
به آن اشاره شد و تشکیل نخستین پارلمان ایالت واحد کانادا در 1846 تشکیل شد (اِسدایل58،1963، ص. 313).
چند سال بعد (1867) با تشکیل دولت فدرال کانادا (کنفدراسیون)، بحث ایجاد کتابخانه ملی برای حفظ میراث ملی این سرزمین نو بنیاد نیز ایجاد شد. در 1883 در بحث در مورد تأسيس كتابخانه ملي در مجلس، نخستوزير وقت گفت كتابخانه فعلي «به لحاظ فني صرفا يك كتابخانه پارلماني» است و كشور به يك كتابخانه ملي نياز دارد كه دربرگيرنده «همه كتابهاي ارزشمند» كانادا باشد (لامب59، 1970، ص. 165).
اما نظر مخالف بعضی مسئولان مانع از به نتیجه رسیدن این بحث شد. این افراد معتقد بودند کتابخانه پارلمان میتواند به تنهایی نقش کتابخانه ملی را نیز در کنار اجرای وظایف خود، ایفا کند. رئیس وقت کتابخانه پارلمان که از مخالفان تأسیس کتابخانه ملی بود در 1916 اعتقاد داشت کتابخانه پارلمان به اندازه كافي کارآمد است و ویژگیهای آن، كشور را از داشتن کتابخانه ملی بي نياز مي كند (کلایتون60، 2003، ص. 126).
در 1930 بار دیگر بحث ایجاد کتابخانه ملی مطرح شد. داستان از این قرار بود که کمیته تحقیق وتفحصی61 از دانشگاه بریتانیا پژوهشی در مورد خدمات کتابخانهای در سطح کشور انجام داد. اعضای این کمیته در گزارش نهایی خود، به طور جدی تأسیس کتابخانه ملی را برای ارتقاء خدمات کتابخانهای کانادا توصیه کردند. اما به این توصیه تا زمان تأسیس انجمن کتابداری ترتیب اثر داده نشد (کلایتون، 2003، ص. 126).
انجمن کتابداری کانادا که در 1946 تأسیس شد، نقش مستقیمی در تأسیس کتابخانه ملی داشت. این انجمن به همراه جامعه سلطنتي كانادا62 و چهار انجمن ديگر خلاصهاي از درخواست تأسيس كتابخانه ملي را تسليم دولت كردند. انجمن معتقد بود خدمات اصلي و ضروري كتابخانه ملي را ميتوان قبل از آغاز به كار رسمي آن (و قبل از اختصاص ساختمان مجزا و مجموعهاي گسترده)، شروع كرد. از جمله اين خدمات، انتشار يك كتابشناسي ملي و تهيه و انتشار فهرستگان ملي بود (لامب،1970، ص. 165).
کلیت این طرح مورد موافقت پارلمان قرار گرفت و در 1948 «کمیته مشترک کتابخانه»63 با عضویت نمایندگانی از مجلس سنا، مجلس عوام و هیئت مدیره کتابخانه پارلمان برای بررسی بیشتر آن تشکیل شد. این کمیته در گزارش خود پذیرفتند که اولین گام در جهت تأسيس كتابخانه ملي، برنامهريزي براي ايجاد يك مركز كتابشناختي ملي است (لامب،1970، ص. 166).
تأسیس مرکز کتابشناختی در 1950 علاوه بر زمینهسازی برای تأسیس کتابخانه ملی کانادا، به کتابخانه پارلمان نیز کمک کرد بر وظایف اصلی خود تکیه کند و تا حدی از ایفای نقش همزمان کتابخانه ملی و پارلمان و کمبود فضا و بودجه رهایی یابد (لامب،1970، ص. 166).
تأسیس مرکز کتابشناختی با حکم مجلس (1949) مبنی بر شکلگیری «كمسيسيون سلطنتي توسعه ملي هنر، ادبیات و علوم64» در 1949 همزمان شد. یکی از مسائلی که از این کمیسیون خواسته شده بود تعیین ویژگیها و چارچوب عمل کتابخانه ملی بود. گزارش نهایی آنها که در 1951 ارائه شد با جدیت تأسیس کتابخانه ملی و توسعه آن را توصیه میکرد. به این ترتیب شرایط برای تصویب قانون و تأسیس کتابخانه ملی فراهم شد. با تصویب قانون کتابخانه ملی توسط پارلمان در 1953، مرکز کتابشناختی کانادا نیز به کتابخانه ملی پیوست. این قانون، قانون واسپاری را نیز در برمیگرفت؛ بدینترتیب وظیفه اجرای قانون واسپاری نیز از کتابخانه پارلمان به کتابخانه ملی منتقل شد (لامب،1970، ص. 167).
بعد از تصویب قانون، کتابهایی از مجموعه کتابخانه پارلمان که در ارتباط با خدمات به پارلمان نبودند در اختیار سازمان جدیدالتاسیس قرار گرفت. کتابخانه ملی تا زمان تکمیل ساختمان آن در موزه آرشیو عمومی مستقر شد (اِسدایل، 1963، ص. 311).
4-2-3. انتقال به ساختمان جدید
چون کتابخانه پارلمان در 1916 و 1952 دو آتشسوزی بزرگ را تجربه کرده بود؛ هنگام تأسیس کتابخانه ملی، مسئولان به اختصاص یک ساختمان امن و مستقل به آن اولویت دادند. بنابراین همزمان با تصویب قانون، محلی در یکی از خیابانهای اصلی اتاوا، پایتخت کانادا، (خیابان ویلینگتن) برای بنای ساختمان کتابخانه ملی و سازمان خواهر آن، یعنی آرشیو عمومی در نظر گرفته شد. طرح اولیه ساختمان در 1955 به اتمام رسید. اما مکان در نظر گرفته شده، توسط بنای موقتی که برای نیازهای فوری زمان جنگ ساخته شده بود، اشغال بود، بنابراین ساخت بنا تا زمان تخلیه زمین، چند سال به تأخیر افتاد (لامب، 1970، ص. 169).
بالاخره ساختمان در 1967 تکمیل و توسط نخست وزیر وقت کانادا افتتاح شد. بدین ترتیب کتابخانه ملی از ساختمان آرشیو عمومی به ساختمان جدید نقل مکان کرد و امور اداری آن که در این مدت موقتا با آرشیو عمومی یکی بود از آن جدا شد (لامب، 1970، ص. 169).
افتتاح ساختمان جدید، با دادن استقلال فضایی و اداری به کتابخانه ملی یکی از نقاط عطف توسعه آن به شمار میآید. این رویداد منجر به اقدامات مهمی در سالهای بعد در جهت توسعه کتابخانه شد. اولین و شاید مهمترین این اقدامات بازنگری قانون کتابخانه ملی در 1969 بود. در منابع بررسی شده جزئیات این بازنگریها ذکر نشده است اما نتیجه آن بهروزرسانی قانون، و تمهیداتی بوده که برای توسعههای بعدی کتابخانه اندیشیده شد.
در همین سال مطالعهای در مورد چگونگی استفاده از اتوماسیون و فناوری برای ارتقاء فعالیت کتابخانه آغاز شد. نمايهاي به کتابشناسی ملی کانادا (كاناديانا) و فهرست مشتركي از ادواريها با كامپيوتر توليد شد و در اختيار كتابخانههاي كانادا قرار گرفت. ایفای نقش رهبری مدیریت اطلاعات توسط مراکز مختلف در کشور نیز همان سال با ارائه مشاوره در مورد مدیریت اطلاعات به بعضی دستگاهها و ادارههای دولتی آغاز شد (لامب، 1970، ص. 169).
خدمات فهرستنویسی پیش از انتشار هم، 5 سال پس از انتقال به ساختمان جدید در 1973 آغاز شد. در سالهای بعد کتابخانه ملی به دلیل وسعت کشور و پراکندگی جمعیت، برای جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه، مسئولیت اجرای فهرستنویسی پیش از انتشار را بر عهده نمایندگیهای خود در مناطق مختلف گذاشت و خود رهبری و مدیریت آنها را برعهده گرفت (مککین و پرنت65، 2000، ص. 27).
کتابخانه ملی پس از اصلاح قانون و انتقال به ساختمان جدید به توسعه فعالیتهای خود پرداخت تا اینکه در 1973 مثل سایر سازمانهای دولتی تحت تأثیر برنامههای بازنگری دولت که در بالا به آن اشاره شد قرار گرفت.
4-2-4. برنامههای بازنگری دولت و کتابخانه ملی
همان طور که در قسمت 4-2-1 اشاره شد دولت کانادا، در سال 1993 به منظور جلوگیری از هدر رفتن هزینههاَ بازنگری وسیع برنامههای خود آغاز کرد. این بازنگری بیشترین تأثیر را بر جهتگیری فعالیتهای کتابخانه در سالهای بعد و روند توسعه آن گذاشت. اقدامات کتابخانه ملی در راستای تحقق برنامههای دولت کانادا در این سالها را میتوان در دو دسته جای داد، یکی نقش سازمان در برنامههای کلی دولت در سطح همه سازمانها برای کاهش هزینهها، نظیر مشارکت آن در کارگروه دولت کانادا در زمینه دیجیتالیسازی بود. هدف این کارگروه تدوین چارچوبی برای دیجیتالسازی اطلاعات دولتی و تعیین دستورالعملهایی برای انتخاب مواد برای دیجیتالیسازی، در نظر گرفتن مالکیتمعنوی، دسترسپذیر کردن منابع، استانداردها و استراتژیهای بودجهای بود. دسته دوم فعالیتها، پیش گرفتن سیاستهایی برای کاهش هزینههای سازمان بود. از آنجا که تمرکز این پژوهش بر ساختار و فعالیتهای درون سازمانی کتابخانه ملی است در ادامه با تاکید بر روند تغییر سیاستها و فعالیتهای سازمان، تحت تأثیر بازنگریهای دولت اشاره میشود.
اولین تغییری که سازمان برای کاهش هزینهها انجام داد، کاهش 75 درصدی بودجه انتشارات چاپی بود. این کاهش بودجه باعث شد کتابخانه مجبور شود بیشتر خدمات و انتشارات خود را به صورت الکترونیک و با استفاده از وب جهانگستر یا دیگر سرویسهای شبکهای ارائه دهد و تنها در صورت نیاز بعضی منابع را چاپ کند (هاجز و لونائو66، 1999، ص. 161). به منظور تأمین زیرساخت برای ارائه خدمات از راه دور، در 1994 سرویس گوفر و یک سال بعد سرویس وب در کتابخانه راهاندازی شد (هاجز و لونائو، 1999، ص. 153).
در همین سال استراتژی اشتراک منابع کانادا برای جلوگیری از دوبارهکاری کتابخانهها و مراکز اطلاعاتی در نقاط مختلف کشور و نیز صرفهجویی در هزینهها تدوین شد. چشمانداز این استراتژی این بود: «شهروندان کانادا از طریق فعالیتهای اشتراک منابع کتابخانهای کانادا، به اطلاعاتی که نیاز دارند دسترسی خواهند داشت» (هاجز و لونائو، 1999، ص. 155).
در راستای تحقق این چشمانداز، پروژه پایلوت فهرستگان مجازی کانادا 67 (vCuc) با همکاری 21 کتابخانه کانادا با 8 سیستم کتابخانهای مختلف اجرا شد. هدف از اجرای آن، سنجش امکان دسترسی کتابخانهها و کاربران در مناطق مختلف به فهرستها و حتی متن کامل بعضی منابع کتابخانههای سایر مناطق بود از نتایج این پروژه در تکمیل طرح پایگاه کتابشناسی ملی آمیکوس استفاده شد (هاجز و لونائو، 1999، ص. 155).
برنامههای سازمان در این سالها برای کاهش هزینهها باعث شد کتابخانه تلاش کند با استفاده از تکنولوژیهای جدید کیفیت خدمات و فعالیتها را ارتقاء داده و در عین حال هزینهها را هم کاهش داد.
در میانه همین دهه (1995) برای دسترسی بهتر و کارآمدتر به کتابشناسی ملی، اجرای بهتر فعالیتهای فهرستنویسی و پشتیبانی از خدمات امانت بینکتابخانهای، پایگاه جدید کتابشناسی ملی آمیکوس68 با قابلیتهای بیشتر، جایگزین سیستم کتابشناختی دو زبانه اشتراکی آنلاین69 قبلی شد. در سالهای بعد با ایجاد امکان بارگذاری رکوردهای مارک از طریق وب (از 1997) و دسترسی رایگان (از 2000). شرایط ارائه خدمات بهتر به سایر کتابخانههای کشور فراهم شد (مککین و پرنت، 2000، ص. 27؛ گزارش عملکرد کتابخانه ملی کانادا70، 2001، ص. 7؛ آمیکوس،2011).
به تدریج استفاده از تکنولوژی برای ارتقاء سایر خدمات نیز آغاز شد. به عنوان مثال میتوان به خدمات مرجع دیجیتال (VCR)71 از طریق شبکهای مجازی از کتابخانهها، آرشیوها، موزهها، مراکز اطلاعرسانی و سازمانهای پژوهشی کانادا (2003) اشاره کرد. اخیرا یک سرویس دیجیتال سازی به شرط درخواست72 نیز به این خدمت مرجع اضافه شده و برای تأمین نسخه دیجیتالی تصاویر و مواد سمعی بصری با بخش خصوصی توافق شده است (گزارش عملکرد کتابخانه ملی کانادا و آرشیو ملی کانادا73، 2004).
بازنگریهای دولت برای کاهش هزینهها در کنار تحولات عصر حاضر، (نظیر پیشرفت فناوری و رواج اشکال جدید منابع اطلاعاتی) باعث شد کتابخانه ملی تأمین مقدمات و زیرساخت لازم برای دیجیتالیشدن خدمات و منابع را در اولویت قرار دهد.
پروژه پایلوت نشر الکترونیک74 برای شناسایی جنبههای مختلف انتشارات الکترونیک و چگونگی فهرستنویسی، حفاظت و دسترسی به آنها از سال 94 تا 95 اجرا شد. برای اجرای این پروژه از مجلات و سایر انتشارات الکترونیکی رایگان در وب استفاده شد. نتایج این مطالعه توصیه میکرد کتابخانه ملی هرچه زودتر جمعآوری و نگهداری انتشارات الکترونیک را از وظایف اصلی خود قرار دهد75 (هاجز و لونائو، 1999، ص. 157).
بررسیها و پروژههای پایلوتی که در این سالها اجرا شد نشان داد تنها تأمین زیرساخت تلاشهای سازمان را در زمینه منابع و خدمات دیجیتال به نتیجه نمیرساند. تدوین راهنماها و اصول مدون با استفاده از نتایج پروژههای پایلوت برای یکدستسازی فعالیتها در زمینه منابع دیجیتال نیز ضروری بود. راهنمای «جای دادن کتابخانه ملی در محیط دیجیتال: راهنمای استراتژیک»76 شامل سیاستها در مورد انتشارات الکترونیک و چگونگی آوردن آنها در کتابشناسی ملی و «چارچوب و چشمانداز دیجیتالسازی برای کتابخانه ملی77» برای تأمین این نیاز در 1999 منتشر شد (گزارش عملکرد کتابخانه ملی کانادا،1999، ص.20). کتابخانه ملی با انتشار اینگونه منابع، راه را برای بهروزرسانی سیاستهای
