاي كهن، در این جهت بكار ميگيرند، تا آنجا كه دانشآموز، دانشجو، معلم، استاد، كلاس و …. به شكل و كاربردي ديگر تعريف و مورد بهرهبرداري قرار ميگيرند. در اين رويكرد، ديگر معلم متکلموحده و دانشآموز مستمع مطلق نيست. كارگاه و آزمايشگاه از حاشيه به متن آمده و آموزش غیررسمی جايگاه ويژه يافته و مفاهيمي نو مانند موزه علم و فناوری و خانههای علوم پديد ميآيد.
علوم در مدارس با واقعيت علمي شباهت جزئي دارد و به همين سبب، ماهيت علوم تبديل به موضوعي نظري و غير كاربردي شده است. در واقع علوم در مدرسه بر فراگيري واقعيتها به طور مجزا تأكيدي بيش از حد دارد. واقعياتي كه از مشاهدات ريشه ميگيرند، در واقع بخشي از علم هستند؛ ولي با درك علم يكي نيستند. آموزش كه كمي فراتر از واقعيات ميرود، بيشتر به يادگيري واقعيتها منجر ميشود تا يادگيري علم، بنابراين بايد ديدگاه تغيير كند، زيرا علوم حيطهي عمدهای از فعاليتهاي ذهني و علمي بشر را تشكيل ميدهد كه ميتواند اساس كاربردهاي مهم تكنولوژيك و رضايت عقلي و فكري باشد، آگاه بودن از وضعيت و ماهيت دانش علمي، چگونگي آن و وابستگي به آن نه تنها براي دانشمندان، بلكه براي همه، بخش عمدهاي از آموزش را تشكيل ميدهد.
آموزش علوم به صورت ارائه واقعيتها، تصويري از تأثير ديدگاه علمي فعلي بر تجارب يادگيري تدارك دیدهشده در مدارس و حتي دانشگاههاست. اگر فعاليت علمي را كاربرد اصول و مهارتهاي قابل آموزش درجه يك به حساب آوريم، به اين تصور ميرسيم كه هدف از تحصيل علم، آموختن اين اصول و مهارتهاست و در نتيجه، نقش غالب فعاليتهاي كلاسي به صورت نمايش مهارتها و ثابت كردن اصول جلوهگر ميشود. آموزش علوم چه صريحاً و چه تلويحاً به اين صورت به ذهن انتقال مييابد.
اين فعاليتها چنين تصوري را از علم به وجود میآورند:
– كوشش انسان براي درك دنياي فيزيكي
– دانشي كه آزمودني است و هميشه در برابر شواهد و دلايل بيشتر در معرض بحث و تغيير است.
– بر پايه دانش و ادراک قبلي بنا شده است، بيآنكه كوركورانه پذيرفته شود.
– از گستره وسيعي از روشهای تحقيق بهره ميگيرند.
– از روشها تأثير ميپذيرد.
1.5 بیان موضوع
امروزه بچهها دوست دارند آنچه را در كلاس ميشنوند به نوعي در خانه يا مدرسه عمل كنند. به عبارت ديگر هر واژهاي براي آنان جايگاه علمي ندارد. پس تمايل دارند هر چه را در محيط پيراموني ميبينند، به گونهاي تجربه كنند. نگرشهاي دانشآموزان بر آمادگي آنها براي شركت در فعاليتهاي خاص و شيوه پاسخگويي به افراد با اجسام و موقعيتها اثر ميگذارد. نگرشها و ویژگیهای شخصيتي زير در حيطه مراحل آموزش علوم اهميت دارند:
– كنجكاوي
– آمادگي براي پذيرش عدم قطعيت
– بازنگري نقادانه
– پشتكار
– خلاقيت و ابتكار
– حساسيت به عوامل محيطي زنده و غير زنده
– همكاري با ديگران
اين نگرشها از راه تشويق و ترغيب و ارائه مثال پرورش مييابند. فعاليتهاي علمي طراحیشده براي ديدههاي دانشپژوهان را ميتوان به صورت زير قالببندي نمود:
1- فعاليتهايي كه در جهت گسترش تجربيات دانشپژوه است.
2- فعاليتهايي كه دانشپژوه را درگير آزمودن ديدههايش ميكند.
بحث درباره اینگونه مسايل با دانشپژوه درحالیکه نمونههايي از اجسام را در اختيار آنان گذاشتهايم تا در كار عملي کاوشگرانه عمل كنند، به ايشان كمك ميكند تا در باره آنچه انجام دادهاند، دوباره فكر كنند و شايد براي بررسي آنچه ناديده گرفته شده است، به عقب برگردند و نيز دوباره واژههايي كه به كار ميبرند، تجديدنظر كنند. در شرايط فعلي و درحالیکه ارزش اين روش آشكار است و از آنجا كه به كار بردن روشهاي علمي و يادگيري کاوشگرانه بهترين راه يادگيري علوم هستند، بحث ايجاد موزههای علم و فنآوري به ميان كشيده ميشود موزههای علوم و فنون معاصر، سازمانهاي نسبتاً نوظهوري هستند كه قدمت آنها تنها به حدود 40 سال ميرسد. از آنجايي كه اين مؤسسات ميخواهند ارائهدهنده كارهاي بديع و ملموستري باشند، خود را مقيد به پيروي از روشهاي كهنه و سنتي نميدانند.
اين مؤسسات به دنبال آن هستند تا نياز موجود به ارتقاي درك عمومي از علم، فن و صنعت را مرتفع سازند. در واقع، موزههاي علوم از نظر كيفي، يك شيوه آموزشي محسوب ميشوند كه در كنار سيستمهاي آموزشي متداول و به دور از الزامات رايج اين سيستمها در محيط و فضايي متفاوت، جذاب، لطيف، آرام و زيبا موجبات اثربخشی بیشتر سیستم آموزشي را فراهم كرده و باعث تقويت و گسترش فرهنگ علمي در كشور ميشوند.
در حال حاضر، موزههاي علوم ابزاري براي تعميم و ترقي همگاني محسوب ميشوند. اين مراكز پيش از آنكه بخواهند سياست دور از دسترس و نمايشي بودن اشيا را در پیش گیرند، درصددند تا دانشپژوه را با لمس كردن دكمهها، چرخاندن دستهها، بلند كردن اهرمها، گوش دادن به پيامهای صوتي، تماشاي علائم تصويري، شكافتن بافت سلولي و تركيب و تجزيه مواد، آشنا و او را نسبت به اين پديدهها ملموستر سازند.
از آنجايي كه موزههای علم ملزم به انجام برنامههاي اجباري رايج در نظام آموزشي رسمي، مانند تدريس كامل كتب درسي و برنامهريزي آموزشي در يك دوره تحصيلي نيستند، لذا اين امكان براي آنان فراهم است تا موضوعات جديدي را در برنامه آموزشي خود بگنجانند.
موزههای علوم با انعطافپذيري و آزادي عملي كه در نحوه معرفي علم دارند، قادرند آخرين پيشرفتهاي علم و فنآوري را به صورت سه بعدي (عيني و واقعي) به عامه مردم و دانشآموزان و دانشجويان عرضه نمايند. در كشور ما، تا كنون توجه جدي و سازمانیافته به موزههاي علوم و فنآوري مبذول نگشته است. رويكرد فعال و توجه جدي مسئولين آموزش عمومي كشور در سالهاي اخير به برنامهريزي و توسعه خانههای علوم و فنآوري و تأسيس موزههاي علوم ميتواند نويدبخش جبران عقبماندگي گذشته ما باشد.
موضوع طرح پژوهشي دريافت تعريف صحيح از موزهی علم و فناوري و طراحي آن با بهرهبرداری از تكنولوژيهاي جديد در شهر تهران است. رويكردهاي اين تحقيق عبارتاند از: پژوهش در مورد تاريخچهی موزه علم و فناوري در جهان و ايران، پژوهش در مورد كاركرد، ماهيت معماري، ساختار فيزيكي و شيوههاي طراحي اين موزههاست. همچنين طراحي يك موزه علم و فنآوری مناسب منطبق با سايت مورد نظر رويكرد اصلي اين پروژه است.
1.6 بیان هدف
نظر به اينكه كشور ما داراي جوانان بااستعداد بسيار زيادي در تمامي رشتهها اعم از درسي، هنري، ورزشي و … است نياز به آن دارد تا مسئولين با تشكيل نهادهايي به كشف و پرورش اين استعدادها همت گمارند.
تشكيل اين نهادها همواره در دستور كار دولت وجود داشته است، اما با توجه به جمعيت جوان كشور چند سالي است كه سرعت بيشتري يافته است.
مهمترین و اساسيترين كانوني كه در اين زمينه رخ نموده است موزه علوم و فناوری ایران است که در تاریخ 22/10/1381 به تصویب هیئت محترم وزیران رسید. به تبع آن و با تلاشهایی که به عمل آمد، زمینهسازی و ایجاد موزههای تخصصی و پژوهشی و از جمله موزه علوم و فناوری در بندهای ب مواد 113 و 114 قانون برنامه پنج ساله چهارم اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ماده 2 قانون اهداف و وظایف وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گنجاندهشده و دولت مکلف به اجرای آنها گردید. در تاریخ 22/5/1384 نیز نتایج بررسی و کارشناسیهای به عمل آمده منجر به تصویب اساسنامه موزه هیئت امنایی علوم و فناوری ج.ا.ا در شورای گسترش آموزش عالی و ابلاغ آن گردید. موزه علوم و فناوري ج.ا.ا در تكميل نهادهاي مرتبط با توسعه نظام علم و فناوري كشور ايجاد شده است. اين موزه با نمايش پايههاي دانش و تحول فناوري، مأموريت دارد نسبت به همافزايي دانش، اشاعه تفكر علمي، ارتقاي سطح زندگي و تعالي روح انسان قدم بردارد. موزه علوم و فناوري ج.ا.ا در افق چشمانداز کشور، سازماني است پويا كه تلاش دارد به مردم و دانشپژوهان در سرتاسر كشور كمك نمايد تا به ظرفيتهاي كامل خودآگاهی يافته و از دانش خود براي خلاقيت و نوآوري براي يك زندگي بهتر استفاده نمايند. هدف از تحقيق پيرامون طراحي فضايي است كه بتواند روابط عناصر به وجود آورنده اين فضا را نسبت به اهداف كلي كه در ابتدا به آن اشاره شد در بر گيرد. اين مدخل گشوده شده در حقيقت آغازي تحت موضوع و مضمون شروع عمل است و نه نتيجه و پايان آن. لذا انتظار نميرود انتظارات همگاني را پيرامون طراحي چنين فضايي به حقيقت و تمامي برآورده باشد. لذا در آغاز كار از كليه صاحبنظران و انديشمنداني كه ايرادي را به عمل انجامشده ميبينند و پیشنهادهایی جهت بهبود نظر و عمل دارند، تقاضا ميشود تداوم بخش اين حركت باشند و آن را به پايان برسانند.
1.7 تحقیق و پژوهش
پژوهش و تحقيق پويشي است يگانه، ولي عمل پژوهنده گذشته از آن كه بر زمينهاي قبلي مسبوق است، سه گونه فعاليت را در برميگيرد: جهتيابي، یافته اندوزی و نتيجهگيري. با اين حال تعاريف زيادي براي پژوهش ارائه شده است كه در عین تنوع دربرگیرنده مضامين ثابتي ازجمله عمل منظم، پشتكار، كشف حقيقت و دستيابي به ناشناختهها هستند.
بد نيست نخست از معني و مفهوم اين كلمه سر درآوريم و هم در اصطلاح فن از آن تبييني داشته باشيم.
1.7.1 از نظر لغت
پژوهش در معناي لغوي شامل جستجو، بازجويي، رسيدگي، تفحص، تحقيق، استفسار، بررسي و جستجوهاي علمي استيناف، مواخذه، عقاب، خبرچيني، جاسوسي، سرپرستي، احوالپرسی و تيمار آمده است. و با كلماتي همچون پژوه (بازجست، تجسس، تفحص)، پژوهنده (دانشپژوه، دينپژوه، جويان، در حال پژوهيدن)، پژوهشگر، پژوهندگي، پژوهيدگي و پژوهيدني هم خانواده ميباشد.3
1.7.2 در اصطلاح
در اصطلاح اهل علم براي پژوهش تعاريف مختلفي ارائهشده كه در ذيل به چند مورد اشاره ميشود.4
پژوهش يعني كار منظم و پيگير در كشف و فهم، كه بر نظريهاي براي تصميم منتهي ميشود.5
پژوهش عبارت است از يك عمل منظم كه در نتیجه آن پاسخهايي براي سؤالهاي مورد نظر و مطرحشده پيرامون موضوع تحقيق به دست ميآيد.6
پژوهش علمي، بررسي نظام كنترل شده تجربي و انتقادي در مورد پديدههاي طبيعي است كه روابط احتمالي بين اين پديدهها به وسيله نظريه و فرضيه هدايت ميشود.7
پژوهش را ميتوان به تجزيه و تحليل، ثبت عيني و سيستماتيك مشاهدات كنترل شده، كه به پروراندن قوانين كلي، اصول، نظريهها و همچنين به پيشبيني و يا احتمالاً به كنترل نهايي رويدادها منتج شود تعريف كرد.8
پژوهش، عملي منظم، منطقي و
