
مجازی سعی در شناساندن میراث هنری کانادا دارد. در سالهای اخیر نیز با استفاده از تکنولوژی، سرویسهای جدیدی برای ارتباط مستقیم با مردم راهاندازی شدهاند، بعضی از آنها عبارتند از: «مرکز نسبشناسی کانادا»100، «وبسایت اطلاعات دولت»101، و سرویسهایی در موضوعات مختلف با استفاده از تکنولوژیهای اجتماعی، نظیر Faces of War (این سرویس نوعی «ویکی» است که مختص جنگهایی است که کانادا در آنها درگیر بوده است و کاربران میتوانند در آن اطلاعات وارد کنند)102.
4-2-7. کتابخانه ملی کانادا: دیروز، امروز، فردا
رویدادهای تاریخی، سیاسی و اقتصادی کانادا در کنار شرایط خاص جغرافیایی و قومی آن بر روند توسعه کتابخانه و آرشیو کانادا اثرگذار بوده است. به نظر می رسد کتابخانه ملی، و امروز کتابخانه و آرشیو کانادا با اتخاذ سیاستهای مناسب توانسته خود را با شرایط این کشور همراه کند.
کتابخانه ملی کانادا در اواخر قرن بیست با کاهش بودجه و بازنگری برنامهها درگیر شد. این عوامل در صورت بیبرنامگی میتوانست در فعالیتهای آن اختلال ایجاد کند. اما کتابخانه ملی کانادا در چالش با این بحران، به دستاوردهای مهمی مانند توجه بیشتر به منابع دیجیتال، ارائه خدمات به صورت الکترونیک، توسعه زیرساخت و اصلاحات ساختاری رسید و تهدید را به فرصت تبدیل کرد. البته حمایتهای دولت و تدریجی بودن روند کاهش بودجه در مثمر ثمر بودن بازنگریها تأثیر بسزا داشت اما نمیتوان از برنامهریزیهای دقیق مدیریتی سازمان نیز چشم پوشید.
ادغام با آرشیو ملی کانادا نیز تغییر بزرگ دیگری بود که کتابخانه ملی در سالهای اخیر تجربه کرد. با وجود برنامهریزیهای قبل از ادغام و بودجههای اختصاص داده شده، سازمان جدیدالتأسیس بعد از گذشت 6 سال هنوز درحال گذر از دوران تغییر، تطبیق با قانون جدید و یافتن جایگاه خود است (دوسِت، 2007، ص. 66) نظام دادن مشارکت با سایر سازمانها103، تدوین استراتژی برای مدیریت فعالیتهای سایر کتابخانهها و مراکز آرشیو به جای اجرای انفرادی وظایف104، سیاستهایی است که سازمان برای مدیریت این شرایط اتخاذ کرده است.
اولویت کتابخانه و آرشیو کانادا در برنامههای آینده گسترش دامنه اجرای وظایف در محیط دیجیتال اعلام شده است. هدف طولانی مدت دیگر در ساخت مجموعه دیجیتال و توسعه آن، ایجاد «مخزن دیجیتال ائتلافی»105 (TDR) است. این برنامه، نقش رهبری کتابخانه و آرشیو کانادا را در استراتژی اطلاعات دیجیتال تقویت میکند و موجب تقویت شبکهای از مخازن دیجیتال مورد اطمینان در سطح کانادا میشود. در حال حاضر زیرساختهای لازم برای جمعآوری و ذخیره منابع در مجموعه دیجیتال و دسترسپذیر ساختن آنها فراهم شده است. این برنامه در قالب مراحل مختلف برای ایجاد امکان اقداماتی نظیر مدیریت اتوماتیک اطلاعات ثبت نام، تسهیل واسپاری انتشارات آنلاین و جمعآوری اسناد دولتی الکترونیک اجرا میشود (گزارش عملکرد کتابخانه و آرشیو کانادا، 2007، ص. 27؛ واسپاری و اینترنت106، بیتا).
کتابخانه و آرشیو کانادا با مشاوره با متخصصان و کاربران، اجرای پروژههای پایلوت، تدوین استراتژی، ارزیابیهای مداوم، سعی در کارآمد بودن اقدامات و دقیق بودن برنامهریزیهای آینده سازمان دارد و دستاوردهای آن نشان میدهد تا حد زیادی در این امر موفق بوده است.
4-3. بخش دوم: کتابخانه ملی استرالیا
کتابخانه ملی استرالیا، با تصویب قانون آن در 1960 رسما تأسیس شد. اما در واقع میتوان گفت قدمت خدمات کتابخانه ملی به زمان تشکیل دولت فدرال و تأسیس پارلمان استرالیا و کتابخانه آن در 1901 میرسد. قبل از توضیح بیشتر راجع به سابقه خدمات کتابخانه ملی استرالیا و روند توسعه آن، با اجمال بسیار به معرفی کشور استرالیا می پردازیم.
4-3-1 استرالیا
استرالیا کوچکترین قاره دنیاست. مساحت بیش از 7700000 کیلومترمربع و ششمین کشور پهناور جهان است. نزدیک که 23 میلیون نفر جمعیت دارد (رتبه 25ام جمعیت) و با تراکم نسبی 6/2 نفر در هر کیلومتر مربع، یکی از خلوت ترین سرزمینهای دنیاست (استرالیا، بیتا؛ استرالیا، 2010).
4-3-1-1 تاریخچه
استرالیا تنها از کمی بیش از 200 سال است که به این نام خوانده میشود. اما از 48 هزار سال قبل سکونتگاه بومیانی بوده است که احتمالا از آسیای جنوبی به آنجا مهاجرت کرده بودند (گیلسپی107، 2002). ورود اروپائیان به این سرزمین را به قرن 16 و یا 17 نسبت میدهند. در نخستین دهه قرن هفدهم، یک کشتی هلندی به شمال شرق آن وارد شدند و در سالهای بعد هلندیهای بیشتری به تدریج مناطق بیشتری از استرالیا را مشاهده و ثبت کردند (ساوث لند به هلند نو: کشف استرالیا…108، بیتا).
هلندیها، اما علاقه چندانی به این سرزمین نشان ندادند و قسمتهای زیادی از آن را دستنخورده و ثبت نشده باقی گذاشتند. تا اینکه در 1770 با ورود کاپیتان جیمز کوک109 به نواحی اطراف سیدنی در شرق استرالیا، پای بریتانیاییها به استرالیا باز شد. آنها برخلاف هلندیها توجه زیادی به سرزمین تازه کشف نشان دادند (اکتشاف اروپایی110، 2008). اقلیم خشک استرالیا باعث شد بریتانیا تا سالها از آن به عنوان تبعیدگاه استفاده کند (امپراطوری مستعمراتی بریتانیا و …111، 2010) تا اینکه جنگهای انقلاب امریکا در اواخر قرن هجدهم (1783-1775) منجر به استقلال امریکا و از دست رفتن این مستعمره مهم بریتانیا شد. بنابراین بریتانیا تصمیم گرفت، استرالیا را به عنوان سرزمین جایگزین انتخاب کند (1783-1775: انقلاب آمریکا، بیتا112). بدین ترتیب وقتی کاپیتان آرتور فیلیپ در 1788 به حدود سیدنی رسید با درخواست او برای بنیانگذاری ایالت نیوساوث ویلز113 موافقت شد و خود او به عنوان فرماندار آن انتخاب شد. به تدریج در نیوساوث ویلز، مستعمرات جدیدی شکل گرفتند و توسعه یافتند. (اکتشاف اروپا، 2008).
پیدا شدن طلا در دهه پنجاه قرن نوزدهم، رویداد مهمی در تاریخ استرالیا بود و تحول اساسی را در آن موجب شد. با اکتشاف طلا، مهاجران زیادی به این سرزمین روی آوردند. طبق قانون اساسی بریتانیا، تمام معادن و مواد معدنی استرالیا متعلق به بریتانیا بود. هجوم بیش از حد مهاجران به استرالیا باعث شد دولت بریتانیا برای کنترل اوضاع، مدیریت حفاریها و سیستم مجوزدهی به استخراج طلا را راهاندازی کند. این اقدام، مخالفت و شورش مردم را در 1854 به دنبال داشت. درگیریها به کشته شدن تعدادی از مردم منجر شد. دولت بریتانیا برای کنترل اوضاع، اداره مناطق را به دولتهای مسئول محلی تحت نظارت خود واگذار کرد و از 1855 تا 1890 برای شش مستعمره استرالیا دولتهای مسئول تعیین شد (توضیح مختصری از استرالیا114، 2010).
بعد از شکلگیری دولتهای ایالتی، در نتیجه یک دهه برنامهریزی، مشاوره و رأیگیری، فدراسیون مستعمرات115 در 1901 تأسیس شد. بدینترتیب با تشکیل پارلمان، سرزمین مشترکالمنافع استرالیا به عنوان بخشی از قلمرو امپراطوری بریتانیا، حیات خود را شروع کرد (توضیح مختصری از استرالیا، 2010). در 1911 کانبِرا به عنوان پایتخت دولت فدرال تعیین شد و دولت فدرال از زمان تأسیس (1901) تا زمان آمادهسازی پایتخت (1925) در ملبورن به کار خود ادامه داد (اُتو116، 2007).
تصویب قانون وِستمینستِر117 که در بخش کتابخانه ملی کانادا (قسمت 4-2-2-1 تاریخچه کانادا) به آن اشاره شد رسما به خیلی از ارتباطات ساختاری بین استرالیا و بریتانیا پایان داد. البته استرالیاییها علاقه چندانی به اتمام روابط با بریتانیا نداشتند به همین دلیل با وجود قانون وستمینستر در 1931، استرالیا تا چند سال بعد به این قانون اهمیتی نداد. رویدادهای جنگ جهانی دوم این رویکرد استرالیاییها را تغییر داد. فشار جنگ، آسیبهای مالی و جانی و حمله کشورهای آسیایی به بخشهایی از شمال استرالیا، باعث شد استرالیا ترجیح دهد راه خود را از بریتانیا جدا کند؛ بنابراین استرالیا در 1942 با قانون وستمینستر همراه شد. با تصویب قانون اساسی استرالیا در 1986 نقش بریتانیا در دولت استرالیا پایان یافت و تنها به نظارت تشریفاتی ملکه (مانند آنچه در بریتانیا و کانادا وجود دارد) محدود شد.
4-3-1-2 ساختار حکومتی
شخص اول ساختار حکومتی استرالیا ملکه بریتانیاست که از طریق انتصاب فرماندار کل بر امور نظارت دارد؛ اما درعمل شخص اول اجرایی، نخستوزیر است. نخستوزیر استرالیا رئیس حزبی است که در انتخابات مجلس بیشترین رأی مردم را میآورد و بدینترتیب مسئولیت تشکیل کابینه بر عهده اوست.
هماکنون استراليا به شش ایالت و دو قلمرو118 تقسيم شده است. ايالات و قلمروها سيستم قانونگذاري خود را دارند و به طور مستقل اداره ميشوند. قلمروها نسبت به ايالات از استقلال كمتري برخوردارند. سیستم قانونگذاری دولت مرکزی دارای دو بخش است: 1- سنا و 2- مجلس نمایندگان (استرالیا، 2010).
4-3-1-3 ویژگیهای جمعیتی
اکثر ساکنین استرالیا ریشه بریتانیایی و ایرلندی دارند که اجداد آنها از قرن 17 وارد این قاره شدند؛ بومیان اما هزاران سال است ساکن استرالیا هستند. علاوه بر این، ورود مهاجران از ایتالیا، یونان، چین، ویتنام، خاورمیانه و کم و بیش از تمامی کشورهای جهان(به ویژه از آسیا)، باعث بالارفتن تنوع قومی شده است (پرایس119،1999). نژاد این اقوام طبق آمار 2006 عبارتست از: 92٪ سفید، 7٪ آسیایی، 1٪ بومیها و سایر اقوام است و به زبانهای انگلیسی (5/78٪) ، چینی (5/2٪)، ایتالیایی (6/1)، عربی (2/1٪)، یونانی (3/1٪)، ویتنامی (1٪) و سایر زبانها (2/8٪) صحبت میکنند، زبان مادری بخشی از جمعیت (7/5٪) نیز نامشخص است. تنوع قومی طبیعتا تنوع بالای مذهبی را نیز در کشور به دنبال داشته است. طبق آمار سال 2006، 25٪ مردم کاتولیک، 7/18٪ انگلیکن (وابسته به کلیسای انگلیس)، 3٪ پروتستان، 7/2٪ ارتدوکس، 9/7٪ پیرو سایر مذاهب مسیحیت، 1/2٪ بودایی، 7/1٪ مسلمان، 4/2٪ پیرو سایر ادیان و 7/18٪ آنان بدون اعتقاد به هر دینی هستند. مذهب 3/11٪ مردم نیز نامشخص است (استرالیا، 2010). به دلیل این تنوع بالای قومی، زبانی و مذهبی، دولت استرالیا در سالهای اخیر به منظور برقراری عدالت بین گروههای مختلف سیاست چندفرهنگی120 را پی گرفته و ترویج داده است. هدف از این سیاست شناخت و درک فرهنگهای مختلف و احترام به آنها است ( تکامل سیاست …121، 2006).
4-3-1-4 وضعیت اقتصادی
استرالیا کشوری توسعه یافته با اقتصاد متکی بر بازرگانی و کشاورزی است و از تجارت آزاد حمایت میکند. این کشور از مهمترین صادرکنندگان منابع طبیعی، انرژی و منابع غذایی به شمار میآید. مهمترین منابع طبیعی آن عبارتند از: زغال سنگ، معادن آهن، مس، طلا، گاز طبیعی، اورانیوم و منابع انرژی بازگشتپذیر. ذخایر متنوع و فراوان منابع طبیعی استرالیا منجر به سرمایهگذاری سایر کشورها در آن میشود. استرالیا عضو مشارکت اقیانوسیه122 است و شرکای بازرگانی آن چین، ژاپن و کره جنوبی ایالات متحده آمریکا هستند (استرالیا، 2010).
بنا بر گزارش بانک جهانی، استرالیا در سال ۲۰۰۵، از نظر تولید ناخالص داخلی یا GDP در رده پانزدهم جهان قرار داشتهاست و نیز بر اساس گزارش برنامه توسعه سازمان ملل متحد، استرالیا از نظر شاخص توسعه انسانی در سال ۲۰۰۶ سومین کشور توسعه یافته دنیاست. به گزارش روزنامه اکونومیست در سال ۲۰۰۸ شهرهای استرالیا از شمار قابل زندگیترین شهرهای جهان هستند. در این رتبهبندی ملبورن دوم، پرت چهارم، آدلید هفتم و سیدنی نهم بود (توضیح مختصری از استرالیا، 2010).
اقتصاد استرالیا تا قبل از بحران اقتصاد جهانی در 2008، به مدت 17 سال پیاپی رشد چشمگیر داشت. بعد از این بحران، اقتصاد کشور دچار مشکل شد. اما دولت استرالیا با تدابیر مختلفی (چون ارائه «بسته مالی تقویت کننده» به ارزش 50 میلیارد دلار) شرایط را تعدیل کرد. این سیاستها در کنار بالا بودن تقاضای محصولات استرالیا در بازارهای کشورهایی چون چین به مسئولان استرالیا کمک کرد جلوی آسیب دیدن و ضعیت اقتصادی کشور را بگیرند و امکان بازگشت به روند رشد قبلی را فراهم کنند (استرالیا،
